سعید علیاکبری کلیشم، حافظ، قاری و ذاکر اهل بیت(ع)، چهرهای شناختهشده در بین قرآندوستان و علاقهمندان به فعالیتهای قرآنی به ویژه اهالی شهر قزوین است و هرجا نامی از مسابقات قرآن باشد، علیاکبری نیز هست و در هر رقابتی که حاضر شود، باید یکی از رتبههای برتر را برای او کنار گذاشت.
او که چند سال قبل گفته بود هیچ گاه در مسابقات بینالمللی قرآن کریم روشندلان شرکت نخواهد کرد، مجدداً امسال حضور یافت و رتبه دوم را دریافت کرد. رتبهای که هنوز هم به نظر میرسد باعث نشده نظر او در مورد حضور در این رقابتها تغییر کند.
علیاکبری خود را فردی نابینا نمیداند. او اعتقاد دارد یک بینا ظاهراً نابیناست و تلاش میکند در زندگی روزمره نیز این مهم را مد نظر قرار دهد و به همه گوشزد کند. او متولد شهریورماه ۱۳۶۰ در روستای کلیشم رودبار است که بعدها ساکن قزوین شده است. او که در آبان ۱۳۸۵ و در ۲۵ سالگی شروع به حفظ قرآن کرد، آبان ۱۳۸۸ حفظ این کتاب آسمانی را به پایان رساند.
علیاکبری تا زمانی که رتبه برتر مسابقات بینالمللی قرآن ایران را کسب نکند، دست از حضور در مسابقات قرآن نخواهد کشید، حتی اگر آییننامهها هم مانع او شوند! در ادامه گفتوگوی خبرنگار ایکنا با این حافظ روشندل را میخوانید؛
جناب علیاکبری معمولاً حفظ قرآن را از سنین پایین شروع میکنند. شما از ۲۵سالگی تازه به سراغ حفظ رفتید. آیا دیر اقدام نکردید؟
۱۲ سال در تهران تحصیل کردم. در محیطی که حضور داشتم، جرقهای در ذهنم زده نشد تا به سمت حفظ قرآن بروم. توان حافظ قرآن شدن را در خودم نمیدیدم. در آنجا از خانواده دور بودم و محیط هم طوری نبود که چنین تصوراتی در ذهنم شکل بگیرد. بلافاصله که از آن محیط بیرون آمدم، با برنامه آیههای زندگی رادیو قرآن آشنا شدم؛ برنامهای که مرحوم استاد «سیدمهدی فاطمیان» کارشناس آن بود و با توصیههاییش، جرقه حافظ قرآن شدن در ذهن من زده شد. استاد فاطمیان به من میگفت شکرانه آشنایی با این برنامه، تداوم حفظ قرآن تا اتمام آن است. من هم این موضوع را با جان دل پذیرفتم و سال 85 شروع به حفظ کردم.
قبل از آن با قرآن و جلسات قرآن آشنایی داشتید؟
بله، در زمینه قرائت قرآن فعالیت میکردم و حتی در برخی مسابقات سازمان بهزیستی هم حضور مییافتم، اما با تمام این حرفها حفظ را شروع کار و ورود خودم به عرصه قرآن میدانم.
طی چهار سال به دلیل طولانی شدن حفظ حتماً برای شما پیش آمده که ناامید شوید. موضوعی که بسیاری از حافظان قرآن نیز درگیر آن هستند. برخورد شما با مشکلاتی از این دست به چه صورت بود؟
بله، من ابتدا حفظ را با سرعت پیش میبردم. استادان تذکر میدادند که سرعت را کم کنم، اما من کار خودم را میکردم. بعدها همین سرعت بالا باعث شد تا حدود یک سال کار حفظ را تعطیل کنم، در حالی که تا اوایل جزء 11 پیش رفته بودم، یک باره کار را رها کردم.
ممکن است یک فرد نابینا در چنین مسیری با چه مشکلاتی مواجه شود؟
در آن سالها قرآنهای بریل همراه با ترجمه بود و این باعث پرحجم شدن قرآنهای بریل میشد که مشکلاتی را برای قرآنآموزان به دنبال داشت. بعدها در اصفهان کتابهایی چاپ شد که هم بدون ترجمه و هم براساس صفحات عثمان طه بود. در صورتی که قبلاً صفحات مشخص نبود. همین مشخص نبودن صفحات در قرآنهای بریل باعث شد تا من با صفحه حفظ نکنم؛ چراکه نتوانستم صفحات را تطبیق دهم. این مشکل خوشبختانه برطرف شده است. ضمن اینکه قرآن را فقط به صورت مکتوب حفظ کردم و از صوت هیچ استفادهای نبردم.
علت خاصی داشت؟
بله، بسیاری از استادان هم تأکید دارند که حفظ تصویری باکیفیتتر از حفظ صوتی است. یک سری از مسائل به خود قرآنآموز بستگی دارد. جریانی در کشور درصدد است تا افراد را در همه زمینهها تربیت کنند. چند وجهی شدن باعث میشود فرد در هیچ کدام از این رشتهها به مرتبه بالایی نرسد. این موضوع یکی از مشکلات حافظان یا قاریان نابیناست. خودم زمینه پرداختن به چند هنر را داشتم، اما تصمیم گرفتم تا در حفظ به قله برسم، در حالی که افراد دیگر به چند رشته مختلف میپردازند و به توصیه استادان هم در این زمینه توجه نمیکنند و این افراد نمیتوانند به قله فعالیت یا رشته خاصی برسند.
در مورد حضورتان در مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان، که فروردینماه امسال برگزار شد، بگویید؛ معمولاً هرجا رقابتی بوده سعید علیاکبری هم حضور داشته است. درست است؟
بله، بعد از اینکه حفظ را تمام کردم، از سال ۱۳۸۹ در مسابقات اوقاف به میزبانی استان یزد شرکت کردم و با اختلاف یک امتیاز به فینال نرسیدم. سال ۱۳۹۰ در مسابقات دارالقرآن امام علی(ع) حضور داشتم که اول شدم. در مسابقاتی که به اسم تلاوت برگزار میشد نیز یک دوره رتبه دوم و یک دوره هم رتبه اول را کسب کردم. البته این مسابقات دیگر برگزار نمیشود. مسابقات جالبی بود که سازمان تبلیغات اسلامی طراحی کرده بود که ظاهراً به خاطر کمبود بودجه ادامه نیافت و اگر ادامه مییافت، میتوانست حفظ قرآن را در بین قاریان بسیار ترویج دهد. چندین بار هم فینالیست مسابقات اوقاف شدهام و یک بار هم به مسابقات بینالمللی قرآن کشور ترکیه اعزام شدم.
در همان سالی که به مسابقات ترکیه اعزام شدید، همزمان برای حضور در مسابقات بینالمللی قرآن روشندلان هم دعوت شدید، اما ترجیح دادید که به جای حضور در رقابتهای نابینایان به ترکیه اعزام شوید. همان زمان در گفتوگویی از سطح پایین مسابقات نابینایان حرف زدید و اعلام کردید هیچ وقت در این مسابقات حضور نخواهید یافت.
من واقعاً قصد حضور نداشتم، اما به اصرار برخی استادان و اعضای خانواده در این مسابقات حضور یافتم و کماکان اعتقاد دارم این مسابقات اصلاً باعث پیشرفت حافظان نابینا نمیشود. سطح کیفی شرکتکنندگان و رقبا برای همه مشخص است. به ویژه قاریان شرکتکننده در سطح یک رقابت بینالمللی نبودند که البته قرائت حذف شد. در بخش حفظ نیز به غیر از نفرات معدودی، سایر شرکتکنندگان سطح بینالمللی نداشتند و نمیدانم سالهای بعد چه اتفاقی برای نمایندگان ایران خواهد افتاد. کماکان اعتقاد دارم لزومی ندارد که مسابقات قرآن روشندلان در بخش بینالمللی مجزا برگزار شود.
انتخابم برای حضور در مسابقات روشندلان آن قدر سبب شادیام نشد که در مسابقات کشوری در هر سه مرحله تمام نمره حسن حفظ را دریافت کردم.
در مورد فعالیتهای قرآنی در استان قزوین هم توضیحاتی دهید. سال گذشته در مسابقات بینالمللی قرآن ایران نماینده کشورمان از استان قزوین بودید و امسال هم شما در بخش روشندلان حضور داشتید. اینها دال بر ظهور قاریان و حافظان این استان در سطح اول قرائت و حفظ کشور است؟
خدا نکند زودگذر باشد. امیدوارم این حضور جدی جوانان قزوین پابرجا باشد. در استان قزوین قاریان و حافظان از سطح خوبی برخوردارند. اینکه در مسابقات نمودی ندارند به این خاطر است که مسابقات بالا و پایین زیادی دارد، اما در کل قاریان و حافظان قوی در این استان زیادند.
امیدوارید که در آینده باز هم نام استان قزوین را در مسابقات بشنویم؟
جریان قرآن در استان یک جریان و حرکت رو به جلو است. امیدوارم در سالهای آینده باز هم نام نمایندگان استان قزوین در مسابقات کشوری و بینالمللی بدرخشد. البته باید توجه کرد شرکتکنندگان در شیوه جدید میتوانند خودی نشان دهند یا خیر؛ چراکه مسابقات سختتر شده و روش استودیویی سختیهای خاص خود را دارد.
یعنی شما اعتقاد دارید که شیوه جدید برگزاری مسابقات قرآن در مرحله کشوری سختتر شده و کمک خاصی به متسابق نمیکند؟ این تغییرات تأثیر مثبت دارد یا منفی؟
مسابقات در روش جدید بیشتر استودیویی شده است. تلاوت استودیویی معیار خوبی برای مسابقات نیست. خوب نبودن این معیار به خصوص خود را در رشته حفظ نشان میدهد. حفاظ باید رقبای خود را ببینند. ممکن است استودیویی خواندن عدهای را که در سطح بالایی هستند پایین بیاورد. استودیو هیچ چیزی را معلوم نمیکند. برای نمونه سال قبل برخی دوستان که از سطح بالایی برخوردار و در سالهای قبل معمولاً جزء فینالیستها بودند، در این شیوه جدید از حضور در فینال بازماندند. از طرف دیگر افرادی که سطح بالایی نداشتند به فینال رسیدند. به همین دلیل حداقل در رشته حفظ برگزاری استودیویی کمکی نمیکند.
یکی از مواردی که باید برگزارکنندگان مسابقات به آن توجه کنند این است که آنچه برای قرائت برنامهریزی میکنند برای حفظ هم اجرا نکنند؛ چراکه شرایط این دو رشته با هم متفاوت است. به احتمال زیاد در این تغییرات، اصل و اولویت رشته قرائت بوده است و نه حفظ قرآن. این به هیچ وجه خوب نیست. اینگونه نیست که اگر قانونی در قرائت جواب دهد، در حفظ نیز حتماً عملکرد مثبتی داشته باشد.
ممکن است تغییرات مسابقات بینالمللی خوب باشد، زیرا شرکتکنندگانی که در سطح مسابقات نیستند، قبل از ورود به ایران و سالن مسابقات غربال میشوند.
در مورد فعالیتهای فعلی خودتان بگویید؟
به شغلی که برای نابینایان در نظر گرفته میشود علاقهمند نیستم. معمولاً تنها شغلی که به نابینایان پیشنهاد میدهند اپراتوری است که البته برای صدا و شنوایی بسیار مضر است. من علاقهای به این کار ندارم و بیشتر در خدمت قرآن و اهل بیت(ع) هستم و زمان خودم را با این فعالیتها پر میکنم.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که مداحی و ذاکر بودن برای یک قاری و تا حدودی حافظ قرآن مضر است. نظر شما در این زمینه چیست؟
البته چنین اعتقادی ندارم و زیانی برای من نداشته است. هرچند سعی میکنم ذاکر بودن را در سطح محدودی نگه دارم. با اینکه در این زمینه توان مطرح شدن در سطح کشور را دارم، برای اینکه به تلاوت آسیب نرساند، فعلاً مداحی را در همین سطح نگه داشتهام.
قصد دارید حضور در مسابقات بینالمللی قرآن را تا چه زمانی ادامه دهید؟
تا زمانی که در مسابقات بینالمللی قرآن ایران در بخش بزرگسالان رتبه کسب کنم، در مسابقات حضور خواهم یافت.
به محدودیتهای آییننامهای هم فکر کردهاید؟ حتماً میدانید که به لحاظ سنی محدودیتهایی برای شرکتکنندگان وجود دارد.
حتی اگر آییننامه هم اجازه ندهد باز هم تلاش خواهم کرد تا در مسابقات حضور پیدا کنم. امسال مسابقات نابینایان را پله تمرینی برای خودم قرار دادم نه یک غایت. اگر بخواهم کار حرفهای خودم را با این رتبه به پایان برسانم باعث تضعیف روحیه من خواهد شد؛ چراکه سطح بالایی ندارد. هنوز از محدودیت آییننامه اطلاع ندارم و به آن هم فکر نمیکنم.
سازمان بهزیستی در جایگاه سازمانی که باید از افرادی همچون شما حمایت کند، چقدر توانسته است بر رشد این افراد تأثیر بگذارد؟
قطعاً میتواند تأثیر داشته باشد. البته تاکنون به دنبال امتیاز یا هر چیز دیگری نرفتهام تا شرایط خودم را با استفاده از آن ارتقا دهم.
در بحث آموزش هم فعالیت دارید؟
به صورت پراکنده کلاسهای آموزشی داشتهام، اما به صورت مداوم خیر، کلاسهای حفظ برای نوجوانان قاری هم داشتم که البته محدود بود.
در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.
درخواستم از افراد نابینا این است که اگر در این وادی قصد رسیدن به قله را دارند، فقط یک رشته را به صورت تخصصی دنبال کنند و با ادامه دادن چند کار با هم خود را از رسیدن به قله دور نکنند. متأسفانه در مدارس نابینایان این فرهنگ رواج پیدا کرده است که همه کارها را میتوانند انجام دهند ،در صورتی که این اشتباه محض است و توصیه میکنم این کار را نکنند.
من در این فضای نابینایی نمیگنجم. من بینا هستم در ظاهر یک نابینا؛ قبلاً در فضای نابینایان حضور داشتهام و فضا و محیط نابینایی من را بسیار اذیت میکند و با افراد بینا راحتتر و صمیمیترم.
انتهای پیام