به گزارش
ایکنا؛ در این شماره از دوفصلنامه علمی ـ پژوهشی «انسانپژوهی دینی»، مقالاتی با عناوین «خانواده در نظام حکمت عملی ابنسینا» به قلم منصوره بخشی، مجید صادقی و سیدمهدی امامیجمعه؛ «بررسی تأثیر مبانی انسانشناسی صدرا در مسئله دعا» نوشته مروه دولتآبادی، عینالله خادمی، عبداله صلواتی و لیلا پور اکبر؛ «تحلیل بُعد انسانشناختی رئالیسم انتقادی از ساحت اجتماعی دین و نقد آن» تالیف منیره بصیرتی و حمید پارسانیا؛ «تحلیل تلائم سخنان صدرا درباره «حدوث جسمانی نفس» با تعابیر روایی ناظر بر «قدم نفس»» به قلم محسن طاهریصحنه، غزاله رفیعی و اعلی تورانی؛ «بررسی نظریه انسانکامل در کلام امام صادق علیهالسلام» نوشته قدرت الله خیاطیان و رضا طباطباییعمید؛ «مسئله تجرد نفس از دیدگاه سید مرتضی و علامه حلی» تالیف سید محمدعلی دیباجی و سعید پاشائی منتشر شده است.
همچنین مقالات «بررسی هستیشناسی قوه خیال از منظر حسنزاده آملی» نوشته حسین حسنزاده و فاطمه حسنزاده؛ «الگوی سلامت نفس نزد نصیرالدین طوسی تحلیل سلامت نفس و فضیلت به مثابه نخستین قدم در تحقق انسان خوب» تالیف «فرشته ابوالحسنی نیارکی و هاشم قربانی؛ «روششناسی مطالعه انسان در حکمت متعالیه گذار به هرمنوتیک صدرایی در مسئله نفس» به قلم فهیمه شریعتی؛ «تبیین فلسفی رابطه غذا با روح و اندیشه با نگاهی به متون دینی» نوشته احمد شهگلی؛ «حقوق سیاسی انسان در حکومت اسلامی از منظر نهجالبلاغه» تالیف محمدتقی آقایی، احمد عابدی آرانی و مصیب صیادی و «نمود کمالطلبی انسان در زبان با تأکید بر زبان عبری و زبان فارسی» تالیف مهدی رضازاده قزاآن، سیروس شمیسا و عبدالرضا مدرسزاده نیز از دیگر مقالات منتشر شده در این شماره هستند.
خانواده در نظام حکمت عملی ابنسینا
در چکیده مقاله «خانواده در نظام حکمت عملی ابنسینا» میخوانیم خانواده اصلیترین نهاد اجتماعی و بنیادیترین عنصر جامعه و بستر رشد بسیاری از ارزشها است. ابنسینا در آثار خود، از جمله وجوب السیاسة و الحاجة الی السیاسة، مستقلاً، و نیز در آثار دیگر خود به این موضوع پرداخته و با رویکردی دینیفلسفی از ضرورت، عوامل و موانع تحکیم آن سخن میگوید. این مقاله، ابتدا جایگاه حکمت منزل در نظام حکمی سینوی را میکاود و سپس در باب عناصر اصلی و مرتبط با آن، مانند ازدواج، نحوه مشارکت زن و مرد در اداره منزل، حقوق خانواده و اصول حاکم بر سیاست منزل، سخن میگوید. ابنسینا در باب عوامل ازدواج بر انگیزههای اقتصادی، اجتماعی، روانی و جنسی انگشت مینهد و در راستای تحکیم این بنیاد بر مسئولیت مدیران و حاکمان جامعه، تلاش در جهت رفاه اقتصادی و ایجاد شغل، رشد عقلانی زوجین، جلوگیری از ازدواجهای پنهانی و عفت خانواده تأکید فراوان دارد. در بحث از حقوق همسر و تکالیف مرد به حقوقی همچون حق نفقه، حق صیانت و حق کرامت اشاره میکند و مرد را مهمترین تکیهگاه تحکیم خانواده میداند. در باب حق طلاق معتقد است این حق نباید در اختیار فرد متلونالمزاج و کمخرد قرار گیرد. بر همین اساس لزوماً در موقعیتهایی این حق را از مرد سلب میکند.
بررسی تأثیر مبانی انسانشناسی صدرا در مسئله دعا
نویسنده مقاله «بررسی تأثیر مبانی انسانشناسی صدرا در مسئله دعا» در طلیعه نوشتار خود آورده است دعا یکی از عمیقترین انواع ارتباطی انسانها با خدا است. هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسائل پیرامون آن پرداخته است. نگاه صدرا به مسئله دعا، گسسته از مبانی انسانشناسی وی نیست. حرکت جوهری اشتدادی نفس، نحوه استکمال انسانی، انسان کامل، فقر وجودی انسان و اصل اختیار، اهم مبانی صدرا در تبیین مسئله دعا است. در این نوشتار با توجه به مبانی انسانشناسی صدرا (در دو نظام تشکیک خاصی و وحدت شخصی وجود) مسئله دعا تحلیل شده است. لذا ضمن تبیین مختصری از مفاهیم و مبانی وی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول انسانشناختی صدرایی از مسئله دعا مطرح کردهایم.
