زیبایی‌شناختی و رمز ماندگاری تلاوت شحات انور / آیا فرزندان به راه پدر رفتند + صوت و فیلم
کد خبر: 3946890
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۳
در میزگرد تخصصی ایکنا مطرح شد؛

زیبایی‌شناختی و رمز ماندگاری تلاوت شحات انور / آیا فرزندان به راه پدر رفتند + صوت و فیلم

مرحوم استاد شحات محمد انور علاوه بر صدای خاص و تسلط بر الحان و اجرای احسن مؤکدات، شخصیتی باوقار و مهذب داشت و تلاوت‌های او موجی از آرامش را به مخاطب القاء می‌کرد. میزگرد تخصصی ایکنا همزمان با سالروز ارتحال این قاری محبوب ایرانی‌ها به بررسی ابعاد مختلف تلاوت ایشان می‌پردازد.

23میزگرد شحات دی‌ماه 1386 چهره‌ای نقاب در خاک کشید که با تلاوت‌های مسحورکننده‌اش جریان تلاوت قرآن در ایران و بلکه جهان را متحول کرد. او در هنگام وفات تنها 57 سال سن داشت و در 10 سال پایانی عمرش به علت بیماری نتوانست تلاوت کند. شحات محمد انور، آخرین قاری از نسل طلایی قاریان مصر، «امیرالنغم» لقب گرفته است.

موفقیت شحات بیش از حنجره پرقدرت و تسلط بر الحان، از شخصیت باوقار، متین و با اخلاق او نشئت گرفته بود. شحات، غلوش، متولی عبدالعال، مولایی، مروت، اربابی و ... قاریانی بودند که حنجره آنان نه برای کسب مقام در مسابقات، نه برای انتفاع مادی و نه برای بی‌اخلاقی در لباس قرآن، بلکه برای ترویج پیام حق تعالی در جامعه به کار گرفته شد. مرور و بازخوانی زندگی این بزرگان می‌تواند ما را به میراث معنوی قرائت قرآن بیشتر توجه دهد و از جهت فنی نیز از بیراهه‌رفتن‌ها جلوگیری کند.

به منظور گرامیداشت یاد مرحوم استاد شحات محمد انور با مصطفی یادگاری و شهاد زمانی، قاریان کشورمان به گفت‌وگو پرداختیم؛ مصطفی یادگاری، قاری بین‌المللی که تربیت‌یافته خاندان قرآنی یادگاری است و اکنون در آستانه 50 سالگی قرار دارد، بیش از دو دهه‌ است که به تدریس قرآن اشتغال دارد و در محافل متعدد به تلاوت پرداخته است. شهاد زمانی نیز قاری ممتاز و جوان 33 ساله‌ای است که پدرش از روی علاقه به شحات، او را هم‌آوا با قاری مصری، شهاد نام‌گذاری کرد. شهادِ شحات‌خوان، از اواخر دهه 80 در شرق تهران به تدریس قرآن به نوجوانان و جوانان اهتمام دارد. آنچه از نظر می‌گذرد، حاصل این گفت‌وگوست:

آنچه در این گفت‌وگو می‌خوانید: 

  • محمود حمدی‌الزامل و سعیدالزناتی شاکله تلاوت شحات را فراهم کردند
  • شحات مقام سه‌گاه و عجم را جهانی کرد
  • شحات از جهت نظم زندگی به فرزندش انور امر می‌کرد که شب‌ها زود بخوابد
  • تقلید از شحات باید با توانایی صوتی فرد همخوانی داشته باشد
  • محمودشحات اصولی‌تر می‌خواند یا انورشحات؟

ایکنا ـ چه ویژگی‌هایی باعث شد که تلاوت‌های استاد شحات انور در جهان اسلام ماندگار شود و در کشورمان اینقدر طرفدار پیدا کند؟

یادگاری: ضمن تشکر از شما برای تدارک این گفت‌وگو؛ اهمیت تلاوت استاد شحات انور را از دو منظر صوت و لحن می‌توان، بررسی کرد. علاوه بر صوت و لحن، روح حاکم بر تلاوت، معنویت و وزانت تلاوت شحات نیز قابل بررسی است. همین معنویت، نقطه قوت و ثقل تلاوت ایشان محسوب می‌شود. از صدای شحات شروع کنیم؛ صدا یک مقوله خدادادی است که به حسب جغرافیای مستمعان، سلایق مختلفی را می‌طلبد. غالباً اصوات خوانندگان مذهبی و قاریان شمال آفریقا و غرب آسیا بَم، حجیم و قوی است، در حالی که در شرق آسیا اصوات، غالباً نازک و تِنور است. بنابر این سلایق مردم متفاوت است، اما بعضی از اصوات می‌تواند در معدل‌سلایقِ جهان قرار گیرد. صدای استاد شحات به گونه‌ای بود که در معدل‌سلایق اصوات قرار داشت و همه مردم، از شرق آسیا تا غرب و بلکه همه جهان، آن را می‌پسندیدند. ویژگی‌هایی مانند ارتفاع صوتیِ دو اُکتاوی، تحریرپذیری و زنگ صدا، صدای شحات را خاص کرده بود. 

مصطفی یادگاری

حدود سال‌های 66 یا 67 برای اولین‌بار صدای شحات را شنیدم. تلاوتی از سوره نمل بود. به شدت تحت تأثیر صوتش قرار گرفتم. اولین چیزی که در حوزه آوازی تأثیرگذار است، صوت است. برای معدل‌سلایق مردم ایران نیز صوت شحات بسیار دلنشین واقع شد. گرچه ذائقه اصلی مردم ایران از قدیم، اصوات تِنور و صدای تیز و نازک و توأم با چهچهه بوده، که در موسیقی سنتی نیز خود را نشان داده است، اصواتی مثل استاد عبدالباسط در دهه‌های 40 و 50 و حتی بعدتر تأثیر گسترده‌ای در بین ایرانیان ایجاد کرد و با اقبال مواجه ‌شد.

دلایل محبوبیت شحات در ایران

ایکنا ـ در همان سال‌ها قاریان سرشناس دیگری نیز مثل شحات به ایران آمدند، چرا آن‌ها نتوانستند مثل شحات جریان‌ساز شوند؟

یادگاری: در سال‌های بعد از انقلاب که به لحاظ روابط سیاسی با کشور مصر، قراء مصری نمی‌توانستند به ایران بیایند، اولین سفر قاریان مصری به ایران در سال 1368 انجام شد. استاد غلوش و بسیونی به ایران آمدند و مورد اقبال شدید مردم قرار گرفتند. من در آن زمان 16، 17 سال سن داشتم و از تلاوت استاد غلوش مدهوش می‌شدم. اما یک وجه تمایز بین استاد غلوش و استاد شحات وجود داشت، غلوش مثل شعله‌ای بود که غذا را به شدت حرارت می‌داد و می‌سوزاند. مردم در محفل خیلی تحت تأثیر قرار می‌گرفتند، اما این تأثیر، آنی و لحظه‌ای بود. می‌سوزاند و نمی‌توانست جریان‌سازی کند. اما سال بعد که شحات آمد، دیدیم تلاوتش به سان شعله‌ای است که غذا را آرام آرام می‌پزد و صدایش مجلس را آرام آرام گرم می‌کند. شور مردم در محافل شحات از شور مردم در محافل غلوش بسیار کمتر بود، اما وقتی زمان گذشت، تأثیر شحات را احساس کردیم، دیدیم که تلاوتش قابل تقلید است و توانسته جریان‌سازی کند. تلاوت‌های شحات به لحاظ آرامش و پرهیز از شلوغ‌کاری لحنی و اتقان در مقامات واقعاً وزین بود. به جرئت می‌توانم بگویم شحات انور از کسانی بود که تلاوت قرآن ایران را متحول کرد. باید از عوامل دعوت این استاد به ایران تشکر کنیم. هرکس که این کار را کرد، مطمئناً خدمت بزرگی به جامعه قرآنی انجام داد.

ایکنا ـ بخت هم با ما یار بود که این سفر به موقع انجام شد، گویا از حدود سال 1372 به‌ بعد بیماری شحات آغاز شد و ناتوانی در صدایش پدید آمد.

یادگاری: بله، دقیقاً. او هنگامی که حدوداً چهل سال سن داشت و در اوج بلوغ و پختگی شخصیت و تلاوت بود، به ایران آمد و چند سال بعد نیز به بیماری دچار شد. شحات به کشورهای بسیاری سفر داشت، اما ایران بستر مناسبی برای جهانی‌ترشدن تلاوتش بود. شحات به فرزندانش گفته است: «من در ایران، تمام شدم»، این جمله برای من دو معنا دارد. برداشت اول این است: من ماندگارترین تلاوت‌های خود را در ایران انجام دادم به حد اکمل رسیدم، برداشت دوم این است: من در ایران تلاوت‌های زیادی انجام دادم و به علت فشار زیادی که بر خودم وارد کردم، تمام شدم. باید از برخی دوستان گله کرد که هر جا استاد رسید، از او خواستند تا تلاوت کند. روزی سه، چهار تلاوت برای یک قاری حرفه‌ای سنگین و خطرناک است.

نظم ویژه در زندگی شحات

ایکنا ـ جناب زمانی، شما چه تحلیلی از دلایل اصلی شهرت و محبوبیت تلاوت‌های استاد شحات در جهان اسلام دارید؟

شهاد زمانی: قبل از اینکه پاسخگوی سؤال ارزشمندتان باشم، می‌خواهم از همه اساتید، قاریان و خاصه، مقلدان استاد شحات که شایستگی بیشتری از من برای حضور در این جلسه داشتند، عذرخواهی کنم و امیدوارم نماینده خوبی برایشان باشم و بتوانم آنچه که از استاد شحات انور و تلاوت‌های ایشان آموخته‌ام به خوبی عرضه کنم. اگر اشکالی هم وجود داشت، استاد یادگاری حتماً تصحیح بفرمایند. از بحث صوت عبور می‌کنم، چون توضیحات لازم را ارائه کردند. می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که هر اثر هنری، تراوش‌یافته روح هنرمند است، به نظرم اگر در تلاوت استاد شحات غور کنیم، آرامش، متانت و معنویت ویژه‌ای را می‌بینیم که ریشه در شخصیت وزین و مهذب ایشان دارد.

شهاد زمانی-مصظفی یادگاری

اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم، نقل شده است که استاد شحات از سال 1979 تا 1984 میلادی (1357 تا 1362 شمسی) بیشترین آمار تلاوت‌های فجرگاهی را در مصر داشته است. قاری بین‌الطلوعین باید واجد آمادگی صوتی، اهل معنویت و دارای نظم ویژه‌ای در زندگی‌اش باشد، مثلاً زود شام بخورد، به موقع بخوابد و ... این موارد برای یک قاری حرفه‌ای خیلی مهم است. خاطره‌ای از استاد شحات، از سوی یکی از افراد موثق برای بنده نقل شده است؛ در آخرین سفر استاد شحات به ایران در سال 1384 قرار بود که یک شب، ساعت 10 و نیم با ایشان، در حضور فرزندشان استاد انور، در محل هتل لاله مصاحبه شود. استاد شحات، رأس ساعت مقرر به لابی هتل می‌آید، وقتی از پسرشان انور سؤال می‌کنند، شحات می‌گوید به انور اجازه ندادم به لابی بیاید، چون فردا تلاوت دارد و باید زود بخوابد.

