اصلاح دل از راه اصلاح زبان می‌گذرد
کد خبر: 4047459
تاریخ انتشار : ۱۸ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۸
شرح حکمت 60 نهج‌البلاغه؛

اصلاح دل از راه اصلاح زبان می‌گذرد

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان با اشاره به حکمت 60 نهج‌البلاغه، گفت: زبان هم راه دل و هم خروجی آن به شمار می‌رود و اصلاح دل از راه اصلاح زبان می‌گذرد.

مهدی مطیع عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان

به گزارش ایکنا از اصفهان، مهدی مطیع، عضو هیئت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان در نشست چهارم از سلسله نشست‌های «راهی به آسمان» که با موضوع معارف نهج‌البلاغه، عصر روز گذشته، 17 فروردین‌ماه در خانه نهج‌البلاغه اصفهان برگزار شد، به شرح حکمت 60 نهج‌البلاغه پرداخت و اظهار کرد: اگر به مفاد این حکمت دقت کنیم، می‌بینیم مولا علی(ع) نکته بسیار مهمی را بیان کرده‌اند و آن اینکه اگر زبان گزنده را رها کنیم، خود ما را نیش می‌زند. یعنی این‌طور نیست که اگر کسی زبانش را به بدی بچرخاند، فقط به دیگران آسیب بزند، بلکه خودش نیز آسیب می‌بیند. از طرف دیگر، زبان ویژگی درندگی و گزندگی دارد، بعضی از اعضا و جوارح ما آرام و در صلح هستند و بعضی دیگر آمادگی ماجرا و ایجاد مشکل دارند که اگر آنها را مدیریت نکنیم، می‌گزند.

وی افزود: اگر به ادبیات قرآن که مأخذ و مصدر نهج‌البلاغه است و بدون قرآن نمی‌توان روایات را فهمید، مراجعه کنیم، می‌بینیم در کلام قرآن، لسان بیشتر یک استعداد اولیه است و قول، فرایندی طی شده و به آرامش رسیده. قرآن اصولاً قول را مثبت می‌داند و اگر کسی بتواند فرایند با سلامتی را طی کند، خروجی لسان او، قول و گفتار خواهد بود. البته قول آسیب‌زا نیز در کلام قرآن وجود دارد، ولی به هر حال، قول، فرایند و خروجی زبان است. زبان یک استعداد خام محسوب می‌شود و استعدادهای خام وقتی به عالم کثرت می‌آیند، ماجرا ایجاد می‌کنند؛ مثلاً انسان در قرآن گاهی مورد عتاب قرار می‌گیرد، ولی وقتی هویت دومی پیدا می‌کند و پخته‌تر می‌شود، با لفظ بنی‌آدم مورد خطاب قرار می‌گیرد و اگر هویتش از این هم بالاتر برود و مؤمن شود، به سوگلی هستی تبدیل می‌شود. در واقع، این تم ادبیات خام ـ پخته یا فرایند در مقابل ماده خام، در قرآن کریم بسیار یافت می‌شود.

خلقیات اولیه انسان قابل اعتماد نیست

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: ویژگی انسان این است که امکانات اولیه‌اش مثل زبان قابل اعتماد نیست، شاید بزرگترین نکته اخلاقی و معرفتی که بتوان از فعل مجهول حکمت 60 نهج‌البلاغه دریافت کرد، همین باشد. مشکل این است که بسیاری از انسان‌ها بر اساس احساسات، تمایلات و اعتقادات اولیه خود تصمیم‌گیری می‌کنند و این همان است که قرآن می‌خواهد از ما بگیرد و آن را به اتفاقی پخته تبدیل کند. این‌طور نیست که اگر ذهن ما چیزی را پسندید یا با طبع ما سازگار بود، آن را حق بدانیم. این موضوع درباره زبان به‌عنوان فعال‌ترین و مؤثرترین عضو ارتباطی ما نیز صدق می‌کند.

وی ادامه داد: ما حتی درباره حالت‌های اولیه خود باید تجدیدنظر کنیم، مثلاً اگر ذاتاً مهربان هستیم، هر چند این سرمایه‌ای الهی‌ست و نباید آن را از دست داد، ولی اگر پخته نشود، در کوران حوادث آن را از دست می‌دهیم. بنابراین، حالت‌ها و خلقیات اولیه حتی موارد مثبت آنها قابل اعتماد نیست و ممکن است در کوران حوادث از بین برود. از همین رو، در تمام تبیین‌های سلوکی که انسان‌های بزرگ ارائه داده‌اند، حتماً یک دوره سکوت و کنترل وجود دارد، حتی کنترل زبان را کافی نمی‌دانند، بلکه معتقد به سکوت هستند تا طبع اولیه زبان کاملاً خنثی شود و بعد آرام آرام مدیریت آن را آغاز کنند. بنابراین، اولیه‌ها نگران‌کننده‌اند و اگر رها شوند، حتماً آسیب می‌زنند.

مطیع اضافه کرد: نکته دیگری که از این حکمت دریافت می‌شود، این است که شر زبان حتماً به خود ما برمی‌گردد و اگر آن را رها کنیم، ابتدا به خودمان آسیب می‌زند و بعد به دیگران. بعضی از ویژگی‌ها و حالت‌های انسان، شخصیتی و بعضی دیگر، موقعیتی و دلیل‌گونه است. در بسیاری از مواقع، دلیل رهاشدگی زبان به درون و شخصیت ما برمی‌گردد و گاهی اوقات، به‌دلیل شرایط و موقعیتی است که در آن قرار گرفته‌ایم. اصولاً این‌گونه است که اگر درون آرام و کنترل شده‌ای داشته باشیم، حتی اگر زبان‌مان رها شود، به خوبی رها می‌شود. شاید خیر زیادی به کسی نرساند، چون کنترل شده نیست، ولی خوبی از آن سر می‌زند. در واقع، نگرانی اصلی به همین بخش شخصیتی برمی‌گردد که پالایش نشده باشد.

وی افزود: دلایل موقعیتی بیشتر به ناپختگی، نبود مهارت، بی‌تجربگی و نابجا بودن برمی‌گردد، نه زیرساخت‌های غلط، مثلاً می‌خواهیم به کسی محبت کنیم، ولی در واقع دل او را می‌شکنیم. یکی از آسیبناک‌ترین اتفاقات در جامعه ما این است که همه در مسند حرف زدن قرار گرفته‌اند و بیش از حد خودشان نیز حرف می‌زنند. هر کس جایگاه بالاتری پیدا می‌کند، کنترل زبان برایش سخت‌تر می‌شود، چون گزش زبانش شدیدتر بوده و اثر بیشتری خواهد داشت. بیشترین دلیل عذاب جهنمیان، زبان است و در میان گناهان کبیره نیز درصد زیادی از آنها مربوط به زبان هستند. نمی‌توانیم بگوییم اصلاً مرتکب این گناهان نمی‌شویم، فقط می‌توانیم ادعا کنیم که نمی‌خواهیم این گناهان را مرتکب شویم. ما به همان میزانی که بر دیگران تأثیرگذار هستیم، زبان‌مان می‌تواند نگران‌کننده باشد و ماجرا ایجاد کند. ماه مبارک رمضان، روزه اعضا و جوارح نیز دارد و اولین آن، روزه زبان است که نباید به گناه آلوده شود.

جبران گناهان زبان بسیار دشوار است

این استاد دانشگاه تصریح کرد: سخن وقتی بر زبان رانده می‌شود، آثاری دارد و مثل این است که زاد و ولد می‌کند و تکثیر و تشدید می‌شود و اگر به تاریخ نگاه کنیم، می‌بینیم آغاز بسیاری از جنگ‌های مخرب و آسیب‌زا با زبان بوده است. تا وقتی لب فرو بسته باشیم، زبان در اختیار ماست. به همین دلیل گفته می‌شود، بنا بر حرف نزدن است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود، ولی ما اصولاً بنا را بر حرف زدن می‌گذاریم و بعد فکر می‌کنیم که چه گفتیم. البته هر خطایی، جبرانی و هر گناهی، راه برگشتی دارد و حرف‌های بدی که درباره دیگران زده‌ایم، می‌تواند با دعا، استغفار و خیرخواهی برای آنها جبران شود. در واقع، می‌توان گناه زبان را جبران کرد، ولی بسیار سخت است و اثر آسیب‌های آن باقی می‌ماند. بنابراین، باید خودمان را به خدا و اولیای او بسپاریم.

وی اظهار کرد: اینکه چرا آسیب زبان به خود ما برمی‌گردد، به این دلیل است که از خود ما برخاسته، هستی کاملاً دورانی است و قابلیت برگشت دارد. بنابراین، اولین آسیب بدی به خود ما می‌رسد. وقتی با زبان، دل کسی را تیره می‌کنیم، دل خودمان نیز تیره می‌شود، چون آیینه یکدیگر هستیم. وقتی بدزبانی می‌کنیم، شاید در لحظه احساس خوبی داشته باشیم، ولی خیلی زود حال‌مان بد می‌شود و وای به حال کسی که از بدزبانی، حالش بد نشود، چون نشان می‌دهد که دلش تیره و کدر شده و صفای خود را از دست داده است.

روزه زبان به کنترل آن است

مطیع با بیان اینکه کنترل زبان یکی از دشوارترین کارهایی است که در حوزه تربیت شخصیتی و سلوک الهی انجام می‌شود، گفت: روزه زبان به‌عنوان یک تکلیف عام به این نیست که سکوت کنیم، بلکه به کنترل آن است و باید گناهان زبان را بشناسیم و از آنها پرهیز کنیم. زبان ما به رزق خوب مانند تلاوت قرآن، خواندن نماز، دعا، تفقد و دلجویی از دیگران، مهربانی کردن، تشکر و سپاس، قدردانی کردن، عشق‌ورزی، آموزش دادن و... نیاز دارد. این‌ها باعث حال خوب خودمان و دیگران می‌شود و جزو عبادت‌های زبان است. زبان مؤثرترین عضو بدن به شمار می‌رود و به همین دلیل، هم آسیب‌ها و هم منفعت‌های آن از همه بیشتر است و همان‌طور که بیشترین عذاب‌ها در قیامت برای زبان است، بیشترین اجر را نیز زبان می‌برد.

وی تأکید کرد: نکته مهم دیگر درباره زبان این است که هم راه دل و هم خروجی آن به شمار می‌رود. اصلاح دل از راه اصلاح زبان می‌گذرد. اگر کسی زبانش را کنترل نکند، دلش نیز کنترل نمی‌شود. در زندگی شخصی خود نیز تجربه کرده‌ایم که وقتی حرف بد می‌زنیم، دل‌مان می‌گیرد. در واقع، صفای دل به زبان است و آن کس که موفق به کنترل زبان خود شده، حال دلش نیز خوب است.

انتهای پیام
captcha