به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، در وضعیت حاضر که با چالش مهم تحریمهای غرب مواجه هستیم، با وجود همه تلاشهای غیرقابل انکار انجام شده برای مواجه با اقدامات دشمنان، فقدان الگویی راهبردی برای مدیریت اقتصادی احساس میشود تا بسیاری از مسائل را از چالش خارج کند یا چالشها، فرصت اثرگذاری منفی بر اهداف را پیدا نکنند (1).
در حال حاضر، با اینکه مقام معظم رهبری، اوضاع کنونی را «گردنهای که از آن عبور خواهیم کرد» تشبیه فرمودند، اما بر داشتن اقتصاد مقاومتی به عنوان الگویی مناسب برای مدیریت وضعیت اقتصادی کشور تأکید و اصرار دارند. از دیدگاه رهبری، اقتصاد مقاومتی باید در ظرف اقتصاد اسلامی تفسیر شود، زیرا ایشان در بیانات متعددی بر ضرورت در نظر گرفتن مبانی ارزشها و دستورات اسلامی در علوم اسلامی و از جمله علم اقتصاد و الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت تأکید کردهاند، این نظام (اقتصاد اسلامی) دارای اصول مذهبی یا راهبردی ویژه مانند حاکمیت مصالح فرد و جامعه، حاکمیت اصل رقابت سالم و تعاون دولت همراه با مسئولیت مردم در برابر هدف نظام و مصالح جامعه، تحریم ربا و اصول توزیع درآمد و ثروت است که در چارچوب حرکت به سمت هدفهای نظام اقتصاد اسلامی تعیین شدهاند.
این اصول و هدفها ثابت هستند، گرچه در وضعیتهای گوناگون از جمله وضعیت تهدید اقتصادی دشمن، ممکن است اولویت آنها تغییر کند. از نظر رهبر، دشمن در موضوع تهدید اقتصادی به دنبال جدا کردن مردم از نظام اسلامی است(2).
مفهوم اقتصاد مقاومتی
اصطلاح اقتصاد مقاومتی در برابر وضعیت جنگی تعریف شده است؛ یعنی زمانی که دشمنان از همه حربهها برای به زانو در آوردن جامعه اسلامی بهره میگیرد و با تحریم اقتصادی و مانند آن میکوشد تا جامعه را تضعیف کرده و آن را شکست دهند. در حقیقت اقتصاد مقاومتی به اقتصادی گفته میشود که برای شرایط سخت جنگی و هجوم دشمنان به جامعه اسلامی سامان مییابد؛ اما اگر به دقت در مسئله اقتصادی و نقش کلیدی آن در جامعه توجه شود، روشن میشود که هر جامعهای باید شرایط اقتصاد مقاومتی را در برنامه داشته باشد؛ زیرا همان طوری که قوام جامعه به اقتصاد است، اقتصادی نیز میتواند پایدار و شکوفا و پویا باشد که از عنصر اقتصاد مقاومتی برخوردار باشد و تحتتاثیر شرایط سخت طبیعی و یا غیرطبیعی چون جنگ و تحریم و مانند آنها بتواند هم چنان برقرار باشد و نقش قوامبخشی خود را ایفا کند.
به بیانی دیگر، بر اساس آموزههای قرآنی، اقتصاد جامعه باید بر عنصر اقتصاد مقاومتی شکل گیرد تا هم از نظر درونی قوامبخش باشد و هم از نظر بیرونی بتواند در برابر فشارهای گوناگونی چون خشکسالی، زلزله، جنگ و تحریم مقاومت داشته باشد(3).
در زیر چهار تعریف برای اقتصاد مقاومتی مطرح گردیده است:
1- اقتصاد موازی: تعریف اول اقتصاد مقاومتی «اقتصاد موازی» است؛ یعنی همان طور که انقلاب اسلامی با توجه به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی، اقدام به تأسیس نهادهایی مانند کمیته امداد، جهادسازندگی، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود، امروز نیز باید برای تأمین اهداف انقلاب، این پروژه را ادامه داده و تکمیل کند؛ چراکه انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهادسازیهای مقاومتی در اقتصاد نیاز دارد. پس باید نهادهایی موازی برای این کار ویژه ایجاد شود. این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست. کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پایداران انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهرهمندیم. مهمترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصه اجرا با سوالات نوینی رو به رو خواهد بود، زیرا مثلاً هیچ تصوری از بانک مرکزی موازی در یک کشور و سامان بخشی به عرصه پولی –مالی کشور در دو لایه دولتی و عمومی وجود ندارد. اما باز هم منطقاً نمیتوان این الگو را در زمره مدلهای اداره نشدنی و غیر معقول به حساب آورد.
2- اقتصاد ترمیمی: تعریف دوم اقتصادی است که در پی مقاوم سازی، آسیبزدایی، خلل گیری و ترمیم ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است. یعنی اگر در رویکرد قبلی میگفتیم که فلان نهاد نمیتواند انتظارات ما را برآورده کند، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با بازتعریف سیاستهای نهادهای موجود، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورده کنند. مثلاً در این تعریف ما از بانک مرکزی یا وزارت بازرگانی میخواهیم که کانونهای ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی، تحریمها یا نیازهای انقلاب اسلامی بازتعریف نمایند و در نتیجه عملکری جهادی ارائه دهند.
