اثبات تداوم فاعلیت خدا در جهان براساس فیزیک کوانتوم
کد خبر: 4186854
تاریخ انتشار : ۱۸ آذر ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۲
حجت‌الاسلام شاکرین بیان کرد:

اثبات تداوم فاعلیت خدا در جهان براساس فیزیک کوانتوم

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: فیزیک کوانتوم، به شکل بهتری تداوم فاعلیت خداوند در جهان را به ما نشان می‌دهد چون علاوه بر اینکه آفرینش‌گر بودن خداوند را ثابت می‌‌کند و معتقد است که اراده الهی می‌تواند عدم تعیّن‌ها و عدم قطعیت‌های فیزیکی را در جهانِ ذرات، تعیّن ببخشد بنابراین خداوند، دائما با این جهان ارتباط دارد.

حجت‌الاسلام شاکرین

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «فیزیک جدید و نقش خدا در جهان» امروز شنبه 18 آذرماه، از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد. 

حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: وقتی از علم به طور کلی یا علمی خاص صحبت می‌کنیم باید توجه داشته باشیم که در علم، تک صدایی حاکم نیست بلکه شاهد نوعی پلورالیزم بسیار قوی هستیم؛ مخصوصا در مباحث عمده‌ای که در فیزیک کوانتومی وجود دارد چنین چیزی جدی‌تر و شدیدتر است. نکته دیگر اینکه دو جریان همواره با علم همراهی کرده‌اند که شامل جریان طبیعت‌گرا و دیگری جریان خداباور هستند و اگر گذشته‌ها را هم دنبال کنیم متوجه می‌شویم که مثلا نیوتون به شدت خداباور است و مباحث الهیاتی زیادی دارد.

نتیجه مهم فیزیک کوانتوم

وی ادامه داد: هر دو جریان، از ریشه‌های فلسفی استفاده می‌کنند یعنی مبانی را مقدم بر علم پذیرفته‌اند و از آنها در جهت تقویت دیدگاه خودشان استفاده می‌کنند اما اگر بخواهیم از نگاهی بیرونی، قضاوتی نسبت به این دو جریان داشته باشیم به نظر می‌رسد یافته‌های علمی، تلازم بیشتری با دیدگاه خداباوران دارد تا طبیعت‌گرایان. جریان طبیعت‌گرا در فیزیک، به انحای مختلفی تلاش دارد جهان را خودبسنده تصویر کرده و نقشی برای خدا قائل نباشد. 

حجت‌الاسلام شاکرین گفت: بنده در بررسی‌هایی که داشتم، چه بر اساس نظریه کوانتوم و چه بدون لحاظ آن، چندین جریان و مسیر را پیدا کردم که تلاش کرده‌اند جهان را خودبسنده تلقی کنند که هر کدام از این دیدگاه‌ها، می‌تواند موضوعی برای یک نشست مستقل باشد. بنابراین بنده در این جلسه فقط به یک نظریه که همان نظریه کوانتوم و مسئله عدم تعیّن است می‌پردازم. امروزه کسانی‌همانند ویکتور استنجر یا دنیل دنت، معتقدند قائمه برهانِ جهان‌شناختی، قاعده علیت است و اگر این قاعده را از این برهان برداریم دیگر اساساً برهانی باقی نمی‌ماند. آنها می‌گویند کارِ مهم نظریه کوانتوم این بود که نشان داد چیزهایی می‌توانند بدون علت پدید بیایند و اگر چنین شد دیگر ضرورت وجود خداوند نفی می‌شود چراکه اگر قرار باشد چیزی بدون علت به وجود بیاید آن چیز می‌تواند جهان، ذرات سازنده این جهان یا هر چیز دیگر باشد.

دستاوردهای فیزیک کوانتوم در زمینه خداشناسی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در آن سوی ماجرا، کسانی به میدان آمدند که معتقدند اتفاقاً این عدم قطعیت کوانتومی، نه تنها به ضرر دیدگاه الهی و نقش خدا در جهان نیست بلکه بهتر از فیزیک کلاسیک در این زمینه به ما کمک می‌کند چراکه فیزیک کلاسیک، نقشی محدود برای خدا در نظر می‌گیرد اما فیزیک کوانتوم می‌‌تواند این نقش را گسترده‌تر کند. برای روش‌تر شدن این بحث باید نگاهی کلی به نقش خدا در جهان داشته باشیم.

وی تصریح کرد: در بررسی‌هایی که بنده داشتم چند نوع نقش‌آفرینی خداوند در جهان را می‌توانیم در نظر بگیریم که اول شامل خالقیت خداوند و آفرینش نخستین توسط وی، دوم، اینکه خداوند مقوم جهان است، سوم ربوبیت خداوند و چهارم فعل خاص الهی همانند معجزات است. طبیعتاً فیزیک جدید در مورد آفرینش نخستین، مباحث زیادی دارد که الان جای بحث درباره آن نیست اما پای نظریه کوانتوم که به میان می‌آید این فیزیک می‌تواند در امر آفرینش نخستین و همچنین افعال الهیِ پس از آن، بهتر نظریه‌پردازی کند. 

حجت‌الاسلام شاکرین گفت: در بحث ربوبیت عام، اگر سراغ فیزیک کلاسیک برویم، این فیزیک با قواعد و اصولی که دارد ما را دچار مشکل می‌کند چون بحث ما منحصر به این می‌شود که خداوند از اول چگونه جهان را خلق کرده است و دیگر جایی برای دخالت بعدی خداوند و در نتیجه چیزی همانند معجزه باقی نمی‌ماند اما بر اساس فیزیک کوانتوم و اصل عدم تعیّن، برخی فیزیکدانان به این نتیجه رسیده‌اند که فیزیک کوانتوم، به شکل بهتری تداوم فاعلیت خداوند در جهان را به ما نشان می‌دهد چون علاوه بر اینکه آفرینش‌گر بودن خداوند را ثابت می‌‌کند معتقد است که اراده الهی می‌تواند عدم تعیّن‌ها و عدم قطعیت‌های فیزیکی را در جهانِ ذرات، تعیّن ببخشد بنابراین خداوند، دائما با این جهان ارتباط دارد.

مفهوم عدم تعیّن

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی افتخار؛ عضو هیئت علمی دانشگاه سمنان، در ادامه این نشست گفت: بنده به ربط بین فیزیک و متافیزیک با توجه به فیزیک کوانتوم متمرکز می‌‌شوم. در فیزیک کوانتوم، عدم قطعیت ورنر هایزنبرگ حرف اول را می‌‌زند یعنی به ذره‌موج یا ذره‌میدان که می‌رسیم، قابلیت ظهور و تعیّن به انواع ریزذره‌ها بیشتر می‌شود و در نتیجه جهان ما ساخته شده و ظهور پیدا می‌کند. تفسیر برخی از عدم قطعیت، عدم اندازه‌گیری دقیق است اما تفسیر غالب، غیر قابل پیش‌بینی بودن ذرات است که به عدم امکانِ شناخت می‌انجامد.

وی افزود: نامشخص و لرزان بودن ذرات در ابعاد کوانتومی را در فلسفه، عدم تعیّن می‌‌نامیم. چیزی که باعث عدم تعیّن ذرات می‌شود میدانِ هیگز است که جدیدا مطرح شده است و باعث جرم دادن به ذرات دیگر می‌شود. از یک جهت دیگر، وقتی از نظریهِ همه چیز صحبت می‌‌کنیم در واقع از تعدادی از ابعاد حرف می‌زنیم که بی‌تعیّنی آنها به شکل تعیّن درآمده و جهان ما را می‌سازد. مولوی هم می‌گوید: «صورت از بی‌صورتی آمد برون/ باز شد انا الیه راجعون/ عقل پنهانست و ظاهر عالمی/ صورت ما موج یا از وی نمی»

جایگاه متافیزیک در کوانتوم

وی ادامه داد: در فیزیک کوانتوم، نمودها و آثاری از جنس اطلاعات وجود دارد. در کوانتوم، به جای چگالی که در فیزیک کلاسیک وجود دارد از چگالیِ احتمال صحبت می‌کنیم یعنی در فیزیک کوانتوم، بیشتر با احتمالات سر و کار داریم و هرچه جلوتر می‌رویم به سمت بی‌تعیّنی حرکت می‌کنیم. در جدیدترین مسئله در فیزیک کوانتوم، از یک خلأ کوانتومی صحبت می‌‌‌شود که ذراتی در اثر نواسانات کوانتومی پدید می‌‌‌آید و این ذرات به تدریج چگالیده‌تر می‌شود و جهان محسوس ما را می‌سازد.

حجت‌الاسلام افتخار تأکید کرد:‌ برخی می‌‌خواهند از این امر، پیدایش از عدم را اثبات کنند. اما سؤال این است که آیا فیزیک کوانتومی، معادل عدمِ مطلق است؟ جواب چنین سوالاتی، بحث فلسفی می‌طلبد چون عدم قطعیتِ هایزنبرگ، جواب روشنی به ما نمی‌دهد و ما را قانع نمی‌کند بلکه آنچه حفره‌های خالی فیزیک کوانتوم را پر می‌کند مفاهیمی فلسفی همانند نحوه خالقیتِ فاعلِ مجرد، وجود لابشرط و امثالهم هستند. در فیزیک کوانتوم، پیش‌بینی‌پذیری مطلق نفی می‌شود اما به جای آن، پای پدیده‌های متافیزیکی به میان می‌آید و این هم به نفع خداشناسی است. 

رابطه فیزیک کوانتوم و فلسفه

حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا قائمی‌نیا؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست گفت: تقریباً‌ همه نکات بیان شد و بنده با رئوس کلی مطالب موافق هستم بنابراین سعی می‌کنم به ابعاد دیگری بپردازم. قطعاً نقش خداوند در جهان با توجه به فیزیک مدرن، مباحث گسترده‌ای را در بر می‌گیرد که بنده بر خود فیزیک کوانتوم متمرکز می‌شوم و این امر چند دلیل دارد. یکی اینکه این فیزیک، نوعی شالوده‌شکنی در تفکر فیزیکی است که تلاش می‌کند از دوگانگی‌های فیزیکی همانند موج و ذره، علیت و عدم علیت و... رها شود. دلیل دیگر  اینکه ابعاد فلسفی این فیزیک بسیار پیچیده است. 

وی افزود: فیزیک کوانتوم، یک فلسفه متجسد است یعنی فلسفه‌ای است که خودش را در فیزیک نشان داده است. ابعاد الهیاتی و پیامدهایی که دارد دلیل دیگری است که بنده به این بحث بپردازم. فیزیک کوانتوم فیزیک آینده است لذا نباید تصور کرد به اتمام رسیده و همه حرف‌هایش را بیان کرده است. خود فیزیکدانان هم اعتراف می‌کنند که فیزیک کوانتوم مجالی را فراهم کرده که هر روز با شگفتی بیشتری مواجه شویم لذا واقعیات بسیار پیچیده‌تر از آن است که در ذهن ما وجود دارد.

قائمی‌نیا بیان کرد: دلیل دیگر اهمیت فیزیک کوانتوم برای فلاسفه و حتی دینداران، توفیقات زیادی است که به همراه داشته است. نکته دیگر اینکه وقتی ما گاهی با برخی دوستان درباره فیزیک کوانتوم بحث می‌کنیم به راحتی می‌گویند این ربطی به فلسفه ندارد اما به نظرم این تصورات ناپخته‌ای از فیزیک کوانتوم است چون فیزیک کوانتوم چهار مرحله پشت سر گذاشته است و در آغاز پیدایش، به عنوان حل مسائل جهانِ ریزاتمی مطرح شد، در ادامه تبدیل به یک فیزیک گسترده شد، در فاز سوم تبدیل به یک جهان‌شناسی و در فاز چهارم تبدیل به فلسفه شد.

توسعه مسائل الهیاتی با فیزیک کوانتوم

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: وقتی می‌‌خواهیم فیزیک کوانتوم را نقد کنیم نباید صرفا روی اصل علیت مانور دهیم چراکه این مباحث سطحی هستند. الهیات کوانتوم یعنی جریان‌های الهیاتی که از فیزیک کوانتوم استفاده می‌کنند تا مباحثی همانند نقش خدا در جهان یا تثلیث را در الهیات کوانتومی مسیحی حل کنند دست کم با چهار بحث اساسی ادامه پیدا می‌کند که یکی از آنها عدم قطعیت است و اگر هستی را غیرقطعی ببینیم جا برای خدا باز می‌شود چون این خداوند است که جهان را قطعیت می‌بخشد. 

وی تأکید کرد: دسته‌ای دیگر، آگاهی را پدیده‌ای فراگیر می‌دانند و معتقدند می‌توان بر این اساس راهی برای اثبات خدا پیدا کرد. سوم در هم تنیدگی و ناموضِعیت است که الان هم بسیار گسترش پیدا کرده است و جریانی را در الهیات کوانتوم به وجود آورده است که تلاش می‌کند خلقت جهان و حضور دائمی خداوند در جهان را اثبات کند. چهارمین مورد هم اطلاعات و کوانتوم و نسبت آنهاست که مباحث آن در علوم کامپیوتری و اخترشناسی، بیشتر مطرح است. این هم بحثی جدید است و هستی را در قالب اطلاعات مشاهده می‌کند و این اطلاعات را تابع معادلات کوانتومی می‌داند که همین امر، راه را برای مباحث الهیاتی باز می‌کند.

 

انتهای پیام
captcha