به گزارش ایکنا از سیستانوبلوچستان، در طول تاریخ بشر، زنان در هر جامعهای، مشکلات خاص خودشان را داشتهاند، با گذشت زمان و پیشرفت جوامع، قانون به حمایت از زنان برخاست، اما در بسياری از موارد به بهانههای مختلف، حقوقی كه قانونگذار برای آنها درنظر گرفته، نقض شده است.
یکی از اتفاقهای خوب برای هر دختری، ازدواج است؛ هر دختری حق دارد همسر دلخواه خود را انتخاب کند و سیمای زندگی آیندهاش را خودش ترسیم کند، اما این حق، علیرغم توسعه مدنی جوامع، همچنان نادیده گرفته میشود.
امروز شاید وقتی خبر ازدواج زودهنگام دختران شنیده میشود، همه در ذهن، برخی کشورهای توسعهنیافته همجوار را تداعی کنند، اما واقعیت این است که این پدیده شوم، در جامعه خودمان نیز همچنان وجود دارد.
هنوز در گوشه و کنار استان پهناور سیستانوبلوچستان، دخترانی هستند که پیش از رسیدن به سن قانونی و قبل از آنکه به بلوغ فکری و جسمی برسند، تن به ازدواج اجباری میدهند؛ کودکانی که عروسک بهدست هستند، اما باید لباس عروسی بر تن کنند.
مرثیه ازدواج کودکانی که ناگاه از اتاق بازی با عروسکهای رنگی به حجله وارد میشوند و دنیای پر از آشوب بزرگسالی جای دنیای شیرین کودکی آنان را میگیرد، قصه دردناکی است؛ این قصه هنوز پس از سالها تاریخ تمدن، همچنان به گوش میرسد.
داستان دختران معصومی که غرق در رؤیاهای کودکی هستند، اما در حالی که هنوز از هزاران غنچه آنان حتی یک گل شکوفا نشده، مجبورند قبل از اینکه حس زیبای دخترانه را زیر زبان زندگی خود تجربه کنند طعم تلخ دردهای خانهداری را بچشند و قبل از آنکه از عروسکهای خود سیر شوند مجبورند کودکشان را در آغوش بگیرند، داستان غمانگیزی است.
این دخترکان معصوم که هنوز بدنهای کوچک و نحیف آنها هنوز برای ورود به دنیای غریب زندگی مشترک آماده نیست، به ناگاه خود را در کنار همسرانی تا چندین برابر سن خود میبینند و این موضوع موجب میشود تا با آسیبهای غیرقابل جبران جسمی و روحی روانه مراکز درمانی شوند.
متأسفانه قانون نیز راه را برای دور زدن باز گذاشته است. براساس قانون مدنی ایران، با وجود اینکه برای دختران سن 15 سالگی برای ازدواج تعیین شده، اما در ماده ١٠۴١ قانون مدنی برای آن دسته از افرادی که قصد ازدواج در سن پایینتری را دارند نیز راهی پیشبینی شده، بهگونهای که بر اساس این ماده، دیگر مشکلی برای عقد کردن کودکان وجود ندارد؛ به عبارتی دختر قبل از رسیدن به سن ١٣سال تمام میتواند با داشتن اجازه ولی قانونی و به شرط رعایت مصلحت که آن نیز با تشخیص دادگاه صالح بلامانع است، به راحتی به جمع متأهلان بپیوندد.
بنا به نظر کارشناسان، فقر فرهنگی و مالی، دو عامل اصلی ازدواج دختران خردسال با مردان بزرگسال است؛ برخی از افراد برای رهایی از فقر، حاضر به انجام کارهای نامتعارف از جمله شوهر دادن دختران خود در سنین پایین میشوند؛ اما این علت اصلی نیست، بلکه فقر فرهنگی نیز نقش غیرقابل انکاری دارد.
در گذر تندبادهای زندگی و فاصله سنی زیاد و ثبت نشدن بسیاری از این ازدواجها، تنها قربانیان این وصلت، مادران خردسال و کودکانِ در آغوششان هستند؛ این زنان هیچ تکیهگاه و پشتیبانی برای ادامه زندگی ندارند و مجبورند عمری را دلشکسته تن به زندگی سطح پایین داده و کودکانشان نیز در بحبوحه روزگار سر به حاشیهها و جرایم بگذارند.
این قصه دردناک به همینجا ختم نمیشود؛ از آنجایی که اکثر این ازدواجها ثبتنشده هستند، مردان بهراحتی همسران نابالغ خود را رها میکنند و هیچ حق و حقوقی هم به آنان پرداخت نمیکنند. کودکی که انتخاب همسر را حق خود نمیدانست، اینک پس از ازدواج و طلاقی اجباری، هیچگونه حقی جز تنهایی و درد ندارد.
یادداشت از هادی محمدی
انتهای پیام