به گزارش ایکنا، معنویتدرمانی در ماه رمضان یکی از موضوعاتی است که زمینهساز رفع مسائل روحی، اجتماعی و خانوادگی میشود. به همین منظور در این باره با حجتالاسلام سیدعبدالله حسینی، رئیس مرکز اسلامی ژوهانسبورگ، که مشغول برگزاری جلسات آنلاین «فلسفه اسلام» در این ماه است، گفتوگو کردهایم که متن آن از نظرتان میگذرد؛
معنویت مقوله بسیار علمی و عجیبی است، به طوری که علاوه بر تأثیر فیزیکی، اثر روحی، روانی و اجتماعی نیز دارد و در زندگی انسان به وضوح اثر میگذارد. طبیعی است که ماه رمضان، ماه وفور معنویت در هر عملی است و میتوان از سرچشمههای معنوی این ماه استفاده بسیاری برد. این بهرهمندی حتی درباره امراض نیز صادق است. امروزه دانشمندان و پزشکان به این نتیجه رسیدهاند که به اندازه تأثیر دارو در درمان بیماران، تلقین و نداشتن ترس نیز نقش دارد. برای مثال افرادی که دچار بیماریهای لاعلاج و صعبالعلاج میشوند، روحیه مصمم و قویای دارند و تصمیم به مبارزه با بیماری میگیرند و شروع به ورزش بیشتر و مراعات در تغذیه و تغییر رفتارشان میکنند و با این روحیه بر بیماری فائق میآیند.
گفته میشود که ترس ناشی از این بیماری بیش از خود بیماری انسان را میکشد و این ترس باعث ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن میشود. البته انسان با بهرهگیری از معنویت، داشتن تصمیم و روحیه قدرتمند میتواند افکار ایجابی را در خود پرورش دهد و به سوی مثبتنگری حرکت کند. ماه رمضان ماه مثبتاندیشی و تمرین این نوع نگاه است و این روند قطعاً بر جسم اثراتی میگذارد.
آموزههای اسلامی درباره جدال عقل و دین، پیروی از عقل را سفارش میکند و آن را حجت بالغه الهی میداند. براساس این آموزهها، عقل پیامبر درونی و حتی از پیامبر بیرونی بالاتر است، به اندازهای که پیامبر(ص) برای رسیدن به مقام نبوت، نیاز به پیروی از عقل داشت. این نشان میدهد که پیروی از عقل پیامبران را به مقام رسالت رسانده است. بنابراین جدالی بین عقل و دین وجود ندارد. عقل سلیم و دین واقعی نه فقط در جدال نیستند، بلکه به شدت به هم وابسته هستند و هارمونی دارند. اگر جدالی بین عقل و دین هست، عقل دچار مشکل است یا دین واقعی نیست، ولی عقل سلیم و دین واقعی نه فقط با یکدیگر تناقض و جدال ندارند، بلکه هماهنگی و همراهی دارند و یکدیگر را تقویت میکنند.
بنابراین عقل سلیم یکی از حجتهای بالغه الهی است که حجت را بر انسان تمام میکند. درست به همان اندازه که دین و پیامبر بیرونی حجت را بر انسان تمام میکنند، حجت بر انسان با استفاده از عقل تمام میشود.
دین باید چند خاصیت عقلپسند داشته باشد. یکی اینکه باید صددرصد اصول، عقاید و بنیادهای اصلی این دین الهی را داشته باشد. انسانهای دیگر حق تعیین و معرفی دین را برای انسانهای دیگر ندارند. تمام کتابهایی که برای انسانها نوشته شده است و همچنین قانون اساسی بارها تغییر کردهاند، ولی تنها کتابی که از آغاز پیدایش و نزول تا پایان دنیا بدون تغییر میماند، کتاب قرآن و وحی الهی است.
معیار دوم آن است که با عقل همخوانی داشته باشد، چراکه خدا دو پیامبر فرستاده، یکی بیرونی که 124 هزار پیامبر داشتیم و یکی هم درونی که عقل انسانهاست و در نهاد انسانها جای دارد.
همچنین، پیامبران حجتهای بالغه الهیاند و دستوراتشان برای انسان حجت است. از آنجا که هم عقل و هم پیامبران بیرونی از طرف پروردگار نازل شده و آمدهاند، هر دو حجتاند؛ یکی از بیرون و یکی از درون مراقب انسان هستند و نقش هدایتگری دارند. این حالت همچنان ادامه دارد. در این راستا باید دینی که از طرف خدا میآید حتماً با عقل انسان منطبق باشد، زیرا عقل درست مثل پیامبران، حجت پروردگار بر انسان است.
معیار دیگر، جهانشمولی دین به شمار میرود و دین درست باید جهانشمول و شامل همه اجزای زندگی باشد. این دین نباید فقط برای خورد و خواب باشد، بلکه باید برای مسائل سیاسی، اقتصادی و ... دستورات و راهنماییهایی را ارائه دهد.