حجتالاسلام عباس فضلی، دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههای هرمزگان و استاد حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با ایکنا اظهار کرد: حادثه غمانگیز و تراژیک کربلا تا پیش از قرن اخیر همواره در قالب اسطوره و آرمان، ذهن و زبان نویسندگان، روضهخوانان و مداحان را به خود مشغول داشته بود. با وقوع انقلاب در کشورهای مختلف جهان اسلام ازجملهایران و نیاز به ایجاد روحیه انقلابی در میان جوانان و با وجود و ظهور شخصیتهایی چون چه گورا، لوترکینگ و کاسترو در جهان اول و دوم، بزرگانی بسان شریعتی و گلسرخی در معرفی امام حسین(ع) به عنوان یک قهرمان مذهبی کوشیدند و تحلیلهای تاریخی و سیاسی نسبت به نهضت عاشورا از سوی نویسندگان و سخنرانان اوج گرفت.
وی افزود: امام حسین(ع) در نگاه گذشتگان شخصیتی مسیح گونه داشت که برای بخشش گناهان امت خویش، قربانی شده بود. اما در نظر اندیشمندان معاصر وی یک قهرمان سیاسی است که با تشخیص موقعیت حکومت زمانه خویش، تمام تلاش خود را برای رسوایی و براندازی آن به کار گرفت. هرچند این دو نگاه بهموازات هم پیش رفتند اما جریان جنگ و شهادت در دهه اول انقلاب به گسترش نگاه اول کمک کرد و از نیمه دوم دهه 70 برخی از رویکردهای اجتماعی و سیاسی جامعه مدنی نگاه دوم را پررنگتر کرد.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اکنون که با تغییر رفتار سیاسی در جامعه مواجه هستیم به گونهای القا میشود که امام حسین(ع) در اندیشه صلح بود نه جنگ. این تغییر و دگردیسیها در تحلیل نهضت عاشورا، سبب برجسته شدن نگاه نخست میشود. آن نگاهی که تلاش میکند فارغ از این جناحبندیها و تحویلگراییها با استفاده از نمادها و نشانهها در تقویت رویکردهای آرمانی خود باشد.
فضلی عنوان کرد: در یک قرن اخیر که بزرگان شیعی با اندیشههای جدید آشنا شدهاند، نگاه آنها به حادثه عاشورا و مراسم سوگواری اباعبدالله(ع) نیز تا حدودی تغییر و به سوی نگرشهای تاریخی، عرفانی و سیاسی انتقال پیدا کرد. مسلماً این رویکردها به پیرایهزدایی از حادثه کربلا کمک شایانی کرد.
وی ادامه داد: شاید اولین کسی که به نقد صریح اهل منبر پرداخت، مرحوم محدث نوری در کتاب « لوءلوء و مرجان در آداب اهل منبر» از حوزه نجف بود. وی در این کتاب با ذکر آیات و احادیث بسیار پیرامون دروغگویی و ریاکاری، منبریان و مداحان را به راستگویی و اخلاص در گفتار و کردار فراخواند. انگیزه آن مرحوم برای نوشتن چنین کتابی، پاسخ به نامهای بود که یکی از مسلمانان هندی درباره روضهخوانی و عزاداریهای دروغین در آن دیار به ایشان ارسال کرده بود. محدث نوری صاحب کتاب «مستدرک الوسائل» در مقام پاسخ نوشت: «او فکر میکند که فقط در دیار آنها روضهخوانی دروغ برپاست و نمیداند که سرچشمه این امور در دیار ماست». سپس با ذکر مواردی از خرافهگوییها و دروغپردازیها پیرامون نهضت امام حسین(ع) بهتفصیل داد سخن میدهد و افشاگریهای فراوان میکند.
