به گزارش
ایکنا؛ جلسه نوزدهم از شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه امام سجاد(ع) میفرماید: «خُذْ بِنَا مِنْهَاجَهُ، وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَهُ وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ»، شب گذشته، 17 آذرماه، با سخنرانی سیدمجتبی حسینی برگزار شد.
وی بیان کرد: مطلب از یک زاویه روشن است و پیچیده نیست، اما مشکل ما این است که این چیزهایی که ساده است و تکرار میشود، به دلیل همین تکرار، توجهمان به آنها کم میشود. امروزه عادت به تکرار یکسری جملات و شعارها، گویی که بر ما یک وظیفه و عادت و سندرم شده است که یک چیزی را تکرار کنیم. عادت کردهایم چیزی که همه میگویند را میگوییم، اما خودمان نمیدانیم که چه میگوییم و یا اگر هم میدانیم، نمیدانیم مصداق آن چیست.
حسینی تصریح کرد: به خاطر دارم در مراسمی به مناسبت 28 صفر، شرکت کردیم که یک مقدار با منبر فاصله داشتیم. به شدت سینه میزدند و میگفتند که «غریب مدینه، کشته شده سکینه». من هم در این حد اطلاعات داشتم که ایشان اولاً شهید نشده، ثانیاً کشته هم نشده، ثالثاً اصلاً در چنین روزی نبوده است و رابعاً بخش اول که کفته میشود «غریب مدینه»، ربطی به حضرت سکینه ندارد. مدتها گذشت که اینها در شور بودند. من جلوتر رفتم و نمیدانستم داستان از چه قرار است. نزدیک که شدم دیدم میگویند «غریب مدینه، کشته شده ز کینه». یعنی با این حرارت چیزی را میگفتند که اصلاً نمیدانستند چیست.
دعا از قلب بیتوجه قبول نیست
وی در ادامه افزود: این مثال عینی و واقعی است. از این قبیل نیز زیاد است. گاهی اوقات یک شعارها و صحبتهایی آنقدر تکرار میشود که مانند یک ورد میماند و متوجه نیستیم که چه میگوییم؛ عمل هم نمیکنیم و میگوییم چرا دعاهای ما اثر نمیکند. در واقع، بیشتر ریتم دعا مهم است که بعد از آن میگوییم «الهی آمین». در حالی که شما اصلاً دعا نکردهاید، خدا از قلبی که از روی لهو و لعب چیزی میگوید، دعا قبول نمیکند.
این پژوهشگر حوزه دین تصریح کرد: تکراریترین جمله این است که بنده یک سخنران هستم و بعد در پایان سخنرانی میگوییم، پروردگارا، دعاهایی که عرض شد و میفرمایند را اجابت کن، اما هیچ کس نیست که بگوید چه کسی میخواهد به خدا بفرماید و همه هم برای این دعا «آمین» میگویند. عادت کردهایم که برای حرف، ارزش قائل نشویم، حالا میگوییم خدایا ما را از اهل طاعت پیامبر(ص) قرار بده و همه هم میگویند «الهی آمین». حالا اهل طاعت پیامبر(ص) به چه معناست؟ یعنی با مردم خوش رفتاری میکرد، آیا تو هم این طور هستی؟ با کودکان و بزرگان با مخالفین خوش رفتاری میکرد، تو هم خوش رفتار هستی؟ نمیگویم نماز شبی که بر پیامبر(ص) واجب است بر شما واجب باشد، اما باید ببینیم که طاعت خدا و کار را برای خدا انجام دادن را داریم یا نداریم و ما در اینجا این را میخواهیم که سبیل پیامبر(ص) را طی کنیم.
گر میبرندت واصلی
وی در ادامه افزود: به دنبال سلوک هستیم و از خدا میخواهیم، آن سلوکی را به ما بدهد که سبیل پیامبر(ص) است. گفت «گر میروی بی حاصلی، گر میبرندت واصلی»، اگر امام عصر(عج) که ولی الله اعظم است و بر همه موجودات ولایت دارد تو را میکشد در راه هستی. «وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَهُ» یعنی پروردگارا ما را در راه او ببر. مراد از آن سبیل نیز در قرآن آمده که فرمود «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي؛ بگو اين است راه من كه من و هر كس پيروىام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مىكنيم».
حسینی تصریح کرد: پیامبر(ص) هرگز به دنبال این نبود که به هر قیمتی مردم را جذب کند. یک کارگردان میآید یکسری شخصیتهای اول و دم و سوم میآورد. پیامبر(ص) نیز میآید و از آدم، نوح، موسی و عیسی میگوید که در اوج همه به رسول خدا(ص) میرسد، اما قرآن در اینجا میگوید «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ». هر غریبهای که با چنین آدمی مواجه شدم میفهمد که او پیامبر(ص) است و پشتش به جای دیگر گرم است. در حالی که ما میگوییم هرگز نمیمیریم و تا زمانی که زنده هستیم بگوییم نمیمیریم و مردم را جذب کنیم.
وی در ادامه بیان کرد: این آدم شیطان ندارد و متکی به وحی است. خداوند این همه شخصیتهای اول را بالا آورد و در اوج آنها، پیامبر(ص) را گذاشت. آن هم در جامعه جاهلیتی که به شدت کاریزما زده است. اما خداوند میفرماید که دیگران مردند و تو نیز خواهی مرد. در این جامعه وقتی سخن از سبیل پیامبر(ص) میآید، یعنی باید مسیری را طی کنید و مسلک خود را تعیین نمایید.
پیامبر(ص) سبیل هدایت
حسینی در ادامه بیان کرد: در روایتی امام باقر(ع) میفرماید: «فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَابُ اَللَّهِ اَلَّذِي لاَ يُؤْتَى إِلاَّ مِنْهُ وَ سَبِيلُهُ اَلَّذِي مَنْ سَلَكَهُ وَصَلَ إِلَى اَللَّهِ»؛ یعنی خود پیامبر(ص) سبیل است، در عین حال که راه پیامبر(ص) نیز وجود دارد؛ یعنی هر کسی که خودِ این راه را طی کند و سلوک کند به خداوند میرسد. نه اینکه راه پیامبر(ص) را طی کند، بلکه میگوید که خود پیامبر(ص) را طی کند؛ یعنی گاهی اوقات یک نفر در اوج لطافت فکری قرار میگیرد که خود پیامبر(ص) نه تنها راهنما، بلکه راه میشود؛ یعنی قطعه قطعه نگاه کردنهای پیامبر(ص)، ایستگاههای سیر و سلوک تو است و این زمانی است که ارتباط تو با پیامبر(ص) نزدیک شده باشد.
انتهای پیام