تحلیل بُعد انسانشناختی رئالیسم انتقادی از ساحت اجتماعی دین و نقد آن
در طلیعه نوشتار «تحلیل بُعد انسانشناختی رئالیسم انتقادی از ساحت اجتماعی دین و نقد آن» میخوانیم دین واقعیتی اجتماعی است و معمولاً برای تبیین واقعیتهای اجتماعی، طیفی از نظریات فردگرایانه-جمعگرایانه استفاده میشود. از جمله این نظریات، نظریات متعلق به نحله رئالیسم انتقادی است که کنشهای انسانی را بررسی و تبیین میکند. در این مقاله سه دلیل بر علیت دلایل رفتار یا کنش انسانی اقامه شده است. پارادایم رئالیسم انتقادی، انسان را دارای ماهیت اجتماعی میداند. واقعگرایان انتقادی، یکی از ارکان قضاوت روشی را که بر اساس پیشفرضهای توافقی افراد است، کفایت عملی میدانند. برای جمعآوری اطلاعات، قائل به ترکیب روش کیفی و کمّی هستند و هیچ یک را بهتنهایی کافی نمیدانند. جایگاه خدا در انسانشناسی دیالکتیک روی بسکار چنین است که ساختار مبنایی انسان و جهان، خدا است و وظیفه اصلی انسان، دستیابی به این واقعیت متعالی یا مطلق و فهم آن است. از نظر او، خدا ریشه وجودی یا غایت وجود و امکانها است.
تحلیل تلائم سخنان صدرا درباره «حدوث جسمانی نفس» با تعابیر روایی ناظر بر «قدم نفس»
نویسنده مقاله «تحلیل تلائم سخنان صدرا درباره «حدوث جسمانی نفس» با تعابیر روایی ناظر بر «قدم نفس»» در چکیده مقاله خود آورده است ملاصدرا معتقد است نفس در آغاز موجودی مادی است و با حرکت جوهری خود به مرتبه تجرد میرسد و پس از طیکردن مراتب کمالات و تحولات جوهری، به تجرد کامل نایل میآید و از بدن بینیاز میشود. در واقع، نفس مولود عالم طبیعت است و قبل از خلقت ابدان وجود ندارد. اما در برخی از احادیث و روایات رسیده از ائمه که از نظر محدثان در حد تواتر است خلقت ارواح و نفوس انسانها پیش از ابدان دانسته شده است. از آنجایی که ملاصدرا فیلسوفی شیعی است، برای روایات صادرشده از پیامبر و اهل بیت او حجیتی کمتر از عقل قائل نیست. لذا در صدد تبیین عقلانی از روایات است. وی برای وجود نفس قبل از بدن و عالم طبیعت دو تفسیر مطرح کرده است؛ یکی وجود جمعی عقلانی و دیگری وجود انسان نفسی.
بررسی نظریه انسانکامل در کلام امام صادق علیهالسلام
در چکیده مقاله «بررسی نظریه انسانکامل در کلام امام صادق علیهالسلام» میخوانیم انسانشناسی از مهمترین مباحث جهانبینی است. انسانکامل واسطه بین حق و خلق بوده و شناسای جهان، خدا و خود است. نظریه انسانکامل از اصلیترین مباحث عرفانی است. هرچند محققان پیدایی این نظریه را به دوران قبل از ابنعربی مربوط دانستهاند، اما وی آن را همچون سایر موضوعهای عرفان نظری تدوین کرد. امام صادق(ع) شناخت ذات الاهی را میسر ندانسته، معرفت الاهی را از طریق اسمای خداوند ممکن میداند. از نظر ایشان، انسانکامل، که حضرت محمّد (ص) و اولیای محمدیین هستند، جامع اسمای الاهیاند و خلقت جهان نیز به آنها اختصاص دارد. انسانکامل نزد ایشان صاحب مقام ولایت، و خلیفه خداوند بر روی زمین است. انسانکامل محل مشیت الاهی و حائز مقام انشاء و حجّت است. زمین هرگز از حجّت و ولی الاهی خالی نیست. روش بررسی مقاله تحلیل محتوا است.
مسئله تجرد نفس از دیدگاه سید مرتضی و علامه حلی
نویسنده مقاله «مسئله تجرد نفس از دیدگاه سید مرتضی و علامه حلی» در طلیعه نوشتار خود آورده است تجرد نفس از مباحث مهم در فلسفه و کلام اسلامی است. سید مرتضی و علامه حلی، دو متکلم برجسته شیعه، درباره ماهیت نفس دیدگاه متفاوتی دارند. سید مرتضی تجرد نفس را انکار کرده و قول به جوهر بسیط بودن نفس را باطل خوانده است. مهمترین دلیل او پیوستگی و وابستگی اعمال فکری و عقلی به امور بدنی است. امّا علامه حلی گویا تجرد نفس را میپذیرد. این مقاله در پی آن است که دلایل انکار تجرد نفس از منظر سید مرتضی را بررسی کند و دیدگاه علامه حلی را نشان دهد. چنانکه خواهیم دید، علامه حلی دلایل متکلمان و حکما، از جمله دیدگاه سید مرتضی، را در کتب خود آورده و نقد کرده و معتقد است ادله هر دو قوت و ضعفهایی دارد. علامه مهمترین دلیل در تجرد نفس را تجرد ادراک میداند، ولی گویا در اعتقاد به مجردبودن یا نبودن آن تردید دارد؛ او در مقام متکلم رویکرد جسمانیت نفس (نظریه اجزای اصلیه) را میپروراند.
بررسی هستیشناسی قوه خیال از منظر حسنزاده آملی
در چکیده مقاله «بررسی هستیشناسی قوه خیال از منظر حسنزاده آملی» میخوانیم هستیشناسی قوه خیال و اثبات کارکردهای ادراکی آن، یکی از اساسیترین معضلات علمی در علمالنفس فلسفی است و هر یک از مکاتب مشاء و اشراق و حکمت متعالیه، رویکردهای متفاوتی درباره تجرد یا مادیانگاری خیال، مدرکبودن و ماهیت صور خیالی برگزیدهاند. در مقاله حاضر، هستیشناسی خیال از دیدگاه حسنزاده آملی بررسی شده است. خیال در دیدگاه وی، صرفاً در قوهای باطنی که حافظ صور باشد، محدود نمیشود ومتأثر از مبنای وحدت شخصیه، محدودهای فراتر از تعاریف رایج مشائی و صدرایی دارد. ابعاد ماهوی خیال و کارکردهای این قوه نیز متأثر از این نوع نگاه، متمایز از سایر دیدگاهها است. در دیدگاه حسنزاده آملی، فاعلیت قوه خیال در پرتو مقام انشائی آن معنا مییابد که بدون دریافتهای شهودی حاصل نمیشود. تبیین مقام انشاء اسمایی این قوه، از اساسیترین کارکردهای خیال از نگاه او است. در دیدگاه وی، صور خیالی موجود در عالم خیال نفسانی با عوالم ماورایی رابطهای دوسویه دارد.
روششناسی مطالعه انسان در حکمت متعالیه گذار به هرمنوتیک صدرایی در مسئله نفس
نویسنده مقاله «روششناسی مطالعه انسان در حکمت متعالیه گذار به هرمنوتیک صدرایی در مسئله نفس» در طلیعه نوشتار خود آورده است یکی از مسائل کلیدی مطرحشده در فلسفه ملاصدرا بررسی چیستی، ابتدا و انتهای انسان و ربط آن با وجود حقیقی است. مقاله حاضر با بررسی و تحلیل روش حاکم بر نفسشناسی ملاصدرا و ابزاری که وی استفاده کرده در پی کشف راز برتری حکمت متعالیه بر سایر مسلکهای فلسفی یا تفاوت آن با این مسلکها در انسانشناسی است. بررسی آثار گوناگون ملاصدرا به شیوه کتابخانهای و تحلیل محتوا نشان میدهد که او در بررسی مسئله نفس (که از مهمترین و کلیدیترین مسائل حکمت متعالیه است)، در کنار برهان (شاکله اصلی مباحث فلسفی در حکمت متعالیه) از ابزارهای دیگری همچون آیات و روایات، تجارب شخصی، شهود، عقاید، نقل و نقد اقوال، تشبیه و تمثیل، تأویل، اشارات و ... استفاده کرده است. روش ملاصدرا در انسانشناسی، التقاط، تلفیق و میانرشتهای نیست بلکه ذهن ذوبشده وی در دین و عرفان و اشراف او به فلسفههای موجود باعث تحقق هرمنوتیکیترین تقریر از فلسفه قدیم و تبیین متفاوت او از انسان شده است. انسانشناسی ملاصدرا بروز حقیقت انسان در منظر و مرئای عقل انسان با رتبه وجودی ملاصدرا و تقویتشده با فهم والای انسان کامل است. لذا انسانشناسی حکمت متعالیه علیرغم استفاده از ابزارهایی همچون وحی و شهود، همچنان به عنوان نوعی روش اصیل عقلی و فلسفی باقی مانده است.
انتهای پیام