این کارشناس مذهبی اضافه کرد: پس از ایشان برخی عالمان دینی جرئت کردند تا در مقابل پارهای از سنتهای عزاداری مقاومت کرده و در پاسخ به پرسش از جواز یا حرمت آنها، فتوا صادر کنند. برای مثال بخشی از کتاب تاریخ نجف، درباره مدارس نجف و زندگی طلبگی در آن به قلم آیتالله شیخ مرتضی گیلانی است که رسول جعفریان آن را تصحیح کرده و در سایت خود یعنی کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران در معرض دید قرار داده است.
فضلی افزود: در بخش علت انحطاط علمی آمده است: «وقتی در نجف روشناندیشان خواستند سر و صورتی به دستگاه علمی دهند، از این جهت محلی به نام منتدی النشر ساختند تا شخصیتهای جدیدی را تربیت کرده و روضهخوانان و تعزیهگردانان را از گفتن چیزهای خلاف واقع پرهیز نمایند. روضهخوانان نزد یکی از علما رفته و از سرپرستان آن سازمان شکایت کردند. او به جای آنکه ایشان را اندرز و منتدی النشر را تأیید نماید، برای خوشآمدی آنان جملهای گفت که تا امروز از او بازگو میکنند و آن این است که قُتِلَ الحسینُ مَرتین مرةً بِکربلا و مرةً بمنتدی».
وی ادامه داد: بروز این نوع احساسات در مقابله با برخورد عقلانی پیرامون نهضت امام حسین(ع) دور از انتظار نبود. چراکه پیرایهها پیرامون عاشورا چنان تنیده شده که زمان بسیاری میطلبد تا از آن زدوده شود. شیخ مرتضی گیلانی در ادامه مطلب مینویسد: «زمانی شیعیان شام از سید محسن عاملی مؤلف اعیان الشیعه پرسیدند: قمه زدن در روز عاشورا یا زنجیر زدن برای امام حسین چگونه است؟ او در پاسخ گفته بود: همه این اعمال مخالف دین اسلام است. زیرا اینها اضرار بر نفس است و اضرار بر نفس حرام است. چون روضهخوانها این مطلب را شنیدند، گفتند: این مرد از دودمان بنیامیه است. چندانکه لعن بسیار بر او کردند و طعن بیشمار به او نوشتند و به این اندازه نیز بسنده نکرده و او را در انظار مردم ... معرفی کردند و خوابهایی در زیان او دیدند و در بیداری در مسجد سهله، ملاعبدالحمد نوحهگر، نفرین بر او کرد. بعداً صورت استفتایی درست کردند».
عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان بیان کرد: این نوع برخوردها با عالم بزرگوار شیعه، مرحوم «سید محسن عاملی لبنانی» که کتاب «اعیان الشیعه» او در 10 جلد از افتخارات ما شیعیان محسوب میشود، دلیل دیگری بر غلبه احساسات بر اندیشههاست. شیخ مرتضی گیلانی در ادامه با نقل یک واقعه دیگر به این نکته اشاره میکند و مینویسد: «یاد دارم هنگامیکه 8 - 9 ساله بودم و نزد شیخ عبدالله تبریزی قرآن و فارسی میخواندم، روزی شیخ جعفر عاملی به مکتب آمد و به همدرسان گفت: در شام و جبل عامل مردی دهری پیدا شده که او را سید محسن عاملی میگویند. او تعزیهداری و قمهزنی را برای حضرت حسین بن علی(ع) حرام میداند. پدرم از ناهمواری وی پریشان شده بود. همه شاگردان از روی نادانی از دستور سید محسن در شگفت شده بودند. چون به منزل آمدم سر سفره که پدرم نشسته بود این را گفتم و بر وی ناسزا گفتم. پدرم بانگ بر من زد که خاموش، باید دانست اجتماعی که کارگردانان آن چنین اندیشه میکنند، هیچگاه آن اجتماع ترقی و پیشرفت نخواهد کرد و همیشه با شوربختی و نادانی دست به گریبان خواهد بود».
