صباح زنگنه، تحلیلگر مسائل بینالمللی، در گفتوگو با ایکنا، درباره مهمترین تحول در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قرن 15 شمسی گفت: در قرن جدید شمسی باید نگاه عمیقتری به همه ابعاد موضوع سیاست خارجی و دیپلماسی داشته باشیم. سیاست خارجی در حقیقت تنظیم روابط و تعیین ضوابط این ارتباطات با دنیا است که باید بر پایه محکمی از مطالعات فراگیر، عمیق و جامع استوار باشد. شناختهای ناقص و احساسی به نتایج و آثار ناقص و احساسی منجر میشود اما شناخت عمیق، علمی و گسترده میتواند ما را به انتخاب برنامههای صحیحتر و مناسبتر راهنمایی کند.
وی افزود: مبنای اسلام بر داشتن ارتباط با دنیا است و اسلام هرگز خود را در داخل یک محدوده جغرافیایی محدود نکرده و نمیکند و آیات متعددی در قرآن به این مسئله اشاره کردهاند؛ «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.) که این آیه و امثال آن ضرورت روابط با دیگر ملتها را اعلام میکند اما اگر رویکرد ما براساس ترس و نگرانی از تهاجم و تسلط دیگران باشد به طور طبیعی کشور و کل سیاست خارجی منفعل میشود. لذا یک کار جدی مفهومی لازم داریم تا مفاهیمی مانند تهاجم و انفعال شفاف شود و از صحت مبنایی درستی برخوردار باشد.
زنگنه با بیان اینکه در کنار توجه به مفاهیم بحث ساختار نیز مهم است، گفت: ساختار به معنای سلسله مراتب فکر، تصمیمگیری و اجراست و همه این ساختار باید مورد بازنگری قرار گیرد. انتخاب انسانها که عامل اصلی اجرای کل این ابعاد است نیازمند یک بازنگری بنیادی و اساسی است که ضمن رعایت استانداردهایی مانند عشق به دین و عشق به میهن، اما قدرت، توانایی و کارآیی الزامات دیگری هستند که کمتر از تعهد نیستند و همه این شرایط و الزامات باید در کنار هم دیده شوند.
این دیپلمات سابق کشورمان اظهار کرد: ما در طول این 43 سال به واسطه عدم رعایت این استانداردها و در نظر نگرفتن تناسب آنها شاهد اشتباهات زیادی بودیم و در یک جا افراد بسیار متخصص بدون تعهد را به کار گرفتیم که کشور را به سمتهای نادرستی بردند و در جاهایی هم افراد بسیار متعهدی را به کار بردیم که جهان را نمیشناختند و تخصص لازم را در سازوکارها نداشتند و باز هم از این ناحیه ضربه خوردیم.
وی ابراز کرد: اینها ابعادی است که باید حتما مورد بازنگری قرار گیرد و با داشتن یک پیام روشن به جهان، گفتمان جدیدی باید انتخاب شود که برای دنیا قابل فهم بوده و برای جوامع بشری جذابیت داشته باشد. این گفتمان زمانی اثرگذار خواهد بود که تجربیات موفق کارآیی نظام و کارآیی دین را همراه خود داشته باشد وگرنه ادعای حکومت اسلامی در چندین کشور هم به صورت جمهوریت و هم به صورت امارت وجود دارد اما هیچ یک در ارائه یک گفتمان صحیح، مثبت و جذاب برای دنیا موفق بودند.
زنگنه تصریح کرد: در واقع رمز موفقیت چنین گفتمانی دوری از افراط و تفریط، ابتنا بر اصول انسانی، داشتن پیام روشن در مقابل ظلم و ستم و تأکید بر برقراری حق و عدالت در جهان به منزله هدف اصلی خود است.
زنگنه در پاسخ به این سؤال که آیا سیاست خارجی در قرن جدید نیازمند یک بازنگری در خصوص رویکرد امنیتمحور و جایگزین شدن با نگاه اقتصاد محور است یا خیر؟ گفت: حضور ایران در منطقه پرالتهاب و پرمسئله از لحاظ امنیتی قطعا بر رویکرد امنیتی سیاست خارجی کشور اثرگذار بوده است اما معمولا در امنیتیترین نظامهای سیاسی دنیا مانند آمریکا، انگلیس و فرانسه که بعضا 16 سازمان امنیتی دارند و مسائل امنیتی دنیا را رصد کرده یا مشکلسازی کرده یا به حل مشکلات امنیتی میپردازند، ظاهر امنیتی ندارند و برای اینکه محیط خارج و داخل را کنترل کرده، هرگز فضای ظاهری و علنی کشور را امنیتی نمیکنند.
وی یادآور شد: در واقع آنها با استفاده از روشهای نرمافزاری محیط را مراقبت میکنند، نه کنترل. کنترل به معنای ایجاد محدودیت است اما مراقبت یعنی انجام فعالیتهای روزمره مردم بدون احساس محدودیت و کنترل شدن و این تخصص بالا و تجربه بسیار عمیقی میخواهد و باید از این تجارب استفاده کرد. اینکه در مورد ایران گفته میشود مردم غالباً با حالت عبوس و افسرده در محیطهای مختلف دیده میشوند ناشی از همین نوع چیدمان جایگاه مسائل امنیتی است.
زنگنه در خصوص ضرورت یا عدم ضرورت ایجاد تناسب جدید در نگاه ایدئولوژیک به سیاست خارجی در مقابل نگاه ژئوپلیتیک گفت: سادگی در درک مفاهیم باعث اختلاط این مفاهیم و اشتباه در انتخاب روشها، سازو کارها و ابزارها میشود. همه کشورها ارزشهایی دارند که آن را محترم میشمارند و به گونهای در جامعه خودشان و دنیا این را القا میکند که حامی این ارزشها هستند اما این ارزشها را هر روز و هر لحظه از رسانهها و محافل مختلف تبلیغ نمیکنند یا تصویر مقامات را جز به ضرورت و مناسبتهای خاص نشان نمیدهند اما پرچم کشور را به عنوان نماد وحدت و انسجام ملی در همه مناسبتها نمایش میدهند.
وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی در انتخاب روشها، سازوکارها و ابزارها مشکل دارد، گفت: به اعتقاد من نظام با تکثر تکرار صور و نمادهایی که ایدئولوژیک بودن را القا میکند مواجه است و به اشتباه تصور میکند اینها باعث دیندارتر شدن مردم میشود در حالی که اتفاقاًَ این روشها باعث ریاکارتر شدن مردم و مسئولان میشود. همه نظامها و کشورها دارای ایدئولوژی هستند و اتفاقا 80 تا 90 درصد ارزشها در همه جا هم یکسان و مشترک است؛ مانند کرامت انسانی و احترام به حقوق انسانها اما غربیها این ارزشها را در لفافهای می پیچند و کار خود را پیش میبرند اما مسئولان ما برعکس عمل میکنند و نمیتوانند آن را درست تبیین و توجیه کنند.
زنگنه تأکید کرد: حرمت به انسان یک اساس مشترک بین همه ایدئولوژیهای شرقی و غربی و اسلام، به غیر از ایدئولوژی نژادپرستانه صهیونیسم، است، لذا اگر همین مفهوم ساده کرامت انسانی را در مدت دو تا سه سال در کشور تبیین و اجرا کنیم خواهیم دید بدون تبلیغات خاص و ایجاد شبکههای صدگانه، مردم دنیا متوجه نگاه اسلام به این ارزش و کارآیی نظام سیاسی مبتنی بر دین خواهند شد.
انتهای پیام