به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از زنجان، خدای متعال قرآن را به عنوان چراغ هدایت برای نوع بشر فرستاده تا سعادت جاودانی او را در همه ابعاد تامین کند.
در آیه ۸۲ از سوره مبارکه الاسراء میخوانیم: «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»؛ «و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل مى كنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمى افزايد».
لازم است بدانیم که ثوابها و فضیلتها و پاداشهاى مهمى که براى تلاوت قرآن یا سورهها و آیات خاصى نقل شده هرگز مفهومش این نیست که انسان آنها را به صورت اوراد بخواند و تنها به گردش زبان قناعت کند. بلکه خواندن قرآن براى فهمیدن، و فهمیدن براى اندیشیدن و اندیشیدن براى عمل است .اتفاقا هر فضیلتى درباره سورهاى یا آیه اى ذکر شده تناسب بسیار زیادى با محتواى آن سوره یا آیه دارد.
دوازدهمین سوره در قرآن کریم، سوره مبارکه یوسف است. سوره مباركه يوسف به صورت يک مجموعه واحد، در مكه نازل شده است. اين سوره ۱۱۱ آيه دارد و پس از سوره هود نازل شده است. به ترتیب جمعآوری دوازدهمین سوره است و به ترتیب نزول پنجاه و دومین سوره است که بعد از سوره «هود» و قبل از سوره «حجر» نازل شده است.
علت نامگذاری به خاطر آیه ۴ سوره «إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ» است و تقریباً سراسر این سوره به داستان یوسف پرداخته است، نام حضرت یوسف در این سوره ۲۵ بار به کار رفته است.
يكی از ويـژگـيـهـاى داسـتـان يـوسـف ايـن است كه همه آن يكجا بيان شده و بخلاف سرگذشت سـاير پيامبران كه بصورت بخشهاى جداگانه در سوره هاى مختلف قرآن پخش گرديده است. اين ويژگى به اين دليل است كه تفكيک فرازهاى اين داستان با توجه به وضع خاصى كـه دارد پـيـونـد اسـاسـى آن را از هـم مـىبـرد و بـراى نـتـيـجـهگـيـرى كـامـل همه بايد يكجا ذكر شود، فىالمثل داستان خواب يوسف و تعبيرى كه پدر براى آن ذكر كرد كه در آغاز اين سوره آمده بدون ذكر پايان داستان مفهومى ندارد.
لذا در آیه 100 ايـن سـوره مىخوانيم هنگامى كه يعقوب و برادران يوسف به مصر آمدند و در بـرابـر مـقـام پـر عـظـمـت او خضوع كردند، يوسف رو به پدر كرد و گفت: «يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ» ايـن نـمـونـه پـيوند ناگسستنى آغاز و پايان اين داستان را روشن مىکند، در حالى كه داسـتـانـهـاى پـيـامـبـران ديـگـر ايـن چـنـيـن نـيـسـت و هـر يک از فـرازهـاى آن مـسـتـقـلا قابل درک و نتيجهگيرى است .
يـكـى ديـگر از ويژگيهاى اين سوره آنست كه داستانهاى ساير پيامبران كه در قرآن آمده معمولا بيان شرح مبارزاتشان با اقوام سركش و طغيانگر است كه سرانجام گروهى ايمان مىآوردند و گروه ديگرى به مخالفت خود تا سر حد نابودى به مجازات الهى ادامه مىدادند. امـا در داسـتـان يـوسـف، سـخـنـى از اين موضوع به ميان نيامده است بلكه بيشتر بيانگر زنـدگانى خود يوسف و عبور او از كورانهاى سخت زندگى است كه سرانجام به حكومتى نيرومند تبديل مىشود كه در نوع خود نمونه بوده است.
سرگذشت جالب و شیرین و عبرتانگیز پیامبر خدا یوسف (ع) در بیش از ده بخش با بیان فوقالعاده گویا، جذاب و فشرده و عمیق، عالیترین درسهای عفّت و خویشتنداری و تقوی و ایمان و تسلّط به نفس در لابهلای این داستان به عنوان الگو بیان شده است.
خدای متعال در آیه 111 که آخرین آیه این سوره شریفه است میفرماید: «لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است سخنى نيست كه به دروغ ساخته شده باشد بلكه تصديق آنچه [از كتابهايى] است كه پيش از آن بوده و روشنگر هر چيز است و براى مردمى كه ايمان مى آورند رهنمود و رحمتى است».