به گزارش ایکنا از فارس، به نقل از روابط عمومی حرم مطهر شاهچراغ(ع)، حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) عصر پنجشنبه، 28 مهرماه در سلسله نشستهای «ولایت فقیه» ضمن بیان خلاصهای از دو جلسه گذشته پیرامون نقش مردم در نظام سیاسی اسلام، به موضوع نقش مردم در حاکمیت در کلام امام علی(ع) پرداخت.
وی اظهار کرد: بعضی افراد ضمن استناد به برخی بیانات امیرالمومنین(ع) در خصوص جایگاه مردم در تشکیل حکومت، همچون بخشی از خطبه سوم نهجالبلاغه که به خطبه شقشقیه معروف است، این شبهه را بهوجود میآورند و اینگونه نتیجهگیری میکنند که این فرمایشات، بیانگر این است که مبنای مشروعیت حکومت به بیعت و رأی مردم است و نه انتصاب الهی.
کلانتری پیرامون شبهه این افراد در خصوص مشروعیت الهی حکومت گفت: پرسشی که مطرح میکنند این است که سخنان امام علی(ع) در نهجالبلاغه که به بیعت مردم با آن حضرت احتجاج میفرمایند، آیا نشانگر آن نیست که انتخاب، حق مردم است و مشروعیت حاکم از ناحیه انتخاب مردم تأمین میشود؟
وی ادامه داد: سخن امام(ع) بدین قرار است: «أَمَا وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِيَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا يُقَارُّوا عَلَى كِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَيْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَيْتُ آخِرَهَا بِكَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَيْتُمْ دُنْيَاكُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْز؛ سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر نبود حضور مردم و تمام بودن حجت بر من به جهت وجود یاور و پیمانی که خداوند از آگاهان گرفته که در برابر پرخوری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان ساکت ننشینند، بیتردید دهنه شتر حکومت را بر کوهانش میافکندم و پایان آن را همچون آغازش با پیاله تهی سیراب میکردم و آنگاه شما میدانستید که این دنیای شما نزد من از عطسه بزی هم بیارزشتر است».
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در پاسخ به پرسش مطروحه تصریح کرد: سؤال بالا را به دو صورت میتوان پاسخ گفت؛ پاسخ اول به اینگونه است که سخنان امام علی(ع) در خصوص بیعت مردم با ایشان و احتجاج وی به این بیعت، همگی ناظر به مقام اثبات است نه مقام ثبوت؛ بدین معنا که عینیت یافتن حاکمیت امام(ع) و برپاشدن حکومتی که آن حضرت در رأس آن قرار دارد با مراجعه و بیعت مردم تحقّق یافته و مردمی که در تحقّق آن نقش داشتهاند ملزم به رعایت بیعت و تمکین از امام(ع) هستند.
وی اضافه کرد: بنابراین امام(ع) در این سخنان هرگز در صدد بیان این نکته نیستند که اصل مشروعیت ولایت آن حضرت با رأی و بیعت مردم پدیده آمده است زیرا مشروعیت الهی ولایتِ آن حضرت، اصلی است که وی خود در سخنان بسیاری بدان تصریح کرده است. امام(ع) پیش از همین سخن که در سؤال بالا مطرح شد به روشنی از جایگاه ویژه و حق خود در امر امامت مسلمین و غصب آن توسط دیگران پرده برداشته است.
این استاد حوزه و دانشگاه اظهار کرد: امام علی(ع) در جای دیگر به روشنی از ولایت الهی خود بر مردم که توسط رسول اکرم(ص) به ایشان ابلاغ شده است، اینگونه پرده برداشتهاند: «وَ قَد کانَ رسولُ الله(ص) عَهِدَ اِلَیَّ عَهداً، فقال: یابن أبی طالبٍ: لَکَ ولاء اُمَّتی فَاِن وَلُّوکَ فی عافیةٍ وَ اَجمَعُوا عَلیکَ بِالرِضّا فَقُم بِأَمرِهِم واِن اختَلَفُوا عَلَیکَ فَدَعهُم و ماهم فیه؛ رسول خدا(ص) با من عهدی را در میان نهاد و فرمود: ای فرزند ابی طالب، ولایت امت من در اختیار تو است، اگر امت، ولایت تو را در کمال آرامش اختیار کردند و با رضایت بر ولایت تو اتفاق کردند، به اداره امور آنان قیام کن و اگر درباره تو اختلاف کردند آنان را با آنچه در آنند، رها کن».
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) اضافه کرد: امام(ع) در معرض مسئولیت الهی هست – به حکم الله - و از زیر بار آن کنار نمیکشد، اما این خود مردم هستند که با حضور خود تصمیم میگیرند که آیا نظام ولایی، شکل بگیرد یا شکل نگیرد. از نظر مقام ثبوت، صد در صد، نصب و حقانیت حاکم از جانب خداست و از نظر مقام اثبات، کاملاً در اختیار مردم و مؤمنان است که باید تصمیم بگیرند.
وی ادامه داد: استاد جوادی آملی در این خصوص چنین میگویند: «اصل ولایت، به عنوان عهد الهی، از طرف خداوند برای حضرت علی(ع) ثابت شده بود و آنچه باید به این مقام مشروع و ثابت شرعی ضمیمه میشد، همان پذیرش هماهنگ مردمی است که اقتدار ملی ـ مذهبی را به همراه دارد. نظیر آنچه درباره حسینبن علی(ع) اتفاق افتاد که امامت وی، حق ثابت و مشروع بود، ولی در اثر عدم بیعت و فَقد تولّی و پذیرش امت به مرحله اقتدار نرسید».
کلانتری در توضیح دومین پاسخ به شبهه ذکر شده پیرامون نقش مردم در مشروعیت حکومت گفت: میتوان سخنان امام(ع) را حمل بر جدال احسن کرد. منظور از جدال احسن این است که از مبانی فکری و باورهای مخاطب، علیه و در پاسخ به خود شخص استفاده شود، بدینصورت که چون مخاطبان آن حضرت مردمی بودند که مبنای مشروعیت الهی ولایت آن حضرت را قبول نداشتند، بلکه انتخاب خود را مبنای مشروعیت حاکمیت امام (ع) میدانستند، لذا امام(ع) بر اساس مبنای خودشان با آنان سخن میگوید.
وی ادامه داد: براساس این فرض، امام(ع) بر مبنای تفکّر مخاطبان خود به آنان متذکر میشود که من منتخب شما هستم و در نگاه شما حاکم مشروع به شمار میآیم، پس چرا برخلاف رأی و مبنای خودتان عمل میکنید و به بیعت و انتخاب خود پایبند نیستید.
کلانتری در ادامه در پاسخ به این پرسش که نقش مردم در حکومت اسلامی برای کارآمدی حکومت است یا مشروعیتبخشی، گفت: نقش مردم این است که حاکمیت اسلامی شکل بگیرد و جامعه به سر و سامان برسد و این یعنی تحقق عینی کارآمدی. برخی مشروعیت را به دو نوع اولیه و ثانویه تقسیم کردهاند و کارآمدی را همان مشروعیت ثانویه، عنوان کردهاند. اگر حکومت شکل بگیرد اما کارآمدی خودش را اثبات نکند، معنایش این است که مشروعیت مردمی و ثانویه پیدا نمیکند.
وی در پایان گفت: کارآمدی را به دو صورت میتوان بحث کرد؛ یکی اینکه آیا نظامی که تشکیل شده است، ابزارها و ساختارهای لازم را برای کارآمد شدن دارد؟ این بحث تئوریک کارآمدی است. بحث دیگر، بررسی کارنامه یک حکومت بعد از چندسال است که از تشکیل آن میگذرد، مثلاً در بحث انرژی و یا صنعت از کجا به کجا رسیده است. هر دو تا کار راجع به نظام جمهوری اسلامی انجام شده است؛ چندین سال قبل یک مقاله علمی- پژوهشی از بنده در مجله سیاست دانشگاه تهران با عنوان «کارآمدی نظام سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه و ابزارهای آن» منتشر شده است. همینطور ۶ جلد کتاب هست به نام کارنامه، «درآمد: مروری بر کارنامه سی ساله نظام جمهوری اسلامی ایران» که توسط اینجانب تدوین و در سال ۱۳۸۹ توسط موسسه انتشارات دانشگاه تهران چاپ و بعد از آن نیز بارها تجدید چاپ شده است. ۸۰ مقاله است، یک جلد کتاب به زبان انگلیسی و پنج جلد به زبان فارسی. البته کتب و مقالات متعدد دیگری نیز هستند که به بررسی کارنامه درخشان نظام جمهوری پرداختهاند. پیرامون سؤال مطروحه به صورت خلاصه میتوان گفت در نظام سیاسی اسلام نقش مردم، نقش ایجاد دولت و به حرکت درآوردن دولت، یعنی کارآمدی و مشروعیت ثانویه است، یعنی تحقق عینی مقام اثبات.
انتهای پیام