توقیفی بودن صورت وحی قرآن و ممانعت از تحریف عمدی و سهوی
کد خبر: 4006891
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۲
یادداشت

توقیفی بودن صورت وحی قرآن و ممانعت از تحریف عمدی و سهوی

کمال‌الدین غراب، نویسنده و پژوهشگر قرآن معتقد است که توقیفی بودن صورت وحی که از ویژگی‌های اختصاص‌یافته به پیامبر(ص) است از تحریف عمدی در اصل پیام و تحریف سهوی به هنگام انتقال و ترجمه آن در میان اقوام غیرعرب نیز ممانعت به عمل آورده است.

توقیفی بودن صورت وحی قرآن و ممانعت از تحریفتأكید بر توقیفی بودن صورت وحی که از ویژگی‌های اختصاص‌یافته به پیامبر(ص) است نه تنها مانع از تحریف عمدی در اصل پیام گردید، بلكه از تحریف سهوی نیز به هنگام انتقال و ترجمه آن در میان اقوام غیرعرب نیز ممانعت به عمل آورد. در پیام، كار و شخص پیامبر اسلام(ص) نیز این ویژگی‌ها وجود دارد و می‌توان تأثیر مثبت و لزوم برخی از آن‌ها را در پیشبرد دعوت و اعتلای رسالت ایشان دریافت.

این ویژگی‌ها از این قرارند: امی بودن، توقیفی بودن صورت وحی، بنیان‌گذاری آئینی جامع در میان اعراب، تمام بودن شریعت پیامبر اسلام، مسلح‌بودن به سلاح رزم، تشكیل حكومت و پی‌ریزی جامعه ایده‌آل که اولین ویژگی اختصاص یافته به پیامبر امی بودن بود که به مبحث آن اشاره شد علاوه بر این نیز توقیفی بودن صورت وحی از دیگر ویژگی‌های اختصاص یافته به ایشان است که در ادامه به آن پرداخته می‌شود.

بحث پیرامون زبان قرآن از دلكش‌ترین مباحث علوم قرآنی است. وحی قرآنی دارای ویژگی‌های متنوع و زیبایی است. از عمده‌ترین ویژگی‌های این وحی، توقیفی بودن صورت ظاهر آن است، یعنی متوقف بودن صورت آیات و كلمات در یك شكل ثابت و لایتغیر، به‌گونه‌ای كه خود پیامبر(ص) نیز حق جابجایی كلمه و یا بیان محتوی و مضمون را در قالب الفاظی جز همان الفاظی كه توسط جبرئیل آورده شده، نداشته است. در میان كتب آسمانی و پایه‌ای ادیان، جز قرآن تنها كتاب «ریگ ودا»ی هندوان است كه ادعا گردیده الفاظ آن نیز عیناً وحی بوده و عاری از هرگونه دخالت بشری. اما این ادعا با تورق نخستین صفحات آن و مطالعه اولین بندهای آن خیلی زود رنگ می‌بازد و بر خواننده‌ای که با مضامین توحیدی آشنا است، روشن می‌گردد كه محال است بر زبان خداوند یكتا چنین داستان‌ها و گفت‌وگو‌ها و سرودهای سرشار از خرافه و افسانه و شرک جاری شود. «ریگ ودا» قدیمی‌ترین متن وداها است و در حدود قرن هشتم قبل از میلاد صورت كتابت یافت است. تا پیش از این تاریخ منظومات و قطعات آن به صورت شفاهی سینه به سینه می‌گشته است. این كتاب مجموعه‌ای است از اشعار مذهبی در ستایش خدایان كه در ده مجلد گرد آمده و افزون از هزار سروده است كه قوه‌ خلاقه نسل‌های بشری آن را پرداخته است.


بیشتر بخوانید:


در شرق آسیا هندوچین و ژاپن اساساً بنیان‌گذاران ادیان، سیمای قدسی بنیانگذارانِ ادیان غرب آسیا را فاقدند. در آنجا پایه‌گذاران ادیان بیشتر در چهره حكیمانی عارف و ریاضت‌كش و تشنه حقیقت، همچون بودا و مهاویرا یا معلمانی دل‌سوخته از انحطاط و عقب‌ماندگی اخلاقی یا فكری بشریت، همچون كنفوسیوس ولائوتزو، ظاهر می‌شوند، اما در اینجا این پایه‌گذاران در سیمای رسولان و پیامبران یك خدای متشخص و حاكم بر همه امور هستی و مقدرات عالم، رخ می‌نمایند. به ندرت دیده شده كه در شرق آسیا كسی ادعای پیام‌آوری از جانب خدایی با چنین ویژگی‌های را بنماید. شاید گورو نانك(نانك معلم) پایه‌گذار آئین سیک، تنها چهره‌ای باشد كه پس از مرگش درباره وی نیز براساس برخی از گفته‌ها و اعتقاداتش چنین ادعایی شده است.

اساساً عدم تشخص خداوند در ادیان شرق آسیا بدان‌گونه كه در ادیان غرب آسیا دیده می‌شود، مسئله نزول كلامی را از جانب خداوند بر پایه‌گذاران آن‌ها منتفی می‌سازد. از این رو سروده‌ها و تعلیمات و سخنان آنها منسوب به خود آنان و حاصل تجربه‌ شهودی ایشان از حقیقت دانسته می‌شود. این امر اگرچه از قداست و اعتبار گفتار ایشان نمی‌كاهد، اما راه را برای پذیرش تعلیماتِ معلمان و پایه‌گذارانِ ادیان دیگر و آمیختن تعلیمات ایشان با تعلیمات معلمان دین خود بازمی‌گذارد. چنانكه سیكیسم نتیجه همین تلفیق بود. اما در ادیان غرب آسیا، از آئین زرتشت گرفته تا اسلام از جمله بنیانگذاران و گاه اصلاح‌گران ادیان در چهره‌ رسولانی از جانب یک خدای متشخص ظاهر می‌شوند و كلام ایشان نه كلام خود، بلكه كلام و پیام آن خدای متشخص به‌شمار می‌آید.

 ایشان در این میانه چنانکه از عنوانشان پیداست، تنها نقش واسطه و «پیام‌آور» را ایفا می‌كنند. از این‌جاست كه در این ادیان هرگز راهی برای پذیرشِ آموزه‌های ادیان دیگر و آمیختن آن با آموزه‌های دین خویش بازگذاشته نیست.  و از این‌جا است كه مسئله وحی و كلام خدا، چگونگی صدور و نزول آن، مسئله خلق و حادث بودن، یا قدم و غیرمحدث بودن آن در این ادیان مطرح می‌گردد و مباحث داغ و پرهیجان و گاه خطرناكی را دامن می‌زند. توقیفی بودن صورت وحی نیز از شعبه‌های همین مباحث است. جالب است كه در میان ادیان غرب آسیا نیز تنها دینی كه بر توقیفی بودن صورت وحی آن تأكید گردیده و در حقیقت نیز به همان صورت برجا مانده، دین اسلام و وحی قرآنی است. اگر برای وحی نازله بر سایرِ پیامبرانِ غربِ آسیا نیز چنین تأكیدی رفته باشد، امروزه از آن اثری بر جا نمانده است و در میان محققان شكی وجود ندارد كه جز وحی قرآنی، جملگی وحی‌های دیگر، چه در محتوی و باطن، و چه در الفاظ و ظاهر، دستخوش تحریف گشته‌اند.

افزون بر این نشانه‌های دیگری وجود دارد که این گمان را تقویت می‌كند كه وحی نازله بر سایر پیامبران پیش از پیامبر اسلام(ص)، از جنبه لفظی و ظاهری، صورت توقیفی نداشته است. شاید لزومی بر این كار احساس نمی‌شده است. فقدان ارتباطات گسترده میان اقوام بشری، عدم داشتن رسالت جهانی برای انبیاء پیش از اسلام و منحصربودن دعوت ایشان به قوم خویش، از مسائلی است كه لزوم تأكید بر حفظ صورت و ظاهر وحی را تا حدودی منتفی می‌ساخته است. زیرا وقتی قرار نیست پیامی در میان اقوام دیگر برده شود، احتمالِ پیدایشِ تحریف در آن نیز كاهش می‌یابد. وقتی ده فرمان موسی(ع) بر لوح كنده می‌شود، خود به خود احتمال تحریف در آن به حداقل می‌رسد. این در اعصار بعد است كه با ناپدید شدن اصل فرامین، صورت تحریف یافته آن‌ها در کتاب‌ها به ثبت می‌رسد. با این وجود عیسی(ع) را می‌بینیم که میان كلام خود و کلام خدا فرقی نمی‌گذارد و در تعالیم پرشور خود با صدای بلند اعلام می‌دارد كه «هیچ چیز برای شما ای آدمیان مهم‌تر از این نیست كه به سخنان من گوش فرادهید، زیرا كه خداوند به وسیله من تكلم می‌فرماید».

از این‌رو ما صورت كامل فاصله‌گذاری میان كلام خدا و كلام پیامبر(ص) را تنها در اسلام می‌یابیم. تنها در این آیین است که كلام پیامبر(ص) تحت عنوان حدیث، و كلام خداوند تحت‌عنوان قرآن، با انتساب به دو شخصیت متفاوت، از یکدیگر متمایز گشته‌اند. بدیهی است كه این تمایز به‌خاطر اهمیت بخشیدن هرچه بیشتر به كلام خدا صورت گرفته است. چنانكه تأكید بر توقیفی بودن الفاظ وحی و ساختِ صرفی و نحوی آیات نیز به همین منظور و به خاطر ممانعت از تحریف انجام یافته است.

به جز تحریف عمدی‌ كه در پیام همه پیام‌آوران پیش از حضرت محمد(ص)، به شهادت اَسناد و مدارك خود آنان توسط طبقات ذینفع و ذینفوذ جامعه، و روحانیون آنان صورت گرفته است، تحریف سهوی نیز به هنگام ترجمه یا در اثر حوادث غیرمترقبه که بعضا منجر به از میان رفتن بخشی یا همه پیام شده است در آن‌ها راه یافته است. تأكید بر توقیفی بودن صورتِ وحی قرآنی با نظر به چنین تجربه‌ای از پیام‌های پیشین بوده است؛ و همین بود که توانست مانع از بروز هرگونه تحریفی در اصل آن بشود. به گونه‌ای که تفسیر به رأی نیز نتواند بر اصل پیام خدشه‌ای وارد کند.

پیدایش قرآن در عصر گسترش كتابت و خط و انتشار آن در نسخه‌های بسیار، توانست از نابودی اصل آن مانع شود.اعراب در حفظ و انتشار آیات و سور قرآنی نه تنها بر حافظه خود تكیه داشتند، بلكه در نزد اكثر افراد برجسته قوم نسخه‌های متعددی از صورتِ مكتوب آن نیز وجود داشت؛ اغلب صحابه پیامبر(ص) هرکدام نسخه‌ای منحصر به فرد از قرآن را در اختیار داشتند؛ چنانكه این نسخه‌ها در تاریخ به نام خود ایشان شهرت یافته است(نسخه زید بن ثابت، نسخه ابی بن كعب، نسخه علی(ع)، نسخه عبدالله بن مسعود و...)

تأكید بر توقیفی بودن صورت وحی قرآنی نه تنها مانع از تحریف عمدی در اصل پیام گردید، بلكه از تحریف سهوی نیز به هنگام انتقال و ترجمه آن در میان اقوام غیرعرب نیز ممانعت به عمل آورد. رسالت پیامبر اسلام(ص) جهانی بود و قرآن می‌بایست در میان همه اقوام غیرعرب، با همه گوناگونی فرهنگ‌ها و زبان‌های آنان انتشار یابد. هیچ ترجمه‌ای از قرآن نمی‌توانست از تحریف سهوی مصون بماند. پس ضرورت داشت كه صورت وحی قرآنی توقیفی باشد، تا سایر ملل نیز بتوانند با آموزش زبان و فرهنگ قومی كه وحی به زبان و آن محروم نمانند.

توقیفی بودن صورت وحی، به خاطر اهمیتی كه به پیام می‌بخشد نزول آن را از جانب قدرتی فوق بشری نیز برجسته‌تر می‌نماید و در نتیجه آن را در نزد مردم معتبرتر می‌سازد. تأكیدات مكرر قرآن بر «عبدِ خدا بودن» پیامبران نیز در همین جهت است. در بودیسم كه اندیشه وجود خدا مطرح نیست، بودا خود در جای خدا نشسته و پرستش می‌شود و كلام او قدسیت یافته است. در آئین مسیح(ع) با همه تأكیدات عیسی(ع) بر این كه او «پسر انسان»  است، اما شگفتی مردم از خلقت او و معجزات و كراماتش باعث شد تا وی را به جای خدا بگیرند. پیام‌آور بماند و پیام به فراموشی سپرده شود.

اسلام برای این‌كه پیام بماند و تحریف نشود، از آغاز در صیانت آن كوشید. برای آنکه تحریف در آن راه نیابد صورت پیام را توقیفی ساخت و برای آنکه ماندگار شود و برتر از پیام‌آور قرار گیرد، برعبد بودن پیام‌آور تأكید كرد.

ادامه دارد...

به قلم کمال‌الدین غراب، نویسنده، پژوهشگر و خادم‌القرآن

انتهای پیام
captcha