به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش ملی «حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهابالدین سهروردی»، امروز هشتم مردادماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
مهدی محقق، رئیس هیئت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این همایش بیان کرد: چند سال قبل در مورد سهروردی همایشی در زنجان برگزار شد و در آنجا پروفسور «فاناس»، یکی از اسلامشناسان معروف گفت که چهار سهروردی داشتهایم که متأسفانه در همان همایش برخیها شهابالدین سهروردی را با کسی مخلوط کرده بودند که سعدی میگوید «مرا پیر دانای مرشد شهاب»، در حالی که او ارتباطی با شیخ اشراق نداشته است. شیخ اشراق همان کسی است که کتاب حکمتالاشراق را نوشته است و موسس مکتب اشراقی در فلسفه اسلامی است.
وی در ادامه سخنان خود با اشاره به مکتبهای فلسفی که در فلسفه اسلامی وجود دارد، تصریح کرد: در فلسفه اسلامی ما چند مکتب داریم که یکی از آنها مشاء است که منتسب به ارسطو و شارحان ارسطو مانند فورفوریوس و یحیالنحوی میشود. حتی ملاهادی سبزواری نیز در آنجا که در مورد عقل و عاقل و معقول حرف میزند، از شارحان ارسطو یاد میکند. مکتب ارسطو و شارحان او مبتنی بر عقل و استدلال بوده است و این جریان تا قرن ششم و هفتم ادامه دارد که شیخ اشراق آمد و در برابر مکتب مشاء، مکتب اشراق را تأسیس کرد که مبتنی بر استدلال خالی نبود، بلکه توأم با کشفیات قلبی نیز بود که مراد «العلم نور یقذفه الله فی قلب ما یشاء» است.
سهروردی به معنای گل سرخ است. سُهر یکی از کلماتی است که به معنای سرخ است و «ورد» نیز به معنای گل است و اسم با مسمایی است که شیخ ما از آنجا برخاسته است.
این مدرس برجسته فلسفه بیان کرد: سهروردی به معنای گل سرخ است. سُهر یکی از کلماتی است که به معنای سرخ است و «ورد» نیز به معنای گل است و اسم با مسمایی است که شیخ ما از آنجا برخاسته است. مکتب دیگر نیز حکمت متعالیه است که ملاهادی سبزواری نیز میگوید «نظمتها فيالحكمة التي سمت في الذكر بالخير الكثير»؛ یعنی در مورد حکمت متعالیه میگوید این همان حکمتی است که در قرآن ذکر شده و از آن تعبیر به ذکر کثیر شده است. همچنین خداوند فرمود «وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً کَثيراً».
وی ضمن اشاره به نظریاتی که حاج ملاهادی سبزواری در زمینه حکمت متعالیه دارد، تصریح کرد: ملاهادی سبزواری نیز نظرش بر این آیه بوده است که میگوید «نظمتها في الحكمة التي سمت في الذكر بالخير الكثير». کتاب مهم شیخ اشراق نیز همان حکمت الاشراق است. این کتاب مورد توجه دانشمندان بوده است و شهرزوری و قطبالدین شیرازی بر آن شرح نوشتهاند که بنده نیز آن را تصحیح کردهام. قطبالدین نیز از نوابغ این مملکت بوده است و کتاب شرح او نیز نشان از بزرگی او دارد.
شیخ اشراق مطالب خود را از منابع مختلف موجود زمان خود استفاده کرده است و یکی از آنها نیز هرمسی بوده است و هرمس بابلی و مصری در اندیشههای او اثر گذاشتهاند و منبع دیگری که داشته است نیز اندیشههای نوافلاطونیان بوده است.
اشراق و ثنویت
محقق در ادامه با اشاره به منابعی که شیخ اشراق از آنها استفاده کرده است، بیان کرد: شیخ اشراق مطالب خود را از منابع مختلف موجود زمان خود استفاده کرده است و یکی از آنها نیز هرمسی بوده است و هرمس بابلی و مصری در اندیشههای او اثر گذاشتهاند و منبع دیگری که داشته است نیز اندیشههای نوافلاطونیان بوده است. بنابراین شیخ اشراق از منابع ایرانی که در آن زمان موجود بوده است، استفاده کرده و همین توجهی که به نور و ظلمت میکند و توجهی که به خیر و شر دارد، قابل توجه است. آن کسانی که شناخته شدهاند، به عنوان ثنوی، خیر و شر را عامل در وجود میدانند، اما ما میگوییم شر، عدمالخیر است. شر هویتی ندارد و آنچه که هویت دارد، خیر است. نور در حقیقت مظهر خیر است و ظلمت مظهر شر محسوب میشود و این از اندیشههای متفکرین ایران باستان است.
ویژگیهای فیلسوف قابل
وی تصریح کرد: کلمه ظلمت به عناوین مختلف در ادبیات فارسی آمده است. واین مکتب اشراق را سهروردی زنده کرد و گفت که فیلسوفِ قابل، آن کسی است که علاوه بر حکمت بحثیه که مبتنی بر استدلال و دلیل است، حکمت ذوقی را نیز داشته باشد و این دو را با هم توأم دارد. حکمت بحثیه که فقط بحث باشد همان است که مولانا میگوید «پای استدلالیان چوبین بود». فیلسوف واقعی آن است که توانسته باشد حکمت استدلالی و نظری و بحثیه را با حکمت ذوقیه که مبتنی بر اندیشه کشف و شهود است، بیامیزد.
محقق در ادامه بیان کرد: در هر حال مطالعه در باب سهروردی و اندیشههای او پهنای زیادی دارد که دانشپژوهان میتوانند در این زمینه کار کنند. شرح حکمتالاشراق قطبالدین را که با دو مقدمه چاپ کردهام نیز اینطور است که یکی در مورد سهروردی و یکی نیز در مورد قطبالدین شیرازی است که شارح بوده است.
انتهای پیام