به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست گفتوگو درباره کتاب «منوچهر طیاب؛ گفتهها و ناگفتهها» نوشته رضا مهیمن، از سلسلهنشستهای سهشنبههای فصل سخن، روز گذشته، دوم خردادماه در محل کتابفروشی و انتشارات جهاددانشگاهی واحد اصفهان برگزار شد.
محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان در ابتدای این نشست اظهار کرد: بین سالهای ۹۵ تا ۹۸ در پنج جلسه مفصل، گفتوگویی میان منوچهر طیاب و رضا مهیمن شکل گرفت که حاصل آن کتابی است که امروز درباره آن به گفتوگو نشستهایم. استفاده از تجربهنگاری در بخش زیادی از مطالب کتاب بر اهمیت آن افزوده است. منوچهر طیاب درباره زندگی میگوید: «خوشبختم، هر چند بعضی از کارهایی را که خواستم، نتوانستم انجام دهم، ولی فیلم ساختم و دانشجو تربیت کردم.» ویژگی سازندگی، منوچهر طیاب را انسانی قابل احترام و تجربهاش را قابل تأمل ساخته است. خوشحالم یک فیلمساز که مستندساز نیز است، با منوچهر طیاب گفتوگو کرد. طی سه دهه گذشته، یکی از فعالیتهای فرهنگی مردم اصفهان، تماشای فیلمهای او بوده است.
وی درباره متن کتاب گفت: کتاب از پنج فصل یا مجلس تشکیل شده که نامگذاری خوبی است؛ مجلس اول درباره دهه ۴۰ که زمان بازگشت منوچهر طیاب به ایران و راهاندازی رشته فیلمسازی در دانشکده علوم ارتباطات است. اهمیت دهه ۴۰ برای کشور ما به اقدامات نوسازی مربوط میشود. آن زمان بحث برنامهریزی بهطور جدی مطرح شده بود و سپس اصلاحات ارضی و انقلاب سفید رخ داد. شکلگیری تئاتر تجربی و سینمای مستند از جمله وقایع فرهنگی آن زمان بهشمار میرفت. افرادی چون منوچهر طیاب به سرعت ساخت فیلم و مستند در کشور دامن زدند. مطالب کمتر گفته شده در رسانه ملی در مجلس اول کتاب مطرح شده است.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان درباره مجلس دوم بیان کرد: در این فصل وارد دنیای درونی منوچهر طیاب میشویم و دیدگاه او را نسبت به جهان درک میکنیم؛ او از عشق میگوید، همچنین به گلایه جالبی از نوع تعلیم و تربیت که باعث کشف نشدن استعداد دانشآموزان میشود، زبان میگشاید، به معرفی چهرههایی که بر او تأثیر گذاشتند، میپردازد و از اینکه سخت کار کرده و سینمای مستند را بهدست آورده است، احساس خوشحالی میکند. اینکه در همه این گفتوگوها بهطور مداوم به چیزی ماندگار فکر میکند، برای مخاطب محسوس است و فقط در صورتی که مسائل سیاسی، روزمره و اداری به سازندگی منجر شوند، درگیر آنها میشود.
وی تصریح کرد: طیاب در مجلس سوم، درباره نسبت زیبایی صحبت میکند. در این فصل، نگاه او به نقاشی و معماری را میشناسیم و در همین زمان چگونگی کشف کویر را توضیح میدهد. اصفهان موضوع مجلس چهارم است. تفاوت و اهمیت این مجلس به گشودن مسیر گفتوگوهای بعدی درباره مسائلی مثل جایگاه سینما برمیگردد. بهانه این گفتوگو، نمایشگاه صنعت سینماست که در سیتیسنتر اصفهان برگزار شده، در اینجا منوچهر طیاب به توانمندی اصفهان در کمک به صنعت سینمای ایران اشاره میکند. حسن این مکالمه، بیان مکتب فلسفی سینمای اصفهان و محدود نشدن آن به جغرافیای این شهر است. شاهکلید فهم این بخش از گفتوگو نیز به جمله کمک اصفهان به سینما و توجه به بخش معرفتی آن برمیگردد.
رهبری ادامه داد: مجلس پنجم تجربهای از هستی است؛ طیاب از روش کار و تجربهها سخن میگوید و مؤلف هم تجربهنگاری کرده است. ابتدا توجه به موضوعات و چگونگی تبدیل آنها به دغدغه و سپس چگونگی بیان دغدغههای متعارف به زبان سینما را توضیح میدهد که پرجزئیات و کاربردی است. در این مجموعه بیان شده که فیلمسازی منوچهر طیاب صرفاً برای درآمد و شهرت نیست، بلکه برای ارزشآفرینی وارد این عرصه شده، بهویژه اینکه در یکی از فصلهای کتاب به اصفهان پرداخته است. در پس گفتوگوهای این کتاب میتوانیم به دغدغههای رضا مهیمن و منوچهر طیاب پی ببریم؛ زیرا هر دو برای شناخت ریشههای فرهنگ ایران در جغرافیای این سرزمین تلاش میکنند و به چگونگی ساخت سینمای مستند میپردازند. اگرچه کتاب ادعای تاریخ شفاهی ندارد، ولی بعضی از بخشها چنین کارکردی دارد.
رضا مهیمن، نویسنده و مستندساز در ادامه این نشست با بیان اینکه کتاب به همت معاونت فرهنگی شهرداری اصفهان منتشر شده، اظهار کرد: حامد قصری عکاس طرح روی جلد کتاب است که در مراحل مختلف چاپ کمک زیادی به من کرد. این عکس از این نظر که دوربین منوچهر طیاب از هشت سالگی تا پایان عمر همراه او بوده، بسیار درست و بجاست. به گفته ژان پیر ملویل، یکی از فیلمسازان بزرگ فرانسوی، زیباترین شغل جهان تماشاگر بودن است و منوچهر طیاب تماشاگر فرهنگ و تمدن این سرزمین به شمار میرود.
وی افزود: بعضی از کتابهای سینمایی، منتقد یا پژوهشگر را به فیلمساز علاقهمند میکند و باعث میشود فیلمهای او را با دقت تماشا و تحلیل کند. در بعضی از کتابهای دیگر نیز پژوهشگر یا منتقد با سازنده وارد صحبت میشود. کتابی که امروز مورد بحث قرار گرفته است، جزو هیچ یک از این دو دسته نیست؛ زیرا به هیچکدام از آثار طیاب مربوط نمیشود و کتاب «تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم» به نویسندگی همایون امامی اشارههایی به فیلمهای وی دارد، ولی این کتاب بیشتر به حاشیهها و چگونگی ساخت فیلم، زمینهها و ضرورتها برای منوچهر طیاب پرداخته که نگاهی نو در این عرصه است.
این مستندساز ضرورت انتشار کتاب را به ۱۶ سال رفاقت با منوچهر طیاب مربوط دانست و تصریح کرد: دوستی ما باعث شد تا به تألیف این کتاب فکر کنیم و مطالب آن در جای دیگری بیان نشده است. خود طیاب معتقد بود باید آنچه را میداند، به دیگران مخصوصاً دانشجویان منتقل کند. بر همین اساس، وظیفه داشتم آنچه را از او دریافت کرده بودم، به دیگران انتقال دهم. سینما برای طیاب وسیله شناخت فرهنگ و تمدن و معرفی آن به دیگران بود. همنشینی با کویرنشینان برای طیاب افتخار به حساب میآمد، زیرا زندگی اجتماعی با آنها او را زنده میکرد و انرژی زیادی برای ادامه کار به طیاب میداد؛ همچنین ارادت ویژهای به پیشکسوتان کویرشناسی جهان داشت. چنین نسلی که بدون هیچ چشمداشتی برای فرهنگ خود تلاش میکرد و هدفش را با هیچ چیزی معاوضه نمیکرد، دیگر تکرار نخواهد شد.
وی افزود: قصد طیاب از مهاجرت به اروپا تحصیلات سینمایی بود، ولی در آن زمان کشور به پزشک و مهندس نیاز داشت، در نتیجه او رشته معماری را انتخاب کرد و تحصیلات خود را در اتریش ادامه داد؛ سپس تحصیلات سینمایی را شروع کرد و با دو مدرک معماری و سینما به ایران بازگشت. اداره فرهنگی سینما تکلیف میکرد که هر فیلمساز باید درباره صنایعدستی فیلم بسازد. برای مثال، آقای شیردل درباره قلمزنی و طیاب درباره سفالگری فیلم تولید کردند، ولی متأسفانه این فیلمها امروز موجود نیست. بعد از آن طیاب توانست فیلمهایی درباره ایران بسازد و علاقهای خاص به معماری داشت. برای مثال، مسجد جامع عتیق و میدان نقش جهان را بسیار دوست داشت و همیشه از آنها دیدن میکرد، از این بناها چیزهای زیادی میآموخت و تجربههای شخصی ویژهای از بازدید این بناها داشت. معماری مهمترین عنصر فرهنگی ما در طول تاریخ است که طیاب آشنایی کاملی با این رشته داشت؛ هر چند همه آثار حفظ نشده و در هر دوره تغییرات سیاسی، بعضی از بناها تخریب میشد.
بهنام صفویفر، مستندساز اصفهانی نیز درباره منوچهر طیاب اظهار کرد: عشق به ایران، مشخصه بارز او بود که در همه آثار سینماییاش آشکار است. با فیلمسازی منوچهر طیاب در دهه ۴۰، عملاً مستندسازی کشور بهصورت حرفهای آغاز شد و ما صاحب سینمای مستند ملی شدیم؛ سپس فعالان سینمایی زیادی شروع به کار کردند. یکی از تفاوتهای طیاب با دیگران، درگیر نشدن با ایدئولوژی بود، بهطوری که رابطه خود را با چشمانداز و افق فرهنگ ایران حفظ کرد. کار او با جریانهای ایرانشناسی، سینما و پژوهشهای مربوط به ایران تفاوتهایی داشت. مجلس چهارم کتاب درباره هر دو مسئله ایران و اصفهان است، من شاهد این گفتوگو بودم و این دستاورد را به همراه داشت که چگونه میتوان درباره ایران و اصفهان اندیشید، عاشق ایران بود و آن را از دوربین سینما فهم کرد.
وی ادامه داد: منوچهر طیاب از مطالعه شهرها و معماری ایران به مطالعه جغرافیای ایران رسید. هیچگاه فرصت نشد از او بپرسم چگونه در چهار فیلم البرز، زاگرس، کویر و خلیجفارس از تاریخاندیشی شهرها و بناها به اقلیمشناسی و جغرافیا رسید و سعی کرد از این دیدگاه، تاریخ ایران را فهم کند. در نهایت اینکه استاد مهیمن نسل بعد از منوچهر طیاب است و این باعث اهمیت بیشتر کتاب میشود. فکر میکنم طیاب ایران را صرفاً تماشا نکرد و برای او ایران فراتر از پدیده بود.
مهیمن در پاسخ به این مطالب اظهار کرد: به گفته منوچهر طیاب، سینما یک وسیله است؛ او بعد از ساخت فیلمهای چهارگانه درباره البرز، زاگرس، کویر و خلیجفارس معتقد بود که نتوانسته از طریق این فیلمها همه اندیشههای خود را به دیگران منتقل کند، در نتیجه از چهار کتاب بهعنوان مکمل استفاده کرده و بعد برای بیان بخش دیگری از ایدهها، از عکس بهره برده که این مسئله نشاندهنده مطالعه فراوان و بینظیر و اشراف کامل او به تاریخ و هنر ایران است. طیاب همیشه مدافع فرهنگ و تمدن ایران در غرب بود. برای مثال، از طاق ضربی ایرانی که بعدها به طاق رومی تغییر نام داد یا مینیاتور دفاع میکرد، چنانکه ماتیس، نقاش مدرن اذعان داشته که نقاشیها را از طرح سفالهای ایران الهام گرفته است. بنابراین، منوچهر طیاب بهطور مداوم در حال تلاش و دفاع از فرهنگ ایران بود.
مصطفی حیدری، فیلمساز و مدیر سابق دفتر تخصصی سینمای شهرداری اصفهان نیز در این نشست با بیان اینکه استاد مهیمن قبل از انقلاب در سینمای آزاد فعال بود، گفت: توفیق داشتیم که در شبهای سینمای آزاد اصفهان، بخشی از آثار ایشان را پخش کنیم. سابقه فعالیت مهیمن از اواخر دهه ۴۰ شروع شد و با جریان موج نوی سینمای ایران همگام بود که منش و روش او در فیلمها قابل مشاهده است. در سال ۹۵، بزرگداشت استاد طیاب در اصفهان برگزار شد و ما افتخار نیمروز همراهی با آقای طیاب و مهیمن را داشتیم. سال گذشته، فیلمهایی از منوچهر طیاب احیا شد و توانستم تعدادی از آنها را به دست بیاورم. فکر میکنم این کتاب عکسهای ویژهای دارد که در کمتر کتابی دیده شده است. زمان فعالیت فرهنگی ابراهیم گلستان اواخر دهه ۳۰ و منوچهر طیاب دهه ۴۰ بود؛ آنها نسلی بودند که خدمت خود را بهطور کامل ارائه دادند و برای همه ما سرمشق هستند.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام