به گزارش ایکنا، در دنیای کنونی با فراگیر شدن رسانهها و ابزار ارتباطی، تربیت رسانهای یکی از مهمترین موضوعاتی است که باید مدنظر والدین قرار گیرد تا نسبت به روند تربیتی فرزندان خود کنترل و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
ایکنا بنابر رسالت آموزشی خود نسبت به ارائه بستههای آموزشی برای خانوادهها در رابطه با رمزگشایی از دنیای نوجوانی اقدام کرده است تا با ایجاد زمینههای شناخت نوجوان به کاهش فاصله بین والدین و فرزندان و ورود بهتر به موضوع تربیت رسانهای کمک کند. در این درسگفتارها میرسبحان سادات، روانشناس به بیان نکاتی مهم در موضوع نوجوان و سواد رسانهای میپردازد.
سادات در دهمین قسمت از این مجموعه به موضوع «نوجوان و بازیهای دیجیتال» پرداخت که مشروح آن را در ادامه میشنوید و میخوانید.
یکی از مسائلی که موجبات نگرانی و درگیری فراوان خانوادهها شده است، مسئله وابستگی نوجوانان به بازیهای دیجیتال است. بسیاری از خانوادهها به دنبال جلوگیری از این وابستگی و کاهش آن هستند. اولین مسئله این است که اصلا چرا نوجوانان به این بازیها وابسته میشوند. اگر والدین این چرایی را پیدا کرده و برای فرزندانشان توضیح دهند، نوجوانان متوجه این خطر خواهند شد.
زمانی که انسان فعالیت لذتبخشی را انجام میدهد، مادهای به نام دوپامین در مغز او ترشح میشود . هنگامی که این دوپامین مرتب در مغز ترشح شود، ناخودآگاه فرآیند خوبی در ذهن انسان ایجاد شده و احساس میکند کاری که انجام میدهد، کار خوب و لذتبخشی است. بازی کردن نیز چنین فرآیندی را در مغز رقم میزند و زمانی که نوجوانان مدت زمان زیادی در روز به بازی کردن بپردازد، مقدار قابل توجهی دوپامین در مغز آنها ترشح شده و از تداوم این کار احساس خوبی پیدا میکنند.
زمانی که نوجوانان به بازی کردن عادت میکنند، هر روز مقدار قابل توجهی دوپامین در مغز ایشان ترشح میشود و چنانچه بخواهند میزان بازی خود را کاهش دهند، دوپامین به مقدار لازم در مغز آنها ترشح نشده و حال خوبی نخواهند داشت. به همین دلیل است که وقتی نوجوانان بازی نمیکنند، حال مساعدی نداشته و دچار بههمریختگی و آشفتگی میشوند.
در چنین شرایطی نوجوانان برای دستیابی به رفتار طبیعی باید میزان دوپامین ترشح شده خود را از طریق بازی به دست آورند. همچنین، چنانچه بخواهند به لذت بیشتری دست پیدا کنند نیز باید مدت زمان بازی روزانه خود را بیشتر کنند که این مسئله مکانیزیم اعتیاد و وابستگی ایشان بازیهای دیجیتالی است. این در شرایطی است که برنامههای دیگری همچون درس خواندن، ورزش کردن و ... دوپامین کمتری در مغز نوجوانان تولید میَکند و مسلم است که اعتیاد به بازیهای دیجیتالی موجب سرد شدن فرزندان نسبت به دیگر برنامههای زندگی خواهد شد.
وقتی والدین به این موضوع آگاه شوند، تازه متوجه میشوند که چه اتفاقی برای نوجوان آنها افتاده است و مشکلاتی نظیر افت تحصیلی و ... برای ایشان به وجود آمده است. مرحله بعدی نحوه رفتار والدین با این مسئله است. نکته مهم این است که خانوادهها به محض مواجهه با این مسئله قصد دارند تا به یکباره در برابر آن ایستاده و جلوی آن را بگیرند که این مسئله صحیح نیست.
موضوع مهم این است که والدین باید به عنوان راهنما و مربی، آرام آرام دوپامین موجود در نوجوانان را به نقطه ایدهآل بازگردانند که برای این کار نیز باید ضمن آگاهسازی فرزندان از موضوع، به آهستگی به کاهش مدت زمان بازی فرزندان بپردازند. خانوادهها باید بدانند که نوجوانی که مدت زمان بسیار زیادی را به بازی کردن میپردازد، به عنوان «هارد گیمر» شناخته میشود و ممکن است تا بازی زیاد آنها موجبات اضطراب و نگرانی ایشان را فراهم کرده و آسیب جسمی و روحی فراوانی به آنها وارد کند.
این مسئله تأثیر زیادی بر روی سلامت روان فرزندان خواهد داشت و مشکلاتی از قبیل کمخوابی و ... را برای آنها ایجاد خواهد کرد. وقتی در مورد این مسئله و مکانیزم اضطراب و نگرانی ناشی از آن با نوجوانان گفتوگو شده و برنامه منظمی برای ایشان در زمینه کاهش میزان بازی در روز در نظر گرفته شود، آنها میتوانند خود را در بازه زمانی مدنظر به نقطه مطلوب رسانده و از آسیبهای روحی و روانی ناشی از آن نیز مضون بمانند.
بنابراین، والدین باید بدانند که عواملی که موجب پناه بردن نوجوانان به فضای مجازی میشود، در رابطه با بازیهای دیجیتالی و کامپیوتری نیز صدق میکند و باید آنها را نیز بررسی و مدیریت کنند تا بتوانند میزان وابستگی فرزندان خود به بازیهای دیجیتال را نیز کنترل کنند.
انتهای پیام