کاربردهای اجتماعی سیره حضرت فاطمه(س) برای زندگی امروز
کد خبر: 3948198
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۵
مرتضی جوادی‌آملی تبیین کرد؛

کاربردهای اجتماعی سیره حضرت فاطمه(س) برای زندگی امروز

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء ضمن تبیین کاربرد سیره حضرت فاطمه(س) برای زندگی امروز، گفت: حضرت زهرا(س) از این جهت که دختر پیامبر(ص) است برای خود جایگاه ویژه‌ای قائل نبودند، این ویژگی که ایشان خود را انسان ویژه و استثنایی و در جایگاه رفیع قرار نداده‌اند، می‌تواند برای ما الگو باشد.

واعظ جوادی آملی

به گزارش خبرنگار ایکنا، به همت حسینیه مجازی سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی، گفت‌وگویی مجازی با موضوع «راه و رسم فاطمی» شب گذشته، ۲۷ دی‌ماه، همزمان با شهادت حضرت فاطمه(س) با سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی واعظ جوادی‌آملی، پژوهشگر و مدرس حوزه و دانشگاه و رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء به صورت مجازی برگزار شد.

این پژوهشگر قرآن در آغاز سخن، با تأکید بر متفاوت بودن امر نزول دین از سوی پروردگار برای سعادت بشر، اظهار کرد: این تفاوت به این جهت است که دین همراه آموزه‌هایی بوده که از سطوح بشری بالاتر و والاتر است. اگر انسان را در طبیعت خلاصه کنیم و او را براساس جهان‌بینی حسی و مادی نظم دهیم و محدوده عالم طبیعت را برای انسان بشناسیم و بشناسانیم، طبیعی است که انسان بسیار محدود و خیر و صلاح او بسیار ناقص است و آنچه در نظام طبیعت است، دونِ آن حقیقتی است که خداوند به عنوان نفس انسانی قرار داده است. قطعاً عالم ماده نمی‌تواند برای انسانی که موجودی ابدی و پایدار و مجرد است، همه چیز را تأمین کند، لذا خدای عالم برای او برنامه و راه و رسمی را انتخاب کرده است که به غیر از طریق وحی و انبیای الهی، شدنی نیست. این حقیقت با آموزه‌های دنیوی امکان رشد و سعادت ندارد، بنابراین سازوکار دیگری برای این انسان لازم است که خدای عالم آن را در قالب دین برای بشر در نظر گرفته و راهنمایانی هم برای انسان قرار داده است، در واقع هم راه و هم راهنما فراهم است تا انسان با استفاده از این راهنمایان و اسوه‌های انسانی، راه را به درستی بپیماید و سعادت خود را تأمین کند. از این رهگذر خداوند این راهنمایان را به عنوان اسوه و الگو قرار داد.

جوادی آملی ادامه داد: در این مسیر باید به این نکته توجه کرد که این شخصیت‌های ممتاز اولاً دو نوع انتخاب در مورد آن‌ها اتفاق افتاده است، این قضیه به صورت صریح درباره حضرت مریم(س) افتاده است؛ «یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمِینَ»، مطابق این آیه خداوند در بین همه انسان‌ها، شایسته‌ترین و پاک‌ترین و منزه‌ترین انسان‌ها را انتخاب می‌کند، اما این کافی نیست، مجدد اینان در دستگاه آفرینش الهی این‌ها تصفیه می‌شوند و براساس انتخابی دوباره، خدای عالم آن‌ها را به ساختار جدیدی مجهز و مسلح می‌کند، مریم(س) اگر قرار است مادر عیسی(ع) باشد، طهارت اولیه کافی نیست. مریم(س) از طهارت فوق‌العاده‌ای برخوردار است، اما اگر بخواهد مادر کلمةالله شود، به طهارت مجددی نیاز است، لذا این دو نوع طهارت را خدای متعال تصریح می‌کند و خدا به آن اذعان دارد که در آیه فوق آمده است و می‌فرماید خداوند برای کسب چنین جایگاهی تو را انتخاب کرده است، اما برای به دست آوردن این جایگاه دوباره تو را با سازوکار دیگری انتخاب کرد، آن هم به صورتی عادی! خداوند او را به حدی از عظمت رساند که توانست با روح‌القدوس هم‌کلام شود و از ناحیه خداوند عالم برای مریم تجلی پیدا کند؛ «فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا»، روح‌القدوس کسی است که عظمت و والایی فوق‌العاده‌ای دارد، اما مریم(س) چون به طهارت مجددی اصطفاء پیدا کرد، خدای متعال او را بشارت به وجود حضرت عیسی(ع) می‌دهد.

