به مناسبت سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) و در ادامه معرفی یاران و راویان خوزستانی ائمه(ع)، حجتالاسلام والمسلمین امرالله شجاعیراد، محقق و استاد حوزه در متن زیر به معرفی یاران و راویان و نوادگان خوزستانی امام کاظم(ع) میپردازد که تقدیم مخاطبان میشود:
امام موسی بن جعفر(ع) ملقب به کاظم و باب الحوائج است. وی در سال ۱۲۸ قمری، در دوره انتقال قدرت از امویان به عباسیان متولد شد و پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام صادق(ع) در سال ۱۴۸ قمری در بیست سالگی، به امامت رسید و مدت ۳۵ ساله امامت او با خلافت منصور، هادی، مهدی و هارون عباسی همزمان بود و بخشی از این مدت را در زندانهای مختلف عباسیان سپری کرد و سرانجام در سال ۱۸۳ قمری در زندان سندی بن شاهک در بغداد به شهادت رسید و در مقبره قریش به خاک سپرده شد.
دوره امامت امام کاظم(ع) با اوج قدرت خلافت عباسی همزمان بود و از این جهت به شدت در برابر حکومت عباسی، تقیه کرده و شیعیان را نیز به این کار سفارش میکردند.
در زمان ایشان، قیامهای علوی مانند قیام شهید فخ حسین بن علی(۱۶۹ قمری) شکل گرفته است. مناظرات و گفتگوهایی از موسیبن جعفر(ع) با برخی عالمان یهودی و مسیحی در منابع تاریخی و حدیثی نقل شده است.
در کتاب مسند الامام الکاظم (ع) بیش از سه هزار حدیث از ایشان گردآوری شده که شماری از آنها را برخی از اصحاب اجماع روایت کردهاند.
امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان، سازمان وکالت را که در زمان پدر بزرگوارشان شکل گرفته بود گسترش دادند و در مناطق مختلف مانند اهواز، افرادی را به عنوان وکیل تعیین کردند.
در زمان امام کاظم(ع) انشعاباتی در شیعه بروز کرد و فرقههایی مانند اسماعیلیه، فطحیه و ناووسیه شکل گرفتند و بعد از شهادت ایشان هم فرقه واقفیه شکل گرفت.
یکی دیگر از فعالیتهای علمی و فرهنگی امام کاظم(ع) تربیت و کادرسازی از زبدهترین افراد جامعه و مناطق مختلف اسلامی بوده است. شیخ طوسی تعداد آنان را ۲۷۲ نفر و محمد بن خالد بَرقی آنها را ۱۶۰ نفر ذکر کرده است و علامه شریف قرشی ۳۲۰ تن را به عنوان صحابه امام کاظم نام برده است.
شیخ عبدالحسین شبستری در کتاب دو جلدى «احسن التراجم» تعداد 530 نفر از مردان راوى و صحابه حضرت امام كاظم(ع) و دو نفر از زنان را معرفى كرده و در مستدرک نيز تعداد 7 نفر از مردان را افزوده است و در مجموع تعداد 539 نفر از ياران و راویان حضرت امام كاظم(ع) ذكر شدهاند.
بخشی از یاران و راویان و وکلای آن حضرت متعلق به دیار ولایتمدار خوزستان هستند که دارای سابقهای دیرینه در امر ولایت اهل بیت(ع) و حمایت از سادات بنی الزهرا(ع) بودهاند، به گونهای که این سامان و اهالی آن را از سابقین پیشگامان در تشیع و دروازه ورود تشیع به ایران و شرق ممالک اسلامی برشمردهاند.
در این مجال به بررسی زندگانی و احوالات برخی از این افراد و نقش آنان در گسترش فرهنگ تشیع میپردازیم:
۱- ابوعلی ارجانی فارسی
از اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع) و از راویان حدیث شیعه از شهر ارجان(بهبهان فعلی) است. او از عبید الرحمن بن حجّاح روایت میکند و احمد بن محمد از او.
وی میگوید: در سالی که جناب ابوالحسن ثانی، موسی کاظم(ع) را محبوس کرده بودند، از عبدالرحمن بن حجاج پرسیدم: ایشان در دست هارون گرفتار آمده و نمیدانم چه خواهد شد. ایشان در باب امام پس از خود چیزی نفرمودهاند؟ پاسخ داد: گمانم نبود که احدی از این مطلب پرسش نماید. بر جعفربن محمد(ع) وارد شدم در حالیکه دعا میکردند و موسی بن جعفر(ع) بر دست راست ایشان نشسته، آمین میگفتند. بدیشان عرض کردم فدایتان شوم میدانید از همه بریده و به شما پیوستهام و خدمات من به جنابتان را میدانید، بعد از شما ولایت به چه کسی میرسد؟ فرمود: موسی زره را پوشیده و بر اندامش راست آمده. عرض کردم: دیگر به چیزی نیاز نیست.
۲- حسن بن سعید بن حماد اهوازی
فقیه و محدث بزرگ شیعی که مورد وثوق است. اصل وی کوفی است که به همراه برادرش حسین که وی نیز از بزرگان شیعه است به شهر اهواز کوچ کرده و ساکن آنجا شد. کنیه وی «ابومحمد» است.
وی از اصحاب امام رضا و امام جواد(ع) و راویان اخبار آنان محسوب میشود. وی همچنین از صفوان بن یحیی و ابراهیم بن محمد خزاز و و زرعه بن محمد حضرمی و غیر آنان روایت کرده است. جماعتی از راویان شیعی چون برادرش حسین و علی بن مهزیار اهوازی و احمدبن محمدبن عیسی قمی از وی روایت کردهاند.
حسن بن سعید همان کسی است که اسحاق بن ابراهیم حضینی و علی بن ریان و عبدالله بن محمد حضینی و دیگران را به امام رضا(ع) وصل میکند و موجب هدایت و خدمتگزاری آنان میشود.
وی پنجاه کتاب حدیثی و فقهی و تفسیری و اخلاقی و کلامی تألیف کرده است که در سی کتاب با برادرش حسین مشارک در تألیف بوده است. احمد بن محمد بن خالد قمی و احمد بن محدبن عیسی قمی و حسین بن حسن بن ابان کتابهایش را نقل کردهاند. فهرست این کتابها با مشخصات چاپی و خطی آنها در زندگینامه برادرش حسین آمده است. حسن بن سعید اهوازی یک مکاتبه با امام کاظم (ع) دارد.
۳- دعبل بن علی بن رزين الخزاعی «أبوعلی»(۱۴۸ ـ ۲۴۶ ق)
شاعر اهل بیت(ع) که شعرش در مدح آنان به شهرت رسیده است. وی در فقه و کلام و تاریخ نیز سررشته داشت. اصل وی کوفی است و دوران امام کاظم و امام رضا و امام جواد(ع) را درک کرده است. اشعار وی در باره اهل بیت و هجو و رد بر دشمنان آنان سروده شده است. به همین دلیل اکثر عمرش در فرار از دست دشمنان بود و سرانجام به دلیل هجو مستعصم عباسی به شهادت رسید و در شهر شوش دفن شد.
قابل ذکر است که در باره زندگانی این شاعر بزرگ و عصر وی؛ رمان بسیار زیبا و خواندنی به نام «دعبل و زلفا» توسط نویسنده توانا حجتالاسلام آقای مظفر سالاری به نگارش در آمده که خواندن آن؛ خصوصا به جوانان عزیز توصیه میشود. کتاب «دعبل و زلفا»، روایتی تاریخی عاشقانه از آشنایی و زندگی پر فراز و نشیب دعبل خزاعی، شاعر اهل بیت(ع) و همسر سازشناپذیرش، زلفاست؛ در این کتاب، مقاطعی از زندگی دعبل در زمان امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) به صورت داستانی کنکاش شده است؛ عشق میان او و زلفا زمینهای جذاب برای ماجراهای فراوان این رمان است که تلاش دارد بر اساس دادههای تاریخی به بازسازی و بازآفرینی ماجراها و حوادث بپردازد. بهنشر این کتاب را در قطع رقعی در قالب 332 صفحه منتشر کرده است.
این شاعر گرانقدر دارای آثاری است:
۱- ديوان دعبل الخزاعی که مجموعهای از قصائد معروف وی است، مانند: قصیده «تائیه» در مصائب آل رسول(ع). مجموعا از ۱۲۳ بیت از ابیات سروده شده از جانب وی که در سفر خراسان بر امام رضا (ع) خواند و مورد تشویق امام قرار گرفت. همچنین ۶۰۰ بیت در مدح اهل یمن سروده است. این مجموعه در دمشق به سال ۱۹۶۴ میلادی توسط المجمع العلمی العربی و با تحقیق عبدالکریم الاشتر و همچنین در بیروت توسط دارالکتاب اللبنانی به سال ۱۹۷۲ میلادی با جمع و مقدمه عبدالصاحب عمران الدجیلی، به چاپ رسیده است. نسخههای فراوان خطی از این کتاب موجود است.
۲ـ طبقات الشعراء؛ ظاهرا این اثر از آثار بسیار مهم در عرصه شعر و ادب است که مورد استفاده بسیار ادبا و شعرا در حجاز و بصره و بغداد و همچنین مورد استناد مورخین قرار گرفته است.
۳ـ القصيدة التائية؛ نسخه های فراوان خطی از این کتاب موجود است.
۴ـ كتاب الواحدة في مثالب العرب و مناقبها
۴- عبدالله بن محمد اهوازی
محدث و نویسنده از اصحاب امام کاظم(ع). کتاب وی «مسائل موسی بن جعفر (ع)» است.
۵- فضاله بن ایوب ازدی اهوازی
از فقها و اصحاب اجماع که ساکن اهواز شد. وی از اصحاب امام کاظم و امام رضا(ع) به شمار میرفت. وی از امام کاظم(ع) و محدثانی چون ابن مسکان، حلبی و جمیل بن دراج نقل حدیث کرده است و کسانی چون علی بن مهزیار اهوازی و احمد بن محمد بن خالد برقی(380 ق) و محمد بن عیسی از وی روایت کردهاند. وی از راویان مورد اعتماد تشیع و از دینداران واقعی و با استقامت بود. وی آثار و تالیفاتی نیز داشته که عبارت از کتاب الصلاه و کتاب النوادر است. نام وی در اسناد روایات در ۴۱۷ مورد آمده است.
راه دستیابی به گرایش حدیثی هر محدث، بیشتر به تأمل و ژرف نگری در روایات او است. با کاوش در روایات «فضاله» نیز میتوان بدین نکته وقوف یافت که گرایش او بیشتر در سه محورِ کلّی است: ۱. تبیین حقانیت و اثبات ولایت و امامت امامان معصوم شیعه، و بیان فضیلتها و منقبتها و مقامات بلند آن بزرگواران ۲. بیان فضایل و رذایل اخلاقی ۳. بیان احکام و قانونهای دینی. البته گرایش سوم، پررنگتر از بقیه است.
۶- عمر بن ریاح زهری اهوازی
وی معروف به «قلاء» محدث اهوازی الاصل که از راویان خوزستانی از امامین باقر و صادق(ع) است که عصر امام کاظم (ع) را نیز درک کرده است. وی ابتدا مستقیم الطریقه بود و سپس واقفی شد، اما با این حال رجالی ها او را از ثقات واقفیه برشمردهاند.
صفوان بن یحیی و دیگران از وی روایت نقل کردهاند و همچنین سید حمیری(۱۷۹ق) شاعر بزرگ اهلبیت(ع) و از همعصران امام کاظم(ع) هم از کسانی بوده که به اهواز رفت و آمد داشته است
ابو سلیمان ناجى، روایت کرده است که سید به اهواز آمد و ابوبجیر سمّاک اسدى فرماندار آنجا و دوست سید و شیعه بود. این فرماندار را غلامى به نام یزید بن مذعور بود که شعر سید را حفظ میکرد و براى او میخواند.
خوزستان بزرگ که شامل خوزستان فعلی و برخی از مناطق استانهای همجوار آن است، از مناطقی است که به دلیل نزدیکی جغرافیایی به مناطقی چون کوفه و بصره و بغداد جزء اولین گزینههای مهاجرین برای سکونت در آن بوده است. از رهگذر این مهاجرتها، سادات طالبی بسیاری در مناطق مختلف آن برحسب شرایط آن روزگار سکنا گزیدهاند.
مردم ایران مفتخرند که میزبان فرزندان امام کاظم(ع) مانند امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) و حضرت شاهچراغ و نوادگان پرشمار آن حضرت هستند. در ادامه این پژوهش به بررسی سادات و نقباء اهواز و ارجان و رامهرمز و شوشتر و ایذه و خوزستان در منابع کهن انساب پرداختهایم.
نکته قابل توجه آنکه در منابع موجود برای بررسی و تحقیق تاریخ ایران و به ویژه تاریخ خوزستان عمدتا به منابع تاریخی توجه میشود و کمتر به منابع و کتب انساب ارجاع داده شده است.
یکی از منابع اصلی ما در این پژوهش کتاب مهم و گرانسنگ «منتقله الطالبیه» است که از مهمترین منابع در حوزه انساب و سادات طالبی است. این پژوهش میتواند راهگشای پژوهشهای آتی در زمینه سادات و امامزادگان ساکن در این مناطق البته با پژوهشهای میدانی شود:
1-خدیجه بنت محمد بن طاهر بن محمد بن علی الخواری بن الحسن بن جعفر الخواری بن الامام الکاظم (ع): نسبش با شش واسطه به امام کاظم (ع) میرسد. وی و برادرش ناصر ساکن اهواز بودهاند. (المجدی فی النسب، ص 110).
2-زید النار بن موسی الکاظم (ع): هنگامی که ابوالسرایا و یارانش در کوفه قیام کردند و با جوان علوی به نام محمد بن محمد بن زید بیعت کردند، او زید النار را به ولایت اهواز منصوب کرد. زید در راه اهواز به بصره شتافت و با غلبه بر عامل عباسیان حسن بن علی مامونی، آن را ضمیمه قلمرو خود کرد.
3-ناصر بن محمد بن طاهر بن محمد بن علی الخواری بن الحسن بن جعفر الخواری بن الامام موسی الکاظم (ع): نسب وی با شش واسطه به امام کاظم (ع) میرسد و متعلق به قرن چهارم هجری است. وی و خواهرش خدیجه ساکن اهواز بودند. (المجدی فی النسب، ص 110).
4-حسن ابومحمد بن زید النقیب بها ابن الحسن النقیب بها ابن ابی الحسین زید بن علی بن جعفر بن زید النار بن الامام موسی الکاظم (ع): وی در ارجان از دنیا رفته است(الفخری فی النسب، ص 21).
5-حسن النقیب بارجان ابن ابی الحسین زید بن علی بن جعفر بن زید النار بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با چهار واسطه به امام کاظم (ع) میرسد و متعلق به قرن سوم هجری است(الفخری فی النسب، ص 21).
6- حسین بن زید النار بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با یک واسطه به امام کاظم (ع) میرسد و نوه آن حضرت محسوب میشود. امام رضا (ع) عموی وی است. وی از واردین در شهر ارجان محسوب میشود(منتقله الطالبیه، ص 17).
7-زید النقیب بارجان ابن الحسن النقیب بها ابن ابی الحسین زید بن علی بن جعفر بن زید النار بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با پنج واسطه به امام موسی کاظم (ع) میرسد و به نظر میرسد متعلق به قرن چهارم هجری باشد.
وی سمت نقابت را در شهر ارجان برعهده داشت. پدرش حسن نیز این سمت را در شهر ارجان عهده دار بود(الفخری فی النسب، ص 21).
8-علی بن الحسن الکرمانی بن ابراهیم الضریر بن محمد بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با دو واسطه به امام کاظم(ع) میرسد و نتیجه ایشان محسوب میشود. او متعلق به قرن سوم هجری است.
وی ابتدا ساکن شهر ارجان بود و سپس به سیرجان رفت(الفخری فی النسب، ص 16).
9-محمد ابوجعفر بن ابراهیم الثانی بن موسی ابی سبحه بن ابراهیم المرتضی الاول بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با سه واسطه به امام کاظم (ع) میرسد و نوه آن حضرت به شمار میرود و به نظر میرسد متعلق به قرن سوم هجری باشد. وی از جمله واردین در شهر ارجان است(منتقله الطالبیه، ص 17).
10-محمد العشیر بن ابراهیم الضریر بن محمد بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با دو واسطه به امام کاظم(ع) میرسد. وی نتیجه امام کاظم(ع) و متعلق به قرن سوم هجری است. محمد عشیر مدتی در شهر کرمان سکونت داشت و سپس مقیم ارجان شد(الفخری فی النسب، 16).
11-موسی الارجانی بن ابراهیم الضریر بن محمد بن الامام موسی الکاظم(ع): نسب وی با دو واسطه به امام کاظم(ع) میرسد و نتیجه امام کاظم(ع) و متعلق به قرن سوم هجری است. وی مدتی در ارجان بود و به ارجانی معروف شد سپس به سیرجان کوچ کرد. وی برادر محمد العشیر است که ساکن ارجان بوده است(الفخری فی النسب، 16).
12-احمد ابوالحسن بن علی الاسود بن القاسم بن الحسین بن احمد بن موسی بن ابراهیم المرتضی بن الامام موسی الکاظم(ع): وی ساکن شهر رامهرمز بوده و نسب شریفش با شش واسطه به امام کاظم (ع) میرسد. وی متعلق به قرن چهارم هجری است(منتقله الطالبیه، ص 150).
انتهای پیام