چندین سال است که سریالهای ترکی در شبکههای فارسیزبان ماهواره به شدت رواج پیدا کرده است. این مسئله سبب شده که اظهار نظرهای متفاوتی از سوی مسئولان و هنرمندان بشنویم که این دست تولیدات کارهای بیکیفیتی هستند که کانون خانواده را هدف قرار دادهاند، البته در اینکه بسیاری از موضوعات مطرح شده در سریالهای ماهوارهای همخوانی با فرهنگ ملی و دینی ما ندارد، شکی نیست، اما نمیتوان بدون فکر و راهکار تنها با ناسزا گفتن این دست تولیدات را به حاشیه راند.
وقتی درباره بیکیفیت بودن این سریالها به لحاظ فنی حرف میزنیم به این امر توجه نداریم که تولیداتی با این سطح از کیفیت، چرا مخاطبان بسیاری دارد؟ در صورتی که میتوانند به راحتی به سمت سریالهای به اصطلاح با کیفیت تلویزیون بروند. بار دیگر تکرار میکنم به هیچ وجه قصد تایید سریالهای ترکزبان را ندارم، بلکه میگویم که اگر میخواهیم آنها را نقد کنیم هم انصاف را رعایت کنیم هم واقعنگری را. در ضمن اگر قرار بود با ناسزا گفتن مردم از دیدن این تولیدات دست بردارند، امروز دیگر باید این سریالها مخاطب نداشته باشند، اما برویم و بررسی کنیم چرا هر روز بر تعداد این تولیدات افزوده میشود.
کپی کردن فیلم؛ محصول جدید ضیاالدین دری
اما مطلب اصلی که دلیل نگارش این یادداشت شد، گفتوگویی است که ضیاالدین دری، کارگردان سریال خوب «کیف انگلیسی» و مجموعه بسیار ضعیف «کلاه پهلوی» انجام داده است. این فیلمساز ادعا کرده که سریالی را به زودی جلوی دوربین خواهد برد که «زینب» نام دارد. این کار برگرفته از یکی از معروفترین سریالهای ترکیهای با نام «فاطماگل» است. دری ادعا دارد که این سریال را ایرانی کرده و مباحثی از کار را که با اصول دینی و اخلاقی ما مخالف است را از کار حذف کرده.
وقتی این خبر اعلام شد، حداقل برای نگارنده این سؤال پیش آمد که اگر مجموعههای ترکیهای ضعیف و سطحی هستند، پس چرا از روی آنها کپیبرداری میکنیم؟ آیا موضوعات ما تا به این اندازه محدود شده که حتی از خلق یک داستان ملودرام خانوادگی عاجز هستیم. البته این که در یک فیلم و سریالی از کاری الگوبرداری شود، امری پسندیده است، به شرطی که کار مورد نظر کیفیت لازم را دارا باشد، اما وقتی ما از کاری کپیبرداری میکنیم که دائماً در حال کوبیدن آن هستیم، این سؤال را پیش میآورد که این دوگانگی چه معنایی میدهد.
وقتی درباره سریالهای ماهوارهای صحبت میکنیم یاد اظهار نظر یکی از کارگردانان مطرح سینما و تلویزیون (...) میافتم که چندی پیش گفته بود ما گوی رقابت را در مقابل سریالهای ترکیهای باختهایم، تنها نمیخواهیم آن را قبول کنیم! این مسئله هنوز باعث نشده که برخی مسئولان ما احساس خطر کرده و اندیشمندان در این حوزه سیاستگذاری کنند، برای همین تنها با ناسزا گفتن به این تولیدات میخواهند راحتترین مسیر ممکن را بپیمایند.
تلویزیون راه اشتباه سینما را طی میکند
این اشتباه را تنها تلویزیون انجام نداده، بلکه سینما هم سالهاست این مسیر را ادامه میدهد و با محدود کردن اکرانهای خارجی به اسم حمایت از تولید ملی سبب شد که سینماهای کشور به تعطیلی بینجامد و جز چند پردیس سینمایی شاهد رونق هیچ سینمایی نباشیم. این در حالی است که سینما در جهان امروز یک تجارت است که باید علاوه بر درآوردن مخارج خود باید سوددهی داشته باشد، اما آنچه در سینمای ما رخ میدهد تنها هزینههایی عظیمی است که از طریق هنر هفتم بر دوش دولت گذاشته شده.
در انتهای این مطلب باید تصریح کنیم که زمانی سریالهایی چون «فاطماگل» در کشور ما مخاطب نخواهد داشت که ما بتوانیم کارهای با آن حجم در کشور خودمان تولید کنیم نه اینکه با کارهایی چون «ستایش» و... بخواهیم بیشتر تماشاگران را از تولیدات وطنی دور کنیم. کارهای که در آنها واقعنگری جایی ندارد. این اتفاق از فیلمنامه شروع شده و به دیگر بخشهای کار همچون طراحی لباس تعمیم پیدا میکند.