به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از زنجان، خدای متعال در پس هر آیه از کلام نورانی وحی، دریایی از پندها و درسهای تربیتی را به زبان ساده برای نوع بشر بیان کرده است.
نقل داستانگونه برخی از آیات موجب ایجاد ارتباط ساده با مخاطب میشود و میتوان به خوبی معنای آیات را فهمید و با قدری تامل و تدبر نیز مفهوم والای همان آیه ساده که به مثابه اقیانوسی بیپایان است، بر مومن متفکر روشن میشود.
در ادامه آیات مبارکه از سوره مبارکه یوسف که خدای متعال به شرح اجمالی سرگذشت این پیامبر پرداخته است، در آیه 19 میخوانیم: «وَ جَاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلَامٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ»؛ «و كاروانى آمد پس آب آور خود را فرستادند و دلوش را انداخت گفت مژده اين يك پسر است و او را چون كالايى پنهان داشتند و خدا به آنچه میکردند دانا بود».
در ظاهر این آیه داستان نجات حضرت یوسف از درون چاه است و در باطن آن میتوان به مواردی از جمله این نکات اشاره کرد که گاهی خودیها انسان را در چاه میاندازند ولی به خواست خدای متعال و از طریق بیگانگان، انسان نجات پیدا میکند.«جَاءَتْ سَيَّارَةٌ».
تقسیم کار یکی از اصول مدیریت و زندگی جمعی است. «وَارِدَهُمْ» به معنای مسئول آب در کاروان است.
گروهی انسان را به دید کالا مینگرند. «بِضَاعَةً».
کتمان حقیقت در برابر مردم امکان دارد ولی از خداوند چطور میتوان چیزی را پنهان کرد که به همه چیز آگاه است. «وَأَسَرُّوهُ ...وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ».