به گزارش ایکنا از اصفهان، مجید جعفریان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در هماندیشی علمی «جمعیت و فرزندآوری» از سری برنامههای همایش ملی «پایداری و کارآمدی خانواده مبتنی بر الگوی اسلامی ایرانی» که روز گذشته، ۲۹ شهریورماه به همت پژوهشکده الهیات و خانواده وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، اظهار کرد: تعریف یونسکو از مهاجرت، جابهجایی افراد از محل مادری خود به جایی که شهروند قانونی آن محسوب نمیشوند، به مدت 12 ماه یا یک سال است؛ مهاجرتها درونمرزی، برونمرزی و بینالمللی هستند. منظور ما از مهاجرت ایرانیان، نوع برونمرزی است؛ زیرا مهاجرت درونمرزی پراکندگی جمعیت را در مناطق یک کشور نشان میدهد؛ ولی موضوع بحث ما این است که مهاجرت و جمعیت نسبتی همگرا با یکدیگر دارند و حتی یک نفر هم از ایران به کشوری دیگر مهاجرت کند، از جمعیت ایران یک نفر کاهش مییابد.
وی با بیان اینکه از سال 1990 به بعد سه موج مهاجرتی را تجربه کردهایم، ادامه داد: مؤلفههای مؤثر بر مهاجرت شامل زادوولد، مرگومیر، آموزش مهارتها، سیاستهای حاکمیتی، محیطزیست، جنگ، تراکم و انباشتگی امکانات است. طبق آمار، زادوولد در ایران نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته و به لحاظ مرگومیرهای ناشی از تصادف در صدر آمارهای منطقه هستیم. آموزش مهارتها نیز به رشد جمعیت کمک میکند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: جنگ و انقلاب، مهمترین عوامل مؤثر بر مهاجرتهای درونمرزی و برونمرزی مردم ایران بوده است، چنانکه شاهینشهر اصفهان محصول مهاجران استان خوزستان و جنوب ایران است. انباشتگی امکانات نیز عامل افزایش مهاجرت بیرونی و درونی محسوب میشود. طبق نظریه توماس مالتوس، اساس مهاجرت انسان نیاز به امکانات است. مصاحبهای که با برترین رتبههای کنکور انجام شد، نشان داد که هدف بیشتر آنها مهاجرت کردن از ایران است. بخشی از این مسئله به تأثیر دیدگاههای علوم انسانی برمیگردد که مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
وی بیان کرد: موج اول مهاجرفرستی ایران از 1990 تا 2005 میلادی شکل گرفت. موج دوم از 2005 تا 2016 و موج سوم نیز از 2016 شروع شده، تاکنون ادامه یافته و ما در اوج آن هستیم. شکلگیری داعش نیز در مهاجرپذیری ایران تأثیر داشت. در حال حاضر، 10 میلیون نفر از جمعیت ایران در خارج از مرزهای این کشور زندگی میکنند. گروههای مهاجرتی ایرانیان نیز سه دسته هستند؛ بزرگترین آنها استادان و دانشجویان هستند، گروه دوم متخصصان مهارتها و گروه سوم نیز عموم افرادی را شامل میشود که دوست ندارند در ایران بمانند.
جعفریان تصریح کرد: حمله آمریکا به افغانستان و عراق و سپس شکلگیری داعش باعث روانه شدن جمعیت مهاجر به ایران شد. سالانه تقریباً 789 هزار نفر از این کشورها به ایران مهاجرت میکنند؛ ولی ما برای این جمعیت برنامهریزی و آمادگی نداریم. بعد از روابطی که در دولتهای نهم و دهم با کشورهای آمریکای لاتین برقرار شد، بسیاری از این کشورها برای تحصیل به ایران مهاجرت کردند. نیروی کار زیادی به ایران مهاجرت نمیکند و گروههای اشتغالزا و جذبکننده نیروی کار در ایران بسیار ضعیف هستند.
وی بیان کرد: اساسیترین پرسش ما در حوزه مهاجرت و جمعیت این است که این دو عامل چه نقش هویتی برای ما دارند؟ در نگاه مردمشناختی، ارزشها و هنجارها جایگاه مهاجرت را مشخص میکنند. گفتمان فرهنگی در اینجا اهمیت فراوانی دارد؛ به این معنا که حاکمیت چه ارزشهایی برای مردم تعریف کرده است و مردم در زندگی روزمره، این ارزشها را چگونه برای مهاجرت و جمعیت تعریف میکنند؛ ولی این مسئله هنوز در کشور ما مشخص نیست.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یادآور شد: رویکرد زمینهای در جامعهشناسی به دنبال کشف شرایط است؛ برای مثال چه شرایطی به مردم قدرت مهاجرت میدهد؟ یا اینکه چه شرایطی باعث حساسیت آنها به سیاستهای جمعیتی میشود؟ پرسش اساسی این است که آیا مردم توان تصمیمگیری در مقابل حاکمیت را دارند؟ در نگاه جامعهشناختی، نظریهای بهنام «میانبرشی» وجود دارد که دارای 8 مفهوم و به دنبال طرح و استفاده از نظریههای دیگر برای تحلیل مفاهیم و سوژههاست؛ این نظریه دیدگاه خطی و یکنواخت ندارد.
وی تأکید کرد: نظریه میانبرشی عامگرا و خاصگرا نیست، بلکه مقولاتی را مینگرد که بیشترین تأثیر را بر سوژه دارد؛ برای مثال در تحلیل مسئله مهاجرت و جمعیت از مفاهیم موقعیت، قومیت و حاکمیت استفاده میکند. این نظریه توانایی توجه همزمان را به ساختار و کنشها دارد که ساختار همان حاکمیت است. مفاهیم هشتگانه نظریه میانبرشی در تحلیل مسئله مورد نظر ما میتواند بسیار کاربردی و مؤثر باشد.
زهراسادات مرتضوی
انتهای پیام