3- اقتصاد دفاعی: تعریف سوم اقتصاد مقاومتی، متوجه «هجمه شناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» ما در برابر آن هجمه است. یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را چگونه و با چه ابزارهایی صورت میدهند. بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافتهایم که ابزارها و شیوههای هجمه دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین و اجرا کنیم. بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد شد.
4- اقتصاد الگو: چهارمین تعریف نیز این است که اساساً اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاه مدت سلبی و صرفاً اقدامی پدافندی نیست، برخلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاه مدت میدانستند، این رویکرد چشماندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلند مدت را شامل میشود. این تعریف هم که به نظر میرسد دور از دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نیست، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد. در این رویکرد، ما در پی اقتصاد ایدهآلی هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کارآمد بوده و زمینه ساز تشکیل تمدن بزرگ اسلامی باشد (2).
اصول و مبانی اقتصاد مقاومتی مستخرج از قرآن و سنت معصومان
1. اصل باور به رزّاقیت خداوند متعال؛ «نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیاكُم (اسراء: 31)؛ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِیاهُمْ (انعام: 151)؛ ِان یكُونُوا فُقَرَاء یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ» (نور: 32).
از دیدگاه قرآن کریم، عمران و آبادانی زمین، یکی از تکالیف انسان است«هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ» (هود: 61) و مال و سرمایه که اقتصاد، مبتنی بر آن است، مایه قوام زندگی او قرار داده شده است؛ «وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِیامًا»( نساء: 5) یعنی هم زندگی شخصی و خانوادگی، و هم زندگی اجتماعی و آباد کردن زمین جهت سکونت و رفاه بیشتر، مبتنی بر اقتصاد است. در شرایط تهدید اقتصاد کشور از سوی دشمن و تشدید دشمنیهای وی، باور به رزّاق بودن خداوند و برطرف کردن فقری که در اثر قطع رابطه با دشمن ایجاد شده، «وَإِنْ خِفْتُمْ عَیلَةً فَسَوْفَ یغْنِیكُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاء»( توبه: 28) مهمترین اصل در ساختار اقتصاد مقاومتی مبتنی بر قرآن است. تحقق این اصل، مسیر کشور را به سوی استقلال هر چه بیشتر و پایه ریزی تمدن نوین اسلامی، و نیز باورمندی به سایر مبانی و عمل به راهکارهای استخراج شده از آن مبانی ارزشمند، هموارتر خواهد کرد.
2.اصل اتّکاء به خود و اجتناب از تکیه و اعتماد به اجانب؛ «وَلاَ تَأْكُلُواْ مِمَّا لَمْ یذْكَرِ اسْمُ اللّهِ عَلَیه» (مبتنی بر آیه شریفه انعام: 121) مبتنی بر قاعده نفی سبیل «وَلَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» (نساء: 141).
3.اصل توزیع عادلانه و گردش آزاد مال و ثروت و خدمات در میان مردم؛ «كَی لَا یكُونَ دُولَةً بَینَ الْأَغْنِیاء مِنكُمْ» (حشر: 7) و ممنوعیت انباشت ثروت؛ « وَالَّذِینَ یكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ ینفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» (توبه: 34) و ویژه خواهی؛«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: 25) و لزوم رجوع به مردم چه در نهادسازی و چه در تبیین مبانی فکری.
4. اصل لزوم کار و تلاش برای تأمین مایحتاج زندگی؛ عبارت « وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ» و عبارات مشابه آن که در آیات متعدد قرآن کریم آمده است (قصص: 73 و اسراء: 12 و 66 و نحل: 14).
5.اصل پرهیز از مصرفزدگی و اسراف و تبذیر و لزوم قناعت در زندگی؛ «كُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُواْ حَقَّهُ یوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» (انعام: 141)، «کُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یحِبُّ الْمُسْرِفِینَ» (اعراف: 31)، «وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِیرًا» (اسراء: 26)، «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یسْرِفُوا وَلَمْ یقْتُرُوا وَكَانَ بَینَ ذَلِكَ قَوَامًا» (فرقان: 67).
6.اصل مبارزه با رباخواری؛ «الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ * یمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللّهُ لاَ یحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِیمٍ... یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ* فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ» (بقره آیات: 275 و 276 و 278 و 279).
7.اصل پرهیز از تفکر اشرافی و تجملگرایی و روحیه قارونی؛ (که در آیات متعدد قرآن به آن اشاره شده است؛ از جمله: «إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ* وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ* قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ القُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ* فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ * وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ» (قصص: 76-80.).
منابع:
• اله مراد سیف (1391). "الگوی پیشنهادی اقتصاد مقاومتی جمهوری اسلامی ایران (مبتنی بر دیدگاه مقام معظم رهبری)". فصلنامه آفاق امنیت. سال پنچم. شماره شانزدهم. ص 6
• www.yarekhorasani.ir
• www.samamos.com
• www.maarefmags.ir
یادداشت از فرزانه ضرابخانه/ دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی