افسردگی که از آن با عنوان بیماری قرن نیز یاد میشود، واژهای نامآشنا و پرکاربرد در گفتوگوهای روزانه بهشمار میرود و همه ما در توصیف احساسات منفی خود و دیگران، آن را بهکار میبریم. با این حال، درباره نشانهها و راههای درمان افسردگی و چگونگی برخورد با فرد مبتلا، معمولاً آگاهی کافی و درستی در میان افراد وجود ندارد و از طرف دیگر، تشخیص آن همچون سایر اختلالات روانی در حوزه صلاحیت متخصصان روانشناسی و روانپزشکی قرار دارد. تاکنون نیز کتابها و مقالات متعددی درباره این اختلال خلقی به نگارش درآمده که یکی از تازهترین منابع در این زمینه، کتاب «راهنمای عملی گروهدرمانی افسردگی با رویکرد شناختی ـ رفتاری» نوشته ریکاردو ادموند هی میراندا» است که تابستان سال جاری با ترجمه فریبا حسینی و لطیفهسادات مدنیان در انتشارات نگارخانه اصفهان چاپ و منتشر شد.
لطیفهسادات مدنیان، مترجم کتاب در گفتوگو با ایکنا از اصفهان در تعریف افسردگی اظهار کرد: این اختلال یکی از شایعترین اختلالات روانی در همه جوامع بهشمار میرود و در تعریفی کلی، میتوان گفت نوعی بینظمی و اختلال در خلق است که باعث میشود فرد مبتلا احساس ناراحتی، ناامیدی، پوچی و بیارزشی کند. همه انسانها در طول دوره زندگیشان، حداقل یک بار افسردگی را تجربه کردهاند یا میکنند. افسردگی میتواند در اثر یکسری رویدادها که در زندگی اتفاق میافتد و عمدتاً از جنس فقدان یا شکست است، شکل بگیرد و بعضی از مواقع نیز بدون هیچ دلیلی اتفاق میافتد. در نوع اول یعنی وقتی افسردگی بر اثر دلیلی بروز میکند، ممکن است بعد از چند روز تمام شود، ولی اگر ادامه پیدا کند و بیشتر از دو هفته طول بکشد، اختلال افسردگی محسوب میشود.
وی افزود: اختلال افسردگی که بهعنوان آسیب روانی نیز در نظر گرفته میشود، معمولاً بدون هیچ دلیلی در افراد بروز میکند، یعنی اتفاقی در زندگی فرد رخ نمیدهد و خلق او یک دفعه تغییر و حالتهایی را که به آنها اشاره شد، تجربه میکند.
استاد مؤسسه آموزش عالی هشت بهشت درباره نشانههای کلی افسردگی، گفت: در طول دو هفته، باید پنج نشانه در فردی وجود داشته باشد تا بتوان گفت دچار اختلال افسردگی است. این نشانهها عبارتند از خلق افسرده(احساس غم، پوچی و ناامیدی)، از دست دادن احساس لذت، کاهش یا افزایش ناگهانی وزن، اختلال خواب، افکار مربوط به خودکشی و کمتحرکی. از طرف دیگر، این نشانهها باید باعث افت عملکرد و ارتباطات در فرد شود.
وی تصریح کرد: نکته مهم در درمان افسردگی، این است که چون افراد بعضاً درباره آن آگاهی ندارند و اگر به افسردگی مبتلا شوند، کاری برای خودشان انجام نمیدهند، کمکم مزمن میشود و در وجود فرد باقی میماند. یکسری درمانهای دارویی برای افسردگی وجود دارد که حتماً باید زیر نظر روانپزشک انجام شود و دسته دیگر درمانها، رواندرمانی است که البته به رویکردهای مختلف تقسیم میشود. یکی از این رویکردها که پشتوانه پژوهشی قوی دارد، رویکرد شناختی رفتاری یا CBT است که بنیانگذار آن، آرون تی بک نام دارد. وی بر اساس پژوهشی که انجام داد، به این نتیجه رسید که افسردگی ناشی از افکار انسانهاست، یعنی افکار میتواند بر احساس و احساس نیز بر رفتار تأثیر بگذارد. در واقع، رویدادهای زندگی به خودی خود خلق ما را افسرده نمیکند، بلکه تفسیر و برداشتمان از این رویدادها، ما را به افسردگی میکشاند، یعنی بر احساس ما تأثیر میگذارد، دچار حزن و اندوه میشویم، این احساس نیز به نوبه خود بر رفتار اثر میگذارد و رفتار نیز یکسری افکار تولید میکند. لذا، در یک چرخه معیوب گرفتار میشویم.
مدنیان ادامه داد: در افسردگی، نگرش فرد نسبت به خود، دنیا، اطرافیان و آینده منفی میشود، یعنی احساس میکند دوستداشتنی، توانمند و باکفایت نیست، دنیا را جای امنی نمیداند و آن را بیفایده میبیند و به همین دلیل، افکار خودکشی به سراغ او میآید. علاوه بر این، فکر میکند اطرافیان، او را دوست ندارند و نمیتوان به آنها اعتماد کرد. در نتیجه، بسیار حساس و تحریکپذیر میشود و همه چیز را نشانه خطر در نظر میگیرد. از طرف دیگر، بر این باور است که آیندهای برایش وجود ندارد، هیچ موفقیتی برای خود متصور نیست و احساس قربانی بودن میکند.
وی بیان کرد: آرون تی بک معتقد بود کاری که باید انجام دهیم، این است که محتوای افکارمان را تغییر دهیم، نه اینکه به فکر تغییر موقعیتها باشیم. کتاب «راهنمای عملی گروهدرمانی افسردگی» بر اساس همین رویکرد شناختی رفتاری تدوین شده و اگرچه عنوان گروهدرمانی را با خود دارد، ولی کتاب خودیاری نیز هست و افرادی که دچار افسردگی هستند، میتوانند به تنهایی نیز از مطالب آن استفاده کنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در کتاب، فهرستی از افکار مثبت و منفی آمده است، گفت: اگر ما بیشتر افکار منفی تجربه کنیم، به دنبال آن، در دام احساسات ناخوشایند گرفتار میشویم. با استفاده از فهرست این افکار، میتوانیم روزانه وضعیت خلقوخوی خود را اندازه بگیریم تا متوجه شویم چقدر احساسات ناخوشایند تجربه میکنیم. نکته مهم درباره کتاب این است که برای رهایی از افکار و احساسات منفی و قرار گرفتن در چرخهای سالم، فهرستی از فعالیتهای لذتبخش نیز بهدست داده، البته نویسنده با انجام پژوهش درباره جوامع مختلف، این فعالیتها را فهرست کرده است که با فرهنگ ما نیز سازگاری دارد. کتاب در واقع، فاقد بخش نظریه بوده و مبتنی بر تمرینهای عملی است.
وی تأکید کرد: وقتی قرار باشد برای هر نوع اختلالی، گروهدرمانی انجام شود، حتماً به حضور یک رواندرمانگر نیاز است تا گروه را رهبری کند. در عین حال، گروههای خودیاری نیز برای درمان افسردگی میتوان تشکیل داد و از مطالب این کتاب استفاده کرد. در درمانهای فردی، بعضاً افراد با شرکت در جلسات رواندرمانی، سرنخها را بهدست آوردهاند و میدانند به هنگام افسردگی، باید چه کارهایی انجام دهند. در گروهدرمانی، افرادی دور هم جمع میشوند که درد و رنج مشترکی دارند و این موضوع میتواند در درمان آنها بسیار کمککننده و مؤثر باشد.
مدنیان درباره چگونگی تعامل اطرافیان با فرد افسرده، گفت: وقتی عضوی از خانواده مستعد ابتلا به افسردگی است، اطرافیان باید مراقب باشند که کدام محرکها باعث فعال شدن دوباره این اختلال میشود و سعی کنند محیط خانواده را با فعالیتهایی مثل ورزش، تفریح و ارتباطات شاد نگه دارند. در بیشتر مواقع، فرد افسرده خود باید کاری برای رهایی از این احساس انجام دهد، ولی در عین حال، اطرافیان نیز میتوانند با اقداماتی مانند دعوت کردن از مهمان، جشن گرفتن، هدیه دادن و ایجاد تنوع در محیط خانه، به فرد مبتلا کمک کنند.
گفتوگو از محبوبه فرهنگ
انتهای پیام