به گزارش ایکنا از لرستان، «گودال اسماعیل» عنوان کتابی است که توسط روحالله سلیمانی گردآوری شده و آبانماه امسال در انتشارات ستارگان آسمان شهر خرمآباد در 144 صفحه منتشر شده است. در این کتاب داستانهایی در رابطه با دوران دفاع مقدس و جنگ تحمیلی با عناوینی همچون گودال اسماعیل، به گمونم اینجا آخرته، زائر، قرار ملاقات، سالگرد ازدواج، عزراییل در سنگر بغلی، آن هشت نفر، سرباز امام، دو بال مینیاتوری، ویروس، کوچ، امنترین جای دنیا و کبوترهای سنگر منتشر شده است.
در یکی از داستانهای این کتاب با عنوان «به گمونم اینجا آخرته» آمده است: «ننم همیشه میگفت: عبدُل سرت به کار خودت باشه، گول هیکلت رو نخور، به فکر خودت نیستی به فکر من باش. طفلک هربار سر و بال خونی میرفتم خونه، اونقدر به سر و صورتش میزد که از حال بره، بعد خودش و بختش رو نفرین میکرد و میگفت: نخواستم عبدل، نخواستم پول تو رو، داغ بوآت کم نبود؟! به مولا دیگه نمیتونم، برم کلفتی این و اون بهتر از اینه منتظر بمونم یه روز لشت رو برام بیارن دم خونه!.
در ادامه این داستان شخصیت اصلی داستان یعنی عبدل به توصیف جبهه برای دوستش سمیر میپردازد که در بخشی از آن آمده است: «اگه بقیه افتخارشون اینه که پسراشون رفتن جبهه ننه بیچاره من، به چی من بباله؟! بگه پسر قاتلم رفته جنگ که جونش در نره؟ اگه سالم برگردم یه قاتلم، اگه لشم رو ببرن خونه باز همون قاتلم. حالا اینا بهکنار، اونجا یه بار میمردم، اینجا تا حالا بیشتر از هزار بار مردم و زنده شدم، نمیفهمی افتادن نارنجک تو سنگرت اونم پیش پات، پرواز یه طیاره به فاصله کم بالا سرت یا خطر شیمیایی شدن یعنی چه؟!
اینجا آخرای شب هر کی سرش به کار خودشه، یکی مینویسه، یکی نماز میخونه، یکی کفشهاش رو واکس میزنه، من هم تفنگم رو برق میندازم و چشمم به گلدونمه، مثل لِنجم که هر وقت میخواستیم فرداش به دریا بزنیم، شب قبلش روغن و سنباده میکشیدیم.
مردای اینجا خیلی فرق دارن با بقیه، اصلاً نمیشه فکر کرد که از جنس اونایی باشن که تو شهر سگدو میزنن واسه یه لقمه نون یا از جنس اونایی باشن که جز پول درآوردن و خوش بودن فکری ندارن یا از جنس ماهیگیرای ولایت خودمون، میدونی چیه سمیر، نمیشه غم و شادی رو تو چهرههاشون تشخیص داد. منظورم اینه، شادی و غمشون مثل شادی و غم تو چهرههای ماها نیست که غروب به غروب با لنجای پُرماهی یا بیماهی به ساحل برمیگشتیم، یه چیزی دیگه تو چهرهشونه که نمیدونم چی بهش بگم، آرامش، صبوری، بیخیالی، اصلاً چیزی نگم بهتره، خودت حتماً یه چیزی واسش پیدا میکردی».
انتهای پیام