آزادی و آزادگی از واژگان مقدسی هستند که تمام ملتها برای به دست آوردن آن و زیستن در سایه سار آن، تلاشهای بسیار نمودهاند و پیامبران و ائمه معصومین(ع) همواره با گفتار و رفتار خود انسانها را به این امر تشویق کردهاند. در ادامه سخنانی از امام علی(ع) در مورد آزادگی تقدیم مخاطبان ایکنا میشود.
«مَن قامَ بشَرائطِ العُبودِيَّةِ اُهِّلَ للعِتْقِ، مَن قَصّرَ عَن أحْكامِ الحُرِّيّةِ اُعِيدَ إلى الرِّقِّ: هر كه شرايط بندگى را به جا آورد، سزاوار آزادى شود و هر كه در احكام و شرايط آزادگى كوتاهى ورزد، به بندگى باز گرفته شود».
«إيّاكَ و كُلَّ عمَلٍ يُنَفِّرُ عَنكَ حُرّا، أو يُذِلُّ لَك قَدْرا، أو يَجْلِبُ علَيكَ شَرّا، أو تَحْمِلُ بهِ يَومَ القِيامَةِ وِزْرا: مبادا كارى كنى كه آزادهاى را از تو گريزان كند، يا قدر تو را بكاهد، يا شرّ و بدى برايت به بار آورد، يا در روز رستاخيز، بار گناهى بر دوشت كشى».
«حُرٌّ يَدَعُ هذهِ اللُّماظَةَ لأهْلِها؟! إنّه لَيس لأنفُسِكُم ثَمَنٌ إلاّ الجَنّةَ، فلا تَبيعوها إلاّ بِها: آيا آزاد مردى نيست كه اين خرده غذاى لا به لاى دندانها(دنيا) را براى اهلش وا گذارد؟ بدانيد كه جانْ بهاى شما جز بهشت نيست؛ پس آن را جز به بهشت مفروشيد».
«أفْضَلُ الكُنوزِ مَعروفٌ يُودَعُ الأحْرارَ، و عِلْمٌ يَتَدارَسُهُ الأخْيارُ: بهترين گنجها، احسانى است كه به آزادگان سپرده مىشود و دانشى است كه نيكان فرا مىگيرند».
«إنَّ الحَياءَ و العِفَّةَ مِن خَلائقِ الإيمانِ، و إنّهُما لَسَجِيّةُ الأحْرارِ و شِيمَةُ الأبْرار: حيا و عفت از خصلتهاى ايمان است. اين دو، سرشت آزادگان و خوى نيكان است».
«مَن زَهِدَ في الدُّنيا أعْتَقَ نَفْسَهُ و أرْضى رَبَّهُ: هركه به دنيا پشت كند، خويش را آزاد كرده و پروردگار خود را خشنود ساخته است».
«مَن قَضى ما اُسْلِفَ مِن الإحْسانِ فَهُو كامِلُ الحُرِّيّةِ: هر كه به وعده احسانى كه در گذشته داده است عمل كند، آزادگىاش كامل است».
«لا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً: بنده دیگران مباش؛ در حالى که خداوند تو را آزاد آفریده است».
«العَبدُ حُرٌّ ما قَنِعَ، الحُرُّ عَبدٌ ما طَمِعَ: بنده قانع، آزاد است و آزاد طمعكار، بنده».
«حُسنُ البِشْرِ شِيمَةُ كُلِّ حُرٍّ: خوشرويى، خوى هر آزادهاى است».
«الحُرِّيّةُ مُنَزَّهَةٌ مِن الغِلِّ و المَكْرِ: آزادگى، از كينهتوزى و نيرنگ منزّه است».
منبع: نهج البلاغه حکمت ۴۵۶،نهجالبلاغه نامه۳۱، غُرَرُ الحِکَم و دُرَرُ الکَلِم، ۷۷۸ تا ۷۸۹.
انتهای پیام