به گزارش ایکنا، یکی از پرسشهایی که درباره معاد مطرح میشود، این است که چرا خداوند در همین دنیا جزا نمىدهد؟ آیا بهتر نبود معامله نقدى مىشد و هر نیكوكار یا گناهكار در این دنیا حسابش تصفیه مىشد تا دیگر نیازى به قیامت نداشته باشیم؟
یکی از پاسخهایی که برای این پرسش را میتوانیم از آیه ۶۱ سوره نحل دریابیم كه مىفرماید: «ولو یؤاخِذُ اللَّهُ النّاسَ بِظُلمِهم ما تَرَك عَلیها مِن دابّةٍ و لكن یُؤخّرهم الى أجَلٍ مُسمّىً؛ اگر خداوند مردم را بخاطر ظلم و گناهشان كیفر دهد، هیچ جنبندهاى را بر زمین باقى نخواهد گذارد، لیكن خداوند زود كیفر نمىدهد و تا مدّتى كه خودش مىداند به آنها مهلت داده و كیفر را تأخیر مىاندازد».
محتوای مشابه همین آیه را در سوره فاطر مىخوانیم: «ولَو یُؤاخِذُ اللَّهُ النّاسَ بِما كَسَبوا ما تَرك على ظَهرِها مِن دابّة؛ هر گاه خدا بخواهد در دنیا جزا بدهد، هیچ كس و جنبندهاى روى زمین باقى نخواهد ماند» و اساساً نظام زندگى بشر بهم خورده و پرونده انسان و زندگى او در زمین خاتمه مىیابد.
بنابراین چون حكمت و اراده خدا بر آن است كه موجودى آزاد و انتخابگر به نام انسان براى مدّتى روى زمین زندگى كند باید به خلافكاران هم مهلت دهد وگرنه هر گاه خلافى شد اگر خداوند هلاك كند، بشرى باقى نخواهد ماند، كیست كه در برابر ذات مقدّس او خلافى نكرده باشد؟ و مگر بىادبى وگناه در برابر فرمان او جزایى كمتر از نابودى دارد؟
گر چه كیفرهاى موقّت در دنیا عامل هوشیارى و توجه و زنگ بیدار باش است، امّا اگر بطور كلّى در دنیا هر گناهكارى به كیفر برسد كم لطفى است، زیرا شاید این گناهكار توبه كند و خلافكارى خود را اصلاح نماید و حقّى كه كتمان كرده افشا نماید، چقدر ما نمونههایى از گناهكاران را دیده یا شنیدهایم كه توبه كرده و دست از گناه برداشتهاند؟ و حتّى جنایتكارانى در آخرین فرصتها و نزدیك مرگ تغییر مسیر دادهاند، بنابراین آیا بهتر نیست انسان ضعیفى كه اسیر شهوتها و هوسها مىباشد و در دام شیطانها قرار گرفته است تا پایان عمر به او مهلت داده شود تا شاید با یك جرقّه همچون حُر عوض شود، گرچه بعضى از این مهلت الهى سوء استفاده كنند و به ظلم وگناه خود ادامه دهند، لیكن در جمع به نفع انسان است. بنابراین لطف خدا اقتضا دارد كه انسان در دنیا كیفر نشود و تا هنگام مرگ به او مهلت توبه و جبران خطاها داده شود.
برگرفته از کتاب «اصول عقائد اسلامی (معاد)»، نوشته محسن قرائتی