به گزارش ایکنا از اصفهان، نشست «قرآن و علم» از نشستهای کنگره بینالمللی بانوان قرآنپژوه مسلمان، روز گذشته، چهارم مهرماه به همت معاونت فرهنگی دانشکده الهیات و معارف اهل بیت(ع) و با همکاری گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه اصفهان برگزار شد.
در این نشست، زهره قدرتی، مشاور و قرآنپژوه موضوع سخنرانی خود را گذاری بر تئوری انتخاب در مشاوره و رواندرمانی و بررسی اجمالی تعدادی از آیات قرآن در این خصوص قرار داد و با تفصیل فرمول WDEP، استناداتی از آیات قرآن را در این زمینه بیان کرد و گفت: تئوری انتخاب از جمله نظریاتی است که برای عموم در سنین نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی با هر جنسیتی قابل کاربرد است و در مشاورههای فردی و گروهی با عنوان واقعیتدرمانی از آن استفاده میشود. این نظریه 10 اصل دارد و در جلسه امروز بهطور اجمالی به یک اصل از آن خواهیم پرداخت.
وی افزود: جان کلام تئوری انتخاب این است که تأثیر گذشته بر شرایط اکنون ما قابل انکار نیست؛ اما گذشته نباید برای ما به زندان تبدیل شود؛ انتخاب اینکه چگونه رفتار کنیم، آینده ما را خواهد ساخت؛ از همینرو راهکار بسیاری از مشکلات ما انسانها در اصلاح رفتار و انتخابهای خودمان است، هرکس باید بر احساسات و رفتارش کنترل درونی داشته باشد و اگر بخواهیم آینده متفاوتی داشته باشیم، باید از گذشته جدا شویم. هرچند گذشته ما قابل انکار نیست و قطعاً در جایی که اکنون هستیم، اثرگذار است؛ اما باید بدانیم که ما قربانی گذشته نیستیم و ببینیم در حال حاضر چگونه باید رفتار کنیم و چه چیزهایی را باید تغییر دهیم که البته موضوع تغییر نیز گسترده است و مجالی دیگر میطلبد.
این مشاور و قرآنپژوه ادامه داد: از صددرصد شرایط و ویژگیهایی که انسان دارد، 20 درصد آنها مطابق خواست او نیست؛ مثل ویژگیهای فردی، رنگ پوست، قد، شرایطی که در آن متولد شدهایم، پدر و مادرمان و... که این 20 درصد را باید بپذیریم؛ اما 80 درصد شرایط را میتوان با آموزشهای لازم و آگاهیافزایی ارتقا داد. حال طبق این نظریه، ابتدا باید بدانیم چه میخواهیم و هدفمان چیست؛ برای مثال زمانی که به دکتر مراجعه میکنیم، او نسخهای مینویسد و باید داروهایی تهیه و مصرف و در کنار آن، از خوردن بعضی خوراکیها پرهیز کنیم. قرآن نیز همچون نسخهایست که الفاظ آن نور هستند؛ اما خوانش آن به تنهایی کافی نیست؛ همچون نسخه پزشک که خوانش آن به تنهایی به درمان منجر نمیشود، بلکه باید آن را بخوانیم تا تهیه و سپس طبق تجویز پزشک مصرف کنیم. در کنار داروهایی که مصرف میکنیم، باید از خوردن بعضی خوراکیها پرهیز کنیم که قرآن نیز دقیقاً همین مسئله را میخواهد به ما بگوید.
وی درباره مسئله انتخاب و ارتباط آن با آیات قرآن گفت: انتخاب مسئله بسیار مهمی است و فکر میکنم انسان از این بابت که میتواند انتخاب کند، اشرف مخلوقات است و شاید بار امانتی که در قرآن به آن اشاره شده، همین انتخاب باشد. به نظر میرسد در آیه 6 سوره انشقاق، «يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ؛ اى انسان حقا كه تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى و او را ملاقات خواهى كرد»، «کَادِحٌ»، «إِلَی» و «فَمُلَاقِیهِ» سه واژه کلیدی هستند و ارتباط این آیه با تئوری انتخاب به این شکل است که تلاش، سمت و سوی آن و آنچه میخواهیم، مهم است و با توجه به این آیه برای ملاقات خدا باید به سمت خدا تلاش کنیم؛ البته تلاشی که درخور خواستهمان باشد.
قدرتی بیان کرد: در فرمول WDEP که در زندگی ما بسیار کاربردی است، W معادلD ،WANT معادل DIRECTION و E،DOING معادل EVALUATION و P معادل PLAN است و وقتی آیات قرآن را با توجه به این فرمول نگاه کنیم، به اوج زیبایی آنها پی میبریم. اولین گام این است که ببینیم چه میخواهیم و آیا تلاش و سمت و سوی تلاشمان ما را به آن خواسته میرساند یا نه که این نکته از راه ارزیابیای شکل میگیرد که خودمان انجام میدهیم. اگر صرفاً به زبان بیاوریم و بگوییم من این خواسته را دارم، اما برای رسیدن به آن هیچ عملی انجام ندهیم، فایدهای ندارد. همانطور که خداوند در آیه 18 سوره حشر نیز بیان میکند، ایمان و تقوا بسته به چیزی است که برای فردای خود میفرستی: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ». خواستن صرف کافی نیست، بلکه باید ببینیم چه عملی انجام میدهیم و خدا به آنچه عمل میکنیم، آگاه است و همانطور که میبینید، در اینجا تأکید بر رفتار است، نه گفتار.
وی یکی دیگر از مواردی را که میتوان در این خصوص از آن الهام گرفت، آیه 22 سوره ابراهیم دانست و گفت: افرادی که در دوزخ هستند، شیطان را مقصر اعمال ناپسندشان میدانند و شیطان در جوابشان میگوید من فقط شما را وسوسه کردم، خودتان دعوت مرا پذیرفتید و باید به جای ملامت من، خودتان را ملامت کنید؛ درواقع میخواهد نشان دهد که ما قدرت انتخاب داریم. انتخاب مسئولیت سنگینی است و ما نباید اجتنابی عمل کنیم.
این مشاور و قرآنپژوه با اشاره به روایت نبوی «حاسبوا ان تحاسبوا» تصریح کرد: منظور از تنظیم جدول مدیریت زمان این است که از صبح تا شب چه رفتارهایی انجام میدهیم؛ رفتار کامل مدنظر است و فکر، احساس، فیزیولوژی و عمل را شامل میشود؛ بهطور مثال فکری به سراغمان میآید، دچار احساسی میشویم، در پی آن در فیزیولوژی بدنمان اتفاقاتی رقم خواهد خورد و به این ترتیب، هیجان در ما شکل میگیرد. برای اینکه بتوانیم رفتار مناسبی در برخورد با این هیجانها داشته باشیم، ابتدا باید هیجان را مشاهده و بعد بدون قضاوت، فرایند ایجاد هیجان را توصیف کنیم و سپس بین میل رفتاری و رفتار، طبق ارزشها یکی را انتخاب کنیم.
وی درباره شیوه تربیتی قرآن گفت: خداوند در قرآن اجازه انتخاب به ما داده است؛ به طور مثال میل رفتاری میگوید میتوانی قصاص و یا گذشت کنی. همچنین در آیه 255 سوره بقره بیان شده است که هیچ اکراهی در دین نیست و اگر به خدا ایمان آورید، به سمت نور در حرکتید و من ولی شما هستم؛ در غیر این صورت دچار ظلمت میشوید و طاغوت سرپرست شما خواهد بود؛ بنابراین دوباره با مسئله انتخاب روبرو میشویم. برای انتخاب، ابتدا باید آگاهی به دست آوریم، بعد از آن انتخاب کنیم و سپس مسئولیت انتخابی را که به عهده گرفتهایم، بپذیریم.
قدرتی تأکید کرد: خداوند به وضوح راههایی را که انسان میتواند انتخاب کند، در قرآن آورده و به روشنی، مسیر تمامی راهها را معین کرده است؛ این ما هستیم که با توجه به خواستههایمان و پیامدهای هر کدام انتخاب میکنیم.
در ادامه، نیرهسادات آیت، دانشجوی دکترای علوم قرآن و حدیث و مدرس دانشگاه گفت: وقتی از قرآن و علم صحبت میکنیم، منظور علمی نیست که در مقابل جهل قرار میگیرد و معنای لغوی آن مدنظر ما نیست؛ بلکه منظور از علم، گسترهای از دانشهای تخصصی به شمار میرود که روز به روز در حال پیشرفت و تخصصیتر شدن است.
وی با بیان اینکه دستکم سه نوع رابطه بین قرآن و علوم گوناگون حاکم است، افزود: رابطه بین علم و دین را در آثار متقدمانی همچون ابنسینا، غزالی و... میتوان ردیابی کرد؛ اما با ظهور مدرنیته و جدی شدن علوم تجربی و ورود آن به عرصههای گوناگون زندگی و علوم دیگر، پژوهشها و مطالعات قرآن و رابطه قرآن با علم نیز وارد مرحلهای جدید شد و از علومی که با موضوعات بعضی از آیات اشتراک داشت، برای تفسیر و فهم قرآن استفاده کردند، بحث تفسیر علمی مطرح و برای قرآن نوع جدیدی از اعجاز به نام اعجاز علمی مطرح شد؛ برای مثال آیاتی را که مربوط به مراحل تشکیل جنین است، با یافتههای علم جنینشناسی منطبق کردند و گفتند نزدیک به 1400 سال پیش، قرآن از مراحل تشکیل جنین سخن گفته است، در حالی که مخاطبان آن دوره کسانی بودهاند که بیشترین فخر و مباهات آنها جنگاوری و نهایتاً شعر بوده و چنین آیاتی بیانگر اعجاز علمی قرآن و نوعی تحدیگری آن است. این مطالعات، موافقان و مخالفانی دارد، هرکدام از آنها ادله خاص خودشان را دارند و یکدیگر را به چالش دعوت میکنند و این موضوع هنوز در دستور کار پژوهشگران قرار دارد.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: نوع دیگری از رابطه علم و قرآن که اخیراً بیشتر به آن پرداخته میشود و عموماً در علوم انسانی به چشم میخورد، ردیابی نظریات و یافتههای علوم متعدد از آیات گوناگون است. در این رویکرد، اشاره مستقیم به آن علم خاص وجود ندارد و از آیات گوناگون استنباط میشود؛ برای مثال یک نظریه خاص علم جامعهشناسی یا روانشناسی را در قرآن ردیابی میکنیم. محققان این عرصه بیشتر به دنبال تأیید آن نظریات از سوی قرآن هستند، هدف آنها تحدیگری نیست و بخش عمدهای از تفاوت این نوع رابطه با رابطه قبل، به هدفشان مربوط میشود. با گسترش ارتباطات بین علوم و شکلگیری مطالعات بینرشتهای، رابطه قرآن و علم نیز وارد مرحله نوینی شد و آن پژوهشهای بینرشتهای مطالعات قرآنی و علوم دیگر بود.
وی ادامه داد: تعاریف مختلفی از مطالعات میانرشتهای بیان شده است که تعریف ساده و جامع آن را از آقای پاکتچی نقل میکنم. مطالعه بینرشتهای، استفاده از یک علم در حل مسئله و یا پیشبرد و گسترش علمی دیگر است. در اصطلاح مطالعه بینرشتهای، منظور ما از رشته دقیقاً علم است. علم به معنای یک رشته و زمینه و دانشی است که چارچوبهای نظری و روش خاصی دارد. این نوع از مطالعات مستلزم وجود و یافتن اشتراکات بین دو علمی بوده که قرار است به یکدیگر کمک کنند؛ برای مثال از علمی به نام زبانشناسی که روشهایی برای فهم متن داشت، به منظور درک و فهم قرآن استفاده شد. این ارتباط میتواند دوسویه باشد؛ یعنی قرار نیست فقط از علوم دیگر برای فهم و درک قرآن استفاده کنیم، بلکه از قرآن نیز برای پیشبرد علوم دیگر میتوانیم کمک بگیریم. این ارتباط دوسویه مستلزم این است که ما از زبان علمی آن علم ثانی آگاه باشیم و از راه آنها مطالبمان را منتقل کنیم.
آیت یادآور شد: قرآن ادعا میکند که «هدیللناس» است؛ هدایتی برای همه مردم، نه فقط مسلمانان. قرآن فقط برای کشورهای اسلامی مقدس است و در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان، نه تنها قرآن، بلکه هیچ امر مقدسی وجود ندارد و در آنجا جامعهشناسان و فلاسفه حرف اول را میزنند؛ بنابراین اگر قرار است معارف قرآن کاربردی شود و مورد استفاده ناس به معنای گسترده آن قرار گیرد، باید به زبان آنها عرضه شود تا در آن جوامع حالت کاربردی به خود بگیرد و گسترش پیدا کند.
وی در ادامه به موضوع نقش حریم در سلامت اجتماعی افراد از منظر سوره نور اشاره کرد و گفت: این موضوع یکی از مصادیق کمک مضامین قرآن به پیشبرد و گسترش علمی دیگر به زبان علم ثانی است. همانطور که اشاره شد، اولین چیزی که زمینهساز مطالعات بینرشتهای میشود، وجود اشتراکات است. در قرآن مضامینی وجود دارد که به مباحث جامعهشناسی و روابط اجتماعی به خوبی اشاره میکند و در قالب احکام، توصیهها و... نیز بیان میشود. دغدغه علم جامعهشناسی نیز روابط بین انسانها در اجتماع، بررسی رفتار اجتماعی انسان، الگوهای مناسبات و روابط اجتماعی و جنبههایی از فرهنگ است که در زندگی روزمره نقش ایفا میکند.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: جامعهشناسان برای پیشبرد کار و گسترش نظریاتشان، فرضیهای مطرح و سپس آن را از طریق روشهای خودشان پیگیری و ارزیابی و بعد در قالب نظریهای در یک مقاله آن را ارائه میکنند. آن مقاله عموماً به جوامع علمی و نهادهای تصمیمگیرنده برای کاربردی شدن ارائه میشود. یک پژوهشگر بینرشتهای مطالعات قرآنی میتواند به روشها و ابزارهای علم ثانی مسلط شود، فرضیه مطرح، آن را به نظریه تبدیل و در قالب مقاله منتشر کند؛ یا اینکه اگر به روشهای علم ثانی تسلط کافی ندارد، در مرحله مقدماتی این کار کمک کند تا حداقل فرضیه را با زبان علمی آنها و زبان علم روز مطرح کند، ارزیابی آن را به عهده جامعهشناسان قراردهد و درواقع، کار پژوهشی مشترکی صورت پذیرد.
وی بیان کرد: انسان دارای ابعاد وجودی متعدد و از این نظر که موجودی اجتماعی است، میتوانیم بعد اجتماعی نیز برای او متصور شویم و از این نظر که فرهنگها و آداب و رسوم گوناگون بر انسان تأثیرگذار است، میتوانیم جنبه فرهنگی را نیز برای او لحاظ کنیم. بعد جسمی انسان به حوزه پزشکی و بهداشت و بعد روحی و روانی او به روانشناسی و سلامت معنوی مربوط میشود. انسان بهمثابه موجودی اجتماعی، باید دارای سلامت اجتماعی باشد. سلامت اجتماعی از اصطلاحات نسبتاً جدید در جامعهشناسی است. سلامت اجتماعی مؤلفههایی را معرفی میکند که با ارزیابی آنها میتوانیم مشاهده کنیم انسان در اجتماع تا چه میزان از سلامت برخوردار است، چقدر میتواند حضور مؤثری داشته باشد و در روابط اجتماعی بهینه عمل کند.
آیت افزود: جامعهشناسان برای این قضیه بر اساس دو محور فرد و جامعه، دو تعریف در نظر گرفتهاند. در تعریف فردمحور از سلامت اجتماعی، جامعهشناسانی از قبیل گلد اسمیت، ریموند و لارسن به تواناییها و مهارتهایی که یک فرد در ارتباط با جامعه دارد، اشاره میکنند که این توانمندیها او را قوی میکند تا بتواند ارتباط مؤثر با جامعه پیرامون خود داشته باشد. در تعریف دیگر که جامعهمحور است، شرایط و بستر جامعه باید برای حضور بهینه فرد در آن اجتماع مهیا باشد.
وی ادامه داد: جامعهشناسی به نام کییز پنج شاخص فردی را برای حضور بهینه و مؤثر فرد در جامعه معرفی میکند. اگر این پنج شاخص را در فردی بررسی کنیم، میتوانیم از سلامت اجتماعی او برآوردی داشته باشیم. این پنج شاخص عبارت است از الف) شکوفایی اجتماعی؛ یعنی فرد چه میزان به رشد و پیشرفت جامعه خودش امید دارد. ب) انطباق اجتماعی به معنای میزان علاقهمندی و مدیریت فرد برای مشارکت در برنامهها و طرحهای اجتماعی. پ) پذیرش اجتماعی که در آن میزان اعتماد، تصدیق و پذیرش فرد نسبت به افراد گوناگون در نظر گرفته میشود. ت) مشارکت اجتماعی که بهطور کلی بیان میکند یک فرد چقدر خود را در جامعه مؤثر میداند. ث) انسجام اجتماعی به معنای میزان تعلق فرد به جامعه و احساس حمایت از جانب آن.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: در تعریف جامعهمحور از سلامت اجتماعی، جامعهشناسی به نام راسل میگوید: «جامعهای میتواند از سلامت اجتماعی برخوردار باشد که فرصتی برابر برای دسترسی همگان به کالاها و خدمات اجتماعی وجود داشته باشد.» این تعریف تا حدود زیادی با عدالت اجتماعی مرتبط میشود. این دو تعریف فردمحور و جامعهمحور را نمیتوان جدا از هم در نظر گرفت و در ارزیابی سلامت اجتماعی یک فرد باید در نظر گرفته شود.
وی درباره رعایت نقش حریم در سلامت اجتماعی از منظر سوره نور گفت: قرآن کریم علاوه بر اینکه توصیهها، احکام و قوانین اجتماعی برای تحقق جامعهای سالم بیان میکند، به اخلاق و ویژگیهای فردی نیز در این زمینه توجه دارد که در سوره نور به چند مورد از آنها اشاره کرده است. در نقطه مقابل سلامت اجتماعی، آسیبهای اجتماعی قرار دارد. روش قرآن در اصلاح جامعه و رساندن آن به سطحی سالم این است که علاوه بر وضع قوانین برای بهبود زیرساختهای جامعه، آسیبشناسی رفتار اجتماعی افراد و راههای برونرفت و درمان آنها را نیز مطرح میکند.
آیت تصریح کرد: در مطالعات بینرشتهای، باید روشمند عمل کنیم و در این پژوهش خاص، ما سوره نور را طبق روشهای تفسیر ساختاری بررسی کردهایم. تفسیر ساختاری به هر سوره بهمثابه متنی بلیغ و حکیم نگاه میکند که در ظاهر پراکندگی موضوعی دارد، در صورتی که در باطن اینگونه نیست. سوره نور از سورههای مدنی و بیستوچهارمین سوره از قرآن است و تنها سورهای بوده که با لفظ سوره آغاز میشود و خود این لفظ به معنای دیوار معنا شده است. راغب اصفهانی و دیگران نیز در کتب خودشان آن را حصار و دیواری قلمداد کرده و گفتهاند دلیل اینکه متن قرآن را سوره میخوانند، این است که ابتدا و انتهای مشخصی دارد؛ یعنی ابتدای هر سورهای که میخوانیم، با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشود و با «بسم الله الرحمن الرحیم» سوره بعدی پایان میپذیرد و این یعنی حدودی برای ما مشخص میکند که البته نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد.
وی افزود: پس از مطالعات انجامشده درباره این سوره مبارک، این نتیجه حاصل شد که این سوره به حفظ انواع حریمها اشاره دارد. برخی از مفسران گفتهاند غرض این سوره، بیان آیاتالاحکام است، در حالی که آیاتالاحکام و خود احکام نوعی حریم هستند و در آن قالب معنا میشوند. حریم از ریشه «حرم» گرفته شده و به معنای گرداگرد و محدوده چیزی است که گاهی حقوق و امکانات خاصی به آن اضافه میکند. بعضی از حریمها بهواسطه یک نماد عینی میشوند؛ مثل دیوار شهر که در قدیم مرسوم بود دور شهرها دیوار میکشیدند و مشخص میشد که این حریم شهر است؛ اما بعضی از حریمها به شکل معنوی هستند و عینیت ندارند که برای حفظ و شناخت اینگونه حریمها، قوانین خاصی وضع میشود و این قوانین است که نشان میدهد آن حریم معنوی وجود دارد. به نظر میرسد که سوره نور در پی معرفی تعدادی از این حریمهای معنوی است که در هدایت و سلامت فردی و اجتماعی افراد نقش مؤثری دارد، حتی خداوند در آیه 35 این سوره خودش را نیز در تمثیلی از نور در قالب حریمها معرفی میکند: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ» و ساختار سوره را حفظ کرده است. در بعضی از روایات مطرح شده که این آیه به حضرات اهل بیت(ع) اشاره دارد و بحث حریم الهی در این قالب نیز قابل بسط و تأمل است.
این مدرس دانشگاه درباره ارتباط آیات سوره نور با سلامت اجتماعی گفت: بعد از دستیابی از جزئیات سوره به غرض آن که همان حفظ انواع حریمهاست، عینکی از حریم به چشم میزنیم و سوره را بازخوانی میکنیم. خداوند در ابتدای سوره نور میگوید سوره و حریمی نازل کردیم و در آن آیات بینات قرار دادیم. در آیات ابتدایی سوره نور، غالباً حفظ حریم اجتماعی زنان بیان میشود؛ اینکه به زنان پاکدامن و همسران خود تهمت نزنید و نسبت ناروا ندهید و اشاعه نکردن فحشا و مجازات آن مطرح میشود. سپس خداوند خودش را در تمثیلی در قالب حریم معرفی و بعد از آن به حریم منازل اشاره و بیان میکند که قبل از ورود به خانه دیگران اجازه بگیرید و بهوسیله سلام، حفظ حریم کنید.
وی تأکید کرد: نکته جالب دیگر که در این سوره مطرح شده، حفظ حریم زنان و مردان در مواجهه با یکدیگر در اجتماع است. امر به تشکیل خانواده، حفظ حریم کنیزان و زنان سالخورده و حفظ حریم زوجین در ساعات خاص از سوی اهل منزل، از دیگر مواردی به شمار میرود که در سوره مطرح شده است. در پایان این سوره آمده که هرآنچه در آسمانها و زمین قرار دارد، قلمرو و حریم خداوند بوده و اعمال و رفتار ما نیز در دنیا و آخرت در قلمرو علم و آگاهی خداوند است.
آیت ادامه داد: از دیدگاه قرآن، حفظ حریم زنان در جامعه اهمیت ویژهای دارد و حدود 24 آیه از سوره نور به این موضوع پرداخته و البته در سورههای دیگر نیز اشاره شده است. در جامعهای که زنان بهعنوان عضو اجتماع، امنیت جسمی و روانی نداشته باشند، نمیتوانند عملکرد اجتماعی مناسبی داشته باشند و درواقع، سلامت اجتماعی آنها آسیب میبیند. از طرفی، یکی از شاخصهای جامعه سالم نیز ایجاد بستر روانی و اجتماعی مناسب برای حضور افراد در عرصههای اجتماعی است و زنان بخش مهمی از جامعه محسوب میشوند. شیوع تهمتهای ناروا به زنان و برخوردهای جنسیتی با آنها از مواردی است که قرآن در این سوره به شدت با آن برخورد میکند و برای جلوگیری از چنین آسیبهایی، احکامی سخت در نظر گرفته است. وقوع فحشا در جامعه، سلامت فردی و اجتماعی اشخاص را به خطر میاندازد و کسی که مرتکب این کار میشود، درواقع سلامت فردی خودش را به خطر میاندازد؛ اما اشاعه فحشا آسیبی است که سلامت جامعه را تهدید میکند و در نتیجه سایر افراد جامعه هم در معرض خطر قرار میگیرند. خداوند دادن نسبتهای ناروا به زنان و دهان به دهان شدن این مطلب را اشاعه فحشا میداند که در دنیا و آخرت برای نسبتدهندگان مجازاتهای سختی خواهد بود.
وی گفت: این آسیبها در جوامع امروزی تغییر شکل داده است. در گذشته، تهمتها گوش به گوش به دیگران منتقل میشد؛ اما در جوامع امروزی بهصورت سازمانیافته و برنامهریزیشده، از طریق رسانهها، شبکههای ماهوارهای و... انجام میشود که در مرحله اول، سلامت اجتماعی زنان را به خطر میاندازد و باعث کاهش رضایت درونی آنها از حضور در اجتماع میشود. این مسئله، سلامت اجتماعی بخش مؤثری از جامعه را به خطر میاندازد. خداوند در قرآن حضور زنان و فعالیتها و تعاملات اجتماعی زن و مرد را به رسمیت میشناسد و وضع احکام و توصیههایی که قرآن به زنان در مواجهه با مردان دارد، نشان میدهد که خداوند معتقد است زن باید حضور اجتماعی داشته باشد، این مسئله را به رسمیت شناخته و برای حفظ سلامت اجتماعی و حضور بهینه و مؤثر او در جامعه، یکسری احکام و توصیهها آورده است؛ از جمله این موارد که در آیات 30 و 31 به آن اشاره شده، حفظ حریم زن و مرد، خیره نگاه نکردن زنان و مردان به یکدیگر و همچنین نداشتن نگاه جنسیتی است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: خداوند در فرازهایی از آیات 62 و 63 به موضوع رهبری پیامبر(ص) و حفظ حریم رهبر جامعه اسلامی اشاره میکند و درواقع، نقش تبعیت از رهبر جامعه اسلامی را که در این آیات مطرح شده است، میتوان شاخص انسجام اجتماعی، عامل همبستگی و افزایش مشارکت اجتماعی و در نتیجه افزایش سلامت اجتماعی افراد یک جامعه مطرح کرد که در این سوره بر آن تأکید شده است. در نهایت این پژوهش با توجه به سوره نور، اصطلاح حریم اجتماعی را یکی از شاخصهای قابل ارزیابی در سلامت اجتماعی مطرح و برای آن مؤلفههایی برگرفته از سوره نور معرفی میکند که میتواند مورد استفاده جامعهشناسان در پیشبرد نظریات سلامت اجتماعی قرار گیرد.
فاطمه کاظمینی
انتهای پیام