به گزارش خبرنگار ایکنا؛ کنفرانس بینالمللی «ظرفیتهای راهبردی آموزههای اسلام در تحقق همزیستی مسالمتآمیز» که امروز، ۵ تیرماه با حضور جمعی از اندیشمندان جهان اسلام و علاقهمندان در دانشگاه تهران برگزار شد، با قرائت قطعنامهای به کار خود پایان داد که متن آن به شرح ذیل است:
بسم اله الرحمن الرحیم
«قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَ مَا أُنْزِلَ إِلَىٰ إِبْرَاهِیمَ وَ إِسْمَاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتِیَ مُوسَىٰ وَ عِیسَىٰ وَ مَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ: بگویید به خدا و آنچه به ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و اخلاف آنان نازل شده و آنچه به موسى و عیسى وحى شده و آنچه به سایر انبیاء از پروردگارشان رسیده، به همگی باورمندیم و میان هیچیك از آنان فرقى نمىگذاریم» (سوره بقره آیه 136).
در واپسین لحظات تجربه ارزشمند نخستین کنفرانس بینالمللی ظرفیتهای راهبردی آموزههای اسلام در تحقق همزیستی مسالمتآمیز هستیم و افتخار همنشینی با فرهیختگان و اندیشمندانی که خزانههای رشد و تعالی جوامع اسلامی هستند، شرف و اعتباری ویژه به این کنفرانس بخشیده و لذا شایان اظهار خرسندی و تقدیر و تشکر است.
در برههای از زمان و مکان به سر میبریم که توجهات جهانی معطوف به آنها است. از این نظر که خاورمیانه خاستگاه تاریخی ادیان ابراهیمی و مهد فلسفه و تمدن توحیدی است و در بطن و متن تاریخ، چشمه جوشان معرفتی فرازمانی و فرازمینی بوده و هست و به تبع آن ثابت کرده ظرفیتهای منحصر به فردی در هدایت انسان از ژرفنای تیرگی جهالت و عداوت به افقهای روشن تقوا و تعالی برای تمام عصرها و نسلها را داراست.
اینک که فتنه و بحران اخلاق، دنیا را در چنبره خود گرفته، توجهات بیش از پیش معطوف به مکمل و متمم تمامی ادیان الهی یعنی اسلام گردیده است؛ اسلامی که انسان را همواره و امروز بیش از پیش، به رجعت به سوی ذات پاک خویش فرامیخواند.
امروز در جهانی که نیروهای طاغوتی خود و منافعشان را در مرکز جهان هستی میشمارند، در حال مجادله برای دنیایی عاری از ظلم و بیعدالتی، توسعهطلبی و خشونتگرایی هستیم. دولتهای مداخلهجوی بیگانه، همواره در جدال با اسلام و تعالیم رهاییبخش آن از قید و بندهای تمامیتخواهی و استیلاجویی آنها هستند. آنها نگرانند تا مبادا روح اخوت و برادری و برابری که اسلام در کالبد انسان میدمد، او را بینیاز از ستیزهجویی و به تبع آن خرید جنگافزارهای تولیدی این قدرتها سازد.
معالوصف تلاشهای مذبوحانه آنان برای ممانعت از توسعه روزافزون حوزه نفوذ و محبوبیت اسلام هرچند ضربات سختی برپیکره مظلوم اسلام حقیقی زد، اما باعث رشد و پویاتر شدن آن گردید. پروژه آمریکایی- صهیونیستی فتنه تکفیریها در منطقه شامات؛ ضمن مستهلکسازی قسمتی از ظرفیت عظیم مسلمانان، سعی نمود موج اسلامهراسی را نه تنها در میان ملتهای مسلمان، بلکه در کل جهان به شدت گسترش دهد و اسلام را مترداف با خشونت و تروریسم وانمود سازد.
جبهه متحد ضد اسلامی غرب که خود مولد هر نوع نرمافزار و سختافزار جنگ و ستیز هستند، برای دور کردن خطر اسلام از محدودههای تحت نفوذشان در تکاپو هستند، اما نیک میدانند که اسلام ناب محمدی به گواهی تاریخ، دین رحمت و عطوفت و صلح و همزیستی است. آنها پروژههای عدیدهای جهت مخدوش کردن چهره رحمانی اسلام و دور کردن آن از کانون توجهات همزیستیخواهانه و مسالمتطلبانه اسلامی طراحی و اجرا کردند. تلقی تحجرآمیز «تکفیر مسلم» در حالی تئوریزه و ترویج شد که آموزههای اسلام حقیقی بر همزیستی و روامداری نه تنها میان امت اسلامی، بلکه بین پیروان تمامی ادیان ابراهیمی و توحیدی تأکید دارد.
این درحالی بود که جبهه استکبار برای پیشبرد برنامهها و اهداف خود به قلب ارزشها و هنجارهای مسلمانان و قرآن عظیم رو آورد. پروژههایی چون خاورمیانه جدید، معامله قرن، و حوادثی چون کودتا بر علیه دولت برآمده از اراده مردم در مصر و تونس، جنگ در لیبی و سوریه و عراق و یمن همگی برنامه دشمنان تعالی و ترقی اسلام و مسلمین و در راستای تأمین امنیت اسرائیل، این غده سرطانی در بلاد اسلامی و همچنین تأمینکننده انرژی ارزان و فراوان برای اقتصاد استثماری و استعماری آنان بود.
همانگونه که باورمندان اسلام ناب محمدی که مبلغ همزیستی مسالمتآمیز و صلح و صفاست، تجسم عینی شجرات طیبه هستند، دشمنان این همزیستی و مسالمت و صلح و صفا که منشأ قدرت خویش را در تولید و فروش سلاح و رواج جنگ و ستیزهجویی میبینند، مصداق شجرات خبیثه اند. رشته خصومت آنها و سعی باطلشان در تخدیش چهره صلحطلب اسلام که احترام به دگراندیشی و دگراندیشان را همواره توصیه نموده است، به چهره غیرواقعی و متضاد از آن، ریشهای به درازای عمر اسلام دارد. روزی که مسلمانان مجبور به اولین هجرت به مقصد حبشه شدند، اسلاف همین دشمنان قسم خورده اسلام عین این تهمتها را همانروز هم به اسلام روا داشتند. اما نجاشی با دیدن احترامی که اسلام و مسلمین به ادیان دیگر و همزیستی مسالمتآمیز قائل بودند، چهره حقیقی اسلام مسالمتجو را دریافت و از آن حمایت کرد.
در پایان به چند پیام اساسی برآمده از مفاد دیدگاه اندیشمندان حاضر در کنفرانس اشاره میگردد:
انتهای پیام