مراتب ولایت برای ولی فقیه
کد خبر: 4198917
تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۷
در گفت‌و‌گو با ایکنا تبیین شد

مراتب ولایت برای ولی فقیه

یک پژوهشگر علوم قرآن و حدیث گفت: در طول تاریخ تشیع، هیچ فقیهی یافت نمی‌شود که بگوید فقیه هیچ ولایتی ندارد؛ آنچه مورد اختلاف است، به مراتب این ولایت برمی‌گردد.

امام خمینی(ره)به‌مناسبت فرارسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری ولی ‌فقیه و با نظر به اینکه یکی از مهم‌ترین عوامل پیروزی این انقلاب و تداوم آن با وجود همه‌ دشمنی‌ها و موانع داخلی و خارجی، ویژگی‌های رهبری آن است، بر آن شدیم تا به موضوعاتی چون مدل حاکمیت ولایت فقیه از نگاه جامعه‌شناسی تاریخی و سیاسی، معنای لغوی و اصطلاحی ولایت و موضوع ولایت فقیه در آیات و روایات بپردازیم. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار ایکنا از اصفهان را با علی‌اکبر توحیدیان، دکترای علوم قرآن و حدیث و پژوهشگر قرآنی شهرستان کاشان در این خصوص می‌خوانید.

ایکنا ـ از نگاه جامعه‌شناسی تاریخی و سیاسی، مدل حاکمیت ولایت فقیه را تبیین کنید.

از این منظر، مدل حاکمیت ولایت فقیه، منحصر به‌فرد و از افتخارات اسلام، تشیع علوی، فقه‌ جعفری و شیعه‌ اثنی‌عشری ا‌ست که در صورت اجرای صحیح و کامل همه‌ مؤلفه‌های اجرایی، قضایی و قانونی آن، سعادت دنیوی و اخروی انسان‌ها تأمین و تضمین خواهد شد. به یقین می‌توان گفت به همین دلیل هم مورد حقد، کینه و عداوت همه‌جانبه‌ دشمنان اسلام و شیاطین جن و انس عالم قرار دارد و همه‌ امکانات تبلیغاتی‌، رسانه‌ای و عملیاتی استکبار جهانی علیه این حقیقت برآمده از اسلام ناب محمدی(ص) تجهیز شده است.

به حول و قوه‌ الهی، ما در این گفت‌و‌گو به‌صورت فشرده، ولی مؤثر به تبیین این ویژگی برجسته و بی‌بدیل تاریخ اسلام خواهیم پرداخت. شاید کمی از قصور وظیفه‌مندان صف اول جهاد تبیین را جبران کنیم و پرده از روی این حقیقت مظلوم برداریم.

متأسفانه پس از گذشت بیش از چهار دهه از اجرایی شدن این نظریه‌ مترقی و نجات‌بخش در قالب حکومت جمهوری اسلامی ایران، بخش قابل توجهی از مردم و حتی مسئولان کشور از مبانی علمی و اعتقادی عمیق و دقیق ولایت‌ فقیه بی‌خبرند و تحت تأثیر تبلیغات مسموم و حساب‌شده‌ دشمنان داخلی و خارجی، بی‌اعتنایی دوستان جاهل داخلی و برخی از روشنفکران بیمار پرادعا، ولی کم‌مایه و سست‌پایه که در همه‌ ارکان علمی، پژوهشی، اجرایی، تقنینی و قضایی این مملکت و حتی رسانه‌ ملی نفوذ کرده‌اند، نه تنها از درک معنا و مفهوم ولایت‌ فقیه محرومند، بلکه بوق‌های تبلیغاتی و کرسی‌های اشغال‌شده‌ علمی با تمسک به نقایص و مشکلات موجود، چهره‌ای مخدوش و نامطلوب از این خورشید عالم‌تاب به مردمان داخل و خارج کشور ارائه کرده‌اند.

این مظلومیت فراگیر، مسئولیت دانشمندان، گویندگان و نویسندگان آگاه را مضاعف می‌کند تا با استفاده از همه‌ فرصت‌های ممکن به جبران مافات بپردازند تا بیش از این در محضر خدای متعال، رسول مکرم اسلام(ص)، ائمه‌ معصومین(ع)، امام راحل عظیم‌الشأن و شهیدان راه ولایت، شرمنده و سرافکنده نباشند.

ایکنا ـ راجع به معنای لغوی و اصطلاحی ولایت توضیح دهید.

در «صحیحه‌ زراره» از امام محمد باقر(ع) آمده است: «بُنِيَ الإسلامُ على خَمْسَةِ أشْياءَ: عَلى الصَّلاةِ و الزَّكاةِ و الحَجِّ و الصّومِ و الوَلايةِ. قالَ زُرارَةُ: فقلتُ: و أيُّ شَيْءٍ مِنْ ذلِكَ أفْضَلُ؟ فقالَ: الوَلايةُ أفْضَلُ؛ لأنّها مِفْتاحُهُنَّ، و الوالي هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِن؛ اسلام بر پنج چيز استوار است؛ نماز، زكات، حج، روزه و ولايت. زراره مى‌گويد: پرسيدم که از ميان آنها كدام برتر است؟ فرمود: ولايت برتر است، زيرا ولايت كليد آنها و صاحب ولايت، راهنما به سوى آنهاست.»

بنابراین، نقش بی‌بدیل ولایت در اسلام به‌مثابه کلید و صاحب ولایت رهنمون به همه‌ ارکان دین است. در کتب لغت از جمله «تاج العروس» زبیدی، برای واژه‌ ولایت بیش از ۲۰ معنا گفته‌اند، در حالی‌ که یک معنا بیشتر ندارد و مابقی معانی، همگی موارد و مصادیق آن است؛ یعنی معانی گوناگون در مصادیقش به نحو اشتراک معنوی تحقق می‌یابد، نه به شکل لفظی. آن معنای واحد، «قرب» و از جمله معانی دیگر یا مصادیقش، نصرت، محبت، سلطنت، ربوبیت، تولیت، کفالت و تدبیر است.

راغب اصفهانی در مفردات می‌گوید: «دو چیز یا بیشتر، طوری با همدیگر قرار بگیرند که چیزی غیر از خود آنها در میانشان وجود نداشته باشد؛ یعنی هیچ مانع، حجاب، فاصله و غیریتی بین آنها نباشد، می‌گوییم که رابطه‌ ولایت بین آنها برقرار است.» براساس همین معنا، معانی دیگر را به استعاره برای قرب مکانی، قرب نَسَبی، قرب دینی و اعتقادی، قرب صداقت و دوستی و نیز قرب نصرت با واژه‌ «ولاء» و «توالی» به کار می‌بریم.

سیبویه می‌گوید: «وَلایت (با فتحه‌ واو) مصدر است. وِلایت (با کسره‌ واو)، اسم مصدر است، مانند اَمارت و اِمارت.» در قرآن کریم، سوره‌ کهف، آیه‌ ۴۴ آمده است: «هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ هُوَ خَيْرٌ ثَوَابًا وَ خَيْرٌ عُقْبًا؛ آنجا ولایت و حکم‌فرمایی خاص خداست که به حق فرمان دهد و بهترین اجر و ثواب و عاقبت نیکو را هم او عطا کند.» رابطه‌ ولایت میان خدا، انسان و همه‌ موجودات به اشکال گوناگون وجود دارد، به‌طوری که خداوند، «ولیّ» مؤمنین است، مؤمن هم «ولیّ» خداست. (ولیّ الله، اولیاء الله) این رابطه در قران به دفعات زیاد آمده است. البته در نگاهی دیگر می‌توان گفت که در عالم تکوین، خداوند ولیّ تمام موجودات است و همه‌ موجودات، تکویناً ولیّ خدا هستند. به منظور مطالعه و بررسی، این آیات را برای نمونه یادآور می‌شویم: بقره/ ۲۵۷، آل‌عمران/ ۶۸، اعراف/ ۱۹۶، انفال/ ۴۰، حج/ ۷۸، محمد(ص)/ ۱۱ و جمعه/۶.       

در مفهوم ولایت، علامه طباطبایی(ره) در صفحه‌ چهار رساله‌ ولایت می‌نویسد: «الولایه هی الکمال الاخیر الحقیقی للانسان و انها الغرض الاخیر من تشریع الشریعه الحقه الالهیه؛ ولایت آخرین درجه‌ کمال انسان و آخرین مقصود از تشریع شریعت خداوندی است.» علامه طهرانی(ره) می‌گوید: «مراد از مقام ولایت آن است که انسان در مراحل سیر و سلوک و عرفان و شهود به مرحله‌ای رسیده است که هیچ‌ یک از حجب نفسانیه بین او و حضرت حق وجود ندارد و تمام شوائب فرعونیت و ربوبیت در وجود او مضمحل گردیده و به مقام عبودیت مطلقه و بندگی محض حضرت حق، نائل شده است. حقیقت دین و دنیای انسان به ولایت بستگی دارد. ولایت، تشکیل‌دهنده‌ مکتب تشیع و اصل مکتب تشیع بر همین اساس پایه‌گذاری شده است.» 

ایکنا ـ به آیات و روایاتی اشاره کنید که به موضوع ولایت فقیه می‌پردازند.

آیات و روایات در این موضوع بسیار زیاد است که به تعدادی از آنها در موضوع خاص ولایت فقیه که محور اصلی بحث ماست، اشاره خواهیم کرد. درباره‌ ولایت فقیه و شئون آن و همچنین موارد، خصائص و حدود ولایت فقیه مباحث زیادی از سوی علمای بزرگ دین مطرح شده است، اما به‌طور خلاصه می‌توان گفت که در سه موضوع مستقل ولی مرتبط بحث کرده‌اند. این موضوعات عبارتند از حکومت، قضاوت و افتاء که به مراتب ثلاثه‌ ولایت مشهور است. برخی از بزرگان این سه مرتبه را برای ولی فقیه قائلند و برخی می‌فرمایند ما از روایات وارده از معصومین(ع) به مرتبه‌ حکومتی یا سیاسی نمی‌رسیم.

لذا می‌توان گفت در طول تاریخ تشیع، هیچ فقیهی یافت نمی‌شود که بگوید فقیه هیچ ولایتی ندارد؛ آنچه مورد اختلاف است، به مراتب این ولایت برمی‌گردد. جمله‌ معروفی از آیت‌الله‌العظمی محمدحسن نجفی اصفهانی، صاحب جواهرالکلام و مرجع عام شیعه (م.۱۲۶۶ ه. ق.) هست که می‌فرماید: «استوانه‌های مذهب به ولایت فقیه حکم کرده‌اند و کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند، طعم فقه را نچشیده و رمز کلمات ائمه‌ معصومین(ع) را نفهمیده است.» (جواهر، ج ۳۱، ص ۳۹۷) 

مرحوم آیت‌الله‌العظمی محمدحسین نائینی(ره)، از بزرگترین فقهای تاریخ تشیع، مرجع عام و ملقب به شیخ‌الاسلام (م. ۱۳۵۵ ه. ق.)، در کتاب معروف خود با عنوان «تنبیه الامة و تنزیه الملة» که با تقریظ بزرگانی همچون آخوند خراسانی(ره) همراه است، در صفحه‌ ۴۶ می‌نویسد: «ثبوت نیابت فقها و نواب عام عصر غیبت در اقامه‌ وظایف مذکوره از قطعیات مذهب است.» امام خمینی(ره) نیز در کتاب حکومت اسلامی، صفحه‌ ۱۴۹ می‌فرماید: «موضوع ولایت فقیه چیز تازه‌ای نیست که ما آورده باشیم، بلکه این مسئله از اول مورد بحث بوده است.» فقه به معنای فهم عمیق و فقیه کسی است که احکام، قوانین، عقاید و اخلاقیات اسلام را از قرآن، سنت، اجماع و عقل عمیقاً بفهمد؛ یعنی به تمام معنا دین‌شناس باشد. اعلمیت فقها به نسبت فهم آنها از قرآن است. به‌طور خلاصه از آنچه در این مطلب عرض کردم، می‌توان گفت که ولایت فقیه، قرب متوالی و بلافاصله‌ خدا، رسول(ص)، ائمه(ع)، فقیه و مردم در قالب یک حکومت مقتدر با ارکان اجرایی، تقنینی و قضایی است.

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha