براساس تلقی خبرنگار معترض در این نشست، سوگواره با دارا بودن اعتباری چشمگیر که شهرداری و بالتبع آن سازمان فرهنگی و هنری شهرداری در اختیار دارد قادر خواهد بود نظر هر فعال و کارگردان تئاتری را در سطح حرفهای تأمین سازد و اینکه سوگواره به واسطه روح و معنویتی که در فضای آن حاکم است توانسته این قابلیت را داشته باشد که نظر چهرههای نامآشنای هنرهای نمایشی را برای مشارکت در جریان تولیدات و فعالیت خود جلب نماید، دور از واقع است.
همچنین وی با اشاره به جدول برنامههای اجرایی سوگواره، ادعای خسروی مبنی بر حضور چهرههای حرفهای تئاتر دینی در سومین دوره این سوگواره را نیز خلاف واقع ذکر کرد و با استناد به این مسئله جریانسازی سوگواره نمایشی «خمسه» را چندان کارشناسی و برپایه مطالعه ندانست.
بدون هیچ نگرش جانبدارانه در مورد سوگواره نمایشی «خمسه» و در پاسخ به اتفاق پیش آمده در جریان نشست خبری این رویداد تئاتری در حوزه نمایشهای دینی و ارزشی، توضیح این نکته لازم است که میان تئاتر حرفهای و تئاتر دینی حرفهای تفاوت زیادی وجود دارد و هیچگاه حتی با تأیید نظر این خبرنگار مبنی بر تزریق بودجه قابل توجه در این سوگواره که عملاً فاقد صحت است، نمیتوان انتظار این را داشت که از بدنه حرفهای تئاتر کشور، فعال و کارگردانی مجاب به تولید نمایشی در ژانری شود که در تخصص او نیست و در کارنامه حرفهای این افراد، آثاری از این دست به چشم نمیخورد.
لذا با توجه به صحبتهای دبیر سوگواره یعنی حضور حرفهایهای تئاتر در این رویداد نمایشی به طور قطع باید بر این موضوع صحه گذاشت که منظور خسروی، مشارکت فعالان حرفهای در حوزه تئاتر دینی و ارزشی است که اسامی آنها در جدول سوگواره مشهود است و نه فعالان تئاتر از بدنه حرفهای تئاتر.
صرفنظر از این مسئله حتی اگر قائل بر این نکته باشیم که سوگواره نمایشی «خمسه» برای بهدست آوردن اعتبار نیاز به دعوت از کارگردانان و فعالان حرفهای تئاتر و نه حوزه تئاتر دینی برای تولید آثار خود دارد، مگر در شرایط کنونی و در سایر رویدادهای معتبر تئاتری که حضور حرفهایهای تئاتر را شاهد هستیم چه نگرش متفاوت و بهروز شدهای را وجود دارد؟ چنین جشنوارههایی نیز که دچار روزمرگی و سردی فضای حرفهای شدهاند که با وجود سابقه چند دهه برگزاری، بدنه حرفهای تئاتر نیز چندان رغبتی برای حضور در ادوار آتی آنها ندارد.
این در حالیست که سوگواره نمایشی «خمسه» علاوه بر حضور کارگردانان مطرح تئاتر در این ژانر بهخصوص که در جریان جشنواره و رویدادهای مشابه حائر رتبههای برتر میشوند، فضا و مجال ویژهای را برای کارگردانان و عوامل مستعد تئاتر با موضوع دینی و ارزشی نیز فراهم آورده است که این نشان از آتیهبینی این سوگواره در حوزه تئاتر دینی دارد.
ضمناً نباید فراموش کرد که «خمسه» در سومین دوره برگزاری خود است که تازه در دوره اخیر توانسته برخی از بخشهای خود را به شکل سراسری برگزار کند؛ چنین توقعی از رویداد نوپای تئاتر دینی که باید از همان ابتدا گام بزرگی برای حرفهای شدن بردارد، مصداق همان مثل معروف سنگ بزرگ علامت نزدن است؛ این سوگواره سیر طبیعی و گام به گام خود را برای پختگی و قوام بیشتر طی کرده و هر دوره خود را با آسیبشناسی و برطرف ساختن ضعفهای دور قبل برگزار میکند؛ لذا نباید انتظار بیش از ظرفیت به وجود آمده و البته توسعه یافته آن در هر دوره از آن داشت.
بزرگترین دستاورد «خمسه» پرکردن خلأ موجود در زمینه تئاتر دینی و ارزشی حتی با فرض مناسبتی و مقطعی بودن آن است که البته ستاد برگزاری با حمایت از آثار شرکتکننده در آن و اجرای عموم در طول سال، درصدد مرتفعسازی چنین معضلی است که اکنون گریبانگیر بسیاری از رویدادهای تئاتری است.
تصور میکنم ظرفیت ایجاد شده در حوزه تئاتر دینی را با برگزاری «خمسه» نباید با توقعات و انتظارات بهدور از واقع و شتابزده به استضعاف کشید، این سوگواره در بعد کمی با مشارکت روزافزون گروههای نمایشی و در بعد کیفی با اضافهشدن بخشهای تخصصی همچون مسابقه نمایشنامهنویسی براساس یک احساس نیاز، رو به سوی تحقق هدف بزرگی دارد و برخی نقدهای مغرضانه شاید در آینده با این توجیه که «خمسه» جریانی خنثی در حوزه تئاتر دینی است، آن را به سرنوشتی همچون جشنواره «تئاتر صاحبدلان» دچار کند.
امیرسجاد دبیریان