كتاب «التفسير لكتاب الله المنير» از آثار علامه محمد کرمی است كه همچون ديگر آثار علامه به زبان عربى تاليف شده است. اين تفسير گرانقدر در 8 مجلد به ترتيب سورهها تفسير شده و يكى از تفاسير فشرده و از نظر نثر مخصوص به خود است. روش مفسر، تحليلى و بيانى است. بدون اينكه بخواهد بحثهاى ادبى، لغوى و قرائت را مطرح كند. نگرش مفسر به مباحث قرآن، نگرشى اجتماعى و اخلاقى بوده و به جنبههاى عقلى و فلسفى نيز توجه دارد.
مفسر در مقدمۀ اجمالى تفسيرش، انگيزۀ خود را ارائه مباحثى جهت بيان و تثبيت روشى در زندگى فردى و اجتماعى كه برابر با روش قرآن باشد مىداند. بدين جهت محور مطالب تفسير را، زندگى اجتماعى انسان قرار داده است و بقيه مباحث را در حاشيۀ آن مىداند.
روش مفسر در مطرح كردن مباحث بدين طريق است كه در سورهها پس از ارائه اطلاعات كلى مانند نام سوره، محل نزول، عدد آيات، بيان فضل آن سوره، آيه به آيه به پيش مىرود، پس از ذكر آيه به موضوعى خاص مناسب با آن مىپردازد، در صورت داشتن اسباب نزول آن را ذكر كرده، و به توضيح چارچوب كلى آيه و شرح بيانى مختصرى از آن، اهتمام مىورزد.
ايشان بر لغات خاص آيه كه داراى معانى محورى است نیز تكيه كرده در صورت اغماض به شرح لغوى آن همت مىگمارد و بدنبال محورى جهت توضيح و تبيين آن آيه مىگردد. مؤلف بدون در نظر گرفتن نكات ادبى، بلاغى و قرائتى، به شرح پيام و دعوت آيه و نكات حياتى آن در زندگى فردى و اجتماعى انسان، مىپردازد.
در آيات احكام، به شكل مختصر به ديدگاه شيعه دربارۀ آن آيه و حكم مستنبط از آن و ذكر موارد خلاف بين شيعه و اهل سنت (بدون تعصب يا برخورد توهين آميز) میپردازد. به عنوان نمونه، آيۀ 6 سورۀ مائده و سورۀ نساء آيۀ دو بحث وضو و جواز متعه را بيان مىكند. در اين بخش به آيات ناسخ و منسوخ نيز اشاره مىكند. مانند ج 1 ص320 كه به احكام مربوط به زوجه بعد از وفات همسر میپردازد.
در مسائل عقيدتى و كلامى نيز ديدگاه شيعه مورد نظر اوست. در مسائل امامت، عصمت، الامر بين الامرين در جبر و اختيار، توحيد، رؤيت خداوند و موارد ديگر تبيينگر آن اعتقاد مىباشد. نمونهای دیگر آيه 148 سورۀ انعام در جلد سوم تفسير ص245 مسئلۀ جبر و اختيار را مطرح و ديدگاه شيعه را تبيين و اختيار مىنمايد.
موضع مفسر برابر اخبار اسرائيليات، اجتناب از نقل آنهاست. ايشان مطالبى كه به نوعى توهين به انبيا و ملائكه محسوب مىگردد را رد نموده و اخبارى كه با آيه سازگار نباشد را توجيه و تأويل مىكند مانند ج 1 صفحۀ 125 در قصۀ هاروت و ماروت و آنچه به حضرت سليمان(ع) نسبت داده شده است. گاهى نيز در پايان توضيحات، خلاصۀ بحث را ارائه مىدهد و تحت عنوان نكات استفاده شده از آيات به تلخيص آن مىپردازد.