تعدادی از تلاوت‌های باشکوه و فاخر استاد، مثل تلاوت سوره‌های قلم، حاقه و معارج، تلاوت سوره نساء، تلاوت سوره فاطر و سوره غافر که در فجر انجام شده است. تلاوت فجرگاهی سوره غافر در سال 1979 میلادی اولین تلاوت استاد شحات انور بود که به طور رسمی و مستقیم از رادیومصر پخش شد و با این تلاوت همه شحات را شناختند. اگر به آن تلاوت مراجعه کنیم، یک نکته لحنی جالب هم دارد؛ بعد از رَست، گریزی به حجاز می‌زند و در نهاوند فرود می‌آید که نشان می‌دهد ایشان در آن دوران متأثر از تلاوت‌های شیخ سعیدالزناتی بوده است. شحات بعداً به مرور مستقل‌تر تلاوت کرد.

اما در بخش لحن، چند ویژگی منحصر به فرد از شحات می‌شنویم که تقریباً ایشان را از قاریان مکتب شرقیه مصر مثل محموداسماعیل شریف، سعیدالزناتی، محمداحمد شبیب و محمود حمدی‌الزامل متمایز می‌کند. آن ویژگی این است که شحات در تنظیم لحن بر کلام، به گونه‌ای عمل می‌کند که شما احساس تکلف نمی‌کنید و تلاوتی روان می‌شنوید. هم به موسیقی کلام اشراف دارد و هم به موسیقی مقامی. موسیقی کلامی یعنی استرس و آکسان کلمات را خیلی خوب می‌شناسد و مقید است که رعایت کند. استاد شحات در حوزه مؤکدات آوایی(یعنی در هر کلمه، آکسان بر کدام بخش اعمال شود) ودر حوزه مؤکدات کلمه‌ای(یعنی در یک فراز بر کدام کلمات بیشتر تأکید شود) توجه و تمرکز ویژه‌ای داشت. این تأکیدات بر القای معانی تأثیر دارد. این مطلب را هم از اساتید مصری مثل استاد عصفور و هم از اساتید کشورمان شنیدم.

در سال 1386 کار تحقیقی انجام دادم. یک تلاوت 27 دقیقه‌ای استاد شحات از سوره‌ حجرات و قاف را با راهنمایی استاد سعیدیان تحلیل کردم که آن را برای اولین‌بار به خبرگزاری ایکنا تقدیم خواهم کرد. این تحقیق نشان داد که در این تلاوت، در حدود 89 درصد موارد، استرس و آکسان کلمات به درستی رعایت شده بود. اما طبق مقایسه‌ای که با تلاوت برخی قاریان شهیر مصر داشتم، در تلاوت برخی از آن‌ها حداکثر 80 درصد آکسان‌ها رعایت شده بود. استاد محمودشحات به قدری از این تحلیل خوششان آمد که درخواست کرد به عربی ترجمه شود تا با خودش به مصر ببرد.

ویژگی‌های ممتاز لحنی

ایکنا ـ جناب یادگاری درباره صدا و صوت استاد شحات صحبت کردید و قرار بود در مورد لحن بفرمایید.

یادگاری: روان‌ بودن لحن استاد شحات تلاوتشان را به میزان زیادی از دیگر قاریان مصری متمایز کرد. سبک استاد شحات انور این طور است که در ابتدا مقام بیات را می‌خواند و از درجه هفتم مقام بیات به مقام رست انتقال می‌دهد. استاد شحات اختلاف پرده سه درجه صوتی نسبت به استاد منشاوی دارد. کسی که از این سبک تقلید می‌کند، باید ارتفاع صوتی مناسبی داشته باشد. شحات بعد از مقام رست، معمولاً به سه‌گاه یا چهارگاه و بیات گریز می‌زند. تلاوت‌هایی هم از شحات داریم که از شاکله بیات – بیات تبعیت می‌کند. مثل تلاوت سوره مبارکه کهف و شمس که انتقال را اکتاوی و بسیار هنرمندانه انجام می‌دهد. طبیعتاً شحات برای انتقال اکتاوی نیاز به یک درجه صوتی اضافه دارد که چون ارتفاع صوتی زیادی داشت، به خوبی این کار را انجام می‌داد.

این سبک به معنویت تلاوت شحات واقعاً می‌افزود. شاید اگر مقام رست را به عنوان یک مقام نسبتاً حماسی و غیرحزین بشناسیم، اما مقام بیات واقعاً یک مقام حزین است، حال وقتی مقام بیات را با بیات ترکیب می‌کنیم، چه به صورت اکتاوی و چه به صورت غیر اکتاوی، تلاوت بسیار حزین و زیبا می‌شود. چون مقام بیات، گوشه‌های زیادی دارد، دست قاری در قرائت باز است. اما تأکید می‌‌کنم ما از استاد شحات انور، لحن‌پردازتر هم داشته‌ایم ولی تلاوت شحات به خاطر متانت و وزانت شخصیت ایشان و حزن تلاوتشان ماندگار شد. خاطرم هست که وقتی در دوران جوانی از شعبان صیاد تقلید می‌کردم، بعضی مواقع استاد موسوی‌بلده می‌فرمودند که حزن تلاوتت کم است و من را مجاب می‌کردند از تلاوت شحات استفاده کنم، چون حزن بیشتری دارد.

تلاوت شحات شاد نیست، حزین است

ایکناـ شما فرمودید که تلاوت شحات انور حزین است، اما از منظر بعضی قاریان تلاوت شحات، به واسطه تعدد مقام‌های سه‌گاه و حجاز، شاد محسوب می‌شود. آیا این تناقض نیست؟

یادگاری: سؤال خوبی است، حس آدم‌ها و درک آن‌ها از زیبایی متفاوت است. سلیقه آدم‌ها به عواملی مثل جغرافیا، فرهنگ، عادت‌ها و روحیات انسان بستگی دارد. چه روحیه خود قاری و چه روحیه مستمع. بنابر این گاهی کسی مقام سه‌گاه را طرب‌انگیز و شاد بداند و کسی آن را حزین تلقی کند. نمی‌توانیم به ضرس قاطع بگوییم سه‌گاه شاد است یا نیست. یا مثلاً چهارگاه شاد است یا نیست. از منظر شخصی من تلاوت شحات واقعاً حزین است. یک فرمول عامیانه برای تلاوت حزین ارائه می‌کنم؛ اگر شما تلاوتی را شنیدید و اشک از چشمانتان جاری شد، آن تلاوت حزین است. یک روز در ماشین بعد از سال‌ها تلاوت مصطفی اسماعیل از سوره حجرات و قاف را گوش کردم. به پهنای صورتم اشک می‌ریختم و من را به شدت منقلب کرد. در روایات مکرراً تأکید شده است که قرآن را حزین بخوانید. قرائت بدون حزن معنایی ندارد. البته آیات رحمت و نعمت باید نشاط و امید در مخاطب ایجاد کند اما همین نشاط و امید را هم باید حزین القا کرد.

مصطفی یادگاری

دینامیک تلاوت

ایکنا ـ جناب زمانی شما عملکرد شحات در ارائه مقامات لحنی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

زمانی: درباره مقامات لحنی شحات، استاد یادگاری نکات کاملی را فرمودند. من دو گفت‌وگو با محمود شحات در سال 1386 در هتل لاله داشتم و ایشان خاضعانه وقت گذاشتند و به سؤالاتم پاسخ دادند، یکی دو برنامه هم کنارشان تلاوت کردم. یکی از نکاتی که ایشان درباره مقامات گفتند این بود که مقام بیات و مقام سه‌گاه، مقامات مورد علاقه مرحوم استاد شحات انور بودند، مردم نیز مقامات بیات و سه‌گاه را در تلاوت شحات بسیار دوست دارند. شاید شحات اولین قاری بعد از مصطفی بود که همه مقامات را در تلاوت‌های خود کامل استفاده می‌کرد و هر مقام را نیز به اشباع می‌رساند. شحات با هوشمندی وقتی به ایران آمد شاید در خلال تلاوت‌هایش متوجه شد که مردم ایران از مقام عجم (ماهور، چهارگاه) لذت زیادی می‌برند، لذا از این مقام در تلاوت‌های خود بیشتر استفاده کرد، از جمله در تلاوت مشهور سوره مائده که هشت دقیقه در مقام چهارگاه تلاوت کرده است. آن عزیزانی که نمی‌خواهند مقلد شحات باشند، اما دوست دارند از تلاوت او استفاده کنند، بدانند که دست شحات در بیات، سه‌گاه و چهارگاه خیلی پُر است.

کد
سوره مائده - مقام عجم

یکی از عواملی که باعث تنوع در نغمات می‌شود، حالت‌ها(دینامیک) است. اگر اصوات و نُت‌ها را بدون حالت‌ها و احساسات اجرا کنید، همانند صدای منظم ماشین، بی‌احساس خواهد بود. حالت‌ها هدف هنر را که بیان احساسات هستند، تأمین می‌کند. برخی حالت‌ها درونی هستند: مانند حالت خوف، خشم، غم، امید، خوشحالی، ابهت، مهربانانه و... که استاد مصطفی اسماعیل از این تکنیک برای القای معانی، بسیار استفاده می‌کند. برخی حالت‌ها بیرونی هستند مانند: شدت و آکسان ناگهانی بر روی یک صدا، اول قوی و بلافاصله ملایم‌کردن صدا، به تدریج قوی‌کردن صداها، به تدریج ملایم‌کردن صداها و ... . استاد شعشاعی به صورت ویژه از این تکنیک برای القای معانی استفاده می‌کند. استاد شحات علاوه بر تغییر نغمات و استفاده از جملات لحنی متنوع برای القای معانی، به تناوب از حالت‌ها هم استفاده می‌کند. استاد شحات در تلاوت سوره طه که سال ۱۳۶۹ در حسینیه ارشاد اجرا کرد، آنجا که در آیات ۴۵ و ۴۶، موسی و هارون(ع) به درگاه الهی عرضه می‌دارند که «می‌ترسند فرعون بر آن دو برآشوبد»، حس ترس را با نغمه، حالت و با تأکید بر کلمه (نخاف) القا می‌کند و در آیه بعد که خدا می‌فرماید: «نترسید که من همراه شمایم»، حس امید و روحیه‌بخشی را در نغمه خود به کار می‌گیرد و حالتی که به اصوات می‌دهد، قابل درک است.

کد
سوره طه - مقام نهاوند

یا در مقطع درخشان تلاوت سوره مبارکه آل عمران آیات ۳۶ و ۳۷ درخشان‌ترین نغمه‌پردازی‌ها و حالاتی که احساسات مادر مریم(س) را حکایت می‌کند، به اجرا می‌گذارد؛ آنجا که همسر عمران در آرزوی داشتن فرزند به سر می‌برد و نذر می‌کند که اگر خدا به او فرزندی دهد، او را خادم بیت‌المقدس قرار دهد، اما قانون معبد به این گونه است که خادم باید پسر باشد. وقتی بچه به دنیا می‌آید، می‌بیند که فرزند، دختر است و به خداوند عرضه می‌دارد: پروردگارا من او را دختر آوردم و...

کد
سوره آل عمران - مقام بیات

ایکنا ــ شحات ایده این سبک خواندن را از چه کسانی اخذ کرد؟

زمانی: استاد شحات در منطقه‌ای رشد یافت که متأثر از تلاوت‌های شیخ الزناتی و محمود حمدی‌الزامل بود. به نظر می‌رسد شحات برای هر کلمه شخصیت مستقل قائل بود و آن‌ها را تفکیک شده از هم ادا می‌کرد. این بینش را از حمدی‌الزامل اخذ کرده بود، چون پای تلاوت حمدی‌الزامل می‌نشست. درباره احتمال تأثیر زناتی نیز که پیش‌تر اشاره کردم.

تأثیر شحات از زامل

ویژگی خاص تلاوت شحات، هارمونی است، یک اتحاد، تعادل، یکپارچگی و هماهنگی بین اجزای تلاوت او وجود دارد. در عصر حاضر که درگیر فضای مجازی اینستاگرام و تلگرام هستیم تبدیل به عادت شده که نسل جدید، حوصله ندارند تلاوت کامل گوش کنند، بلکه یک فراز یا قطعه گوش می‌کنند، این کار موجب می‌شود که ردیف‌‌خوانی، منظم‌خوانی و هارمونی را یاد نگیرند. قاری دیگر نمی‌تواند پنج‌دقیقه پیاپی سه‌گاه بخواند، در حالی که شحات در یکی از تلاوت‌هایش 17 دقیقه متوالی مقام سه‌گاه خوانده است، بدون اینکه از مقام خارج شود! چنین امری کم‌سابقه است! چرا اساتید گوشزد می‌کنند که در بدو امر، به فرزندان شحات مراجعه نکنید؟ چرا تلاوت شحات زیباتر، عمیق‌تر و کامل‌تر از فرزندانش است؟ به همین سه دلیل است که عرض کردم: تنظیم لحن بر کلام، مؤکدات و هارمونی.

کد
سوره حجرات - 17 دقیقه متوالی در مقام سه‌گاه

پرسشی که شاید برای قاریان نسل خودم و آینده درباره شحات مفید باشد، این سؤال است که چه چیزی خواندن شحات را زیبا کرده بود؟ اگر بخواهیم اصولی به این سؤال پاسخ دهیم، باید بدانیم که یک اثر هنری زیبا چه ویژگی‌‌هایی دارد. حال اگر به مبانی زیبایی‌شناسی و فلسفه هنر بپردازیم به چند اصل می‌رسیم: اولین اصل، نظم و قاعده‌مندی است که باعث می‌شود، مخاطب با آن همراه شود. خواندن شحات، اصول و قواعد و چهارچوب دارد. مثل تلاوت منشاوی، عبدالباسط و مصطفی اسماعیل. اصل دوم، تناسب و تقارن است. بین جمله‌های لحنی شحات و مثلاً مصطفی اسماعیل در طول تلاوتشان، تناسب وجود دارد. قرینه‌سازی‌های شحات بسیار خلاقانه و با اندازه‌ای مشخص انجام شده است، کم و زیاد نمی‌شود. مثل قرائت او از آیات ابتدایی سوره شمس(در قرائت معروف کهف و شمس). شحات روی این طراحی‌ها فکر کرده، کار کرده و رفته‌رفته پخته شده است.

کد
قرینه‌سازی در آیات ابتدایی سوره شمس

ایکنا ـ شحات در مصاحبه‌ای گفته بود که تلاوت‌های ماندگار خود را بدون برنامه‌ریزی قبلی انجام داده و دیگر قادر به تکرار آن نیست. این با سخن شما که از طراحی سخن می‌گویید، تناقض ندارد؟

زمانی: خیر، تناقض ندارد. چون او موسیقی کلام را می‌شناخت و مفاهیم آیات را می‌دانست. آن طراحی‌‌ها را قطعاً در تمرینات و مجالس بسیاری که برای تلاوت شرکت می‌کرد، امتحان می‌کرد و به مرور با تجاربی که کسب کرده بود می‌توانست در تلاوت‌هایش، نغمات را به طور دقیق و حساب‌شده بر کلمات سوار کند و در لحظه، تلاوتی ماندگار خلق کند.

شهاد زمانی

ایکنا ـ به نظر می‌رسد گوش موسیقایی مردم ایران تا قبل از آمدن شحات چندان با مقاماتی مثل سه‌گاه، عجم(چهارگاه) و حجاز آشنا نبود. گویی با تلاوت‌های شحات در ایران، مردم گمشده خود را پیدا کردند، تحلیلتان چیست؟

یادگاری: قبل از ورود غلوش و شحات انور مردم عموماً تلاوت عبدالباسط را می‌شناختند. خود من در آن زمان مقلد عبدالباسط بودم، یکی از اساتید خوب من، تلاوت‌ سوره فرقان استاد غلوش را برای تقلید به من داد. گوش کردم اما نمی‌توانستم با آن ارتباط برقرار کنم چون همه‌چیز در نظر ما عبدالباسط بود. از وقتی تلاوت شحات را شنیدیم، تازه با فضای سه‌گاه و عجم(چهارگاه) آشنا شدیم، دقیقاً در اولین تلاوتی که از شحات شنیدم، قطعه‌ای در مقام عجم(چهارگاه) شنیدم و به جانم نشست.

همانطور که استاد زمانی اشاره کرد، ما یک نظمی در تلاوت استاد شحات انور می‌بینیم که خیلی منظم‌تر از تلاوت استاد عبدالباسط است. با اینکه تلاوت عبدالباسط الگوی ثابت خود را دارد اما از نظر اتقان و اکمال مقام لحنی، تلاوت شحات، خاص است. تلاوت شحات در برهه‌ای برای داوران مسابقات کشور الگو بود و اگر متسابقان نزدیک به شحات می‌خواندند، امتیاز می‌گرفتند.

ایکنا ـاحتمالاً اسم مقامات را هم نمی‌شناختید و صرفاً نوای آن برای شما تحیربرانگیز بود، درست است؟

یادگاری: بله.

نقد فرزندان شحات 

ایکنا ـ راجع به تلاوت فرزندان شحات، «محمود شحات انور» و «انور شحات انور» چه تحلیلی دارید؟‌ آیا توانستند در تلاوت راه پدر را ادامه دهند؟

زمانی: از جهات مختلف خیلی سؤال سختی است، چون علاقه‌مندان محمودشحات و انورشحات همین الان، هم خیلی فراوان‌اند و هم خیلی حساسیت دارند. یک نکته کلی که باید به آن بپردازیم این است که نمی‌شود فرزندان را با پدر مقایسه کرد، زیرا عصری که فرزندان زیستند با عصر پدر تفاوت دارد. هنر هر هنرمند متأثر از فرهنگ و شرایط اجتماعی محیطی است که در آن زندگی می‌کند. واقعاً نمی‌شود از محمود انتظار داشت که مثل پدرش باشد، او در عصر فضای مجازی زندگی می‌کند.

یادگاری: اصلاً چرا باید مثل پدر باشد؟ چه الزامی وجود دارد؟!

زمانی: بله، به نظرم هیچ الزامی وجود ندارد که چون کسی پسر شحات است و ژن خوب است، پس مو به مو عین پدر تلاوت کند. فرهنگ و موسیقی زمانه ما با زمانی که شحات در آن رشد یافت، تفاوت کرده است. همه این‌ها تأثیر دارد.

ایکنا ــ شاید باید سؤال را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ منظور از راه پدر این نیست که عین پدر تلاوت کنند. بلکه آیا از نظر شما توانسته‌اند تلاوت‌هایی تأثیرگذار، معنوی، متقن و اصولی همچون پدر ارائه دهند؟

زمانی: خیلی سؤال سختی است.

ایکنا ـ تلاوت کدام یک از فرزندان شحات را موفق‌تر ارزیابی می‌کنید؟

زمانی: قطعاً انور.

ایکنا ـ اما به نظر می‌رسد که تلاوت محمود طرفداران خیلی بیشتری دارد.

زمانی: بله، تلاوت محمود هم طرفداران زیادی دارد.

یادگاری: می‌توانم بدانم تحلیلتان از اینکه انور را موفق‌تر می‌دانید چیست؟

زمانی: ‌انور خلاقیت بیشتری از برادرش، محمود دارد. به سبک و سیاق استاد شحات وفادارتر و تناسب، تقارن و هارمونی در تلاوت او پررنگ‌تر است. حدود 100 تلاوت از سبک شحات تقلید کرده‌ام، 70 تلاوت از شحات، 20 تلاوت از انور و 10 تلاوت از محمود. آن ردیف‌خوانی، اتقان و معنویت و اثرگذاری که در تلاوت مرحوم استاد شحات وجود داشت در فرزندان گرامی‌اش وجود ندارد، اما هر دو موفق‌اند و انور به نظرم از محمود موفق‌تر است. البته در بحث قدرت صوت، خروج صوت و آرامشی که منتقل می‌شود، شاید محمود موفق‌تر باشد. البته انور اخیراً به علت کسالت، صدایش افت کرده است و دیگر با گذشته قابل مقایسه نیست. گرچه باز هم تأکید می‌کنم که بهتر است این مقایسه را انجام ندهیم، هر قاری که به عنوان یک هنرمند احساسات و عواطفش را با زبان هنر بیان می‌کند، قطعاً دریافت‌هایی دارد، طعمی از رحمت و هدایت خدا و زیبایی‌های قرآن را چشیده و با بضاعت خود، برداشتش را ارائه کرده است.

شهاد زمانی

یادگاری: من در تکمیل فرمایش جناب آقای زمانی عرض کنم همین که ایشان انور را وفادارتر به سبک شحات می‌داند و مجری برنامه می‌گوید که محمود طرفداران بیشتری دارد، خودش گواه بر این است که سلایق متفاوت است. اصولاً در مقوله هنرهای آوازی هیچ‌وقت نمی‌توانیم، بگوییم چه کسی از چه کسی بهتر است. اگر الان از بنده بپرسند استاد مصطفی اسماعیل بهتر است یا عبدالباسط؟ واقعاً نمی توانم پاسخ دهم. چون از هر دو بزرگوار تلاوت‌هایی شنیده‌ام که منقلب شده‌ام. خیلی از اساتید معتقدند که برخلاف بعضی قاریان مشهور که فرزندانشان نتوانستند راه پدر را ادامه دهند، اتفاقاً فرزندان بزرگوار شحات توانستند نام پدر و سبک شحات را زنده نگه دارند.

هیچ دو قاری نمی‌توانند مثل هم بخوانند حتی اگر از یک سبک تبعیت کنند. اساتید مصری خیلی حساسیت دارند که به آن‌ها بگویید سبک فلان قاری را می‌خوانید، یک بار استاد طاروطی در [مؤسسه] دارالتحفیظ تلاوت کرد، بعد از تلاوت به ایشان گفتند شما سبک استاد شحات می‌خوانید، به شدت برافروخته شد و من ناراحتی را در صورت ایشان دیدم. گفت شما چه تعریفی از سبک دارید؟ من با احساس خودم قرآن می‌خوانم. یکی از گزاره‌هایی که درباره سبک، می‌گوییم انتخاب ردیف موسیقی است. وقتی می‌گوییم یک استاد، از فلان ردیف‌های موسیقایی و انتقالات استفاده می‌کند، سبکش را تعریف کرده‌ایم. اما در واقعیت، معنای سبک، گسترده‌تر از این است و انتخاب آیات، احساس شخص، نوع تحریر، تناسب لحن با معنا و تمرکز بر معانی نیز اهمیت دارد. من استاد محمود را خیلی خلاق‌تر از برادرش انور می‌دانم و معتقدم صوت قوی‌تر و قرائت روان‌تری دارد.

ذائقه مردم عوض شده است

ایکنا ـ جناب یادگاری بعضی از اساتید معتقدند که تلاوت استاد محمود شحات، بریز و بپاش لحنی زیادی دارد و تلاوتشان شلوغ است، نظر شما چیست؟

یادگاری: ذائقه مردم در هر عصر متفاوت است. شما به مداحی نگاه کنید، مداحی اوایل انقلاب با الان قابل قیاس نیست. آقای کوثری که در بیت امام(ه) مداحی می‌کرد، مداحی فوق‌العاده تأثیرگذاری داشت، امروز نیز مداحان مشهوری هستند که مداحی بسیار تأثیرگذار ارائه می‌دهند، اما سبکشان هیچ شباهتی به آقای کوثری ندارد. تلاوت هم همین است. اگر مرحوم استاد شحات انور تلاوت‌های تأثیرگذار داشت، فرزندان او، به خصوص محمود نیز تلاوت تأثیرگذار داشته‌اند. ذائقه الان مردم گونه‌ای شده است، انعطاف‌های لحنی و تحریرهای متنوع را بیشتر می‌پسندند و می‌طلبند، همین پیچیدگی تلاوت که شما از آن به شلوغ‌کاری لحنی تعبیر می‌کنید، بیشتر مورد پسند و مطالبه علاقه‌مندان به قرائت در دوره فعلی است.

ایکنا ـ به نظر شما در تقلید از استاد شحات چه نکاتی باید لحاظ شود که فرصت تقلید از ایشان به تهدید تبدیل نشود و صدای قاری آسیب نبیند؟

یادگاری: اولین مسئله در تقلید این است که علاقه قاری متعلم چیست؟ فرض کنیم کسی سلیقه مورد نظر خود را شناخت و قاری مطلوبش را تشخیص داد، حال باید ببیند که آیا توانایی صوتی آن قاری را دارد یا خیر. نکته بسیار مهمی است. مصادیقی وجود دارد که بعضی افراد از شحات انور تقلید کردند و صدایشان نابود شد. در مقابل، قاریان فراوانی را نیز داریم که تقلید بسیار موفق و زیبا از شحات انور ارائه می‌کنند. این افراد علاقه لازم، توانایی صوتی لازم و تحریرپذیری کافی را داشته‌اند. معتقدم قاریان ایرانی هنوز به مقام ابداع نرسیده‌اند که بتوانند از خودشان سبک داشته باشند. کشور مصر با سابقه 900 ساله در قرائت قرآن با کشورمان که سابقه 50، 60 ساله در قرائت دارد، قابل قیاس نیست. زبان ما فارسی است و خیلی تسلط لازم است تا قاریان بتوانند به زبان قرآن که عربی است، مسلط شوند و بتوانند مخاطب را با خود همراه کنند.

مستمع هم نقش مهمی در ترغیب و تشویق قاری دارد و مستمعین ایرانی نیز کار سختی برای تسلط بر معانی قرآن و درک هنری کامل نسبت به اثری که قاری ارائه می‌دهد، داشته باشند. هرگز نمی‌خواهم به همه مستمعین تلاوت در کشورمان جسارت شود، بلکه می‌خواهم بگویم وقتی در محفلی تعداد زیادی از مخاطبان، عربی ندانند قاری چطور می‌تواند هنر خود در به تصویر کشیدن آیات را ارائه دهد؟ تازه با این شرط که فرض کنیم خود قاری تسلط کافی بر معانی و فضای آیات را داشته باشد. باید تقلید کنیم. آیا توانایی صوتی داریم یا نداریم؟ کسانی که توانایی صوتی داشته باشند، می‌توانند موفق شوند. پس اساساً نه تقلید از شحات، بلکه تقلید از هر قاری مصری باید با امکانات صوتی شخص هماهنگی داشته باشد. اگر قرار باشد به صدا فشار بیاید یا اینکه مستمع از شنیدن صدا بخواهد گوشش را بگیرد و به ستوه بیاید، باید سبک را عوض کرد.

