مهدی دغاغله، پیشکسوت، مدرس و داور قرآن کریم در گفتوگو با ایکنا از خوزستان با اشاره به برگزاری پانزدهمین نشست تخصصی شورای عالی قرآن، اظهار کرد: شورای عالی قرآن هر ساله، به منظور انجام پژوهشهای قرآنی، تعدادی از استادان را دعوت کرده و از آنها درخواست میکند که مقالات خود را با موضوعات تعیین شده ارائه دهند.
وی با اشاره به موضوع مقاله خود با موضوع «بررسی و تحلیل تأثیر تلاوت آهنگین بر اقبال عمومی»، گفت: در این پژوهش پرسشهایی همچون تلاوت آهنگین چیست؟، تلاوت آهنگین به چند طریق بر مردم تأثیر میگذارد؟ مطرح شد.
دغاغله با بیان اینکه جامعه آماری این پژوهش جامعه، ایران بوده است، گفت: برای انجام این پژوهش حرکت قرآنی در ایران از بعد از انقلاب اسلامی به سه قسمت تقسیم شد؛ اولین دوره از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۷۹، دومین دوره از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۴ و سومین دوره از سال ۸۴ به بعد است.
این پیشکسوت قرآنی ادامه داد: در دوره اول، حرکت قرآنی کشورمان شامل تلاوتهای صرفاً تقلیدی بود همان زمانی که ما هیچ ذهنیتی از مقامات و فن تلاوت و اقرأ نمیدانستیم و حتی اگر به قرائتهای استادان بزرگ قرائت دنیا گوش میدادیم متوجه اختلافات مقامات نمیشدیم. بعد از ارتحال امام و تمام شدن جنگ در سال ۶۸ قاریانی همچون غلوش و بسیونی به کشورمان سفر کردند و اینگونه مرحله دوم آغاز شد؛ وقتی که این قاریان به کشور ما سفر کردند انقلابی در تلاوت قرآن حاصل و توجه بسیار زیادی به مقامات شد و گویی که ما راز نهفته و اکسیر تلاوت قرآن را که مصریها داشتند و ما نداشتیم پیدا کردیم و الان همه مشکلات برطرف شده است.
وی اضافه کرد: در این دوره دوم توجه به مقامات آنقدر زیاد شد که بیتوجهی به جلسه داران سنتی و استادانی که حلیه القرآن و سرالبیان تدریس میکردند صورت گرفت و آنها از قافله عقب ماندند و گمان میکردند که دانش لازم را ندارند. اگرچه اینها مباحث موسیقایی است و ارتباطی به قرائت قرآن نداشت و همه ما درگیر این مسئله شدیم و تعداد زیادی سر از مطربی و ساز درآوردند. ما در این مرحله به جایی از مقامات رسیدیم که مصریها هم از آن بیاطلاع بودند و مواردی را که از آنها میپرسیدیم، میگفتند ما اینها را نمیخوانیم. در اینجا بود که متوجه شدیم راه را اشتباه رفتهایم. قاری در حد محدودی به آشنایی با مقامات و موسیقی نیاز دارد و لازم نیست که قاری تخصصی و جزئی وارد عرصه موسیقی شود. که اگر اینگونه بود، محمد عبدالوهاب بزرگترین آهنگساز مصر و عرب، وقتی که قرآن خواند باید از مصطفی اسماعیل بهتر میخواند.
دغاغله تصریح کرد: در سال ۸۴ به بعد رویکرد جدیدی اتفاق افتاد و آن توجه به تلاوت معنامحور بود؛ این مرحله که شامل توجه به معنا، تقویت زبان عربی، چگونگی انتقال معنا به مخاطب بود، راه و شیوه درستی محسوب میشد.
وی ادامه داد: آغاز نشستهای تخصصی شورای عالی قرآن، آغاز سفرهای پژوهشی به مصر، توسعه و گستردگی مسابقات بینالمللی و اضافه کردن رشته نابینایان، مسابقات بانوان، دانشآموزان و دانشجویان و نظامیان در سطح بینالمللی در همین دوره اتفاق افتاد.
دغاغله در ادامه به بخش دیگری از مقاله خود درباره «امکان استفاده از موسیقی فارسی و نغمات ایرانی در تلاوت قرآن با حفظ قالب اصلی و استاندارد تلاوت بینالمللی» اشاره کرد و توضیح داد: در این زمینه میتوانیم عملیاتی با عنوان «تطعیم» انجام دهیم یعنی به تلاوت طعم ایرانی دهیم و مخاطبانی که میشنوند متوجه شوند نغمات ایرانی در تلاوت نمود دارد. نمونههایی را با صدای خودم برای تعدادی از قاریان فرستادم که این شیوه را در قرائت پیاده کنند؛ آقای مقدمی و مهدی سیاحی خوب از عهده این کار برآمدند. صدای این دو نفر را در جلسه ارائه مقاله پخش کردم.
داور بینالمللی قرآن کریم گفت: این بحث مخالفانی داشت و میگفتند که نمیشود با موسیقی ایرانی، عربی خواند و متن با موسیقی همخوانی ندارد. همچنین کاری را با صدای یک کویتی که دعای سحر مرحوم عباس صالحی را خوانده بود را در جلسه پخش کردم و ثابت شد که میتوان این کار را تحقق بخشید.
وی بیان کرد: با ذکر این مثالها که در نشست ارائه شد، ثابت شد که این کار شدنی است و میتوان در قالب نغمات ایرانی، تلاوت قرآن را انجام داد. قرار است که این پژوهش چاپ شود و این کار به عنوان ایدهای جدید اکنون با ارائه این مقاله، آغاز شده است.
انتهای پیام