یازدهم محرم؛ حرکت کاروان اسرا از کربلا و آغاز مرحله دیگری از نهضت حسینی
کد خبر: 1470157
تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۱

یازدهم محرم؛ حرکت کاروان اسرا از کربلا و آغاز مرحله دیگری از نهضت حسینی

گروه اندیشه: در یازدهمین روز از ماه محرم اسرا و اهل‌ بیت امام حسین(ع) به سمت کوفه و شام حرکت داده شدند و این آغاز نهضت حسینى، به شکلى دیگر بود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، با پایان یافتن روز دهم محرم سال ۶۱ قمرى و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، یزیدیان به غارت کاروان حسینى پرداختند. آنان خیمه‌هاى امام را سوزانده و از به یغما بردن جزئى‌ترین وسایل دریغ نکردند.

سرانجام کاروان امام حسین(ع) این بار به رهبرى امام سجاد(ع) و حضرت زینب کبرى(س) در شامگاه روز یازدهم محرم به طرف کوفه حرکت داده شدند و نهضت حسینى، به شکلى دیگر ادامه یافت. هر چند دشمن توانسته بود نیروهاى امام حسین(ع) را در ظاهر شکست دهد، ولى رسوایى‌هاى حکومت جور بنى‌امیه و افشاگرى‌هاى امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) روى امویان را در تاریخ سیاه کرد و قیام امام حسین(ع) و راه پاک او را جاودانه ساخت.

روز یازدهم محرم سال 61 ه.ق است و روز عاشورا، امام حسین(ع) و یاران باوفایشان همگی به شهادت رسیده‌اند. دشمنان آن حضرت همگی شاد هستند ولی انگار شعله نهضت امام حسین(ع) نباید خاموش شود. کاروان اسرای کربلا با حضور امام سجاد(ع)، حضرت زینب(س) و بسیاری دیگر از اعضای کاروان سید الشهدا(ع) اندکی بعد باید به‌سوی کوفه حرکت کنند.

حرکت کاروان اسرا از کربلا

عمر بن سعد در روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز گزارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا بانوان خاندان پیامبر(ص) را بر شتران بی‌جهاز سوار کردند و حضرت سجاد(ع) را نیز با زنجیر مخصوصی بسته و بر شتر سوار کردند. هنگامی که آنان را مانند اسیران می‌بردند و از قتلگاه عبور دادند، نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین(ع) افتاد و بر صورت زدند و ندبه کردند.

حضرت زینب کبری(س) نعش برادر را به سینه خود چسبانید و با صوتی حزین گفت: «یا محمداه(ص) این حسین توست که با اعضای پاره‌پاره در خون خویش آغشته است، این‌ها دختران تواند که اسیر شده‌اند، این حسین توست که بدنش بر روی خاک افتاده. پدرم فدای کسی باد که جراحتش دوا نپذیرد، پدرم فدای کسی باد که با غصه از دنیا رفت، پدرم فدای کسی باد که لب تشنه شهید شد».

حضرت سکینه(س) نیز جسد پدر را در بر گرفت، ناله زد و عرض کرد: پدر جان، قتل تو چشم دشمنان را روشن و دل‌شان را شاد کرد، پدر جان بنی امیه مرا در کوچکی یتیم کردند ... . روز یازدهم محرم عمربن سعد به کوفه آمد. ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسین(ع) را نزد او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم ‌کرده و با چوبی که در دست داشت به آن جسارت می‌کرد.

حرکت اهل‌ بیت امام حسین(ع) به‌سوی کوفه

وقایعی که بعد از شهادت امام حسین(ع) از کربلا تا مدینه برای اهل‌ بیت(ع) اتفاق افتاد خیلی بیشتر از آن است که بتوان به‌طور مختصر بیان کرد. همچنین بیشتر وقایع را ثبت نکرده‌اند و یا اگر ثبت شده به تاریخ دقیق آن اشاره نشده و به‌طور مطلق به محل وقوع آن اشاره شده است.

عصر روز یازدهم محرم، اهل‌ بیت(ع) را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند؛ آن بزرگواران داغدار و مصیبت‌زده را تا صبح پشت دروازه‌های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر بن سعد مانند فرماندهی که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسرا وارد کوفه شد.

بعد از این‌که روز یازدهم محرم اسرا را از کربلا حرکت دادند به‌سوی کوفه به‌خاطر نزدیکی این دو به هم، روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه کردند گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازه‌های کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد لعنت‌الله علیه امام حسین(ع) و خارجی معرفی کردن آن حضرت مردم کوفه از این پیروزی خوشحال می‌شوند و جهت دیدن اسرا به کوچه‌ها و محله‌ها روانه می‌شوند و با دیدن اسرا شادی می‌کنند.

ولی با خطابه‌هایی که امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و سایران از اسرا ایراد می‌کند و خودشان را به کوفیان و مردم می‌شناسانند و به حق بودن قیام امام حسین(ع) تأکید می‌کنند شادی کوفیان را به عزا تبدیل می‌کنند.

در طول مدتی که در کوفه و در میان مردم به‌عنوان اسیر جنگی حرکت می‌کردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوه‌ها جا داده شده بودند و آنان که خیال می‌کردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه یزید عاصی شده‌اند، جسارت و اهانت می‌کردند، عده‌ای هم از نسب اسرا سؤال می‌کردند با این وضع وارد دارالاماره شدند.

 در مجلس عبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین(ع)، جلوی چشم اسرا و مردم با چوب‌دستی به سر مبارک می‌زد و خود را پیروز میدان قلمداد می‌کرد و کشته شدن امام حسین(ع) را خواست خدا قلمداد می‌‌کرد. ولی با جواب‌هایی که از جانب حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) می‌شنید بیشتر رسوا می‌شد.

واقعه دلخراشی که برای اسرا اتفاق افتاد این بود که با وجود خواست آن بزرگواران مبنی بر ورود به شهر از جای خلوت و به‌طور جداگانه از سرهای مبارک، ولی شمر ملعون دستور داد سرها جلوی کاروان اسرا و از دروازه که جمعیت انبوهی آنجا تجمع کرده بودند وارد شوند و مردم غافل شام که از حقیقت ماجرا بی‌خبر بودند با مشاهده کاروان شادی و هلهله می‌کردند و بر سرها اهانت می‌کردند. سفر شام برای اهل‌ بیت امام حسین(ع) بسیار تلخ و مصیبت‌های دوران اسارت در این دیار برایشان از سخت‌ترین مصیبت‌ها بوده است.

captcha