جهاد امام حسین(ع) در ادامه جهاد نبوی، علوی، فاطمی و حسنی بر محور «جهاد تبیین» تمرکز داشته و پس از ایشان هم حضرت زینب(س) این جهاد را در قالب جهاد تبیین زینبی ادامه میدهند. آنچه که سبب شد تا حضرت سیدالشهدا(ع) راه «تبیین سرخ» را برگزیند، فضای آلودهای بود که در آن جای حق و باطل، ظالم و مظلوم، قاتل و شهید عوض شده بود.
امامالمسلمین متوجه شد که دستگاه خلافت در یک جنگ شناختی تمام عیار و با تحریف حقایق توانسته است میان امام و امت فاصلهای ایجاد کند که حتی اگر او را بر حق دانسته و محبت امامشان را هم در دل داشته باشند، به دفاع از وی نخواهند پرداخت. قطعا یکی از مؤلفههای قیام امام حسین(ع) روشنگری و تبیین است.
حسن سجادیپور، استاد گروه معارف دانشگاه بوعلی سینا همدان در گفتوگو با ایکنا از همدان، با اشاره به اینکه در میان ابعاد مختلف نهضت عاشورا و عناصر متنوع قیام حضرت سیدالشهدا(ع) عنصر روشنگری و تبیین از اهمیت بالایی برخوردار است، اظهار کرد: امام حسین(ع) پیش از حرکت از مدینه به مکه و نیز در میانه راه و منازل مختلف سفر و حتی تا لحظه شهادت، به روشنگری و نورافشانی و تبیین ادامه دادند و بر هدایت راهگمکردگان حرص ورزیدند.
وی با تأکید بر اینکه این ویژگی رهبران راستین و امامان هدایت است که ابلاغ پیام حق را اولین وظیفه اجتماعی خود میدانند، افزود: همانطور که خداوند کار ویژه رسول اکرم(ص) را جز ابلاغ سخن حق ندانسته است «إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ» (شوری/ 48). در زیارت مأثور اربعین میخوانیم که آن حضرت خون قلبش را در راه خدا بذل کرد تا بندگان خدا از نادانی و حیرت گمراهی نجات یابند. امام حسین(ع) جز به قرآن و عترت دعوت نکرد و دغدغه او زدودن پیرایههایی بود که بعد از رحلت نبی اکرم(ص) عارض بر اسلام شده بود و جز اسمی از آن باقی نمانده بود و با حاکمیت یزید تمامی نشانههای هدایت به فراموشی رفته و همان اسلام نیمبند هم در معرض زوال و نابودی بود.
سجادی پور ادامه داد: در منابع تاریخی آمده است که امام حسین(ع) در ماههای منتهی به محرم سال 61، با سخنرانی در اجتماعات کوچک و بزرگ و حتی گفتوگوی چهره به چهره، سعی داشت نقاب از چهره حاکمان ظالم کنار بزند. نقطه کانونی و محور آغازین انقلاب حسینی، تسلیم نشدن در برابر طاغوت بود. به عبارتی امام(ع) که از مدینه حرکت فرمود با این نیت بود که مقابل حاکمیت فاسدی که راه دین را به کلی منحرف میکرد، تسلیم نشود.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: یکی دیگر از ابعاد اقدام روشنگرانه سیدالشهدا(ع) نوشتن نامه به مردمان شهرها بود. بهعنوان نمونه، حضرت در نامه به کوفیان، پیشوا و رئیس جامعه اسلامی را کسی دانست که کتاب خدا را در متن جامعه پیاده کند، نه کسی که اهل فسق، فجور، خیانت، فساد و دوری از خداست.
وی ادامه داد: در روز عاشورا و با شروع جنگ نیز اباعبداللهالحسین(ع) از نورافشانی و بیان حقایق و راهنمایی فریبخوردگان احتمالی در صف دشمن دست نکشید و در هر فرصتی دنبال بیدارسازی بودند. با بررسی تاریخ کربلا معلوم میشود که این کنشگری و تلاش تبیینی، محدود به آن حضرت نبوده، بلکه اصحاب و یاران ایشان نیز با شور و شعوری عمیق تا پای جان به هدایت رهگمکردگان همت کردند. به عنوان نمونه، حبیب بن مظاهر اسدی، آن پیرمرد روشنضمیر، چنان دغدغه و ولولهای به جانش افتاده بود که حتی در روزهای منتهی به روز عاشورا نیز دست از دعوت افراد به جبهه حق برنداشت؛ او حتی بارها تلاش کرد با بیان محکم و منطق برترش، از میان فریبخوردگان جبهه دشمن نیز یارگیری کند.
سجادیپور اظهار کرد: مرور رجزهای اصحاب آگاه و وفادار سیدالشهدا(ع) به هنگام روبروشدن با لشکر یزید گویای این حقیقت است که آنها پیش از استفاده از سلاح برّان، تیغ زبان را بهکار گرفتهاند. بهعنوان نمونه، اسلم ترکی در رجز خود تلویحاً عمر سعد را تحقیر میکند و حرص او را به دنیا مورد نکوهش قرار میدهد و به این وسیله پستی و حقارت فرمانده ارشد دشمن را فریاد میزند و میگوید «دریا از ضربههای شمشیر و نیزه من شعلهور میشود و فضا از تیرهای پروازکننده من سرشار میشود. آنگاه که شمشیر در دست راستم درخشش آغاز کند، قلب حسود و آزمندِ عمر سعد را میشکافد.»
وی با اشاره به اینکه یاران امام، چشمهای بصیر، جامعهشناس و دشمنشناس بودند، افزود: آنها میدانستند که بر امت و قرآن و ایمان چه گذشته است و کدام برنامهها و نقشهها برای انهدام ارکان دین طراحی شده است. در سخنرانیها و احتجاجات اصحاب امام(ع)، در چند روز پیش از عاشورا و نیز موعظههایی که در روز عاشورا بیان میشود، تلاش آنها برای زدودن لایههای فکری اموی از مغز سربازان دشمن، بارز و مشهود است.
عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا همدان یادآور شد: تأکید بر غصبی بودن حکومت یزید، بیدادگری بنیامیه، شهرت و قدرتطلبی فرماندهان دشمن، و دفاع از حریم تفکر علوی، مضمون رجزها و سخنرانیهای صحابه است. یاران روشنگر عاشورا، با استناد به آیات روشن و روایات محکم و متقن، میکوشیدند تا حجت را تمام کنند و اگر در کسی سوسوی امیدی هست، او را هدایت و ارشاد کنند. هر چند تعداد پیوستگان به سپاه امام، بر اثر این روشنگریها اندک بود، اما با توجه به فضا و موقعیت ویژه کربلا، قابل تأمل، شگفتانگیز و ستودنی است.
وی با تأکید بر اینکه فرهنگ عاشورایی تبیین، راهی است که باید از آن الگو بگیریم، افزود: یکی از ارکان مهم خنثیسازی حرکت دشمن، جهاد تبیین و روشنگری بوده که از سوی رهبر معظم انقلاب بارها طرح شده و از درسهای مهم قیام عاشوراست. اکنون در فضای نبرد روایتها و تصویرسازی مغرضانه رسانههای دشمن از وضعیت کشور و ارائه سیمای وارونه از اسلام و ارزشهای آن، لازم است در جهت تبیین حقایق بهعنوان وظیفهای همگانی تلاش کنیم و البته خواص جامعه و بهویژه دانشگاهیان مسئولیت بیشتری در این عرصه برعهده دارند.
انتهای پیام