سیدی، روحانی آرام و متبسمی است که گرد پیری بر محاسنش نشسته ولی اثری از کهولت و سستی بر چهره و جسم ندارد؛ او سخنانش را با ماجرای کوچ هم ولایتیها به تهران آغاز کرد و گفت: مرحوم رنجبر از دورانی که از روستای فردو به تهران کوچ کرد مثل مردم دیگر روستا به دنبال نان حلال از تنورهای داغ پایتخت بود.
سیدی این گونه سخنش را ادامه داد که مرحوم رنجبر به همراه دو برادر بزرگتر به تهران رفتند ولی علاوه بر کار اقتصادی در نانوایی در جلسات قرآن مرحوم سرهنگ بیلگری حضور پیدا کردند و در این عرصه نیز به توانایی و مهارتهای خاص در تجوید و قرائت و... رسیدند.
وی گفت: وقتی ایشان به چنین هنری دست یافت و با قرآن آشنا شد، احساس مسئولیت عجیبی کرد که باید این هنر را به دیگران نیز برساند؛ به همین دلیل در این روستا کار خود را آغاز کرد و خوشبختانه امروز در این روستا قاریان به نام و بسیار خوبی حضور دارند که همگی از شاگردان مرحوم رنجبر هستند.
سیدی ادامه داد: نکته اصلی اینجاست که وقتی مرحوم رنجبر به تهران رفت، وقت خود را بیهوده در این شهر هدر نداد؛ از همان ابتدا روی مسائل قرآنی فعالیت و تمرکز کرد؛ ایشان پس از حضور در قم در مسجد محمدیه جلسات فاخری را برگزار کرد و این جلسات با شکوه در فردو نیز تشکیل میشد.
وی افزود: مرحوم رنجبر به اصل آموزش و منور کردن فضای جامعه به نور قرآن اصرار داشت؛ ایشان علاوه بر مسائل فنی قرآن همیشه سعی میکرد در عرصه معرفتی و مفاهیم تفسیر قرآن نیز مطالب آموزنده را به مردم بیاموزد.
سیدی معتقد است که مرحوم رنجبر انسان بسیار خوشنامی بود؛ البته از نظر خانوادگی نیز بسیار خوشنام بود؛ وقتی این سه برادر با قرآن مانوس شدند درجات کمال را به خوبی طی کردند.
سیدی از سادگی و بیآلایشی رنجبر گفت و خاطرنشان کرد: ایشان اصلا دنبال چهرهسازی برای خود نبود؛ بنده در جلسات تجویدی ایشان حضور مییافتم و از کلاسهای ایشان استفاده بسیاری بردم؛ به خصوص در بحث اختلاف قرائات تخصص خاصی داشت و کتب این بخش را به همراه داشت و مطالعه میکرد به گونهای که روستای فردو تحت شعاع برنامههای تفسیری و تعلیمی ایشان قرار گرفتند.
امام جمعه کهک بیان کرد: نام ایشان هیچ گاه محو نمیشود و هرجا سخنی از قرآنیان به میان میآید نام حاج عباس رنجبر نیز به میان میآید. ایشان هیچگاه با مردم برخورد از بالا به پایینی نداشت و بسیار مردمدار بود؛ وی محیط اطراف و مردم خود را به خوبی میشناخت و میدانست که چگونه باید با مردم رفتار کند.
وی افزود: نکته دیگر این است که مرحوم رنجبر همیشه از دسترنج خود استفاده میکرد و هیچ وقت سعی نمیکرد خود را با وصل کردن به افراد و موقعیتها و همچنین مسایل فرهنگی و قرآنی کسب درآمد کند.
وی بر این نکته هم تاکید کرد و گفت: ممکن است برخی از افرادی که به نام قاری مطرح میشوند تصور کنند که به دلیل اینکه این هنر را پیدا کردهاند باید از منافع مادی نیز بهره ببرند و دیگران همیشه در حال تکریم و تعظیم و تقدیر و از آنها باشند ولی ایشان اصلا در این مسایل پای نگذاشت و انسانی بود که همیشه از دسترنج خود زندگی را تامین میکرد.
یادآور میشود استاد رنجبر، چهره ماندگار قرآنی کشور که در سال ۱۳۸۷ به عنوان چهره برتر قرآنی سال نیز انتخاب شد، در سال ۱۳۱۸ در روستای فردو قم و در خانوادهای کشاورز و کم بضاعت از حیث مالی بدنیا آمد. اصرار مادر، به رغم بضاعت اندک مالی و کرباس بافی برای تامین هزینه قرآنآموزی فرزند، بذر مبارکی در دل این روستا پاشید که شعاع خیرات و برکات این حرکت مبارک، سراسر کشور را فراگرفت.