تفاوت غزالی و فخررازی در تکفیر مخالفان/ فخر رازی به فلسفه برای نقد نپرداخته است
کد خبر: 3771657
تاریخ انتشار : ۲۰ آذر ۱۳۹۷ - ۱۶:۳۲
علی‌اصغر دادبه تبیین کرد:

تفاوت غزالی و فخررازی در تکفیر مخالفان/ فخر رازی به فلسفه برای نقد نپرداخته است

گروه اندیشه ــ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه فخررازی صرفا یک متکلم نبوده است، بیان کرد: جست‌وجوگری یکی از مولفه‌های فخررازی است و این مسئله به خوبی نشان می‌دهد که وی متکلم محض نبوده، چه اینکه برخلاف غزالی به فلسفه نیز برای نقد نپرداخته است.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست علمی «فخر رازی، اندیشمند‌ی جست‌وجوگر» امروز، 20 آذرماه، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات انسانی برگزار شد و علی‌اصغر دادبه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، بیان کرد: دوره رنسانس اسلامی تا قرن چهارم می‌رسد و نتیجه آن  این شد که در این قرن توانستیم هویت خود را بازسازی کنیم. هویت مانند مثلث بوده و به اعتقاد بنده ضلع اصلی آن زبان است که در این قرن فردوسی ظهور می‌کند. از قرن اول تا چهارم سیر صعودی وجود دارد و از این قرن به بعد است که سیر نزولی در زمینه وجود آثار قابل استفاده به وجود می‌آید.

وی در ادامه با اشاره به یکی از ابیاتی که مولانا در مورد فخر رازی گفته و آورده است که «اندرین ره گر خرد رهبین بدی؛ فخر رازی، رازدان دین بدی»، افزود: فخر رازی در سال ۶۰۶ مرده است و این در حالی است که مولوی در سال ۶۰۴ متولد شده است، بنابراین اینکه برخی این بیت را مورد توجه قرار می‌دهند و می‌گویند که فخر رازی با مولانا اختلاف داشته و فتوا به بیرون کردن وی از بلخ داده، صحیح نیست. اصلاً این گونه نیست که مولانا با این شعر بخواهد از او انتقام بگیرد؛ بنابراین این قبیل مطالب ساختگی است.

دادبه با اشاره به اختلاف‌نظر‌هایی که در مورد متکلم و یا فیلسوف بودن فخر رازی مطرح است، بیان کرد: یکی از مباحثی که در مورد وی وجود دارد این است که برخی او را متکلم، برخی فیلسوف و برخی نیز متکلم ـ فیلسوف نامیده‌اند؛ بنابراین دلیلی داشته که این اختلاف درباره شخصیت وی مطرح شده است، اما یکی از نکات مهم این است که نمی‌توان یک‌سره او را متکلم محض به شمار آورد. معمولاً بنا بر تقسیم‌بندی رایجی که وجود دارد، در مورد فیلسوف می‌گوییم کسی که حرف اول و آخرش عقل باشد فیلسوف است، اما یک تقسیم‌بندی نیز وجود دارد که در واقع علوم فلسفی را مطرح می‌کنند و می‌گویند که فلسفه، تصوف، عرفان و کلام را شامل می‌شود که مفهوم گسترده‌ای را اراده می‌کنند؛ زیرا در آن زمان هرگونه جهان‌بینی به فلسفه تفسیر می‌شد و ممکن است که از این جهت وی را فیلسوف نامیده باشند.

این استاد دانشگاه با اشاره به برخی ویژگی‌های شخصیتی فخر رازی تصریح کرد: نکته مهم دیگر در مورد فخر رازی این است که وی شخصیتی جست‌وجوگر دارد که این نیز نشان می‌دهد که او یک متکلم محض نبوده و در واقع تجدد فکری وی موجب این جست‌وجوگری شده است. فلسفه اجازه تجدید فکر و اجازه تحمل فکر دیگری را می‌دهد و این تجدد فکری فخر رازی یکی از ویژگی‌های فلسفی اوست. همچنین اگر حمله‌های مغول و ... اتفاق نمی‌افتد چه بسا که شک‌گرایی فخر رازی به جا‌هایی می‌رسید.

دادبه بیان کرد: یکی دیگر از مسائلی که مطرح می‌شود اشعری‌گری است، اما باید توجه داشت که اشعری‌گری که در زمان ابوالحسن اشعری مطرح بوده با اشعری‌گری در قرن هشتم متفاوت است؛ مثلا در باب رویت خداوند نظرات مختلفی وجود دارد، اما وقتی نوبت به غزالی و فخر رازی می‌رسد دم از کشف و شهود می‌زنند. در واقع اشعری‌گری در دوره فخر اینگونه است که مسئله رویت به شهود تبدیل شده است.

این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: فخر رازی در مقدمه تفسیر خود نیز حرف معتزله را آورده است که هرچه در قرآن مخالف عقل بود را باید تأویل کرد. مطرح کردن مسئله تاویل کار یک متکلم محض نیست بلکه کار عقلی و فلسفی است و آشتی دادن عقل و نقل نیز جز از طریق تأویل ممکن نیست. ابزار تاویل نیز یک ابزار فلسفی است و سرانجام اصلی که فخر رازی در مقدمه تفسیرش می‌گذارد اصل تأویل است.

دادبه بیان کرد: نکته مهم دیگری که باید در مورد فخر رازی بدان اشاره کرد این است که او دغدغه دین را داشته است، اما شما هیچ کجا نمی‌توانید موردی را پیدا کنید که فخر رازی مانند غزالی کسی را تکفیر کرده باشد. فخر رازی بر خلاف غزالی از دوران کودکی فلسفه خوانده است، در حالی که غزالی برای نقد فلاسفه در این زمینه کتاب نوشته است که در انتها نیز تهافت را نگاشته است و بعد فلاسفه را تکفیر می‌کند، ولی فخر رازی هرگز این گونه نبوده است.

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به نحوه مباحثات فخر رازی تصریح کرد: فخر رازی می‌جنگد، اما هیچ کجا به عنوان صاحب فتوا کسی را تکفیر نمی‌کند، اما غزالی از ذهن فلسفی برخوردار نیست.

انتهای پیام

captcha