افسر افشارنادری، استاد دانشگاه تهران و جامعهشناس اقتصادی در گفتوگو با ایکنا، با انتقاد از سیاستهای موجود جوانسازی جمعیت گفت: وامهای چهار درصد یکی از سیاستهای تشویقی افزایش جمعیت است، اما هر فرد عادی و معمولی هم میتواند چنین وامی را دریافت کند و این را نمیتوان یک امتیاز تلقی کرد که به جوانان داده میشود.
نوسینده کتاب «اقتصاد و فرهنگ» با تأکید بر وجود سیاستهای تشویقی در دیگر کشورها به مقایسه سیاستهای جمعیتی ایران با کشورهای موفق اشاره کرد و در این رابطه افزود: در کشورهای موفق این سیاستها به صورت یک سری امتیازات بلاعوض در نظر گرفته شده است. مثلاً میگویند اگر صاحب فرزندی شوید، هزینههای مربوط به فرزند شما از سوی دولت تأمین میشود و دولت این هزینهها را عهدهدار خواهد شد. این اقدام چندین حسن دارد؛ اول اینکه والدین فرزند خود را جزئی از جامعه احساس میکند و پیوندی میان فرد و جامعه ایجاد میشود و پدر و مادر میدانند که فرزندشان در جامعهای زندگی میکند که از آن حمایت میشود و دوم وقتی این فرزند بزرگ شود نسبت به جامعه و دولتی که او را تحت حمایت خود قرار داده است، احساس مسئولیت خواهد کرد و متعهد میشود برای این جامعه کار کند. در چنین جوامعی هیچگونه هزینهای به خاطر داشتن فرزند متوجه پدر و ماد نیست و به همین خاطر پدر و مادر تشویق به فرزندآوری خواهد شد، چون یقین دارند داشتن فرزند هزینهای برای آنها ندارد.
بیشتر بخوانید:
این جامعهشناس ادامه داد: اما سیاستهای تشویقی که در ایران در نظر گرفته شده، واقعاً نمیتوان آنها را تشویق دانست. کافی است زوجین در بانکی آشنا داشته باشند، خیلی راحت میتوانند وام با بهره چهار درصد دریافت کنند، پس این را نمیتوان سیاست تشویقی در نظر گرفت. مثلاً میگویند به مادران خودرو واگذار خواهد شد، درصورتیکه واقعیت این است این خودروها رو دست تولیدکننده باقی مانده و میخواهد به فروش برساند و از این ترفندها استفاده میکند. اینها امتیاز نیست و فریبکاری محسوب میشود! حتی همین وام ازدواجی که پرداخت میکنند منجر به بدهکار شدن چندین ساله زوجین میشود. به باور من سیاستهای موجود را نباید سیاستهای تشویقی در نظر گرفت بلکه باید عنوان سیاست انگیزشی را بر آنها گذاشت.
افشارنادری به نمونههای موفق در حوزه سیاستهای تشویقی برای جوانسازی جمعیت اشاره کرد و گفت: کشورهایی موفق هستند که قوانین تعریفشده و مشخص رفاهی دارند. مثلاً آمریکا یکی از کشورهایی است که فرزندان را تا سن قانونی تحت حمایت خود قرار میدهد و کانادا، استرالیا و کشورهای اروپایی را هم باید مورد اشاره قرار داد، به ویژه کشورهای اروپایی که از همان ابتدا سوسیال بودند و قوانینشان بهگونهای تدوین شده که علاوه بر فرزند، پدر و مادر را هم تحت حمایت قرار میدهند و ساعت کاری پدر و مادران را به نصف تقلیل دادهاند و مرخصی استحقاقی برایشان محسوب میشود و حتی مشاهده شده که دورکاری میکنند اما در ایران چنین قوانینی وجود ندارد.
وی افزود: در ایران کارفرما ترجیح میدهد مادری که باردار است را اصلاً استخدام نکند و در شرکتهای خصوصی علناً هشدار میدهند اگر کارمند زن باردار شود، اخراج خواهد شد، چون زیربار پرداخت هزینه آن کارمند نمیروند یا اگر هم بروند، صوری خواهد بود.
این جامعهشناس اقتصادی با بیان اینکه فکر اقتصادی و قوانین تعریفشده رفاهی در حوزه جوانسازی جمعیت وجود ندارد، گفت: سیستم اقتصاد ایران، سیستم سرمایهداری است نه سوسیال، لذا نمیتوان در سیستم سرمایهداری از قوانین تعریفشده رفاهی بهره برد.
افشار نادری پیشنهاد کرد: باید قوانین رفاهی تعریف شود تا پدر و مادر بدانند در صورت داشتن فرزند، چه تغییری در زندگی و کارشان ایجاد خواهد شد. مادر باید مطمئن شود که وقتی باردار میشود کارفرما جرئت نداشته باشد او را اخراج کند یا اینکه کارفرما جرئت دادن مرخصی صوری به او را نداشته باشد. (مرخصی صوری مرخصی است که کارفرما به ظاهر به مادر مرخصی داده اما در اصل مادر سرکار میآید و فقط مرخصی برروی کاغذ است)
وی بیان کرد: پس تا زمانیکه شرایط لازم برای زوجهای جوان در نظر گرفته نشود و قوانین رفاهی وجود نداشته باشد، وام چهار درصد و واگذاری خودرو کار به جایی نمیبرد. با اعطای چنین تسهیلاتی فقط بانک ثروتمندتر خواهد شد و پدر و مادر زیر بار اقساط وامی خواهند رفت که معلوم نیست تا چه زمانی میتوانند فرزندانشان را با چنین وامهایی حمایت کنند. واقعاً وام 20 میلیونی هزینه چند ماه یک نوزاد را تأمین میکند؟
استاد دانشگاه تهران با انتقاد از حقوق و دستمزدها گفت: حق عائلهمندی که در نظر گرفتهاند فقط کفاف یک هفته شیر خشک نوزاد را میدهد. باید در حق عائلهمندی بازتعریفی انجام شود، یعنی در قوانینی که تعریف شده است سبد هزینه نگهداری فرزند را به درستی و با شرایط تورم محاسبه و سپس بر مبنای این محاسبات، یک حداقلی را مشخص کنند و به همان اندازه به حقوق پدر و مادر اضافه کنند.
افشار نادری ثبات اقتصادی را یک اصل مهم در فرزندآوری عنوان کرد و افزود: دیگر مانند گذشته نمیتوان زندگی کرد. اجتماع، اجتماع گذشته نیست و مردم هم مردم گذشته نیستند و رفتارهای مردم تغییر پیدا کرده است. مردم قدیم در منزل پدر و مادر زندگی میکردند و وقتی نوهای در آن خانواده متولد میشد، همان غذایی را میخورد که بقیه اعضای خانواده میخوردند و یا اینکه از پوشک برای نوزاد و کودکشان استفاده نمیکردند و از همه مهمتر اینکه در گذشته ثبات قیمتها وجود داشت و با همان درآمدی که وجود داشت خیلی راحت زندگی میکردند و اینکه پدربزرگ و مادربزرگها، کمک فرزندانشان میکردند تا نوه خانواده بزرگ شود، اما اکنون کدام یک از آن شرایط گذشته وجود دارد؟ آیا زوجها حاضر هستند با پدر و ماد خود زندگی کنند؟ بعضی از مادران حاضر نیستند شیر خود را به فرزندشان بدهند و فقط از شیر خشک استفاده میکنند.
وی بیان کرد: پیشرفت و تکامل جامعه تکخطی است و چرخشی نیست و هیچگاه هیچ جامعهای به عقب بازنمیگردد. جامعه همیشه به جلو حرکت میکند و تطور یکی از عوامل تکامل است و جامعه جدید با عناصر جدید و متعاقب را شکل میدهد.
این جامعهشناس اقتصادی معتقد است، روزبهروز از وسعت خانهها کاسته میشود و در چنین شرایطی نمیتوان انتظار یک خانواده بزرگ را داشت.
افشار نادری تأکید کرد: قبول دارم که جامعه ما به شدت به سمت پیری حرکت کرده و این واقعاً خطرناک است، اما برای جلوگیری از این بحران باید راهکارهای عملی و راهبردی را اتخاذ کرد نه صوری و نه اینکه امتیازاتی را به ظاهر در نظر بگیریم که واقعاً امتیاز محسوب نمیشوند.
وی تنها شرایط اقتصادی را در جوانسازی یا پیری جمعیت مؤثر نمیداند، بلکه مسائل فرهنگی، اجتماعی و زیستمحیطی را هم اثرگذار میداند و در تبیین این موضوع گفت: مثلاً به آلودگی هوا باید اشاره کرد، طوریکه هوا به سمت گرمی رفته و به فرزند اجازه باز کردن پنجرهها را نمیدهند، چون هوا آلوده است. لذا پدر و مادر با خود میگویند نیاز نیست یک نفر دیگر به دنیایی پا بگذارد که هوایش آلوده و بیماریهای واگیردار در آن شدت یافته است.
استاد دانشگاه تهران در پایان به مقوله امنیت هم اشاره کرد و متذکر شد: به باور من امنیت امروز خیلی اهمیت دارد و این امنیت هم اقتصادی است، هم سیاسی، هم فرهنگی، هم آموزشی و هم شغلی. همه این موارد با هم به صورت یک مجموعه باید اصلاح شوند تا انتظار جوانسازی جمعیت را داشت.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام