متأسفانه اندیشه خشونت و برخورد تند امام عصر(عج) با مخالفان و غیرمسلمانان در اذهان برخی ناآشنایان به فرهنگ تشیع نفوذ کرده است و برخی فلسفه ظهور و مأموریت عمده ایشان را از تشکیل حکومتی جهانی منحصراً قیام علیه غیرمسلمانان و گرفتن انتقام از آنها تلقی میکنند. بر این اساس، با توجه به نیاز علمی جامعه امروزی به مباحث اخلاقی و بحران معیار در رفتار با غیرهمکیشان، خبرنگار ایکنا از اصفهان گفتوگویی با مهدی گنجور، دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه اصفهان درباره تبیین الگوی رفتار ارتباطی با پیروان سایر ادیان در پرتو آموزههای مهدویت انجام داده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
ایکنا ـ ضرورت بررسی الگوی رفتاری امام مهدی(عج) را با پیروان دیگر ادیان و مذاهب تبیین کنید.
یکی از اساسیترین مباحث مناقشهبرانگیز در حوزه دینپژوهی نوین و اخلاق کاربردی، مسئله رفتار ارتباطی با پیروان دیگر ادیان است که فیلسوفان دین آن را با نام عام پلورالیسم هنجاری مطرح میکنند. افزون بر این مطلب، تفسیرها و برداشتهای افراطی و تفریطی ظاهرگرایان و دگراندیشان از احادیث مهدویت و تعالیم آخرالزمان در افزایش این بحران و آشفتگی آرا بیتأثیر نیست. سوءبرداشت و فهم قشری از بعضی روایات، باور به خشونت و برخورد تند امام عصر(عج) با غیرمسلمانان را در اذهان توده شیعیان تقویت کرده است؛ لذا فهم منطقی از الگوی رفتار ارتباطی حضرت مهدی(عج) با پیروان سایر ادیان یکی از نیازهای مسلم جامعه علمی امروز محسوب میشود.
ایکنا ـ رسالت حضرت مهدی(عج) در تشکیل حکومت اسلامی چیست؟
نگاهی ژرف به متون اصیل و میراث غنی آموزههای قرآنی و نبوی، نمایانگر سیره عملی و فرهنگی و محتوای متعالی پیشوایان دینی ماست و واقعیت آخرالزمان و عصر ظهور را بهگونهای دیگر ترسیم کرده است. امام مهدی(عج)، نه مهدی مسلمانان که مهدی و منجی همه امتهاست. بزرگان ما با چنین فهمی، آن حضرت را اینگونه خطاب کردهاند: «السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ» و عدالت او نه مختص مسلمانان و منحصر به موافقان و نیکان است که شامل بدان و سرکشان نیز میشود. ایشان مظهر عطوفت و رحمت واسعه الهی بوده و خود در توقیعی چنین فرموده است که آن حضرت را اینگونه بخوانیم: «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ» و البته واضح است که رحمت الهی همگان را فرا خواهد گرفت.
در آن توقیع آمده که او بهار مردمان و مایه شادابی، سرزندگی و حیات آنهاست و خرمی و طراوت را به روزگاران و اهلش هدیه میکند. به نظر میرسد که چنین امام و رهبری در عین برخورداری از قاطعیت در مقابل ظلم، انحراف، نفاق، کفر و شرک، طرفدار و مجری حقوق فطری و الهی بشر و حامی اقلیتهای مذهبی خواهد بود؛ چنانکه جدش رسولالله(ص) و ائمه اطهار(ع) با الهام از آیات قرآن در برابر اهل کتاب و حتی مخالفان و منکران دین اسلام اینگونه بودند و پیروان خود را به خوشرفتاری و انصاف در حق پیروان سایر ادیان و مذاهب سفارش میکردند؛ بنابراین روشن است که این مرد الهی چرا و به کدام دلیل، شمشیر جهاد بر گردن میآویزد و آن را به زمین نمینهد تا خداوند از او راضی باشد. مسئله مدارا و تسامح امام عصر(عج) با اهل کتاب و پیروان سایر ادیان با عدالت جهانگستر مهدوی پیوند میخورد.
ایکنا ـ آیا پلورالیسم دینی به معنای حقانیت همه ادیان با آموزههای مهدویت سازگار است؟
خیر. منش حکومتی و سیره عملی حضرت مهدی(عج) در عین قاطعیت با دشمنان محارب در ساحت رفتار ارتباطی با پیروان سایر ادیان و مذاهب، بیشتر مبتنی بر تسامح و سلوک مسالمتآمیز خواهد بود؛ هرچند به نحو مطلق این ادعا نه به لحاظ نظری، عاقلانه و اثباتپذیر است و نه به لحاظ عملی، امکانپذیر؛ چنانچه از تعدادی روایات معصومین(ع) نیز برمیآید که امام در بعضی مواضع ناگزیر به قدرت و زور شمشیر متوسل خواهد شد؛ هرچند به نظر میرسد که استفاده حضرت از حربه قتل، جنگ و خشونت در کمترین حد ممکن خواهد بود و درصد بسیار اندکی از اهل کتاب و پیروان ادیان در رویارویی با امام به قتل خواهند رسید، آن هم مخالفان و اهل کتابی که از لجاجت و عناد خود دست برنداشته و متعصبانه به مخالفت و انکار میپردازند.
ایکنا ـ ادله عقلی و نقلی تأیید پلورالیسم هنجاری را در آموزههای اسلام بیان کنید.
دیدگاه پلورالیسم هنجاری در منش حکومتی و سیره رفتاری امام مهدی(عج) بر پارهای از مبانی عقلی و نقلی استوار است و با دلایل و قرائن متعددی تأیید و تقویت میشود. از جمله این دلایل میتوان به اشتراک همه ادیان آسمانی در انتظار موعود و منجی آخرالزمان اشاره کرد که در همه محافل مذاهب بزرگ جهانی از اهمیت خاصی برخوردار است و از اصول مسلم اعتقادی آنها بهشمار میرود. مطالعه کتب و تاریخ ادیان آسمانی و زمینی بهخوبی نمایان میکند که پیروان بیشتر ادیان هر یک بهگونهای به ظهور منجی، مصلح جهانی و نجاتدهنده بزرگ در روزگار تاریک و بحران معتقدند. این اعتقاد حتی در آیین بودا، برهما و زرتشت نیز به روشنی دیده میشود.
یکی دیگر از مبانی و شواهد این دیدگاه، سنت مسالمتآمیز رسول خدا(ص) و سلوک ارتباطی ائمه اطهار(ع) در تعامل با پیروان ادیان است. برخلاف آنچه در برخورد مشرکان و غیرمسلمانان با رسول خدا(ص) و حامیان ایشان وجود داشت، رفتار پیامبر(ص) با آنها حاکی از تعامل منطقی مبتنی بر احترام، استدلال و رعایت اصول اخلاقی به دور از هرگونه خشونت نابجا بود. سیره معصومین(ع) در این زمینه، مستند به آیات وحیانی و مبتنی بر دستورات قرآن بود.
تأمین عدالت، امنیت و صلح عمومی در حکومت مهدوی، یکی دیگر از مبانی نظریه پلورالیسم هنجاری در سیره مهدوی است. بیشک، زیربنای اصلی حکومت جهانی و مؤلفه اساسی مدینه فاضله و جامعه توحیدی آخرالزمان طبق آموزههای وحیانی، عدالتگستری محسوب میشود؛ از اینرو بیشترین تأکید در احادیث مهدویت بر عدل و ظلمستیزی است. بدیهی است نظامی که بتواند اینچنین نابسامانی و ناامیدی را از بین ببرد، آتش جنگ و اختلاف را خاموش کند و امنیت، آسایش و عدالت را چنان به دنیا برگرداند که حتی حیوانات نیز از آن بهرهمند شوند، حکومت بر دلها و حاکمیت اخلاق و مهرورزی بر انسانها خواهد بود؛ چنانکه رسول اکرم(ص) فرمود: «شما را به مهدی، مردی از قریش بشارت میدهم که ساکنان آسمان و زمین از خلافت و فرمانروایی او خشنودند.»
از دیگر مبانی نظری و روایی دیدگاه پلورالیسم هنجاری در عصر ظهور، عقد قرارداد صلح و همزیستی مسالمتآمیز با غیرمسلمانان براساس پیمان دوطرفه است که به نظر میرسد هدف امام از این قرارداد در وهله نخست، ایجاد زمینه و فرصت عمل برای حضرت مسیح(ع) است تا ایشان بتواند به روال طبیعی در هدایت ملل غربی گام بردارد و در این فرصت، تحولی در عقاید و سیاست آنها بهوجود آورد.
ایکنا ـ مؤلفههای الگوی رفتاری با پیروان ادیان را در فرهنگ مهدویت تبیین کنید.
با توجه به اینکه تحقق حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) مستلزم اجرای کامل عدالت و برقراری تعامل منطقی و سازنده با همه ملتها و اقلیتهاست، بررسی رفتار و سلوک ارتباطی ایشان با سران و پیروان ادیان میتواند شاخص الگوی رفتاری برای مسلمانان تلقی شود. شاید بتوان اولین مؤلفه الگوی رفتاری ایشان را در این زمینه، احترام، مهرورزی و رعایت حقوق اقلیتها دانست. اسلام ضمن احترام به حقوق اقلیتهای دینی، همواره درصدد تأمین عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی بوده و نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای تمام انسانها با وجود اختلاف مذهب، نژاد، زبان و رنگ، حقوق انسانی در نظر گرفته است.
هماکنون نیز اقلیتهای مذهبی با انعقاد پیمان ذمه و اکتساب تابعیت، آزادانه در جامعه اسلامی زندگی میکنند و از حقوق اجتماعی و امنیت داخلی و خارجی مانند دیگر مسلمانان بهرهمندند. قرآن مجید با صراحت سیاست کلی اسلام را چه در عصر غیبت و چه در عصر ظهور درباره مراعات حقوق ملل و مذاهب بیگانه چنین بیان میکند: «خداوند شما را از نیکی کردن و دادگری با کسانی که در امر دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند، منع نمیکند. بیتردید خداوند دادگران را دوست میدارد.» (ممتحنه، ۸)
طبق این اصل قرآنی، اسلام حق طبیعی زندگی برای پیروان ادیان در جامعه اسلامی و همچنین حقوق شهروندی و انسانی را برای آنها به رسمیت میشناسد؛ اما مشروط بر اینکه آنها تهدید و مزاحمتی برای مسلمانان نداشته باشند و علیه آنها توطئه و جنگی صورت ندهند. آزادی و احترام به اقلیتهای مذهبی در اسلام تا آنجاست که اگر کسانی از اهل ذمه، عملی انجام دهند که در دین آنها جایز ولی در شرع اسلام حرام است، کسی در حکومت اسلامی حق ندارد که متعرض آنها شود؛ البته مادامی که به آن عمل تظاهر نکنند و اگر به آن عمل تظاهر کنند، به سبب نقض قانون «تحتالحمایه» بازخواست خواهند شد؛ علاوه بر این از روایاتی که به چگونگی اطلاق بر عدالت قضایی و ادای حقالناس دلالت دارند، اصل احترام به حقوق اقلیتها در الگوی رفتار ارتباطی امام عصر(عج) با پیروان سایر ادیان استنباط میشود؛ مثلاً امام باقر(ع) فرمود: «پس از ظهور مهدی(عج) هیچ حقی از کسی بر عهده دیگری نمیماند، مگر آنکه حضرت آن را بازمیستاند و به صاحب حق میدهد.»
از دیگر مؤلفههای الگوی رفتاری امام زمان(عج)، رفق، مدارا و تسامح دینی است. میتوان ادعا کرد که یکی از بزرگترین ضربههای واردشده به دینداری در طول تاریخ چند هزار ساله تمدن دینی، از جانب دینداران و حامیان متعصب مذهبی با روحیه سختگیری و تسامح نداشتن بوده است؛ در حالی که بنا به روایت تاریخ از زندگی و سیره انبیای سلف بهویژه رسولالله(ص) و ائمه اطهار(ع)، این بزرگواران همواره از مصادیق بارز روحیه مدارا و تسامح با غیرهمکیشان بودهاند. بنا بر روایت قرآن، نه تنها اصل دین و شرایع متعدد هستند (مائده، ۴۸)، بلکه مناسک دینی نیز متنوعاند (حج، ۳۴).
