به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، شماره 45 فصلنامه علمی و ترویجی در حوزه مطالعات قرآن وحدیث «سفینه» منتشر شد و این شماره ویژه حدیث است.
در این شماره مقاله «اسناد و شروح خطبههای حضرت زهرا(س)» نوشته فتیحه فتاحیزاده، محمدرضا رسولی راوندی، «تحلیل خطبه حضرت زینب(س) در کوفه بر اساس نظریه کنش گفتار سرل» به قلم طاهره ایشانی و معصومه نعمتی قروینی، «بررسی سندی و دلالی روایت (ان الله خلق آدم علی صورته)» نگاشته مجید شاکرسلماسی، «بررسی تطبیقی جایگاه و چگونگی ذکر صلوات بر پیامبر(ص) در احادیث فریقین» نگاشته علیاکبر کلانتری، «جایگاه محمد بنصفار و کتاب بصارئرالدرجات در میراث حدیثی شیعه» اثری از جعفر رحیمی، «31 نکته در باب سلیمبنقیسهلالی و کتاب او» به قلم سید محمدعلی روضاتی و عبدالحسین طالعی، «آشنایی با کتاب المختار من کلمات الامام المهدی(ع)» نگاشته مجید معارف و مهدی هادیان، «نقد و بررسی معنای رجوع به پروردگار از دیدگاه عرفان» کاری از سید حسن افتخارزاده و محمدرضا نوروزی و «جایگاه علمی نشریه سفیه در اسناد علوم جهان اسلام»اثری از نجمه باقریان گنجانده شده است.
گفتنی است در هیئت تحریریه این فصلنامه اساتید برجسته علوم قرآنی مانند احمد بهشتی، منصور پهلوان، مهدی دشتی، معارف و میرباقری حضور دارند.
در چکیده مقاله «تحلیل خطبه حضرت زینب(س) در کوفه بر اساس نظریه کنش گفتار سرل» میخوانیم: نظریه کنش گفتار یکی از رویردهایی است که در حوزه تحلیل گفتمان مطرح شده است. این نظریه در آغاز توسط آستین مطرح شد و سپس به کوشش جان سرل توسعه و تکامل یافت. سرل کنشهای گفتاری را به پنج دسته اظهاری، اعلامی، عاطفی، ترغیبی، و تعهدی تقسیم نمود. مقاله حاضر بر اساس نظریه کنش گفتار سرل، خطبه حضرت زینب(س) را در کوفه بررسی کرده و یه این نتجیه رسیده است که کنشهای اظهاری، عاطفی و ترغیبی به ترتیب بیشتری کاربرد را در این خطبه داشته و در مقابل کنشهای اعلامی و تعهدی به هیچ وجه به کار نرفته است. تطابق بافت موقعیتی خطبه با انواع کنشهای به کار رفته در متن و بسامد آنها، نشان از قدرت بالای مخاطب شناسی و درک عمیق آن حضرت از بافت موقعیتی است. روش استفاده شده در این بررسی، تحلیل محتوا (یا گفتمان) است و واحد تحلیل مضموم در نظر گرفته شده است.
نگارنده مقاله «جایگاه محمد بنصفار و کتاب بصارئرالدرجات در میراث حدیثی شیعه» عنوان کرده است که به دنبال حل دو مساله است، اول آنکه آیا نویسنده کتاب بصائر الدرجات، شخصی به نام محمدبنحسن بن فروخ است و شخصیت دیگری غیراز صفار است یا اینکه محمدبن الحسن بن فروح همان محمد بنالحسن صفار است و یک شخصیت با دو عنوان در کتب رجالی معرفی شده است؟ مساله دوم این مقاله آن است که آیا کتاب بصائر الدرجات تالیف صفار است یا چنانچه ادعا شده نوشته محمدبنیحیی العطار بوده و او به شیوه استخراج کتاب بصائر سعدبن عبدالله اشعری را به عنوان بصایر الدجرات به نام خودش تدوین کرده است.
نویسنده «نقد و بررسی معنای رجوع به پروردگار از دیدگاه عرفان» در چکیده مقاله مینگارد: نگارنده در این گفتار، تفسیرعرفانی از آیه «انالله و انا الیه راجعوم» را نقد و بررسی کرده است. پس از تقریر بیان عرفا در این مورد، در مورد سه معنای حرف لام در "لله"، سخن گفته و با نفی سنخیت و عینیت میان خالق و مخلوق به این نتیجه می رسد که رجوع بندگان به خداوند و متعال به معنای بازگشت انسان به محضر عدل الهی در قیامت است.