یکشنبه سرنوشت‌ساز استاد ابدی/ گام نهادن نوه در راه پدربزرگ + عکس
کد خبر: 3573434
تاریخ انتشار : ۲۴ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۵
در ظهر دلنشین استاد ابدی مطرح شد:

یکشنبه سرنوشت‌ساز استاد ابدی/ گام نهادن نوه در راه پدربزرگ + عکس

گروه چهره‌ها: مرحوم مهدی ابدی، از جمله استادان فقید قرآنی کشورمان است که آنگونه که باید و شاید به جامعه قرآنی معرفی نشده است؛ ایکنا، ظهر دلنشینی را به این استاد برجسته دهه هفتاد و هشتاد شهر تهران اختصاص داد تا شاگردان و دوستان بیایند و یادی از استاد کنند.

مرحوم استاد مهدی ابدی
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، ظهر دلنشین این هفته کانون خبرنگاران نبأ خبرگزاری ایکنا در سومین هفته بهمن‌ماه که همیشه یادآور پیروزی انقلاب اسلامی بوده و در آن ستم‌های دوران پهلوی و حکومت 2500 ساله سلطنتی در هم پیچیده شد، میزبان یکی از گمنام‌های جامعه قرآنی بود. استادی که شاگردان زیادی را به جامعه تحویل داده است. حالا و در این بهمن‌ماه سرد زمستانی، همان شاگردان با همان شوق و ذوقی که روزی برای حضور در جلسه استاد ابدی در وجود خود داشتند، کنار هم جمع شده‌اند تا بار دیگر خاطره سال‌های نه چندان دور مسجدالرضا(ع) را برای هم زنده کنند و ظهر دلنشینی داشته باشند برای استادی که همه اذعان به استاد تمام بودنش دارند.
مرحوم «مهدی ابدی»، از جمله اساتید قرآن و البته فقید کشورمان است که آنگونه که باید و شاید به جامعه قرآنی معرفی نشده است، برای همین ایکنا ظهر دلنشینی را به این استاد برجسته دهه هفتاد و هشتاد اختصاص داد تا در آن شاگردان و خانواده استاد از ویژگی‌های شخصیتی و نیز از خاطراتشان، بگویند. شاگردهایی که آمده بودند تا بگویند اگر استاد دیگر نیست و اگرچه از دوری ناراحتند، اما هیچ گله‌ای و هیچ ترسی از هجر ندارند؛ چرا که یاد استاد همیشه در ذهن آنها هست و همین یاد استاد است که هر شب آنها را به رنگ مهتاب درآورده است.
قرائت از روی قرآن خاص و اخطار استاد مولایی
اظهارنظرها در مورد استاد مهدی ابدی پس از بیان مقدمه‌ای از سوی حبیب مهکام که اجرای برنامه را برعهده داشت، توسط «محسن مظاهری»، آغاز شد. وی در ابتدای صحبت‌های خود به سابقه آشنایی با این استاد پیشکسوت در دهه 1370 اشاره کرد و گفت: در آن سال به اتفاق فردی به اسم آقای یارایی به جلسه استاد مولایی آمدند. ایشان تلاوت خوبی داشتند و به همین خاطر برای کامل کردن تجوید خود آمده بودند. 
یکشنبه سرنوشت‌ساز استاد ابدی/ گام نهادن نوه در راه پدربزرگ
وی در ادامه با اشاره به اینکه استاد ابدی همیشه قرآن همراه خود داشتند که در حاشیه آن نکات مهم را می‌نوشتند، افزود: در زمان تلاوت، همیشه از این قرآن استفاده می‌کردند و به آن یادداشت‌های حاشیه کتاب توجه داشتند، استاد مولایی جلسه اول و دوم چیزی نگفتند اما در جلسه سوم از استاد ابدی خواستند تا قرآن خود را تغییر دهد.
مظاهری در بخش دیگری از صحبت‌های خود به پشتکار بسیار زیاد استاد ابدی اشاره و اظهار کرد: با توجه به پشتکاری که داشتند حضور در جلسات استاد مولایی را ادامه دادند تا به مرحله استادی رسیدند. به گونه‌ای که استاد مولایی به استاد ابدی اجازه داده بودند تا در شب‌های ماه مبارک رمضان که در مسجد شیخ‌فضل‌الله پارک شهر جلسه قرآن برپا بود، بعد از جلسه خودشان، استاد ابدی جلسه را ادامه دهند که ایشان نیز انصافاً به نحو احسن اداره می‌کردند.
حضور سه تفنگدار در جلسه استاد ابدی
در ادامه این جلسه، زاهدی، یکی از شاگردان استاد ابدی به بیان برخی ویژگی‌های شخصیتی این استاد فقید و نیز خاطراتی که با وی داشت، پرداخت و گفت: سال 1367 با جلسه استاد ابدی که اتفاقاً نزدیک محل زندگی ما بود، آشنا شدم. این جلسات، عصر یکشنبه برگزار می‌شد. بعدها جلسه قرآن استاد مولایی به مسجد حجت‌ابن‌الحسن(ع) منتقل شد و جلسات ایشان نیز به مسجد اکباتان در خیابان ملت رفت. همزمان یک جلسه دیگری هم داشتند که در مسجد حاج‌نائب در سرچشمه برگزار می‌شد.  
وی در ادامه به بیان یادی از دیگر شاگردهای مطرح استاد ابدی پرداخت و  خاطرنشان کرد: در جلسه استاد ابدی، شاگردی به نام آقای ابراهیمی بودند که به آموزش نوجوانان همان جلسه می‌پرداختند. همچنین اساتید دیگری همچون آقایان رفیعی، میثاقی، میرزائی، بابائی، زرین طرازیان که در کانادا هستند، شمس، رضائیان، پورزگری، عسگری، وحید مهاجر، حبیب یوسفی، بهرام سرباز و... نیز حضور داشتند، در این جلسه سه قرآن‌آموز بودند که همیشه با هم در محضر استاد حاضر می‌شدند و استاد نیز به شوخی آنها را سه تفنگدار می‌نامید.
زاهدی در ادامه صحبت‌های خود یادی از بهروز علی‌جعفری که با تدوین و تالیف کتاب برای ترویج مطالب قرآنی استاد ابدی تلاش کرده‌اند نیز اشاره و بیان کرد: یکی از ویژگی‌های استاد ابدی صبر و حوصله و علاقه زیاد ایشان در زمان آموزش بود. زمانی که با قرآن‌آموزان کار می‌کردند، شور و شوق و دلسوزی بسیار زیادی از خود نشان می‌دادند. تا زمانی که بحث تعلیم به نتیجه نمی‌رسید آن جدیت را برای تعیین تکلیف برای شاگردان داشتند. اگر مثلا یک زمان فردی در جلسه حاضر می‌شد یک اشکالی را برای هفته‌های بعد تکرار می‌کرد، ایشان خیلی با جدیت می‌گفتند چرا اشکال تکرار می‌شود.
این شاگرد روزهای نه چندان دور استاد ابدی با بیان اینکه تخصص استاد حسابداری بوده است افزود: در زمینه قرآن، واقعاً دانش و تسلط بسیار خوبی داشتند. با حافظه خیلی خوبی که داشتند همیشه دقیق مطالب قرائت را به دوستان گوشزد می‌کردند.
مرحوم استاد مهدی ابدی
زاهدی در ادامه یکی دیگر از وجوه شخصیتی وی را داشتن روحیه ورزشی عنوان کرد و گفت: ایشان خیلی ورزشکار قدری در رشته تنیس روی میز بودند. به یاد دارم که یک راکت داشتند که خواهرشان از سوئد فرستاده بودند و چقدر خوشحال بود. در این ورزش با احاطه و تسلط کامل ورزش می‌کردند به طوری که در دورانی با «مجید احتشام زاده» در تمرینات همراه بودند. از لحاظ بعد شخصیتی نیز باید بگویم که شخصیت برجسته و قابل احترامی بودند و همه دوستانی که در زمینه قرآن در این سال‌ها پیشرفت کرده‌ایم بخشی از توفیقات خودمان را مدیون زحمات و تلاش‌ها و جدیت ایشان در امر قرآن‌آموزی می‌‌دانیم.  
وی در پایان به علاقه ایشان به پرداختن به بحث عترت در جلسات قرآنی اشاره و بیان کرد: از خصوصیات خیلی خوب ایشان این بود که متمسک به اهل بیت(ع) بودند. در برنا‌مه‌ها و جلساتی که داشتند برنامه دعای کمیل و زیارت عاشورا همیشه برپا می‌شد. به یاد دارم در سفرهایی که با ایشان می‌رفتیم در تعقیبات نماز ایشان زیارت عاشورا ترک نمی‌شد، خیلی به این مسئله ملتزم بودند و اگر احیاناً از کسی از بین شاگردان یک زمان رفتارهایی از نظر گفتار یا پوشش مغایر عرف روز جامعه دینی ما دیده می‌شد به فرد تذکر می‌دادند یعنی صرف تعلیمات تجویدی و مطالب قرآنی نبود بلکه به حواشی نیز توجه داشتند.
در این جلسه، استاد حبیب مهکام که اجرای برنامه را به عهده داشت، هر زمان که تناسب داشت با خواندن شعری و یادآوری مطلبی سعی در خارج کردن جلسه از حالت یکنواختی داشت. وی بعد از صحبت‌های آقای زاهدی به طرح یک سوال پرداخت و گفت: با توجه به اینکه به ورزشکار بودن استاد ابدی اشاره شد، تا آخر این جلسه فرصت هست تا هر کدام از حضار آیه‌ای از قرآن کریم که به بحث ورزش اشاره کرده است، اشاره کند.
سینمایی که به حسینیه و جلسه قرآن تبدیل شد
میثاقی که موهای سفیدش خبر از هم سن و سال بودن با استاد ابدی را دارد یکی دیگر از حاضران در جلسه بود، وی در صحبت‌هایش گفت: با توجه به اینکه همشهری بودیم، آشنایی ما به سال 1358 برمی‌گردد، در حسینیه توحید در میدان رشدیه که ابتدا سینما «اسکار» بود. «شانجانی»‌‌های مقیم تهران آن را خریداری کرده و تبدیل به حسینیه کردند. در آن حسینیه، جلسه قرآن، همچنین یک صندوق قرض‌الحسنه نیز داشتیم که اتفاقاً هنوز پابرجاست. در این مکان، حدود 20 سال با استاد ابدی همراه بودم. بعد از اینکه ایشان به مسجدالرضا(ع) در خیابان بهار رفتند که من نیز به آن جلسه می‌رفتم.
وی با تأکید بر اینکه در روز چند بار با استاد ابدی دیدار داشته است، افزود: بعد از درگذشت ایشان هنوز هم آن جلسه ادامه دارد. از هر لحاظ که بخواهیم حساب کنیم واقعاً و به دور از تعارف استاد ابدی همیشه نمونه بودند.
پس از پایان صحبت‌های کوتاه میثاقی نوبت به یکی دیگر از شاگردان استاد ابدی می‌رسد، حالا نوبت به «عبدالحسین رفیعی‌کیا»، یکی دیگر از شاگردان استاد ابدی رسیده است تا این بار از زبان وی کمالات استاد ابدی را استماع کنیم، وی که تلاوت ابتدایی جلسه را نیز انجام داد، گفت: پرداختن به استاد گمنام و البته برجسته‌ای همچون استاد ابدی که از شاگردان برجسته استاد مولایی بوده‌اند، اقدامی بسیار برجسته است که جای قدردانی دارد.
یکشنبه سرنوشت‌ساز استاد ابدی/ گام نهادن نوه در راه پدربزرگ
ویژگی‌های خاص استاد از زبان شاگرد
وی افزود: من از سال 65 با معرفی استاد هوشنگ بادپا برای حضور در جلسه استاد مولایی معرفی شدم و در آنجا با استاد ابدی نیز آشنا شدم. آنچه که من از ایشان به یاد دارم این بود که ایشان بسیار نسبت به قرآن و اهل بیت(ع) ارادت خالصانه و صادقانه داشتند و در اداره جلسه روابط را هیچ وقت در بحث آموزش دخیل نمی‌کردند. حتی اگر با کسی بسیار نزدیک بودند در بحث آموزش تبعیضی قائل نمی‌‌شدند.
رفیعی‌کیا بیان کرد: آقای «مزینانی تشت‌زر» که به رحمت خدا رفته‌اند مدتی زحمت ایاب و ذهاب استاد ابدی را به عهده داشتند، ایشان خیلی مایل بودند قرائات مختلف را بخوانند و در مسیر رساندن استاد به منزل از ایشان در مورد قرائات مختلف می‌پرسید، اما استاد ابدی همیشه می‌گفت تا ایشان مرحله «حفص» را کامل طی نکند، اجازه یادگیری قرائات مختلف را نمی‌دهم. از دیگر ویژگی‌های استاد این بود که خیلی معتقد به انتخاب‌خوانی نبودند و اگر قاری میهمانی حضور داشت سعی می‌کرد تا ادامه جلسه را تلاوت کند و این را نشانه تبحر قاری می‌دانست.
این شاگرد روزهای نه چندان دور استاد ابدی افزود: آموزش قرآن سالیانه ایشان، تقریباً یک ماه مانده به ماه مبارک رمضان پایان می‌یافت در فاصله جلسات هفتگی این یک ماه و ماه مبارک رمضان، برنمی‌گشتند از ابتدای قرآن شروع کنند، بلکه به صورت تصادفی بخش‌هایی از قرآن را آموزش می‌دادند تا تسلط بیشتر شود.
رفیعی‌کیا در ادامه به حضور همیشگی در جلسه روزهای یکشنبه استاد ابدی در مسجدالرضا(ع) اشاره و اظهار کرد: به یاد دارم روز یکشنبه روز عروسی من بود و از استاد اجازه خواستم تا حضور نداشته باشم، اولین هفته بعد از عروسی که در جلسه حضور داشتم، استاد تعجب کرد و بسیار خوشحال شد که در جلسه حضور داشته‌ام آنجا توضیح دادم که خودم را همیشه مقید به حضور در این کلاس می‌دانم.
وی در پایان به ذکر خاطره دیگری که به زعم خودش بسیار دلچسب بوده است پرداخت و گفت: یک جلسه سالیانه داشتیم که به صورت سال به سال برگزار می‌شد و دوستان یک ساعت قرآن می‌خواندند و توسلی هم به ائمه(ع) داشتند، یکسال توسط یکی از اعضای جلسه برای حضور در تبریز دعوت شدیم، استاد ابدی یک روز زودتر از سایر دوستان به تبریز رسیدند، آنجا به همراه استاد به منطقه «شانجان» که محله قدیمی و محل رشد و نمو استاد بوده است، رفتیم که بسیار به استاد و من خوش گذشت، خاطرات این سفر همیشه در ذهن من باقی مانده است.
روش خاص کلاس‌داری استاد
رفیعی یکی دیگر از شاگردان استاد ابدی بود که در این جلسه با صحبت‌های نسبتاً کوتاه خود سعی در معرفی تمام و کمال استاد ابدی داشت، وی در صحبت‌های خود به زمینه آشنایی خود با جلسه استاد ابدی در سال 1375 اشاره کرد و گفت: از یک سال بعد کار شاگردی و معلمی را خدمت استاد ابدی آغاز کردم. اولین مطلب بحث کلاس‌داری ایشان است که باید مورد توجه قرار گیرد. ایشان در امور جلسه و کلاس، معلم فوق‌العاده‌ای بودند و هنوز بعد از ایشان معلمی به جدیت و پشتکار ایشان ندیده‌ام.
وی با تأکید بر اینکه در زمینه کلاس داری از استاد ابدی بسیار نکته‌ها آموخته است، افزود: همیشه این را می‌گفتند که جلسه قرآن، کلاس درس است و حتماً باید قلم و کاغذ همراه داشته باشیم و مطالب را به صورت کلاسیک یادداشت کنیم. با اینکه جلسات به شکل سنتی اداره می‌شد اما ایشان زیبا و با جدیت کلاس‌ها را اداره می‌کرد و خلاقیت عجیبی داشت و به همین جهت شاگردان بسیار خوب و سطح بالایی را تربیت کردند.
رفیعی در ادامه با اشاره به اینکه به نوعی راننده استاد ابدی بوده است، گفت: استاد بسیار صادق‌الوعد بودند و به قول و قراری که داشتند بسیار حساس بودند، حتی برای یکبار هم نشد که زمانی که به دنبال ایشان می‌رفتم چند ثانیه دیرتر برسند. همیشه سعی داشتند تا لحظاتی زودتر از زمان قرار برسند. هر کاری می‌‌کردم تا زودتر از ایشان به سر قرار برسم، نتوانستم. مسئله دیگر که برای من بسیار قابل توجه بود، نظم ایشان در امور مالی بود. پایان هر سال که سال مالی است، بسیار دقیق انجام می‌داد و بر روی این مطلب بسیار حساس بود. همه اینها مطالب و درس‌های قرآنی است.
این شاگرد استاد ابدی در بخش پایانی صحبت‌های خود به تسبیح بلند و سیاه رنگ استاد ابدی اشاره و بیان کرد: من همیشه استاد ابدی را در حال ذکر با این تسبیح می‌دیدم، این تسبیح هیچگاه بدون ذکر نبود و همیشه استاد مشغول بودند. در مسافرت‌ها نیز که چند بار با ایشان همراه بودم، بسیار دقیق، حساس و منظم بودند و برای تهیه سوغات برای خانواده نیز بسیار حساس بودند.
یکشنبه سرنوشت‌ساز استاد ابدی/ گام نهادن نوه در راه پدربزرگ
استاد از نگاه داماد/ تأکید بر ساده زیستی
بخش دیگری از صحبت‌های مطرح شده در این جلسه به مطالب مجیدیان، یکی از دامادهای استاد ابدی اختصاص داشت. وی با اشاره به اینکه نزدیک به 10 سال است با این خانواده آشنا شده است، گفت: ویژگی‌هایی در استاد دیده می‌شد که نسبت به سایر خصوصیت‌های ایشان بارز بود، از جمله این ویژگی‌ها اقامه نماز اول وقت بود، ایشان نه تنها بر این موضوع مراقبت داشت بلکه توصیه و تشویق می‌کرد تا دیگران نیز نماز خود را اول وقت اقامه کنند. این برای من درس بوده است.
مجیدیان در بخش دیگری از صحبت‌های خود با تأکید بر اینکه رفتار استاد ابدی به دنبال عینیت بخشیدن به معارف دینی بود، گفت: نظم در کارها بسیار برای ایشان مهم بود و بر قول و قرارها و وعده کردن به آن بسیار دقیق و مقید بودند تا امور سر زمان خود اجرا شود. از جمله دیگر موارد مشهود بحث ساده‌زیستی ایشان و پرهیز از تجملات مشهود بود. ایشان در فعالیت‌های قرآنی برای خود قائل به منفعت مادی نبود با اینکه وقت بسیار زیادی از زمان خود را به امور قرآنی اختصاص می‌داد، اما قائل به منفعت نبود. صراحت گفتار ایشان یکی دیگر از ویژگی‌های استاد ابدی بود. آنچه که فکر می‌کرد حق است، ادا می‌کرد.
در ادامه استاد مهکام به آیه 27 سوره مبارکه قصص اشاره کرد و با بیان اینکه با استناد به این آیه نباید برای ازدواج جوانان سختی ایجاد کرد، به طرح این سوال از مجیدیان که آیا استاد ابدی برای شما سختگیری کرد یا خیر؟ پرداخت که پاسخ منفی مجیدیان را به دنبال داشت.
تشبیه یکی از صفات استاد به حضرت موسی(ع)
آقای شمس که یکی دیگر از پا به سن گذاشته‌های حاضر در ظهر دلنشین استاد ابدی بود، صحبت‌های خود را با بیان قدمت جلسه شانجانی‌های مقیم تهران آغاز کرد و گفت: این جلسه بیش از 40 سال است که برقرار است، در آن اوایل که استاد ابدی هنوز معروف نبودند، من در جلسه حضور داشتم، یک شخصی بود به نام دکتر نواب که در جلسات استاد مولایی حضور داشتند، بعد از چند جلسه که پای صحبت‌های دکتر نواب نشستم متوجه جلسه قرائت قرآن استاد ابدی شدم و از آن زمان تا به حال که بیش از 40 سال است حضور مداوم دارم.
وی با بیان اینکه خاطرات بسیار زیادی از استاد ابدی دارد، افزود: استاد ابدی در درس مقداری جدی بودند و با شاگردان شوخی نداشتند، یک روز یکی از شاگردان را برای یادگیری مؤاخذه کرد که این امر منجر به گریه قرآن‌آموز شد. آیه‌ای در قرآن هست مربوط به حضرت موسی(ع) و زمان رفتن به میقات است، زمانی که حضرت از میقات برمی‌گردند، برادر خود هارون را مواخذه می‌کنند، اتفاقاً شاگردی که مورد مواخذه استاد قرار گرفت همین آیه را تلاوت می‌کرد، همانجا به استاد گفتم اتفاقاً حضرت موسی(ع) همین کاری که شما انجام دادید، انجام دادند.
در ادامه نوبت به فرزندان استاد ابدی رسید، دو دختر استاد در جلسه ظهر دلنشین پدر حضور یافته بودند تا هر آنچه که زمان فرصت نداده بود به پدر و در حضور پدر بگویند، در سالن کنفرانس خبرگزاری قرآن برای شاگردان پدر بیان کنند.
یکشنبه سرنوشت‌ساز
فرزند بزرگتر استاد ابدی در ابتدای صحبت‌های خود به تقارن درگذشت استاد ابدی با ایام فاطمیه در سال 89 و برگزاری جلسه بزرگداشت استاد در این ایام اشاره کرد و گفت: پدر اهتمام ویژه‌ای به قرآن داشتند، امکان نداشت یک روز عادت روزانه قرائت قرآن بعد از نماز صبح را ترک یا فراموش کند، پدر هر چند وقت یک بار برای پدر و مادر خودشان قرآن را ختم می‌کردند. به نظم استاد اشاره شد، پدر در امور شخصی بسیار منظم بودند، کمتر مردی وجود دارد که شرایط را به گونه‌ای رعایت کنند که حتی تعجب خانواده را نیز به دنبال داشته باشد اما استاد ابدی به حدی منظم بودند که تعجب همه را برمی‌انگیختند.
وی با تأکید بر اینکه نظم در تمامی فعالیت‌های روزانه ایشان نمود داشت، افزود: این حرکات و رفتارها همیشه برای ما بیشتر از بیان یک مطلب اهمیت داشته و همراه با یادگیری بوده است. من از کودکی در جلسات پدر حضور می‌یافتم و حتی بزرگتر هم که شدم در قسمت بانوان می‌نشستم و به جلسات ایشان می‌رفتم و خیلی دوست داشتم اختلاف قرائات را یاد بگیرم. پدر همیشه آرزو داشت نوه‌های خود را به جلسه ببرد و به آنها آموزش دهد.
فرزند استاد ابدی با اشاره به اینکه زمان مهلت اینکه استاد ابدی به آرزوی خود برسد و نوه‌هایش را آموزش دهد، نداد، بیان کرد: مطمئنم زمانی خواهد رسید که بچه‌های ما گام در همان مسیری که روزگاری پدر نهاده بود خواهند نهاد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: پدر یک سری یادداشت را در دفترچه‌ای کوچک گردآوری کرده بود تا اگر فرصت کند به صورت یک کتاب منتشر کند که البته نصفه و نیمه باقی ماند و فرصت تکمیل آنها داده نشد.
استاد مهدی ابدی
در ادامه دیگر دختر استاد ابدی به ادامه صحبت‌های خواهرش در بیان ویژگی‌های شخصیتی استاد پرداخت و گفت: به یاد دارم همیشه و حتی روزهای ماه مبارک رمضان که تا سحر در جلسه بودند، ابتدای صبح ما را به مدرسه می‌رساندند و الان که خودم چنین وضعیتی دارم سختی آن را بیشتر درک می‌کنم، این موضوع که حتی تا دوران راهنمایی نیز ادامه داشت به خاطره‌ای برای من و خواهرم تبدیل شد.
وی افزود: پدرم روزهای یکشنبه، سه‌شنبه و پنج‌شنبه جلسه قرآن داشتند که روزهای یکشنبه اصلی‌ترین جلسه قرآن ایشان و بسیار مهم بود. پدر هیچ یکشنبه‌ای به هیچ جایی نرفت و همه فامیل اطلاع داشتند که در این روز نه می‌‌توانند میهمان ما باشند و نه اینکه به میهمانی برویم. بعدها شرایط به گونه‌ای رقم خورد که همه اتفاقات مهم زندگی ایشان در روز یکشنبه رقم خورد به خصوص اینکه در روز یکشنبه کسالت پیدا کردند، روز یکشنبه تحت عمل جراحی قرار گرفتند و روز یکشنبه هفته بعد نیز به دیار باقی شتافتند.
پایان بخش ظهر دلنشین استاد مهدی ابدی صحبت‌های دلنشین نوه استاد بود، محمدصدرا مجیدیان که آن روزها و در زمان درگذشت پدربزرگ سه سال داشته است، گفت: آن روز پدرم بیمارستان بود، قرار بود ما را نیز با خود ببرد. من و برادرم با توجه به اینکه شلوغ بودیم، اجازه ندادند وارد بیمارستان شویم، به خاطر دارم که عمویم که الان شهید مدافع حرم است با موتور من را مشغول کرده بود، الان که به آن روزها فکر می‌کنم، می‌بینم برای این بوده است تا من پدربزرگ را در آن حالت نبینم.
تلاش نوه برای تحقق آرزوی استاد
محمدصدرا در پایان از آرزوی پدربزرگ خود نیز گفت و افزود: پدربزرگ همیشه آرزو داشت که من روزی حافظ کل قرآن شوم و به امید خدا شاید یک روزی این آرزوی پدربزرگ را محقق کردم.
پس از صحبت‌های دلنشین نوه استاد ابدی در ظهر دلنشین این استاد، با اهدای لوحی از خانواده استاد ابدی قدردانی شد و یک عمر فعالیت این استاد گمنام در عرصه فعالیت‌های قرآنی گرامی داشته شد.
گزارش کامل تصویری را اینجا ببینید.
captcha