بنابراین طبق این مبانی نقلی میتوان مدعی شد که در حکومت جهانی موعود، امام و پیروان ایشان بیمورد سختگیری و مخالفت نمیکنند و بیدلیل تخم نفاق و دشمنی در قلوب نمیکارند. به حکم عقل و نقل، آزادی فکر و بیان از حکومت عدل جهانی، انتظاری معقول و تحققپذیر است و لذا میتوان انتظار داشت که دعوت و انقلاب جهانی امام(عج) مبتنی بر منطق و حریت و توسل ایشان به قدرت و نیروی نظامی، صرفاً برای بسط عدالت و برانداختن حکومتهای ظلم باشد، نه برای اجبار به پذیرش دین و آیین. روشن است که کشتار و برخورد تند امام با دشمنان نیز به امر الهی و مطابق با لطف و حکمت اوست و به علاوه، این سیاست و رفتار تند، دائمی و مطلق نیست، بلکه حرکتی موقت و تابع متغیرها و شرایط خاص خواهد بود. چه بسا این توفان مجازات، مقدمه و زمینهساز صلح، امنیت و آرامش جهانی موعود باشد.
تأکید بر اصول مشترک و همزیستی مسالمتآمیز یکی دیگر از آیینهای اسلام در دعوت جهانیان به این دین بود. این شعار در قالب اصلی جهانشمول چنین بیان میکند: «بگو ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمهای که پذیرفته ما و شماست، پیروی کنیم؛ آنکه جز خدای را نپرستیم و هیچ چیز را شریک او نسازیم و بعضی از ما بعضی دیگر را سوای خدا به پرستشی نگیرد.» (آلعمران، ۶۴)
مکارم اخلاقی بیان میکند که نمیتوان مدعی شد اقلیتهای کوچکی از پیروان ادیان آسمانی دیگر در زمان حکومت امام زمان(عج) مطلقاً وجود ندارند؛ زیرا انسان دارای آزادی اراده است، اجباری در چنین نظام حکومتی در کار نیست و امکان دارد که افرادی بر اثر اشتباه یا تعصب بر عقیده پیشین باقی بمانند؛ هرچند اکثریت به نظام توحیدی اسلام گرایش خواهند داشت و این امر طبیعی است؛ ولی به هر حال اگر چنین اقلیتی هم وجود داشته باشند، بهصورت اقلیت سالم و با حفظ شرایط اهل ذمه، حکومت از آنها حمایت خواهد کرد و در کنار مسلمانان زندگی مسالمتآمیزی خواهند داشت.
گفتمان عقلی و مذاکره عملی، عقلانیت و دانشمحوری و مذاکره به دور از هرگونه استبداد و برخورد احساسی، از دیگر شاخصهای مهم و راهبردی الگوی رفتاری و ارتباطی امام عصر(عج) با غیرمسلمانان در سایه حکومت عدل جهانی است. درباره رشد عقلانی انسانها در آخرالزمان به این روایت امام باقر(ع) استناد میشود: «زمانی که قائم ما قیام کند، دستش را بر سر بندگان میکشد که در پرتو آن عقلهای آنان بارور و کامل میشود.» این حدیث نشانگر رشد عقلانیت و تکامل عقول مردم به برکت ظهور حضرت مهدی(عج) است که با برهانهای عقلی همراه میشود. قرآن در آیه ۴۶ سوره عنکبوت چنین میفرماید: «با اهل کتاب جز به نیکوترین شیوه مجادله نکنید.» در این آیه منظور از جدال احسن، بحث و گفتوگوی منطقی است. خداوند در جای دیگر دستور داده که مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت بخوان و با بهترین شیوه با آنها مجادله و استدلال کن (نحل، ۱۲۵)؛ به هر حال نخستین گام در دعوت بهسوی حق، استفاده از منطق صحیح و استدلالهای حسابشده و هدف از آن بیدار کردن عقلهای خفته است.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام