«شادی آورترین لحظه زندگی هر شخص زمانی است که قدم به سرزمینی ناشناخته میگذارد.» فقط وقتی که سفر را آغاز میکنید این جمله را درک خواهید کرد. زندگی یعنی تجربه کردن و تجربه کردن، هم تجربههای خوب و هم تجربههای بد و چه دوست داشته باشید و چه نه، هر دوی اینها در زندگی شما اتفاق میافتد؛ اما وقتی بتوانید اتفاقهای خوب را در زندگیتان پیش بیاورید چرا این کار را نکنید؟ سفر کردن یکی از آنهاست.
بازدید از مکانهای دیدنی، خوردن غذاهای محلی و آشنا شدن با فرهنگ اقوام مختلف، از جمله تجربههایی است که یک فرد در طول سفر کسب میکند. اساساً سفر کردن به نقاط مختلف کشور، برای تمام هموطنان لذتبخش است علیالخصوص اگر این منطقه سرشار از جاذبههای گردشگری طبیعی باشد.
بازدید از روستای هجیج، نگین هورامان کرمانشاه یکی از لذتبخشترین سفرهایی است که هموطنان میتوانند آن را تجربه کنند. روستایی با مردمان دوستداشتنی، مهربان و مهماننواز که تجربه یک سفر به یادماندنی را در اذهان مسافران به جای میگذارد.
معماری سنتی پایدار و پلکانی روستا، امنیت اجتماعی بالا، وجود مکانهای تاریخی و مذهبی از جمله کوسه هجیج، تنوع جانوری و گیاهی زیاد، چشمهها و آبشارهای متعدد در ارتفاعات شاهو، چشمه و آبشار زیبای بل با خواص درمانی، صنایع روستایی متعدد و محصولات ارگانیک، حس طبیعت دوستی و احترام به آن و مجاورت با رودخانه سیروان از ویژگیهای برتر این روستای گردشگرپذیر است.
اما متأسفانه علیرغم مهمانپذیر بودن مردمان این روستا و ظرفیتهای گسترده گردشگری روستای هجیج، نبود بیمارستان و داروخانه، کمبود مکانهای اقامتی، کمبود امکانات، تسهیلات و زیرساختهای مناسب گردشگران، نداشتن اینترنت، مشکلات دسترسی و نداشتن راههای مواصلاتی و نبود شبکه گاز از جمله معایبی است که مورد غفلت مسئولان گردشگری استان کرمانشاه قرار گرفته است.
البته روستای هجیج مشتی نمونه خروارها روستاهای گردشگرپذیر است که با کمبود امکانات مناسب برای مسافران همراه است؛ از روستای جونآباد سیستان و بلوچستان گرفته که حتی آب آشامیدنی برای گردشگران ندارد تا روستای حیدرآباد استان ایلام که فاقد زیرساختهای مناسب برای پذیرش گردشگر است.
اکنون که روستاییان با مشکلاتی همچون بیکاری، بهرهوری پایین کشاورزی، مهاجرت روزافزون به شهرها و حاشیهنشینی مواجه هستند، توسعه گردشگری روستایی میتواند در جهت رفع این معضلات مؤثر باشد و مانند نوشدارویی باعث تجدید حیات روستاها شود.
به هر ترتیب مسئولان کشور نباید فراموش کنند که بیتوجهی به ظرفیتهای گردشگری میتواند آسیبهای فراوانی به اقتصاد کشور و توسعه پایدار وارد کند. اگر ایران قصد دارد در برنامههای آینده توسعهای کشور، اتکای بودجه کشور را به دلارهای نفتی پر ریسک کاهش دهد، چارهای ندارد که به اقتصاد گردشگری به جای اقتصاد نفتی و انرژی که فقیر کننده نسلهای آینده هست، بیندیشد و در این مسیر گامهای جدی بردارد.
توسعه اقتصاد گردشگری روستایی، فواید بسیار زیادی برای کشور به ارمغان میآورد؛ یکی از مهمترین آنها، کاهش مهاجرت روستاییان به شهرها و کمرنگ شدن شغلهای کاذب در کلانشهرهای ایران بهخصوص تهران هست.
از طرفی دیگر، وقتی روستا منبع و محل درآمدزایی مولد باشد، اقتصادهای وابسته به اقتصاد گردشگری مانند صنایعدستی، پوشاک و مواد غذایی سنتی نیز بار دیگر در کانون توجه روستاییان و سرمایهگذاران قرار میگیرند و شاهد رونق و حفظ میراث فرهنگی و معنوی ایرانیان در جایجای روستاهای کشور خواهیم بود.
از سوی دیگر، به دور از انصاف است برای روستاییانی که ساده و صمیمی در ایام مختلف سال پذیرای گردشگران میشوند و حتی خانه خود را به قصد مهماننوازی در اختیار مسافران قرار میدهند از تأمین امکانات اولیه به ویژه بهداشت و درمان و پوشش اینترنت مضایقه کرد. برنامههای توسعه روستایی، جزئی از برنامههای توسعه هر کشور محسوب میشود ولی تا زمانی که این برنامهها روی کاغذ بماند و به عمل تبدیل نشود نه حال روستاییان خوش میشود و نه گردشگران جذب این مناطق میشوند.
به قلم علیرضا اصغرزاده
انتهای پیام