فضایل در مصادره منتخبان الهی نیست


وی افزود: این افراد در دستگاه آفرینش بازسازی و بازتولید می‌شوند و دیگر آن انسان‌های عادی به معنای اینکه با جلوه‌های بشری رخ بنمایانند نیستند. این‌ها مانند اسطوره‌ها و افسانه‌ها نیستند، بلکه موجوداتی الهی و ربانی‌اند که خداوند آن‌ها را اعزام کرد؛ «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى» و یا «إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا». این‌ها از جانب خدای عالم برای هدایت بشر می‌آیند. هنگامی که از سوی خداوند اعزام شدند، به سطح جامعه آمدند و این امتیازاتی که برای آن‌ها فراهم شد را به نفع جامعه استفاده می‌کنند. این‌طور نیست که فضائل و کمالات را مصادره کنند، بلکه همه فضایلی که خداوند متعال به آن‌ها آموخت را با مردم به اشتراک می‌گذارند و با آن‌ها زیست می‌کنند و قادرند برای مردم الگو باشند. خداوند درباره الگو بودن این اسوه‌ها در آیات ۱۱ و ۱۲ سوره تحریم این‌گونه بیان می‌کند: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ، وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِنْ رُوحِنَا». این دو آیه یک معرفی از آسیه همسر فرعون دارد که خواسته‌ای داشت مبنی بر اینکه مرا از قوم ظالم نجات بده، با اینکه تمام امکانات فرعونی برای او فراهم بود، اما او فرعون را ظالم و حکومتش را حکومت ظلم و استکبار و زندگی با او را زیست ظالمانه می‌دانست. همچنین درباره حضرت مریم(س) براساس عفت و پاکدامنی‌اش، خداوند عالم او را به عنوان نمونه همه انسان‌ها اعم از مردان و زنان قرار داد.
 
رسم فاطمی
حجت‌الاسلام جوادی‌آملی گفت: حضرت فاطمه(س) از کمال برتر و بالاتری برخوردار است، نمی‌توانیم درباره شخصیت او صحبت کنیم، تراز او تراز لیلة‌القدر است، تراز او ترازی است که وقتی در محراب قرار می‌گیرد، برای ملائکه و عالم، روشنایی و فروغ به همراه دارد، تراز او تراز کسی است که رسول گرامی اسلام(ص) به احترام او از جای بر می‌خیزد و شکوه و عظمت او را تکریم و تعظیم می‌کند و می‌گوید: هر وقت مشتاق بهشت می‌شوم دخترم زهرا(س) را می‌بوسم و می‌بویم. تراز حضرت فاطمه(س)، تراز حضرت علی‌بن ابی‌طالب(ع) است که رسول گرامی اسلام(ص) در حق او فرموده است: «لَو لَمْ یُخْلَقْ عَلِیٌّ لَمْ یَکُنْ لِفاطِمَةَ کُفْوٌ»، اگر علی نبود احدی در روی زمین همتای زهرای مرضیه نبود. تراز زهرا(س) انسانی است که اُم الائمةِ النُجَباء، تراز فاطمه(س) تراز کسی است که حضرت بقیه‌الله‌الاعظم(عج) درباره‌اش می‌فرماید: در مادرم حضرت فاطمه(س)، اسوه و الگویی است که سعی می‌کنم از او بیاموزم. تراز حضرت زهرا(س) تراز انسانی که وقتی در محراب قرار می‌گیرد، از جانب جبرائیل امین سلام خدا را می‌شنود و زهرا(س) عرض می‌کند: «إنَّ الله هُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَإلَیْهِ السَّلامُ».

‌عاجز از شناخت جایگاه حضرت زهراییم


وی با بیان اینکه جایگاه حضرت زهرا(س) را نمی‌توانیم بشناسیم لذا خودمان را نباید اذیت کنیم، افزود: رسول خدا(ص) او را حوراء‌الانسیه نامیده است و دست او را می‌بوسد و او را ثمره فؤاد خود معرفی می‌کند. ما عاجزیم و در مقابل این مقام والا به جهل و عجز خود اعتراف می‌کنیم، وقتی خود زهرا(س) از حضرت رسول(ص) می‌شنود که او را «سیده زنان عالم» خطاب می‌کند، عرض می‌کند: پس مریم(س) چه جایگاهی دارد؟ او سیده زنان عالم خود بوده است، اما تو بر همه عوالم برتری داری. طبق آنچه در مبانی و محکمات قرآنی وجود دارد، ایشان برای ما الگو و نمونه است. ممکن است این پرسش مطرح شود که اگر این همه عظمت را خداوند به او داده است، آن مقام چه جایگاهی دارد که بخواهد با انسان‌های معمولی زیست کند؟ ذکر این نکته لازم است که همین خدایی که مریم(س) را در چنین جایگاهی قرار داد و او را به عنوان الگوی همه مردان و زنان معرفی می‌کند و این جایگاه برای احدی به غیر از کسانی که جلوه الهی دارند، مطرح نیست اما اگرچه این‌ها از جانب خداوند متعال بازسازی شدند و یک اصطفاء مجدد رخ داده است و خداوند آن‌ها را برای خود انتخاب کرده است، باید بدانیم این کمالات به گونه‌ای نیست که منحصر به این افراد و در انحصار آن‌ها قرار داشته باشد. اگر این‌گونه بود دیگر نیاز به ارسال آن‌ها برای هدایت‌گری جامعه نبود. حضرت فاطمه(س) حتی در مقابله با ظلم و ستم و سختی‌ها، شکنجه‌ها و ناملایمات فراوانی را متحمل شدند که این هم به دلیل حجم سختی‌ها و دشواری‌هایی بود که بر زهرای مرضیه تحمیل شده بود و ایشان لحظه‌شماری می‌کرد که از این دنیا رخت بربندد. اگر اینان الگو شدند و خداوند آن‌ها را اسوه انسانی قرار داد و برترین فضیلت‌ها را برای آن‌ها قرار داد و ایشان را کوثر ربانی معرفی کرد، این‌گونه نبوده که این کمالات اختصاص به آن‌ها داشته باشد، بلکه ایشان انتخاب شدند تا راه و رسم زندگی دنیایی را تغییر دهد و زندگی با محوریت دنیاگرایی را به حیات دیگری با محوریت خدا بدل کند.

‌کاربردهای سیره حضرت فاطمه(س) برای امروز


این مدرس حوزه و دانشگاه با تأکید بر کاربرد سیره زندگی حضرت فاطمه(س) برای زندگی امروز ما، بیان کرد: یکی از مهمترین جهاتی که در وجود حضرت فاطمه (س) واضح و درخشان بود، این بود که نگاه به دنیا باید چگونه باشد؟ تصور ما این است که زیست دنیایی، زیست حاکم است و انسانی که در دنیا زیست می‌کند، لزوماً با توجه به منافع مادی باید زندگی خود را در پیدایش این منافع مادی صرف کند. تردیدی هم نیست که زندگی باید آبرومندانه و با رفاه منطقی و معقول همراه باشد. زندگی سعادتمندانه در گروی تأمین آبروی انسان است، اما اینکه انسان تمام همت خود را در راه تأمین منافع مادی صرف کند و بخواهد به این‌ها برسد و در مسیر رضا و خشنودی الهی تلاشی نکند و به فکر ابدیت و جایگاه خود در آخرت نباشد و سعادت خود را در آن عالم جستجو نکند، در جهت مخالف سیره و زندگی ائمه(ع) است. حضرت فاطمه(س) حتی از سختی کار به پیامبر(ص) شکایت می‌کرد، اما اینکه رسول خدا(ص) جواب دختر خود را در برای تأمین منافع مادی بدهد، نمی‌پذیرفت؛ بنابراین یکی از مواردی که می‌تواند برای جامعه امروز درس‌آموز باشد این است که دین، برای زندگی انسان، آبرو و عزت را تأمین می‌کند، اما با علاقه و حب به دنیا و دنیاگرایی که مظاهر آن بی‌شمار است و اکنون شاهد آن در زندگی‌های خود هستیم، مخالف است.

جوادی آملی اضافه کرد: جهت دیگر در زندگی حضرت فاطمه(س) این است که زهرا(س) از این جهت که دختر پیامبر(ص) است برای خود جایگاه ویژه‌ای قائل نشد، حتی در باب خدمت در منزل، پیامبر(ص) به او فرموده بود؛ یک روز خودت کار‌های خانه را انجام بده و روز دیگر فضه و وقتی سلمان به منزل ایشان رفت و دید حضرت مشغول کار است، علت را پرسید و حضرت فاطمه(س) به سخن پیامبر(ص) اشاره کرد. این ویژگی که ایشان خود را انسان ویژه و استثنایی و در جایگاه رفیع قرار نداده‌اند، می‌تواند برای ما الگو باشد.

