شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور
کد خبر: 4212370
تاریخ انتشار : ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۲۶

شناساندن حضرت حجت(عج) به جهانیان؛ اولین گام ظهور

کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا معتقد است: اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت مهدی(عج) به مردم جهان است.

ظهور امام زمانبه گزارش ایکنا از همدان، اولین شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان میهمان خود را نشناسد و از خصوصیات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامى انسان در انتظار کسى مى‌نشیند که او را خوب بشناسد اما اگر انسان کسى را نشناسد و بداند که آن شخص خواهد آمد برایش اهمیتى نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان(عج) هم چنین است. کسانى که آن حضرت را نمى‌شناسند مانند کفار و یا اهل ادیان دیگر، هرگز انتظار او را نمى‌کشند اما کسانى که او را مى‌شناسند و ارزش او را مى‌شناسند و مقام او را مى‌دانند منتظر او مى‌مانند.

کسانى که امام زمان را نمى‌شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در این حال بمیرند در حال جاهلیت از دنیا رفته‌اند. چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمود: «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه؛ هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».

بنابراین اولین شرط انتظار، ایجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبیعى است که هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بیشتر باشد انسان ارزش او را بیشتر درک خواهد کرد و به عظمت او بیشتر پى خواهد برد و بیشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالى که افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگى و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدین جهت از زمره منتظران بیرون هستند. 

البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاریخى وجود آن حضرت است مانند اینکه امام دوازدهم است و تاریخ ولادتش در چه سالى است و مانند آن. اما گونه دیگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانیت آن حضرت است که این شناخت کار هر کسى نیست و ظرفیت و لیاقت زیادى مى‌خواهد. و در حقیقت اصحاب خاص امام زمان(ع) کسانى هستند که آن حضرت را به مقام نورانیت شناخته‌اند براى آگاهى از مقام عظیم امامت رجوع به زیارت جامعه کبیره و تأمل در معانى عمیق و عجیب آن توصیه مى‌ شود. همچنین خواندن کتب معتبرى که در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است مى‌تواند انسان را تا حدى به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 

در عصر غیبت امام عصر(عج) هم طبق سفارش آن حضرت باید به مجتهد عادل جامع الشرایط که حافظ دین خداست و امور را نظام می بخشد رجوع کرد که تبعیت از چنین فردی تبعیت از امام عصر(عج) شمرده می‌شود. چنانکه امام عصر(عج) در یکی از توقیعات خود می فرماید: «و اما در رویدادهایی که پیش می‌آید، به راویان حدیث مراجعه کنید، زیرا آن‌ها حجت بر شما هستند و من حجت خدا بر ایشان».

آن جا که رهبر معصوم وجود دارد و رهبرىِ مصون از خطا و لغزش منحصر به امام است؛ از این رو پیروى کردن از مدعیان رهبری در برابر رهبری معصوم، برخلاف عقل و منطق است؛ زیرا با وجود رهبر معصوم، پیروى از رهبران غیر معصوم، به هیچ وجه قابل توجیه نیست.

حجت‌الاسلام علی الوندی، کارشناس مهدویت و پژوهشگر مؤسسه کلامی احیا در همدان در گفت‌وگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: نشانه‌هایی در خصوص ایام قیام و ظهور در روایات بیان شده است، تطبیق دادن جنگ اسرائیل و غزه با روایات پیش از ظهور کار درستی نیست، چرا که ممکن است تا سال‌های سال هم ظهور رخ ندهد و آن زمان ممکن است که جامعه نسبت به قضیه ظهور دلسرد شود، لذا باید بدانیم که ظهور باید مراحل خود را طی کند.

همانطور که مطابق با گفته رهبر انقلاب نزدیک بودن ظهور، نزدیک بودن زمانی نیست بلکه معنوی می‌باشد، یعنی اگر جامعه جهانی از لحاظ معنوی به آمادگی برسد، ظهور اتفاق می‌افتد.

پیرامون یک سری تطبیقات و گره زدن نشانه‌ها به یکدیگر باید دقت کنید که علائم حتمی ظهور حضرت قائم(عج) 5 علامت است نه بیشتر نه کمتر و سایر نشانه‌ها و علامت‌ها اگر اعتبار داشته باشند، نهایتاً علائم غیر حتمی می‌شوند لذا در این زمینه دقت داشته باشیم که خیل علائمی که برای ظهور بیان می‌شود و برخی نادانسته یا دانسته به آن دامن می‌زنند، علائم غیر حتمی است، ثانیاً تطبیقش بسیار کار دشوار و محتاطانه‌ای است و به راحتی نمی‌شود هر پدیده‌ای را به روایاتی هر چند صحیح تطبیق داد که متأسفانه در عموم مذهبی‌ها و عموم سرورانی که مطالعات تخصصی و دقیق در مباحث مهدویت ندارند، این موضوع به وفور به چشم می‌خورد.

بر اساس دکترین انقلاب و اندیشه‌های امام(ره) و مقام معظم رهبری، هدف انقلاب مهیاسازی مقدمات ظهور امام زمان(عج) است، لذا حتی اگر ناخواسته توجه مردم فلسطین به مهدویت هم نباشد، این دلگرمی مردم فلسطین به انقلاب اسلامی آن‌ها را به سمت قضیه مهدویت هدایت می‌کند چرا که خمیر مایه و غایت انقلاب اسلامی، جریان مهدویت است.

اینجاست که جریانات فلسطین با مهدویت و ظهور و قیام حضرت حجت(عج) گره می‌خورد و این انقلاب اسلامی است که نقش گره را ایفا می‌کند. از آنجایی که اسرائیل دشمنی است که از نگرش و بینش صحیح نسبت به مباحث معرفتی و دین حق به دور است طبیعتاً نابودی آن زمینه‌سازی قوی برای ظهور خواهد بود. البته علاوه بر روایات همچنان که گفته شده در ابتدای سوره اسراء وعده نابودی یهودیان در آستانه ظهور و یا همراه با ظهور مهدی موعود داده شده است.

متأسفانه ما هنوز در بدیهیات گفتمان‌سازی جهانی مهدویت مانده‌ایم که یک هدف جهانی هم است، اولین وظیفه فضای نخبگانی ما این است، در شرایط ناآرامی جهانی و بریدن ملت‌ها از نظام لیبرال، مهدویت را به گونه‌ای در جهان ترویج دهند که جهانیان بدانند ما یک حضرت مهدی(عج) داریم، یعنی اولین گام برای پیشبرد قضیه مهدویت، شناساندن حضرت به مردم جهان است که اصلا بفهمند حضرت مهدی(عج) هست، او چه کسی است و چه شاخصه‌هایی دارد؟ و بدانند ما در عصر غیبت قرار داریم و باید خودمان را برای ظهور آماده کنیم.

متأسفانه ما نتوانستیم پایه‌ای‌ترین مباحث مهدویت را در ذهن مردم جهان تثبیت کنیم، یعنی ابتدا باید گفتمان‌سازی وجود حضرت را در ذهن جهانیان تبیین کنیم، تا وقتی مردمان جهان اسم آن حضرت را می‌شنوند سؤال در ذهن آن‌ها ایجاد شود که اصلاً حضرت مهدی کیست.

بر طبق آیات موجود در قرآن، تعبیری وجود دارد که می‌گوید دشمنان اسلام می‌خواهند نور دینی که خداوند روشن کرده است را خاموش کنند، اما اراده خدا بر این است که این نور به اتمام برسد، ولی دشمنان ممکن است که ازین قضیه خشنود نشوند و بخواهند سدسازی کنند؛ «یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(صف، آیه۸)؛ آنان تصمیم دارند که نور خدا را با دهان‌هاى خود خاموش کنند، در حالى که خداوند کامل کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند.

این آیه شریفه نشان می‌دهد که قبل از ظهور نوری وجود خواهد داشت که خداوند اراده کرده تا به نقطه تاریخی خودش برسد لذا این تعبیر بدان معنا نیست که آن جور‌ها باید به سر حد نهایی خود برسند تا ظهور اتفاق بیفتد، درست است که ممکن است ظلم و فساد در جهان گسترش یابد، اما در کنار گسترش ظلم و فساد، نوری وجود دارد که در دالان تاریخ توأم با ظلم، رو به صعود خواهد بود. به همین سبب قبل از ظهور صلاح و خیر به نقطه صفردرصدی نخواهد رسید بلکه با تفکیک دو جبهه حق و باطل، جبهه نورانیت نیز پیوسته شدت خواهد یافت.

انقلاب اسلامی در نقطه‌ای ظهور کرد که نظریه‌پردازان غربی به این نتیجه رسیده بودند که دین دیگر کارایی خود را از دست داده است و بشر نمی‌تواند با دین به سعادت خود برسد، اما انقلاب اسلامی این نگاه را به طور کلی عوض کرد و به مردم جهان ثابت کرد که نگاه اشتباهی به آن‌ها القا شده است.

انقلاب اسلامی همان نوری است که در در اوج ناامیدی مردم دنیا به ظهور رسید و آن دین‌گرایی خالی از تحریف حول محور جمهوری اسلامی به جهان تزریق شد، ناگفته نماند مقاومت‌ها و بیداری‌هایی که برای مقابله با ظلم و جور به وجود می‌آیند، تحت تأثیر آن نوری (انقلاب اسلامی) که در وسط قرار گرفته به وجود آمده‌اند و اگر نبود این تکیه‌گاه معرفتی و معنوی و مقاومت پویا و زنده در میدان، مقاومتی در سطح کلان در مقابله با نظام سلطه غرب شکل نمی‌گرفت.

لذا مهم‌ترین وظیفه‌ای که می‌توان برای عموم مردم بیان داشت اولاً آشنایی کامل با گفتمان انقلاب اسلامی و ثانیاً صدور انقلاب اسلامی به هرکس که در توانشان هست. شاهد این هستیم مقام معظم رهبری برخی کلیدواژه‌ها را مورد استفاده قرار می‌دهند مثل آتش به اختیار، جنگ روایت‌ها، جهاد تبیین و ...؛ اینها همه ناظر به این موضوع می‌تواند تعریف خاص داشته باشد و وظیفه خاصی را به دوش رهروان قرار بدهد.

انتهای پیام
captcha