هدف قیام امام حسین(ع) معرفت‌بخشی برای اصلاح جامعه بود
کد خبر: 4076329
تاریخ انتشار : ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۷
مهدی عبداللهی بیان کرد:

هدف قیام امام حسین(ع) معرفت‌بخشی برای اصلاح جامعه بود

حجت‌الاسلام مهدی عبداللهی ضمن اشاره به اینکه هدف قیام امام حسین(ع) اصلاح امت بود و این اصلاح باید توسط خود امت اسلام رخ می‌داد تصریح کرد: به همین جهت در سخنان امام حسین(ع) در موارد مختلف، هم نامطلوب بودن وضعیت موجود جامعه اسلامی توضیح داده می‌شود و هم مقصد مطلوبی که جامعه باید پس از دگرگونی به آن وضعیت برسد بیان می‌شود.

به گزارش ایکنا، آخرین نشست از سلسله نشست‌های «حسینیه حکمت» ظهر امروز پانزدهم مردادماه با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین مهدی عبداللهی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با موضوع «جایگاه «معرفت» در حماسه عاشورا» در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.

گزیده مباحث این جلسه را در ادامه می‌خوانید؛

قبل از ورود به بحث لازم است مقدمه مهمی عرض کنم. این مقدمه به طور کلی عبارت است از ضرورت کلان‌نگری در تحلیل پدیده‌های انسانی. نگرش کلان و جامع‌نگری نه تنها در خصوص پدیده‌های انسانی بلکه در خصوص تمام پدیده‌های امری ضروری محسوب می‌شود. به طور کلی واقعیات هستی و به ویژه امور انسانی دارای زوایای متعددی هستند لذا یکی از لغزش‌های معرفت این است که شناسنده با تمرکز بر یکی از جهات موضوع مورد بررسی، جهات دیگر را به دست فراموشی بسپارد یا سایر جهات را به جهت خودش فروکاهش بدهد.

قاعدتا حاصل چنین نگرشی ارائه تصویری کاریکاتوری از واقعیت خواهد بود. این مسئله یعنی توجه به وجوه و زوایای واقعیات خارجی در مقام معرفت وقتی به عرصه امور انسانی وارد می‌شود اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در علوم انسانی وقتی از فضای علوم فردی به علوم اجتماعی می‌رویم مسئله پیچیده‌تر می‌شود. به عبارت دیگر چند ضلعی بودن واقعیت در امور اجتماعی پیچیده‌تر می‌شود و ارائه درست از یک پدیده مشروط به این است با در پیش گرفتن رویکرد همه‌جانبه‌نگرانه تلاش کنیم همه عوامل تاثیرگذار و میزان اثرگذاری هر یک را به دقت مشخص کنیم. پس نکته اول همه‌جانبه‌نگری و توجه به همه عوامل تاثیرگذار در شکل‌گیری یک پدیده است.

توجه به میزان اثرگذاری عوامل در تحلیل پدیده‌های اجتماعی

نکته دوم این است که هر یک از این عوامل چه میزان در پیدایش پدیده تاثیرگذار بودند. در واقع تشخیص میزان اثرگذاری هر یک از عوامل مهم است. همانطور که شناسایی عوامل مهم است و معرفت به اصل تاثیرگذاری عوامل نقش حیاتی دارد، توجه به میزان اثرگذاری و درجه تاثیر عامل هم مهم است چون در بسیاری از مواقع عواملی که در وقوع یک پدیده موثرند میزان تاثیرگذاری یکسانی ندارند به گونه‌ای که اگر آن عامل در صحنه حاضر نباشد آن پدیده اصلا رخ ندهد بلکه غیبت آن موجب تغییر در برخی ویژگی‌های آن پدیده می‌شود. پس این مسئله مهم است؛ عواملی که شناسایی می‌کنیم به میزان تاثیرگذاری آنها هم توجه داشته باشیم.

در واقعه جانسوز عاشورا بدون تردید یکی از عوامل شکل‌گیری واقعه دعوت شیعیان کوفی از امام حسین(ع) بود اما این بحث جای دقت و تامل دارد که اگر این دعوت و خلف وعده نبود اساسا واقعه عاشورا رخ نمی‌داد یا میزان تاثیر این عامل در پیدایش عاشورا به میزانی نیست که اگر وجود نمی‌داشت آن پدیده جانسوز اصلا به کلی رخ نمی‌داد. وقتی به تمامی عوامل تاثیرگذار در این واقعه توجه می‌کنیم به روشنی متوجه می‌شویم دعوت کوفیان از امام حسین(ع) و خلف وعده آنها هرچند در حرکت امام حسین(ع) تاثیرگذار بوده ولی اینگونه نبوده که قیام عاشورا تنها علتش دعوت کوفیان بوده باشد که اگر چنین فرضی درست بود، اگر دعوت کوفیان تحقق پیدا نمی‌کرد باید معلول دعوت که قیام عاشورا است از صحنه خارج می‌شد در حالی که با بررسی جوانب مسئله درمی‌یابیم دعوت کوفیان در برخی ویژگی‌های این واقعه تاثیرگذار بوده است.

پس مقدمه اصلی این بود که تحلیل درست پدیده‌های انسانی به ویژه اجتماعی مرهون جامع‌نگری در عین دقت در جزئیات است و غرق شدن در جزئیات یک پدیده اشتباه است. همین نکته بسیار مهم است که یکی از علل اختلاف برخی اندیشمدان در تحلیل واقعه عاشورا است. این تقابل‌ها ریشه در این دارد که در تحلیل این پدیده انسانی که توسط یک امام برپا شده از جوانب مختلف مسئله غفلت کردیم و با جزئی‌نگری گرفتار تک‌بعدی انگاری نسبت به مسئله شدیم. حاصل نکته این است در واقعه جانسوز عاشورا برای اینکه تحلیل درستی داشته باشیم باید در کنار دقت در جزئیات، مسائل کلان را مورد لحاظ قرار دهیم تا تصویر درستی از موضوع پیدا کنیم.

لزوم پرهیز از پیشفرض‌ها و استناد به داده‌ها

نکته دیگر که در تحلیل این پدیده به ما کمک می‌کند این است؛ تحلیل یک تحلیلگر نسبت به یک پدیده اجتماعی خصوصا جایی که پدیده اجتماعی از زمانه تحلیلگر فاصله دارد حتما باید مستند به متن واقعه باشد و تحلیلگر باید در تحلیل یک پدیده انسانی و  اجتماعی پیشفرض‌های خودش را دخالت ندهد و به جای دخالت دادن پیشفرض‌ها به داده‌های معتبر استناد کند و به خصوص به سخنان مورد اعتماد کنشگران حاضر در صحنه استناد کند.

با توجه به این دو مقدمه وقتی وارد واقعه عاشورا می‌شویم یکی از مسائلی که به طور آشکار خودش را نشان می‌دهد این است؛ یکی از اهداف قیام امام حسین(ع) معرفت‌بخشی به امت اسلامی است. به عبارت دیگر یکی از عوامل تاثیرگذار مبارزه با جهل مردم است. امام حسین(ع) با قیام خودشان دنبال معرفت‌بخشی به امت اسلامی هستند. یکی از تعابیر کلیدی در فرمایشات امام حسین(ع) مسئله اصلاح امت است. امام حسین(ع) در یکی از  فرمایشات خودشان یکی از اهداف قیام را اصلاح امت جدشان بیان فرمودند.

اگر امام حسین(ع) به دنبال اصلاح وضعیت امت پیامبر(ص) هستند و این اصلاح باید به دست خود امت رخ دهد، امام باید به این امت معرفت‌بخشی کند به این نحو که اصلاح از وضعیت نامطلوب به وضعیت مطلوب رخ دهد. پس حضرت باید نامطلوب بودن وضعیت موجود را برای مردم به تصویر بکشد، باید شرایط نامساعد جامعه را برای مردم تبیین کند تا مردم متوجه شوند وضعیتی که جامعه در آن قرار دارد وضعیت مطلوبی نیست. در قدم دوم باید وضعیت مطلوب را برای مردم تبین کند تا روشن شود مقصدی که این اصلاح باید به آن سمت برود کجا است. به همین جهت در سخنان امام حسین(ع) در موارد مختلف هم نامطلوب بودن وضعیت موجود جامعه اسلامی توضیح داده می‌شود و هم مقصد مطلوبی که جامعه باید پس از دگرگونی به آن وضعیت برسد بیان می‌شود.

انتهای پیام
captcha