وی افزود: دیگر ویژگی در شخصیت حضرت زهرا(س) که می‌تواند برای ما الگو باشد در بحث تعلیم و تربیت است، حضرت فاطمه(س) برای زینبین و حسنین مربی بود و اکنون می‌بینیم که امروز جامعه ما از نبود این رابطه میان مادر و فرزند رنج می‌برد. حضرت زهرا(س) از تعلیم و تربیت فرزندان غافل نبود و از علمی که از سوی حق تعالی در این زمینه آموخته بود به دیگران نیز می‌آموخت.

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء با بیان اینکه جهت دیگری که می‌تواند الگوی جامعه ما از سیره حضرت زهرا(س) باشد، این است که ایشان نسبت به آحاد جامعه احساس مسئولیت می‌کردند و از حقی که برای جامعه بود را صیانت می‌کرد، گفت: تعابیری وجود دارد از جمله آنکه «إِنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی‏، مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی، وَ مَنْ غَاظَهَا فَقَدْ غَاظَنِی‏ وَ مَنْ سَرَّهَا فَقَدْ سَرَّنِی». این تعابیر در زمان حیات حضرت پیامبر(ص) نشان از عظمت والای حضرت فاطمه(س) بود و آن قدر این دختر عزیز بود که همگان مرتبت وجودی او را حفظ می‌کردند اما هنگامه غصب خلافت و سیاست غصب فدک، حضرت زهرا(س) تنها راه آگاهی جامعه را آمدن خود به صحنه و پاسداری از حق امیرالمؤمنین می‌دانستند. این از شئون حضرت زهراست که حق‌گویی در مقابل استبداد و استکبار را ارجح دانست؛ این ویژگی‌ها به یادگار مانده تا جامعه ما از این سیره درس بیاموزد. ایشان برای احیای احکام و حقوق الهی تلاش کرد و آن‌گونه است که پیامبر (ص) می‌فرمود احدی را در تراز حضرت زهرا(س) نمی‌توان دید، به غیر از علی‌بن‌ابی‌طالب که در مقام همسر ایشان بود.

این پژوهشگر اضافه کرد: تمام شئونی که یک زن می‌تواند به عنوان انسان، همسر، مادر و دختر در جامعه داشته باشد را حضرت زهرا(س) برخوردار بود، تا آنجا که رسول خدا(ص) ایشان را «ام‌ابیها» لقب می‌دهند و او را بتول و حور‌اءالانسیه معرفی می‌کنند. در عین حال زندگانی حضرت زهرا(س) پس از رحلت پیامبر(ص) از اعجاب و شگفتی فوق‌العاده‌ای برخوردار است و اینکه پیامبر(ص) فرمودند: «ان اللَّه لیغضب لغضب فاطمة و یرضى لرضاها»، به این معناست که غضب فاطمه، غضب الهی است و این یک مسئله شخصی نیست و به همین دلیل می‌خواهند قبرشان مخفی باشد و شبانه تدفین شوند. اگر بخواهیم بگوییم راه و رسمی که حضرت فاطمه(س) به ما یاد داده چه بود، باید گفت: ایشان غضب‌های شخصی را فرونشاند، اما غضب الهی را به همه نشان داد که تا قیامت باقی خواهد بود.

وی در ادامه با اشاره به حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی، گفت: حضرت زهرا(س) در آن دوره سخت و دشوار دیده بود که علی‌بن ابیطالب(ع) در نهایت مظلومیت قرار دارد و خلافتی که خداوند برای جامعه اسلامی قرار داده است غصب شده است، این‌گونه نبود که علی‌بن‌ابیطالب(ع) علاقه‌مند به حکومت باشد، بلکه جامعه باید از ولی الهی انتفاع ببرد که به عدل حکم و به صدق فرمان می‌دهد. جریان ولایت امیرالمؤمنین(ع) در صحنه غدیر، آن‌قدر شفاف و روشن بود که هنوز مُرکب آن قضیه خشک نشده بود که آن بلا‌ها را سر خلافت ایشان آوردند و حضرت زهرا(س) لازم دیدند به میدان بیایند و از این حق صیانت کنند.

جوادی آملی بیان کرد: سیره حضرت زهرا(س) نشان می‌دهد که هرگاه حق، صدق و عدل به محاق برود، هر آن کس که می‌تواند سخن حق بگوید و از عدل و صدق دفاع کند، باید به میدان بیاید. در آن برهه تاریخی، علی(ع) مأمور به سکوت و فاطمه(س) مأمور به بیان حق بودند. بیان حق زن و مرد و زمان نمی‌شناسد. جامعه باید همواره از حجت الهی بهره‌مند باشد. هر کسی که می‌تواند از حق سخن بگوید و از مظلوم دفاع کند و برای احیای حق به پا خیزد، نباید سکوت اختیار کند.
انتهای پیام
captcha