ادبیات فارسی وامدار شخصیت پیامبر(ص) است
کد خبر: 4007322
تاریخ انتشار : ۰۱ آبان ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۸
یک استاد دانشگاه:

ادبیات فارسی وامدار شخصیت پیامبر(ص) است

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان گفت: یکی از جلوه‌گاه‌های تعالی ادب فارسی، مدح و ستایش پیامبر اکرم(ص) است و ادبیات فارسی را می‌توان مدیون شخصیت و زندگی ایشان دانست.

ادبیات فارسی وامدار شخصیت پیامبر(ص) است

اسحاق طغیانی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان، با بیان اینکه فرهنگ اسلامی تأثیر چشمگیری بر ادبیات فارسی به‌خصوص در دوره کلاسیک داشته است، اظهار کرد: از همان ابتدا که ادبیات فارسی در حوزه زبان دری شکل گرفت، تقریباً در آثار همه شاعران در دوره‌های مختلف تعریف و تمجید و تعظیم پیامبر(ص) آمده و در دوره معاصر نیز به شکل‌های گوناگون ادامه پیدا کرده است.

وی افزود: شاعران و سرایندگان ادب پارسی تلاش کرده‌اند تا بهترین ستایش‌ها و نعت‌ها را از پیامبر اکرم(ص) به‌عمل آورند و در واقع، یکی از جلوه‌گاه‌های تعالی ادب فارسی، همین آوردگاهی است که شاعران در مقام مدح و ستایش پیامبر(ص) وارد آن شده‌اند. این مدح و ستایش پیامبر(ص) معمولاً با مدح و ستایش توحید و خداوند متعال و ارزش‌های اسلامی همراه بوده است.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: به‌طور کلی، ادب فارسی تحت تأثیر قرآن، احادیث و مفاهیم اسلامی قرار داشته و بزرگان ادب فارسی در مرحله اول، توحید را ستایش کرده‌اند، سپس به معاد و عمل صالح پرداخته‌اند و در این راستا، نعت و ستایش بزرگان دین را مطمح نظر داشته‌اند؛ مثلاً در همان دوره‌های اولیه، فردوسی سروده است: «یکی پهن کشتی بسان عروس/ بیاراسته همچو چشم خروس/ محمد بدو اندرون با علی/ همان اهل بیت نبی و ولی»؛ فردوسی در این ابیات موضع عقیدتی خود نسبت به پیامبر(ص) و خاندان ایشان را مشخص می‌کند. از طرف دیگر، توحید، معاد و عمل صالح بازتاب گسترده‌ای در ادبیات فارسی دارد، از این نظر که در تمام آثار این مفاهیم به شکل عمیق و گسترده مطرح شده و عصاره و چکیده مفاهیم قرآنی و احادیث محسوب می‌شود. حتی برخی از آثار برجسته ادب فارسی در ارتباط با یکی از این مفاهیم سروده شده، مثل بوستان سعدی که در ارتباط با عمل صالح است.

طغیانی ادامه داد: در برخی دوره‌ها، این مفاهیم برجستگی و شکوفایی خاصی پیدا می‌کند، مثلاً در قرن ششم و در سبک آذربایجانی، کسانی مثل نظامی و خاقانی نعت و ستایش پیامبر(ص) را در کنار مفاهیم قرآنی و احادیث مطرح کردند و یکی از جلوه‌گاه‌های بسیار زیبای زبان و ادبیات فارسی، نعت‌ها و ستایش‌های نظامی درباره پیامبر اکرم(ص) محسوب می‌شود. در واقع، نظامی به بهترین وجه ممکن به ستایش پیامبر(ص) پرداخته و به‌خصوص، بر موضوع معراج ایشان متمرکز شده و در تمام آثار خود این موضوع را تعریف و توصیف کرده است، چنانکه می‌گوید: «ریخته نوش از دم سیسنبری/ بر دم این عقرب نیلوفری»؛ وقتی پیامبر(ص) در شب معراج به آسمان‌ها می‌رفت، نحوست و زهر عقرب فلک را از میان برد و همه جا را سرشار از زیبایی و شادابی کرد. بنابراین، می‌توان گفت بهترین سروده‌ها و ستایش‌ها درباره پیامبر(ص) از نظامی است، چنانکه می‌گوید: «پیش و پسی بست صفت کبریا/ پس شعرا آمد و پیش انبیا/ این دو نظر محرم یک دوستند/ این دو چه مغز آن همه چون پوستند»؛ نظامی، پیامبر(ص) را با سایر انبیا مقایسه می‌کند و مقام ایشان را از همه بالاتر می‌برد.

وی اضافه کرد: تقریباً تمام شاعران ادب فارسی مدح و ستایش پیامبر(ص) را در نظر داشته‌اند، چنانکه در شعر حافظ آمده است: «نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله‌آموز صد مدرس شد»؛ در دوره معاصر نیز مثلاً در اشعار مرحوم احمد عزیزی، شاهد ستایش پیامبر(ص) به بهترین وجه هستیم. بنابراین، به‌طور جدی می‌توان گفت اگر مباحث مربوط به مدح و ستایش پیامبر(ص) را از ادبیات فارسی حذف کنیم، بخش عمده‌ای از این ادبیات از میان می‌رود. لذا، از این نظر شخصیت پیامبر اکرم(ص) و سیره ایشان تأثیر زیادی بر ادب فارسی داشته است و می‌توان آن را مدیون پیامبر(ص) دانست، چراکه مدح و ستایش ایشان به شکل گسترده‌ای در ادبیات فارسی مطرح شده است.

عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان بیان کرد: در ادبیات دوره معاصر نیز سروده‌های متعددی راجع به پیامبر(ص) و خاندان ایشان وجود دارد، ولی این سروده‌ها در ادبیات دوره کلاسیک از نظر کمیت و کیفیت نمود بیشتری دارد و به‌خصوص از نظر کیفیت می‌توان گفت هیچ کدام از شعرای معاصر نتوانسته‌اند به پای مدایح امثال نظامی و خاقانی برسند.

انتهای پیام
captcha