در مقدمه و لابلاى تفسير به منابع اقوال و اخبار و آثار اشاره ندارد. ديدگاه تبيينى ايشان سبب شده بحثهاى موضوعى فراوانى لابلاى توضيح آيات مطرح شود كه در فهارست موضوعات كتاب نمايان است. مباحث عقايدى ذيل سورۀ توحيد از آن جملهاند جلد 8 ص298، شامل: العقيدة في القرآن: اثبات الصانع، توحيد الصانع، صفات الصانع و منها العدل. النبوات العامة و خصوصية الاسلام و علو رتبة نبيه. الوصاية و الامامة و بحث در آيۀ انذار، آيه تطهير، غدير، آيۀ مباهله، حديث كساء، حديث ثقلين، حديث منزلت. بحث معاد شامل معاد جسمانى، حساب و عتاب و ثواب و... .
مفسر عالیقدر علامه محمد کرمی مقدمهاى كوتاه در زمينۀ مباحث علوم قرآنى و بحثهاى تمهيدى تفسير نگاشته و دربارۀ جايگاه رفيع قرآن، مقايسۀ آن با كلام عربى انسانها، كلمات، شيوۀ تركيب جملات، اسلوب بيان، سبک استدلال، برهان، ارشادات و موعظهها، نظم و تقرير، حكمتها، تاريخ و سير آن، سخن گفته است. همچنين دربارۀ نزول و ويژگى سورههاى مكى و مدنى اشاره دارد.
ايشان در انتهاى تفسير به عنوان خاتمه (صفحۀ 332 ج 8 به بعد) بحثى دربارۀ «مضامين قرآن مجيد» و بيان مهمترين اهداف قرآن، ارائه مىدهند و در آن 4 هدف اساسى را مطرح مىكنند:
اثبات صانع و تحقق روز قيامت، بيان سيرۀ انبياء به عنوان سيرۀ متقن، معقول و معتدل، تربيت انسانها و رشد دادن اخلاق فاضله، بيان احكام و قوانين شرعى جهت ادارۀ جامعه.
پس از آن به بررسى برخى اشكالات مطرح شده دربارۀ قرآن پرداخته و درصدد پاسخگويى به آنها برمىآيد. اشكالاتى از قبيل:
الف) مجمع بودن قرآن و مشكل شدن فهم آن
ب) تكرار زياد ذكر بهشت و نعمتهاى آن و جهنم و عذابهاى آن
ج) تكرار زياد قصص انبياء با عبارات مشابه
د) اشكال بر بحث جهاد، قتل كفار و مشركين، سفك دماء و...
سپس بحثهايى دربارۀ دين، انشعاب مسلمين، دورى مردم اين عصر از دين، وظيفۀ انسان عاقل آزاد متدين در دنياى امروز مطرح مىكند. در اين بخش از بحثهاى اجتماعى به بررسى وضعيت قرن 20 از نظر فساد و فحشاء، قتل و جنگ، تمدن غربى، وظيفۀ فرد مسلمان، علما و فقه اسلامى، جنگ ايران و عراق و دشمنى امريكا، مىپردازد. در نهايت در جلد هشتم این تفسیر با فصلی رو به رو میشویم به نام «عقود من حیاتی» که علامه محمد کرمی پس از تفسیر قرآن و پایان آن در این فصل به زندگی خود و فراز و نشیبهای آن میپردازد که از دوران کودکی علامه محمد کرمی تا فعالیتهای علمی و سیاسیشان را میتوان از زبان خود علامه محمد کرمی مطالعه کرد که خالی از لطف نیست. تدوين اين تفسير در 5 ربيعالاول سال 1401ق پايان يافته است.
اين تفسير در سال 1402ق در قم توسط علامه کرمی در چاپخانۀ علميه به قطع وزيرى در 8 جلد به زيور طبع آراسته شده است.
فهرست تفصيلى مطالب هر جزء در انتهاى آن چشمنواز محققين خواهد بود و در مجموع تفسیر یاد شده بر نثری جذاب و توانمند استوار است و در تبیین پیام آیات و ارتباط آیات با یکدیگر و تحلیل آنها بسیار دقیق و موفق میباشد.
گردآوری: تحریریه ایکنا خوزستان
انتهای پیام