متأسفانه حتی شخصیت ابوطالب برای برخی نخبگان حوزوی نیز ناشناخته است و ضرورت دارد تا جریانی علمی در سطح جهان اسلام برای احیای مقام آن حضرت ایجاد شود. در همین راستا همایش بینالمللی «حضرت ابوطالب؛ مؤمن قریش» اسفندماه سال جاری همزمان با رجب المرجب برگزار میشود که فراخوان مقالات آن نیز به چند زبان صورت گرفته و تاکنون بیش از 270 مقاله از داخل و خارج کشور به ویژه برخی کشورهای اسلامی مانند مصر، عراق و سوریه به دبیرخانه همایش رسید. از همین رو گفتوگویی با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مروجی طبسی، پژوهشگر حوزه علمیه، درباره شخصیت حضرت ابوطالب داشتهایم که در ادامه از نظر میگذرد؛
حجتالاسلام مروجی طبسی با اشاره به فضای مسموم و آلودهای که در میان عدهای از مسلمانان درباره شخصیت حضرت ابوطالب(ع)، پدر امام علی(ع) مطرح شده است، گفت: از نظر تاریخی این جریان از سوی حزب سیاسی و منحرف بنیامیه پدیدار شده است که نتیجهای جز بدبینی و محرومیت نسل جوان از الگوپذیری از سبک زندگی مؤمنانه و موحدانه حضرت ابوطالب(ع) نداشته است.
قائلان به ایمان ابوطالب از میان علمای اهل سنت
وی افزود: با وجود این همه دروغپراکنی و تبلیغات منفی رسانهای بنی امیه بر ضد شخصیت ابوطالب(ع)، عده زیادی از عالمان اهل سنت، به مؤمن بودن و یکتاپرستی ایشان اعتراف و بر آن استدلال کردهاند، اما به نظرم بسیاری از برادران اهل سنت اعم از عالمان و توده مردم، در زمان ما اطلاعات کافی و جامع در این باره ندارند.
مروجی طبسی با بیان اینکه از سده دوم هجری تاکنون علمای بسیاری از مذاهب اربعه اهل سنت قائل به ایمان حضرت ابوطالب(ع) بودند، تصریح کرد: سفیان بن عیینه که مورد اعتماد اهل سنت است و او را اهل ورع و ثقه در حدیث میدانند، متوفای ۱۹۸ هجری قمری است؛ وی بغض، کینه و دشمنی به حضرت ابوطالب را کفر میداند.
وی با اشاره به دیگر علمای اهل سنت بیان کرد: حافظ خرکوشی شافعی مذهب(م ۴۰۶ ق)، حاکم الجشمی حنفی(م ۴۹۴ ق)، ابراهیم بن علی بن دینوری حنبلی مذهب(م ۶۱۰ ق)، همچنین قرطبی مالکی مذهب(م ۶۷۱ ق)، سلیمان بن عبدالقدیر حنبلی(م ۷۱۰ ق) و ابوالفداء شافعی مذهب(م ۷۳۲ ق) و افراد دیگری که مجموعاً بیش از ۳۰ نفر از دانشمندان اهل سنت را تشکیل میدهند، از سده دوم هجری تاکنون تصریح کردهاند که ابوطالب(ع) ایمان داشته است و دلائلی از جمله رجعت ابوطالب را برای آن اقامه کردهاند.
این پژوهشگر دینی در توضیح این ماجرا افزود: حضرت ابوطالب با درخواست و اعجاز پیامبر(ص) در پیش چشم عدهای از مردم از قبر به دنیا آمدند و ایشان به ایمان به پیامبر اعتراف کرد و شبیه این موضوع را سیوطی در کتاب «التعظیم و المنه» برای والدین پیامبر(ص) نقل کرده است.
توحید در قصیده لامیه موج میزند
این محقق و استاد حوزه علمیه با بیان اینکه طریق اثبات ایمان ابوطالب(ع) فقط رجعت ایشان نیست، بلکه ما دست بالا گرفته و معتقدیم که پدر امام علی(ع) در دوره حیات هم به پیامبر ایمان داشته است، اظهار کرد: برخی مانند برزنجی شافعی(م ۱۱۰۳) و زینی دحلان شافعی(م ۱۳۰۴) این بحث را مطرح کردهاند که شرط تحقق ایمان، آیا جاری شدن کلمه شهادتین بر زبان است یا اعتقاد قلبی و یا گفتن جملاتی که دال بر ایمان و توحید است، گرچه شهادتین نباشد کفایت میکند؟ این دو عالم و فقیه سنّی میگویند ایمان قلبی یا گفتن جملهای غیر از شهادتین هم کافی است مانند اشعاری که از حضرت ابوطالب(ع) باقی است و به ویژه در قصیده لامیه که توحید در آن موج میزند.
استاد تفسیر حوزه افزود: یکی از دلائل دیگری که دانشمندان اهل سنت برای اثبات ایمان و یکتاپرستی ابوطالب(ع) اقامه کردهاند، اجماع اهل بیت(ع) بر ایمان ابوطالب(ع) است که به نظر بنده بیان چنین دلیلی از ایشان خیلی مهم است؛ حاکم جحشمی در تفسیر خود آورده است که اهل بیت(ع) بر ایمان ابوطالب اتفاق نظر دارند؛ تکیه و تأکید بر این اعتراف و استدلال، خیلی مهم است. دلیلی که مفسر والامقام شیعه جناب طبرسی(ره) هم در مجمعالبیان، برای اثبات یکتاپرستی ابوطالب(ع) به آن استناد کردهاند.
وی تأکید کرد: این دلیل بسیار مهم و ارزشمند است؛ زیرا وقتی طبق حدیث ثقلین که مورد اتفاق شیعه و سنی است، پیامبر(ص) فرمودهاند که اهل بیت(ع) عدل قرآن هستند و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمیشوند و کسی که از این دو ثقل جدا شود، گمراه است، پس اگر درباره موضوعی یا حکمی نظر آنان کشف شد، دلیلی ندارد که حرفی خلاف آن گفته شود؛ زیرا هر گونه مخالفت با ایشان گمراهی و انحراف است.
مروجی طبسی در ادامه گفت: شیخ صدوق در کمالالدین از اصبغ بن نباته آورده که امام علی(ع) فرمودند: به خدا قسم که پدرم، جدم و هاشم و عبد مناف هرگز بتی را نپرستیدند و آنها به سمت کعبه نماز میخواندند و بر دین ابراهیم(ع) بودند.
ریشه اتهامات
استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه مهمترین دلیل منکران ایمان ابوطالب(ع)، روایتی به نام «ضحضاح» است، تصریح کرد: در بخاری و صحیح مسلم روایتی بیان شده که ابوطالب(ع) در آتش معذب است؛ یعنی در حال کفر و شرک از دنیا رفته است و اهل سنت چون این دو کتاب را در درجه بالای اعتبار میدانند، سخن گفتن بر خلاف آن و پذیرش مؤمن بودن ابوطالب(ع) برایشان دشوار است، ولی باید گفت اولاً در اسناد این روایت ساختگی کسانی مانند سفیان ثوری و عبدالعزیز بن محمدالدراوردی قرار دارند در حالی که رجالیون مشهور اهل سنت این دو را تضعیف کردهاند؛ ثانیاً به گفته برزنجی و زینی دحلان شافعی، حدیث ضحضاح دلالتی بر کفر ابوطالب(ع) ندارد، زیرا محتوای حدیث درباره شفاعت پیامبر(ص) از ابوطالب(ع) است. درحالی که شفاعت فقط شامل مؤمن میشود نه کافر.
این محقق و استاد سطح عالی حوزه با بیان اینکه اثبات ایمان حضرت ابوطالب(ع) براساس روایات نقل شده از خود اهل سنت به آسانی ممکن است، در توصیهای خطاب به فعالان قرآنی در قرائت و تواشیح و جمعخوانی گفت: متأسفانه در زمینه آثار ادبی حضرت ابوطالب(ع) و ارائه آن در قالب هنری از سوی این قشر پرداخته نشده است.
مروجی طبسی تأکید کرد: بنده از جامعه قراء، تواشیح خوانان و گروههای همخوانی و جمعخوانی قرآن همچنین مداحان اهل بیت(ع) که افتخار خود را در نوکری این خاندان میدانند درخواست دارم تا از ظرفیت هنری خود استفاده کنند و اشعار حضرت ابوطالب(ع) را که از نظر ادبی و محتوایی بسیار غنی است در دستور کار خود قرار دهند.
استاد تفسیر حوزه تصریح کرد: وقتی کسانی مانند ابن کثیر(م ۷۷۴) و قسطلانی(م ۹۲۳) از علمای مشهور اهل سنت میگویند که قصیده لامیه آن حضرت که بیش از صد و ده بیت است بالاتر و قویتر از معلقات سبعه در دوره جاهلی است و این گونه شعر گفتن جز از کسی مانند حضرت ابوطالب(ع) برنمیآید، باید تکلیف خودمان را بدانیم، به ویژه اینکه سراسر این اشعار مشحون از توحید و ایمان به پیامبر(ص) و معاد و ایستادگی در برابر جریان کفر و شرک است.
انتهای پیام