به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد بیابانی اسکویی، پژوهشگر کلام مؤسسه امام صادق(ع)، 18 اردیبهشت ماه در نشست «نقد کتاب بررسی تطبیقی آموزه توحید و شرک از دیدگاه مفسران فریقین» اثر حجتالاسلام نجارزادگان که از سوی دانشکده الهیات پردیس فارابی برگزار شد، گفت: یکی از موارد لازم به تذکر این است که چرا این کتاب که محتوای بسیار ارزشمندی دارد، صفحهآرایی مناسبی ندارد و طوری چاپ شده تا با قیمت پایینتر به دست دانشجویان برسد و به زعم خود خواستهاند خدمتی به دانشجو بکنند ولی بنده معتقدم این کار درست نیست، همچنین بین متن و فهرست، اختلاف وجود دارد.
وی افزود: نکته مهم دیگر در این زمینه اینکه عنوان کتاب بررسی شرک و توحید از دیدگاه فریقین است، ولی نویسنده درصدد نبوده که به دیدگاه تمامی مفسران بپردازد لذا بسیاری از آراء مفسران شیعه و سنی مورد بی توجهی بوده است لذا این جهت کتاب ناقص است و عنوان با محتوا و ساختار همخوانی ندارد.
بیابانی اسکویی اظهار کرد: در بین مسلمانان اعم از شیعه و غیر شیعه نحلههای فکری کم نیستند مثلا در میان عامه معتزله و وهابیت و اشعریون و سلفی و ... را داریم که در نگاه نظری خود بعضا آراء متفاوتی دارند و در بین مفسران اهل سنت کسانی هستند که اصلا دعوایی با مباحث مطرح شده در این اثر ندارند و چون عنوان کتاب عام یعنی مفسران فریقین است به تمام دیدگاهها پرداخته نشده، چون جهت مشخصی در ذهن نویسنده بوده ولی عنوان عامی در نظر گرفته شده است.
وی اضافه کرد: در تحلیلها، ابهام و اجمال وجود دارد،یکی از این موضوعات، سه عنوان مهم است که فقط به آن اشاره شده است: توحید ذاتی، صفاتی و افعالی؛ مباحث توحید ذاتی در بین مفسران بسیار زیاد است، در توحید افعالی هم چون دغدغه نویسنده نبوده به آن پرداخته نشده است، همچنین توحید صفاتی را به این معنا گرفتهاند که خدا اوصاف متعددی دارد ولی در مورد تعدد مفاهیم بحث دقیق علمی وجود دارد که نویسنده دغدغه آن را نداشته و به آن نپرداخته است.
پژوهشگر مؤسسه امام صادق(ع) با بیان اینکه افرادی که خواستهاند از طریق علم حضوری به توحید و معرفت خداوند برسند موفق نمیشوند جز زمانی که فناء ذاتی رخ دهد، اظهار کرد: تا مادامی که فنای ذاتی صورت نگرفته، شرک وجود دارد و در این صورت تشکیک در وجود هم شرک خواهد بود؛ یعنی از شرک باید به هر نحوی از انحاء بیرون بیاییم. ابن عربی در توحیدیه گفته است که توحید فناء ذات است و هر کسی غیر از این، مشرک است. این نوع توحید خاص است و شرک آن وهابی و شیعه متکلم و فیلسوف و معتزلی را هم در بر میگیرد. در صفات هم همینطور است.
وی بیان کرد: اگر ما بپذیریم که معرفتمان نسبت به خدا شهودی فطری است آیا میتوان جز معرفت شهودی راه دیگری هم برای معرفت خدا داشته باشیم که در حقیقت طبق نقل برخی افراد از جمله نویسنده کتاب، همان راه معرفت حصولی برهانی است؟؛ بنده در این بحث نقدهایی دارم زیرا چیزی که فطری است آیا نیاز به برهان دارد؟ برهان آن بدیهی بودن و فطری بودن آن است؛ در علم حضوری هم نیاز به برهان نیست. بنابراین اگر معرفت ما به خدا شهودی و فطری است، چه نیازی به برهان است؟.
پژوهشگر مؤسسه امام صادق(ع) در ادامه اضافه کرد: آنچه امروز در دانشکدههای الهیات دانشگاههای ما بیش از وهابیت و عقاید آنها مورد توجه است، بحث فلسفه و عرفان و نگاه فلسفی به توحید است؛ استاد مطهری معتقد است اگر علیت را منکر شویم، توحید از میان برداشته خواهد شد.
وی افزود: یکی از منابع مورد استفاده در این اثر، توحید امامیه است که آقای ملکی میانهجی آن را نوشتهاند ولی ایشان به جز این کتاب شش جلد تفسیر قرآن کریم هم نوشتهاند که به آن استناد نشده است؛ ایشان در اشتقاق واژه رب از «رَبّی» نظر خاصی دارد و این اشتقاق را قبول ندارد و آن را از مده «ربو» میداند. امام سجاد(ع) هم در ادعیه چنین استنادی دارند.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین محمد جبرئیلی، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، در این نشست، گفت: یکی از مشکلات اساسی امروز در کارهای اعتقادی ـ اسلامی برخوردار نبودن از آرایههای هنری و ادبی است. امروز کتب خوبی تألیف شده است ولی از لحاظ ادبی و هنری، جذاب نیست و خواننده اهل ادب را جذب نمیکند مگر کسی که علاقهمندی زیادی به محتوا دارد. متأسفانه این کتاب هم مصداق این مسئله است با اینکه پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و انتشارات سمت در چاپ و نشر آن دخالت دارند. این اثر از این جهت ضعیف و بد است و انسان را خسته میکند.
جبرئیلی اضافه کرد: کتاب شامل فصل و گفتار و بخش است و نویسنده مدعی است که قرآن را به صورت نظاممند مطالعه کرده است ولی محتوا با اینکه ارائه شده ولی نظاممند نیست. مثلا در صفحه 144 در بحث مراتب انسانها، تعداد مراتب با صراحت بیان نشده است. خوب بود ارزیابیها با عنوان مستقل نمیآمد و در ذیل فصل بحث میشد.
وی افزود: مسئله دیگر عبارات تکراری است که اگر نبود کتاب 30 صفحه کوتاهتر میشد، از جمله در صفحه 104 این اثر آمده است که از امام رضا(ع) در کتاب صدوق از ... از .... روایت شده و این تطویل در حالی است که آدرس روایت در پاورقی آمده است. یا از تعبیر «همانطور که ملاحظه کردید» چند بار تکرار شده، در صورتی که نیازی به آن نیست. همچنین اشتباهات تایپی قابل توجه هم وجود دارد از جمله اینکه «الملخص» به «مخلص» تبدیل شده است.
حجتالاسلام جبرئیلی با بیان اینکه دانش کلام در حوزه از رشتههای مظلوم است و در این کتاب هم همینطور، اظهار کرد: در صفحه 35، 36 و 57 هدف از علم کلام را دفاع بیان کرده است در صورتی که یکی از مهمترین اهداف و رسالتهای علم کلام دفاع از اعتقادات است نه اینکه فقط هدف آن این باشد. بنابراین اگر امروز امام صادق(ع) حضور داشتند و هیچ شبههای هم وجود نداشت، آیا امام صادق(ع) برای ما اعتقادات میفرمود یا خیر؟ قطعا میفرمودند بنابراین نباید کلام را به دفاع و جدل خلاصه کنیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: در بحث ابعاد و مراتب توحید هم اشتباهی وجود دارد زیرا قبلا با تعبیر اقسام از آن یاد میشد، ولی توحید اقسام ندارد به همین دلیل ابعاد هم غلط است. نویسنده در کتاب تکلیف خود را با مراتب و ابعاد روشن نکرده است. در یکی از صفحات به معتزله و شفاعت پرداخته است در حالی که هیچ فرقه اسلامی نیست که شفاعت را قبول نداشته باشد و اختلاف در این است که آنها شفاعت را برای ازدیاد درجه قبول دارند و برای مرتکب کبیره هم جایز نمیدانند ولی ما آن را قبول نداریم. در صفحه 62 باز معلوم نیست که چرا سوره توحید ثلث قرآن است؟.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین فتحالله نجارزادگان، نویسنده این کتاب در سخنانی ضمن استقبال از نقدهای صورت گرفته، گفت: بنده به دانشجویان خودم که کتابهای بند را نقد کنند، نمره مخصوص میدهم و این ویژگی را ما از حوزه آموختهایم.
وی افزود: نقدهای صورت گرفته در مورد فونت و صفحهآرایی را قبول دارم و مناسب نیست و جلد کتاب هم قشنگ نیست و با اینکه انتشارات سمت بسیار معتبر است، ولی این نقایص در آن وجود دارد. البته کتاب چون درسی است و با کاغذ آزاد چاپ میشود، مطالب را تو در تو چاپ کرده و باعث نقدها به نویسنده شده است.
حجتالاسلام نجارزادگان با پذیرش اختلاف فهرست و متن و عدم ترجمه متون عربی به علت کاهش حجم، اظهار کرد: انگیزه کار بنده پرداختن به نامههای آقای واعظزاده به بن باز و پاسخ آیتالله سبحانی و یک عالم شافعی بوده است ولی همین دغدغه سبب شد تا مباحث گستردهای در بحث توحید و شرک مورد بحث قرار بگیرد؛ همچنین به تفاسیر زیادی ارجاع شده ولی در عدم استفاده از تفاسیر با رویکرد عرفانی شیعی نقد وارد است، گرچه پاسخ بنده این است که تفاسیر موجود عرفانی شیعه با دستگاه فکری بنده سازگاری ندارد لذا سراغ آنها نرفتم.
انتهای پیام