فضلی ادامه داد: این ماجرا اشاره به رساله «التنزیه لاعمال الشبیه» دارد که در نقد قمهزنی و زنجیرزنی است. البته پیش از نگارش این رساله، «علامه امین عاملی» در کتاب «اعیان الشیعه» به این موضوع پرداخته و مینویسد: «قمهزنی و نواختن طبل و شیپور و اعمال دیگر از این قبیل در مراسم عزاداری حسینی به حکم عقل و شرع حرام است و زخمی ساختن سر که نه سود دنیوی دارد و نه اجر اخروی، ایذاء نفس است که خود در شرع حرام است. و در مقابل این عمل، شیعه اهل بیت را در انظار مردم مورد تمسخر قرار داده و آنها را وحشی قلمداد میکند و شکی نیست که این اعمال ناشی از وسواس شیاطین بوده و موجب رضایت خدا و پیامبر و اهل بیت نیست».
وی افزود: در ادامه اشاره میکند «من هیچوقت در این مراسم که توسط کنسولگری ایران در مقام سیده زینب در دمشق برگزار میشود، شرکت نکردهام و مردم را از شرکت در آن نهی نمودهام و به همین دلیل هم رساله «التنزیه» را نوشتم که چاپ شد و به فارسی ترجمه گردید و به دنبال آن بود که گروهی از قشریون و کسانی که خود را به دین منسوب میدارند، قیام کردند و غوغا برپا ساختند و حتی در میان مردم عوام شایع نمودند که فلانی عزاداری برای امام حسین را تحریم کرده است و به این هم بسنده نکرده و مرا به خروج از دین متهم ساختند. متأسفانه بعضی از معممین متحجر هم این تهمت را دامن زدند و آنگاه سرودی بر ضد من ساختند و اموال بسیاری در این راه خرج کردند و سید صالح حلی را مأمور قدح و ذم من نمودند اما آنچه به سود مردم است در زمین ماندنی و حبابهای توخالی از بین رفتنی است».
دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههای هرمزگان تصریح کرد: این رساله توسط جلال آل احمد، پس از مراجعت از نجف در آذرماه سال 1322 تحت عنوان «عزاداریهای نامشروع» به فارسی ترجمه و از سوی انجمن اصلاح منتشر شد. آل احمد در کتاب «مثلا شرح احوالات» نیز از آن یاد میکند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این ترجمه از روی نسخه خطیای که متعلق به مرحوم رضا زنجانی یکی از اعضای اصلی انجمن اصلاح، نزد شمس آل احمد بوده، در سال 1369 با یک مقدمه مفصل توسط آقای سید قاسم یا حسینی در بندر بوشهر چاپ و پس از 20 سال از طرف «سید هادی خسروشاهی» با اندک تغییراتی، تجدید چاپ شد.
فضلی افزود: در این رساله 15 صفحهای، آیتالله سید محسن امین عاملی با پرهیز از 5 امر در عزاداری، دروغ گفتن، آزار نفس، جیغ زدن زنان، داد و فریاد زدن و اموری که موجب آبروریزی و هتک حرمت دین میشود، مینویسد: «دین اسلام دین عقل است. مسلمان واقعی یعنی عاقل کامل، بنابراین هر کاری که مخالف عقل باشد، بدون شک حرام است و اگر از ائمه اطهار(ع) نیز درباره آن تحریمی نرسیده باشد به پیروی از عقل، ما مجبوریم که از آن دوری جوییم. با طبل و شیپور و بوق و کرنا در برابر مردم بیرون آمدن، چه در ایران و چه در عراق، چه در مکه و چه در آفریقا، هر جا که باشد حرام و مخالف دین و شرع است». این بازخورد پارهای احساسات در میان شیعیان عراق بود و نمونههای این برخوردها در لبنان و هندوستان نیز تکرار شده اما کشور ما نیز از این ماجراها بینصیب نماند.
وی بیان کرد: در ایران مرتضی مطهری وقتی به کتاب «لوءلوء و مرجان» محدث نوری دسترسی یافت، فریادهای خود بر تحریفات عاشورا را با صدای بلند اعلام کرد. کتاب 3 جلدی حماسه حسینی بازتابی از آن فریادها و نقدها درباره عاشورا بود. او در یکی از سخنرانیها میگوید: «وقتی آیتالله بروجردی مرجعیت عام شیعه پیدا کرد، یکبار قبل از فرا رسیدن ماه محرم تمام مسئولین هیئتهای عزاداری در قم را فراخواند و از ایشان پرسید شما مقلد چه کسی هستید؟ گفتند ما همه مقلد شما هستیم. فرموده بود: بیشتر این کارهایی که شما انجام میدهید از نظر من حرام است. پاسخ داده بودند آقا ما جز این چند روز در تمام سال مقلد شما هستیم». البته پیش از مطهری، صالحی نجفآبادی و دکتر علی شریعتی نیز 2 خوانش متفاوت از نهضت عاشورا ارائه کرده بودند.
این استاد حوزه و دانشگاه عنوان کرد: در پی این اظهارنظرها و نگرشهای جدید به نهضت کربلا و بیان بخشی از تحریفات و واردات عاشورایی، قلم و زبان دیگران برای تطهیر و پیرایش نهضت عظیم کربلا و زدودن پارهای از خرافهها و انحرافات معنوی به چرخش در آمد. در همین راستا نویسندگان دیگر با نوشتن کتابها و مقالات فراوان به تبیین رویکردهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و عرفانی عاشورا پرداختند و برخی کارگردانان به تهیه فیلم و سریال در این زمینه همت گماشتند. از سوی دیگر پارهای پژوهشگران به بررسی سخنان آن امام همام و جعلی بودن برخی از آنها توجه کردند به عنوان نمونه حدیث منقول از امام که فرموده: «انَ الحیاة عقیدة و جهاد»، مصرعی از یک بیت عربی است: «قف دون رأیک فی الحیاة مجاهداً/ ان الحیاة عقیدة و جهاد».
فضلی اضافه کرد: همچنین سخن مشهور امام حسین(ع) که در رویارویی با دشمنان در روز عاشورا فرمود: «ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» بخشی از یک قصیده خطیب و شاعر شیعی به نام شیخ محسن هویزی حائری در دیوان حائریات است که زبان حال امام را بیان میکند که در آغاز آن آمده است:
«اعطیت ربی موثقاً لاینقضی/ الا بقتلی فاصعدی و ذرینی
ان کان دین محمد لم یستقم/ الا بقتلی فیاسیوف خذینی»
وی ادامه داد: اندک تأمل و درنگ پیرامون اظهارنظرها و مقابله عوامانه و احساسی در مواجهه با نهضت امام حسین(ع) گویای گذر از جامعه سنتی به مدرن و پیشرفته است و اندیشه، بزرگترین و بالاترین قربانیان خود را نثار آگاهی بخشی توده میکند. ما امروز نیازمند قرائت خردگرایانه به عاشورا هستیم. به قول دکتر شریعتی: «حسین بیشتر از آب، تشنه لبیک بود افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بیآبی نامیدند».
عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان تصریح کرد: پرسش اساسی این است که «چرا عوام شیعه به راه خود میروند؟ و از فتوا و فیلم درسی نمیگیرند؟ و بهرغم اینهمه گفتهها و نوشتهها، همچنان بر طبل خرافی خود میکوبند؟ در حقیقت با پشتوانه کدام انگیزه و رویکرد بر نظر و رویه خود پابرجایند؟ و هرسال با علم و کتل بیشتری به میدان میآیند و تمام ابزار و آلات محرم خود را تا سال دیگر در قلندرخانه محفوظ نگه میدارند؟» باید یک عامل قوی باشد که این نافرمانیها و بیتوجهیها را توجیه کند.
فضلی افزود: در مقام پاسخ تصور میکنم محکمترین پشتیبان و پشتوانه عوام شیعه، تبدیل کردن حادثه کربلا به یک اسطوره برای تمام دوران است. هر قومی در پی اسطورهسازی برای هویت بخشی خود در بستر تاریخ بوده است. فاجعه کربلا درام عظیم تاریخی و مذهبی در شیعه است که توان و شأن اسطوره شدن دارد. شیعیان خوب دریافتهاند که با اسطورهسازی میتوان نهضتی را زنده نگه داشت. از این رو نهفقط در ایران بلکه در عراق، هند و پاکستان چنین گرایشی وجود دارد.
وی بیان کرد: اسطورهها کارکردهای نمادین دارند و حفظ این نمادها امری ضروری است. برافراشتن پرچم سیاه و سرخ، شبیهسازی، علمگردانی، روضهخوانی و سینهزنی و زنجیرزنی بیانی روشن از همین نمادها هستند. و از نظر روانشناختی پذیرش یک واقعه از طریق نمادها بهمراتب آسانتر است.
دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاههای هرمزگان اظهار کرد: مهمترین عنصر در جذب نمادهای اسطورهای، هویتسازی است. از این رو مردم برای حفظ هویت مذهبی و فرهنگی در پرتو نمادها، تردیدی ندارند که باید از تمام امکانات گذشته و مدرن در جهت تقویت و پیشبرد مناسک بهره گرفت. بهرغم اینکه جهان امروز در پی یکسانسازی و جهانوطنی پیش میرود اما از آنسو عوامل هویتساز نیز بسیار فعال هستند.
فضلی افزود: پیوستن به نشانهها و نمادهای قومی و مذهبی در قالب مناسک و مراسم، امری اجتنابناپذیر است. از طرفی اسطورهها آثار روانی و اخلاقی بسیاری در پی دارند. در مقابل هجوم بیوقفه یأس و ناامیدیهای زیستی زمانه، وجود این نوع مراسم یک نوع حس مقاومت برای افراد ایجاد و تا حدودی آنها را واکسینه میکند. بروز بیماریها و وجود ویروسهای ناشناخته، ضرورت توسل به اسطورهها را بیشتر کرده است. شفاطلبی و عافیت خواهی، سکه رایج خواستهها و دعاها در این نوع مراسم است.
وی خاطرنشان کرد: مسئله دیگر اینکه توده مردم چون دریافتی ساده از مرگ دارند و هراس و رنجهایش را درمییابند، همواره به دنبال التیام این زخمها و رنجها هستند. صحنه تراژیک عاشورا بهترین محمل برای مواجهه با مرگ و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفایش، نمونه عالی زیستن و مردن شرافتمندانه است. شکیبایی بازماندگان خصوصاً حضرت زینب(س) و زبان حال او در پذیرش مرگ نزدیکان و یاران و تحمل سختی پس از آن، دیگران را به آسایش و آرامشی دعوت میکند. از این رو شیعیان در برخورد با مرگ خویشان، بزرگداشت و یادکرد ماه محرم را پاس میدارند تا التیامبخش دل غمدیده آنها باشد. این قیاس و جناس سبب ماندگاری اسطورهای عاشورا در طول تاریخ بوده است.
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: از همه مهمتر، عوام بهترین عنصر برای بخشش از گناهان، عبور از لغزشها در قیامت و دستیابی به رستگاری اخروی را در توجه به امام حسین(ع) و توسل به عزاداری او و ادای نذورات در ماه محرم و صفر جستوجو میکنند. از این رو در میان شیعیان، بزرگترین نمایش، برپایی سفرههای نذری در روز عاشورا جلوه میکند.
فضلی یادآور شد: توده شیعیان با دلبستگی روحی و روانی به قیام کربلا و حسب نیاز به شفا و شفاعت امام حسین(ع) در دنیا و آخرت، با ایجاد مراسم آیینی و مذهبی خود درصدد تداوم نگاه اسطورهای هستند و دیگر رویکردها را موقتی و فصلی میپندارند. البته تردیدی نیست که این نگاه آلوده به خرافه میشود و تشخیص و تفکیک خرافهها برای عوام غیرممکن است. بنابراین همواره نیازمند بزرگانی هستیم که توده را به وجود خرافهها آگاه کنند.
انتهای پیام