سلام خدا بر خمینی بنده شایسته خدا و سلام بر مردم او
نظام جمهوری اسلامی ایران یادگار امام(ره) و شهیدان دلداده اوست. حفظ این نظام از اهم واجبات است. برای حفظ نظام باید در ابعاد مختلف شناختی و عملکردی همت گماشت. یکی از مهمترین موضوعاتی که برای حفظ نظام لازم است تا به آن پرداخته شود؛ دشمنشناسی و شیوههای کار دشمن برای سستکردن پایههای جمهوریت و اسلامیت این نظام است و این بصیرت و شناخت به طریق اولی بر فعالان قرآنی کشور واجب است.
کسانی که حیات امام(ره) و پیامهای ایشان را درک کردهاند به خوبی میدانند که ایشان در بُعد داخلی نسبت به فعالیت دو گروه حساسیت ویژه داشتند؛ لیبرالها و متحجرین. گروه اول با ترویج اندیشههای غربی و غربزدگی درصدد اسلامزدایی از ایران و به حاشیه راندن اسلام در سیاست و پذیرش نظام سلطه جهانی بوده و هستند و گروه دوم با معرفی نادرست و غیرمعقول اسلام و اندیشه و عمل اسلامی و با ترویج حرمت قیام در دوران غیبت، جمهوری اسلامی را نظامی غیراسلامی و خلاف مکتب اهلبیت معرفی کرده و میکنند و از سوی دیگر با دفاع از افکار و اعمال جزماندیشانه و خلاف عواطف فطری، مردم به ویژه جوانان را نسبت به دین و نظام دینی گریزان و عملا آنان را به دامن غرب و غربزدگی هدایت میکنند.
تأمل در روشهای اعمال نفوذ دشمنان اسلام بهویژه امریکا و انگلیس در کشورهای اسلامی نشان میدهد که آنان برای رسیدن به اهدافشان از ابزارها و گروههای انسانی داخل جامعه اسلامی بهره میبرند. داعش نمونهی روشن هوشمندی دشمن در استفاده از کژاندیشیها و تعصبورزیهای درون جامعهی مسلمان است. گروهی که به خیال خود خادم اسلام و رسولالله و در حال مبارزه با دشمنان ایشان بودند. اما در نهایت این سرویسهای امنیتی غربی هستند که با تحریک و حمایت پنهان و پیدا از این گروهها آنها را تسهیلگر سلطه و عامل تسلط بر حرث و نسل امت مسلمان میکنند.
داستان بهرهگیری از مسلمانان کمایمان و کمخرد، رویه شیاطین در طول تاریخ این امت بوده و همچنان ادامه دارد. این وظیفه عقبه و نیروهای فکری انقلاب است که با بینش و فهم عمیق از راهبردهای دشمنان اسلام، با گفتوگوی هدایتگرانه افراد قابل اصلاح را از دام دشمن بیرون کشند و جامعه را نسبت به نفوذ و روشهای اعمال اندیشه دشمنان هشیار سازند. انجام این وظیفه یقینا بخشی از جهاد تبیین است که رهبر فرزانه انقلاب آن را واجب میدانند.
امام خمینی(ره) در سالهای آخر عمر شریفشان دو گروه را به عنوان بازیگران سیاسی در خدمت دشمنان انقلاب اسلامی معرفی کرده نسبت به نفوذ این دو گروه در ارکان انقلاب و نظام هشدار دادند. لیبرالهای سیاسی نهضت آزادی؛ بهعنوان نمایندگان روشنفکری مسلمان امریکایی و بازیگران سیاسی انجمن حجتیه؛ بهعنوان نمایندگان تشکیلاتی تحجر دینی.
هشدار امام(ره) نسبت به نفوذ این دو گروه در ارکان نظام و استحالهی آن بسیار جدی است. آنجا که در نامه عزل قائممقام رهبری در فروردین ۶۸ از نفوذ افکار لیبرالها بر وی میگویند و پیش از آن در نامه به فقهای شورای نگهبان در خرداد ۶۷ نسبت به خطر نفوذ انجمن حجتیه و تأثیرگذاری آنان بر رفتار ایشان هشدار میدهند.البته امام(ره) خطر اصلی این دو گروه را در معرفی وارونه اسلام، تفسیر غلط آیات قرآن و منحرفکردن جوانان از اسلام واقعی و انداختن ایشان به دامن امریکا میدانستند.
واقعیت آن است که دشمنان اسلام از ضعفهای فکری و ایمانی افراد این دو گروه نهایت استفاده را برده و میبرند. در سالهای دفاع مقدس و حمله ددمنشانه همهی استکبار به ملت مظلوم ایران، چه در آن زمان که حزب بعث خاک مقدس این کشور را اشغال کرده بود و چه آن زمان که جوانان غیور انقلاب با نثار خونشان دشمن را پسزدند و بخشهایی از سرزمین عراق را آزاد کردند، این دو گروه نه تنها در دفاع از ملت گامی برنداشتند بلکه در همهی این سالها بمثابه زبان دراز دشمن در تضعیف دفاع و رزمندگان اسلام بودند. ترویج این گزاره که آتشبس به نفع صدام است، با القای جملاتی همچون جواب این خونها را چه کسی میدهد؟ ترجیعبند مشترک هر دو گروه در زمان جنگ بود.
دشمنی جاهلانه و بعضاً کینهتوزانه افراد وابسته به نهضت آزادی و انجمن حجتیه در عین نفوذ به ارکان سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نظام، در دوران پس از امام راحل ادامه یافته و تشدید شده است. البته نوعی تقسیم کار سیاسی در این نفوذ وجود دارد.
نهضت آزادی به دلیل صبغه و سابقه روشنفکریاش با نفوذ فکری و فرهنگی در جناح چپ یا اصلاحطلب انقلابی مرید امام(ره) و برجستهسازی افکار و مطالبات دموکراتیک، آرامآرام توانست عناصر ضعیف و حتی برخی بزرگان در این جریان را از مبانی و راه امام منحرف کرده و مواضع و نوع عملکرد آنان را در خدمت سیاستمداران غربی قرار دهد.
انجمن حجتیه هم به دلیل صبغه مذهبی و ارتباط با برخی روحانیون، راه نفوذ در جناح راست انقلابی یا اصولگرای معتقد به امام و رهبری را پیمود تا تربیتشدگان مدرسههای خود را به مراکز مهم کشور نفوذ دهد و با تحریک عواطف افراد و بزرگان این جناح، به نام دفاع از اسلام و انقلاب، افکار و رفتار مدیران منتسب به نظام را از الگوی انسانیاسلامی شهید مطهری، شهید بهشتی و آیتالله خامنهای به رفتارهای غیرقابلدفاع در پیشگاه رهبری و در افکار عمومی ملت بکشاند. نمونه این رفتار غیرمسئولانه همان چیزی است که رهبر انقلاب در برنامه زنده تلویزیونی قبل از انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ با عنوان جفا در گزارشدهی از افراد به شورای نگهبان مطرح کردند. نمونههای دیگر این نفوذ در مطرحشدن افراد فاقد سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب و غیررزمنده دفاع مقدس بر تریبونهای دینی و سیاسی نظام و امامزدایی از انقلاب به روشها و بهانههای گوناگون مانند تزیینات حرم مطهر، توسط این افراد و دامنزدن به تعصبات مذهبی و تفرقهانگیزی زیرکانه به نام دفاع از تشیع است که، در کمال تأسف و بر خلاف اندیشه و نظر امام و رهبری، به محافل و هیئات نیروهای انقلابی نیز راه یافته است.
در عرصه سیاسی از انتخابات مجلس سوم تا کنون جریان نفوذ از دو جهت فعال بوده است؛ از یکطرف موجب شدند تا عناصر ناشناخته لیبرال یا مذهبی بیاعتقاد به انقلاب به لیستها و مراکز تصمیمگیری کشور نفوذ کنند و از طرف دیگر با تحجر سیاسی به نام انقلابیگری حتی عناصر آزاده انقلابی را از صحنه رقابت حذف کردند تا صحنه برای دنیاطلبان مهیا شود که نتیجه این امر، یا درغلطیدن به حیلههای آمریکا و استحاله درونی نظام از راه امام است و یا جلوگیری بیسروصدا از تحقق تصمیمات راهبردی برای مقابله با دشمن و اصلاح فرهنگ و اقتصاد کشور و در نتیجه تشدید فشار به ملت است.
این همان قیچی دولبهای است که با محور تضعیف نظام اسلامی فعال است تا پشتوانه اصلی انقلاب یعنی ملت باایمان پدیدآورنده انقلاب خمینی(ره) را ناامید کند.
امام خمینی(ره) منافقین را فرزندان معنوی نهضت آزادی دانستند و معتقد بودند که آمریکا از طریق لیبرالها کشور را به منافقین میسپرد؛ فرقهای که در شقاوت چیزی از داعش کم ندارد. مواظب باشیم که جریان تحجر نیز فرزندان داعشی خود را پرورش داده و منتظرند تا از امام و ملت انقلابی انتقام بگیرند.
در فضای انواع توطئه دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی علیه نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران، آنچه بیش از همه مورد نیاز است فعالیت قرآنی به معنای شناخت و شناساندن درست قرآن مجید و معارف آن به نسل آینده است؛ آنچه در بیان و عمل پیامبر(ص) و اهلبیت ایشان آمده است و آنگونه که خمینی کبیر قرآن و پیامبر(ص) را به ما معرفی کرد: کتاب مبدأ همه عرفانها و مبارزه با استکبار و شیاطین، و عارفان مجاهد فی سبیلالله. این رمز پیروزی و عبور از همه بحرانهاست.
محمدحسین فریدونی
فعال و کارشناس امور قرآنی