مصطفی یادگاری

زمانی: نکته اول این است که اصلاً قرار نیست، همه شحات بخوانند، باید توانمندی لحنی و روحی داشته باشند. نکته دوم این است که اگر کسی به تلاوت شحات علاقه دارد، اما توانایی‌های صوتی‌اش محدود است، دو راه دارد: اول اینکه به سبک‌های دیگر مراجعه کند، دوم اینکه می‌تواند تلاوت شحات را در نمایی محدود ارائه کند، اکتاوی نخوانَد، مثلاً استاد شُمَیس، که چند سال پیش در ایران به تلاوت پرداخت، شاگرد شحات و مقلد سبک او بوده است، اما با بضاعت صوتی خود، تلاوتی محدود اما شسته‌ و رفته و متین ارائه می‌دهد. کسی که به تقلید از شحات علاقه‌مند است، اما بضاعت صوتی محدودی دارد، ناامید نشود. شحات واقعاً سهل‌الوصول نیست و قرآن‌آموز نباید فکر کند با یک سال و دو سال کار حل می‌شود. کسی که می‌خواهد از یک قاری تقلید کند، باید پیش استادی برود که در تلاوت‌های آن قاری غور کرده است. وقتی یک نفر می‌خواهد شحات را شروع کند، باید بداند به کدام تلاوت شحات مراجعه کند. به نظرم می‌توانیم در ادامه راه تلاوت کشور به این سمت حرکت کنیم که جلسات، مکتب‌محور شوند، یک جلسه مکتب شحات شود، یک جلسه مکتب منشاوی شود و ...

یادگاری: در مصر جلساتی فقط برای رفعت‌خوانی (تقلید از استاد رفعت) وجود دارد. خیلی ایده خوبی است، اما نمی‌دانم خروجی آن لزوماً مطلوب خواهد بود یا خیر.

ایکنا ـ اگر کسی بخواهد به شکل تلفیقی از شحات تقلید کند، از چه قاریانی می‌تواند استفاده کند؟

زمانی: قاریان مکتب شرقیه مصر مثل محمود اسماعیل شریف، محمداحمد شبیب و ... بسیار می‌توانند مناسب باشد. به خصوص شبیب. این نکته را اضافه کنم؛ خود حقیر که با یک بضاعت صوتی محدود، تلاوت شحات را ارائه می‌کنم، خواندنم یک لحن و لهجه‌ای از سبک و سیاق شحات پیدا کرده است که حتی اگر گریزی هم به شبیب داشته باشم، در شاکله کلی تلاوت، در قالب شحات به گوش می‌رسد. قاری اگر نمی‌تواند تلاوت شحات را به حد اکمل ارائه کند، می‌تواند از تلفیق‌خوانی استفاده کند، اما سبک را عوض نکند. یکی از آفات تقلید این است که افراد، زود به زود سبک خود را عوض می‌کنند. عموماً تا کسی در یک سبک، عمیق و پرچمدار نشود، نباید سبک را عوض کند.

یادگاری: البته جسارتاً یک نکته‌ای را توجه داشته باشیم؛ قاریان باید از یک استاد مصری تقلید و تبعیت کنند، اما دائماً باید روند خود را نزد یک استاد قرآن مورد ارزیابی قرار دهد. اگر قاری 10 سال از شحات تقلید کرد اما به آن جایگاه خودش نرسید، آنگاه نباید بر نظر خود تعصب به خرج دهد و باید سبک را با ملاحظه استاد عوض کند. خود بنده سال‌هایی از دوران جوانم را به سبک استاد متولی عبدالعال خواندم و احساس می‌کنم درجا می‌زدم. آن سبک برای من اشتباه بوده است و باید سبک را زودتر عوض می‌کردم.

تجوید شحات سالم است

ایکنا ـ بعضی می‌گویند «تجوید شحات باز است» و تلاوت ایشان، تجوید را ضعیف می‌کند. آیا چنین سخنی علمی است و سندیت دارد؟

یادگاری: خود مصری‌ها چنین نظری‌ ندارند، اما تلقی بعضی ما ایرانی‌ها متأسفانه شاید اینگونه باشد. فرم و فک قاریان و موضع لسانشان با هم متفاوت است و نباید انتظار داشت تجوید همه قاریان مو به مو مثل هم باشد. خنده‌دار است که واقعاً برخی بخواهند تجوید قاری رسمی رادیومصر را ضعیف قلمداد کنند!

زمانی: به نظر من استاد شحات، تجوید فصیح و شیرینی دارد. بخشی از کار هم به مدل فک و دهان مرتبط است که اجتناب‌ناپذیر است. اما اگر بخواهیم درباره اصول تجوید و فصاحت صحبت کنیم، قطعاً شحات یکی از سرآمدان است.

گفت‌وگو از مجتبی اصغری

انتهای پیام
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
یونس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۹/۱۱/۲۳ - ۰۰:۵۲
0
1
عالیی بود خیلی زیبا
اما هر چیزی درباره استاد انور میگه واقعا درسته
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۳/۲۹ - ۱۶:۴۱
0
0
تشکراز مطالب مفید وکاملتون.
محمد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۴/۱۹ - ۰۶:۰۴
0
0
خیلی عالی. استفاده کردم. مخصوصا از اینکه نمونه های صوتی و فیلم گفتگو رو قرار دادید ممنونم
captcha