زینب زمان خود باش/ خصایل ناگفته حضرت زینب(س)
کد خبر: 3421739
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۲
در گفت‌وگو با عصمت پناهیان مطرح شد:

زینب زمان خود باش/ خصایل ناگفته حضرت زینب(س)

کانون خبرنگاران نبأ: عصمت پناهیان از خصایل ناگفته زینب کبری (س) می‌گوید تا بانوی مسلمان شیعه سایر ویژگی‌های حضرت را علاوه بر صبر بشناسد و با تأسی به مقام والای بانوی بزرگ کربلا بتواند در راه زینبی شدن گام بردارد.


به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، عصمت پناهیان، مبلغ و کارشناس دینی و مدرس حوزه از خصایل ناگفته بانوی کربلا به این نکته اشاره کرد که حضرت زینب (س) علاوه بر خصلت صبر خصایل برجسته دیگری نیز داشته‌اند که برای تأسی به ایشان شناخت این خصوصیات بارز لازم است.



وی گفت: اولین خصیصه‌ای که خوب است انسان در مقابل مصیبت داشته باشد، صبر است اما بانو زینب کبری(س) خیلی بیشتر از این میزان صبر داشتند؛ صبر انسانی که مصیبت می‌بیند این است که شکوه نکند، جزع و فزع نکند، حرکت و فعل دور از شأن انسان و فهم و شعور از خود نشان ندهد.



پناهیان در ادامه گفت: حضرت علاوه بر این‌که ام‌المصائب است و همه مصیبت‌ها را می‌بیند و صبر می‌کند چیزی که امام زمانش  بلافاصله پس از مصیبت عظمی بر دوشش می‌گذارد وصایت است؛ حضرت باید وصیت‌ها و سفارش‌های امام زمانش را اجرا کند، پس باید کارهایی را علاوه بر تحمل مصائب انجام دهد؛ این در حالیست که ما انسان‌ها در زمان انجام هر کاری نیاز به محرک و انرژی فعال داریم به این معنا که باید چیزی ما را به حرکت درآورد و در درجه بعدی انرژی‌ای داشته باشیم که به مصرف برسانیم.



رفتار هرلحظه بانوی کربلا تجلی تعالیم اسلامی برای یک انسان است



وی به نقش تربیت اصیل اسلامی در انگیزه‌ها و افعال افراد اشاره کرد و گفت: یکی از نکاتی که در تربیت اصیل اسلامی مطرح می‌شود این است که کسی که تحت تربیت اصیل اسلامی قرار گیرد افعال و حرکاتش به علت انگیزه صحیح و فعالی است که در او ایجاد شده است؛ این مطلب به این معناست که از انگیزه باید به فعل و عمل و حرکت رسید نه اینکه از حرکت و عمل به انگیزه؛ آن‌چه که بیننده در لحظه لحظه عمر حضرت زینب(س) در مسیر کربلا و پس از واقعه عاشورا در وجود ایشان متجلی می‌بینند تعالیم اسلامی و پرورش صحیح اسلامی برای یک انسان است.





پناهیان درباره انگیزه حضرت زینب(س) در صبر و حرکتش گفت: ایشان بعد از مصیبت انگیزه‌ای قوی دارد از جهت این‌که تحت اطاعت امامش باشد و آن‌چه که امام به ایشان سپرده‌اند انجام دهد؛ وصیت‌های امام حسین (ع) درباره این‌که در زمان مناسب خود معرفی شوند، از جان امام بعد از امام حسین (ع) حفاظت شود، از بازماندگان کاروان و از همه مهم‌تر از حریم و شأنشان و شخصیت تک تک افراد این کاروان دفاع و پاسداری شود. از این‌رو زینب کبری آن به آن در حال انجام این کارها و حمایت از امام سجاد (ع) است. حضرت در آن واحد هم وصی است و هم مدافع، هم حامی و هم معرف؛ چهار عمل همزمان.



زینب کبری (س) این همه توانایی را چگونه و از کجا به دست آورده است؟



وی در پاسخ به این سؤال که زینب کبری (ع) این توانایی را چگون به دست آورده بود گفت: یکی از مسائل مهمی که این موضوع را از افسانه خارج می‌کند این است که امام حسین(ع) به حضرت سفارش حفظ ارتباط مستمر با خدای خودش را می‌کند چون در این‌جا نیاز به یک انرژی جامع است نه تک‌بعدی، انرژی جامعی که می‌تواند تو را حمایت کند خدای توست، انگیزه را تقویت می‌کند؛ زینب کبری تمام فرامین را مو به مو اجرا می‌کند یعنی در فرامین مورد اطاعت امامش قرار می‌گیرد.



بانوی مبلغ دین در ادامه سخنان خود با اشاره به روایات افزود: در روایات آمده است که علم و ادب ثمن و قیمت انسان است. علم به سوی پروردگارت هدایتت می‌کند و  ادب تو را در خدمت نیکوی پروردگارت قرار می‌دهد؛ هرچه خدمت به پروردگار نیکوتر باشد یعنی اطاعت زیباتر باشد خداوند محبت را عنایت می‌کند. می‌بینیم حضرت زینب (س) در خیلی از صحنه‌های تاریخی تا زمانی که زنده هستند محبت الهی‌ای که امام حسین نسبت به خلق خدا داشتند ایشان هم دارند.



عقیله بنی‌هاشم نیز روضه علی اصغر(ع) می‌خواند



عصمت پناهیان با ذکر این‌ مطلب که بعد از واقعه عاشورا امام سجاد(ع) تقاضای برگزاری مجلس عزاداری از یزید کرد، گفت:  یزید به شرطی اجازه عزاداری می‌دهد که مجلس در کاخ او برپا شود، بانو زینب کبری(س) در بیرون مجلس کاخ یزید می‌ایستد و خود به عزاداران امام حسین(ع) خوشامد می‌گوید؛ به کسانی خوشامد می‌گوید که با شرمندگی تمام اشک می‌ریزند و می‌گویند ما چه کنیم تا گناهان عظیم مردان و جوانانمان جبران شود؟ حضرت زینب(س) به ربابه سفارش می‌کند که از علی‌اصغر برایشان بگو.



وی در ادامه گفت: امام حسین(ع) علی‌‌اصغر(ع) را روی دست می‌گیرد و در لحظات آخر هم باز می‌خواهد با گریه بچه یک عده را نجات دهد؛ یکی از القاب خواهر امام، عقیله بنی‎‌هاشم است؛ عقیله بودنش یعنی خرمندی، تفکر و اندیشه‌اش به عمل، ظهور و بروز پیدا کرده است تا جایی که عقیله بنی‌هاشم هم تابع برادرش ذکر مصیبت علی‌اصغر می‌خواند برای این‌که کسانی که از بی آبرویی می‌نالند کسب آبرو کنند.



زینب کبری(س) با امامش یکی است



پناهیان درباره منبع نیرو و خرد بانوی کربلا گفت: زینب کبری(س) با امامش یکی است، او چشمه‌ای از آن اقیانوس کبیر است همان‌طور که اگر یک قاشق از خمره عسل مصفایی که پاک کننده بیماری‌هاست به فرد بیماری داده شود نمی‌توان گفت چون یک قاشق بود اثر نخواهد کرد، این یک قاشق از آن خمره عسل مصفا است پس به یقین اثر دارد.



وی مصداق امروزی یکی بودن با امام زمان را معرفی کرد و گفت: ما می‌گوییم محب اهل‌بیت و امام زمانمان هستیم، اما سؤال این‌جاست: چرا نمی‌توانیم رفع مانع کنیم؟ چرا محبت ما برایمان ثمره معرفت ندارد؟ چون هنوز ذره‌ای از آن وجود بیکران نیستیم. ائمه(ع) حفظ ارتباط با خدا را به ما تعلیم داده‌اند همان‌گونه که امام حسین(ع) به خواهرش سفارش کرد. اگر ارتباطت را با خدا حفظ کنی، آیتی از آیات خداوند شوی، اگر ذره‌ای از خدا شوی همان کاری را انجام خواهی داد که امام حسین (ع) انجام داد.





وی تسلیم حق بودن را یکی از ویژگی‌های حضرت دانست و گفت: نمی‌توان گفت زینب (س)، به خاطر جنسیتش، به خاطر زنده ماندنش و به خاطر حمل مصائب از عاشورا و کربلا جداست؛ او ذره‌ای از عاشورای حسینی است که تا شام کشیده شده و تا مدینه کشیده می‌شود. جان و دل زینب (س) تسلیم حق است مانند امامش؛ امام حسین (ع) اهل رضا است، ایشان در گودی قتلگاه می‌فرماید: «الهی رضا برضائک و تسلیم لامرک لا معبود سواک». زینب کبری (س) هم رضای خود را با جمله «ما رأیت الا جمیلا» نشان می‌دهد.



 در کربلا قحط آب نبود قحط محبت بود



بانوی مدرس حوزه در ادامه با اشاره به مراتب نفس انسان گفت: برای نفس انسان چهار مرتبه تعریف شده است: نامیه نباتیه؛ حسیه حیوانیه؛ ناطقه قدسیه و مرتبه از همه بالاتر کامله الهیه است. از ویژگی‌های کسی که به مرتبه کامله الهیه برسد این است که هستی را در نیستی می‌بیند؛ بانو در بدن‌های بی سر و بدن برادر، در مصیبت عظیم عاشورا زیبایی می‌بیند.



وی در ادامه گفت: برخی بزرگان گفته‌اند در کربلا قحط آب نبود قحط محبت بود. در جایی که قحط محبت است و انسان‌ها رفتارهایی از خود نشان می‌دهند گویی دل انسانی ندارند بانو زیبایی می‌بیند. در این نبود محبت کدام محبت را می‌بیند؟ او باطن را می‌بیند نه ظاهر را؛ این موضوع را می‌بیند که برادرش راضی شد حتی بدنش پاره پاره زیر سم ستوران له شود اما دلی احیا شود؛ جان آدمی احیا شود اگر چه در روزگاران بعد از این و تا قیامت.



وی با توسل به آثار تعالیم دینی گفت: یکی از این آثار تعالیم دینی که متأسفانه این زمان نمی‌بینیم قدرت بصیرت است . ضعف بصیرت داریم چون به باطن مسائل تدبیر و تدبر نمی‌کنیم؛ انسان‌هایی که بصیرت ندارند سطحی‌نگر هستند. یکی از عواقب سطحی‌نگری زود نتیجه خواستن است. اکنون مبتلا به سرعت در نتیجه‌گیری هستیم. زود نتیجه خواستن به دلیل نداشتن توان صبوری و استقامت است. این در حالیست که در عملکرد زینب (س) پس از عاشورا توان صبوری و استقامت را متجلی می‌بینیم.



پناهیان با اشاره به تعالیم اسلامی گفت: انسان عاقل انسان دوراندیش است. از طرفی در قرآن کریم آمده است که «ولله عاقبة الامور»؛ عاقبت امور با خداست. این مطلب به این معناست که دوراندیش باش اما دنبال نتیجه سریع نباش؛ پس ما مسؤل نتیجه نیستیم بلکه مسؤل تکلیف و وظیفه هستیم. این سفارشات متعارض نیستند چون حق نقیض حق نیست. اسلام انسان را دور‌اندیش در هر آن و لحظه می‌پروراند. دوراندیشی آنی‌اش این است که ابتدای دوراندیشی انسان راضی به ظاهر عمل نشود و باطل عمل را ببیند و انتهای دوراندیشی‌اش این است که رضای حق را ببیند.



لحظه لحظه فکر و عمل زینب (س) در راستای کسب رضای خداوند است



عصمت پناهیان در ادامه با اشاره به بیان شهید مطهری افزود: به عقیده شهید مطهری فکر کردن و حرف زدن و انجام دادن کار هرسه عمل هستند و عمل ابزار شناخت منبع عقل است؛ ایشان معتقدند عاقل اهل عمل می‌شود. حضرت زینب (س) لحظه لحظه فکرش و انجام عملش رضای خداست. به عقیده من خوب است یک جمله در حق ایشان گفته شود و آن جمله این است: امیرالمؤمنین قرآن ناطق است و می‌توان گفت زینب کبری (س) فعلیت علویت است؛ محبت و معرفت و عمل علوی هرسه در بانو دیده می‌شود.





وی طرح‌ الهی عاشورا را ترسیم کرد و گفت: خیلی از ما می‌گوئیم منتظر امام زمان (عج) هستیم و آرزو داریم یار امام زمانمان باشیم. شاید بتوان گفت که خداوند برای ما این‌گونه طرح ریخته که تا عاشورا با اباعبدالله به احیای جانت بپرداز و پس از عاشورا نشانه‌های حیات را به دنبال زینب کبری (س) جستجو کن.



پناهیان حیات زینب کبری (ع) را معرفی کرد و گفت:  بانو تا گودال قتلگاه جان داد و دوباره با قطره قطره خون برادر و شهادت برادر از نو زنده شد. حیات زینب (س) بعد از امام حسین (ع) حیاتی نورانی‌تر و متجلی‌تر است که نمی‌توان پنهانش کرد حال هر چه بگویند فقط صبر کرد، باز برای اندیشمند و صاحب‌خرد این سؤال پیش می‌آید که پشتوانه این صبر چه بود؟ به یقین انسان بدون پشتوانه نمی‌تواند صبر کند.



وی اشتیاق به اظهار وجود به هر شکل را معضل امروز بیان کرد و گفت: . تربیت اسلامی انسان‌پروری است و اسلام با مریدپروری به هر شکلی مخالف است. اسلام معتقد است که انسان با اصل وجود خود باید آنقدر تلاش کند که یک موجود مستقل از امور بیرون خود شود. معضل امروز این است که ما آبرو، عزت و افتخارمان این است که چیزی داشته باشیم تا وجودمان اظهار شود گاه با جمال و گاه با مدرک و مال، گاه با اسم و رسم. گاهی اوقات ما خود را بچه فلان هیأت معرفی می‌کنیم و می‌خواهیم خود را با تقدسات معرفی کنیم. همه این‌ها در اسلام مردود است.



بانوی مدرس حوزه افزود: امام حسین (ع) را از حضرت زینب (س) به آن شکل می‌گیرند اما این نفس کامله الهیه در دارایی حس فقر می‌کند و این یکی دیگر از ویژگی‌های نفس کامله الهیه است. زینب مصیبت دیده کربلا شد، صبوری کرد، عزیزترین کسانش از  او گرفته شدند هم بچه‌های خودش، هم برادرش، هم عزیزان برادرش. همه چیز از او گرفته شد، در ظاهر مقامات معنوی کثیری کسب کرد اما چرا اصرار داشت که بازهم حرف حق را به خلق خدا برساند؟ علت چیست؟ علت این است که این بانو تربیت‌شده مکتب امام حسین (ع) است و همین امام می‌فرماید لامعبود سواک.



پناهیان در ادامه سخنان خود افزود: خداوند آنقدر بزرگ است که هر چه امام حسین (ع) انجام دهد باز کم است؛ به همین دلیل است که امام ظهر عاشورا و پس از داغ یارانش باز با شنیدن این‌که وقت نماز است شاد می‌شود و این تعلیم را به زینب نیز می‌دهد: خواهرم چون مصیبت دیده هستی و در جایگاه گذشت و ایثار قرار گرفته‌ای گمان نکنی نیازت تمام شده است. باید هر آن در مرتبه‌ای که به دست می‌آوری نیازمندتر شوی. 



هر چه رتبه و معنویت رشد پیدا کند خود را نیازمندتر به خالق می‌بیند



عصمت پناهیان تبیین کرد: هر چه رتبه و معنویت رشد پیدا کند خود را نیازمندتر به خالق می‌بیند؛ به همین دلیل است که امیرالمؤمنین فرمود ظلمت نفسی در حالی که به قول فرمایش امام (ره) اگر تمام خلق جمع شوند یک لا اله الا الله علی (ع) را نگفته‌اند. با این تفاسیر از چه جهت کسی که خود را و انسانیت خود را فقط در وجود مادی و ظاهری دنیا می‌بیند خیلی زود با یک تحسین و تشویق و تأیید غنی می‌شود؟



وی  با اشاره به حضور امام باقر (ع) در کربلا گفت: امام باقر (ع) یادگار کربلاست و کربلادیده، کودکی که صحنه‌های کربلا را فراموش نمی‌کند. ایشان می‌فرماید: «هلک الناس اثنان»؛ دو چیز مردم را هلاک می‌کند اول خوف‌الفقر: فقر مردم را هلاک نمی‌کند ترس از آن باعث هلاکت می‌شود و دوم طلب فخر. می‌ترسیم دستمان خالی شود یا کسی با ما نباشد. ببینید بانوی کربلا این ترس را داشت؟ او بی برادران حرکت می‌کند، اگر امام را راه ندادند مهمان را هم به اسارت در شهر می‌چرخانند! اما حضرت خوف فقر ندارد.



پناهیان در ادامه سخنان خود و با توجه به حدیث امام محمد باقر (ع) به قسم شیطان برای گمراهی انسان اشاره کرد و افزود:  ترس فقر کار کیست؟ در قرآن کریم آمده است: «االشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ »؛ شیطان به انسان وعده فقر می‌دهد. اما خداوند وعده غنا می‌دهد؛ رب شما غنی است. انسان برای رفع ترس از فقر شروع به مال‌اندوزی می‌کند، به دنبال مدرک و شهرت می‌رود. چرا باید مدرک‌گرایی در جامعه رواج داشته باشد؟ تحصیل علم جهاد است و از دنیا رفتن در مسیر کسب علم شهادت اما زمانی‌که مدرک معتبر می‌شود برای کسب آسانی و سرعت متأسفانه پژوهش‌ها و تحقیقات و کرسی دانشجویی خریداری می‌شود.



وی افزود: کسی که نیتش کسب افتخار باشد به هر شکلی به دنبال افتخار بیشتر می‌رود. در ابتدا شیطان ترس از فقر را در وجود انسان ایجاد می‌کند، وقتی که شروع به جمع کردن می‌کند او را به دنبال کسب فخر می‌برد. شیطان قسم خورده که انسان را سرگرم کند تا حق را پیدا نکند، پیدا کردن حق هشیاری و خرد می‌خواهد. کسی که در این راه افتاده در این‌ مرحله با خود می‌گوید: من مدرک دارم اما مدرک آن دیگری از من بالاتر است. این انسان مشغول امور بیرونی است، اسیر است: اسیر موهومات. از زندگی‌اش راضی نیست حتی از لباسی که می‌پوشد چون لباس مارک می‌خواهد. حس می‌کند مایه فخری ندارد و مدام احساس سرشکستگی دارد. این رشد نیست.





پناهیان گفت: خداوند متعال به انسان گنهکاری که به سمت او آمده است چنان با حیا و عفاف برخورد می‌کند که این انسان گنهکار به پذیرش خدا و برگشتش به سمت خدا افتخار کند؛ نکته مهم این‌که این افتخار اثرگذار درونی است. افتخاراتی که با شیطان کسب می‌شود اثر درونی نمی‌گذارد پس آرامش‌آور نیست، زودگذر است، اطمینان‌آور نیست. کسی که اسیر شیطان است در این حالت مشخص است که هر چه جمع کند باز توان صبر ندارد، حلم ندارد، کرامت نمی‌کند؛ چیزی برای خرج کردن ندارد، نمی‌تواند دستی بگیرد و به ناتوانی کمک کند. 



وی افزود: حال می‌بینیم زینب کبری (س) در کاخ یزید حتی ناتوانی اطرافیان کسانی که آن ظلم و ستم‌ها را در حق او و عزیزانش انجام دادند کرامت می‌کند و می‌خواهد به آن‌ها کمک کند.



زینب کار حسینی می‌کند



بانوی مبلغ دین پرورش اصیل را لازمه زینبی شدن و کار حسینی کردن دانست و گفت: زینب کار حسینی می‌کند. ما هم می‌توانیم این کار را انجام دهیم. لازمه‌اش این است که پرورش اصیل داشته باشیم. پرورش اصیل پرورش درونی است؛ رفع فقر نقد ذاتی و رسیدن به غنای نقد ذاتی است. کسی که دوراندیشی را پیدا کند هر لحظه در مسیر رضایت خداوند قدم بر می‌دارد. خداوند متعال فرمود: تو یک قدم برداری من ده‌ها و صدها قدم بر می‌دارم.



وی به مشکل کمال‌گرایی در تربیت فرزندان اشاره کرد و افزود: یکی از عقده‌های حقارت درونی کمال‌گرایی است. مادر باید از سنین کودکی  مراقب باشد که حقارت در وجود فرزندش نیاورد. امیرالمؤمنین علی (ع) به امام حسن مجتبی (ع) سفارش کردند: «حسنم مبادا جوانی را از رحمت خدا ناامید کنی». فردی که کمال‌گرا می‌شود به دلیل وجود حقارت در اصل وجودش و برطرف نشدن آن به سمت افسردگی کشیده می‌شود. کمالات بیرونی این عقده را  برطرف نمی‌کند، باید با کمال درونی درمان شود و به همین دلیل است که کسی که به دستگاه امام حسین (ع) وصل شود به عزت می‌رسد هر کس به همان مقدار اتصالش عزت می‌گیرد و این عزت از برکات رنج‌ها و مصائبی است که امام حسین (ع) و کل خانواده‌اش کشیدند.



زینب کبری (س) علمدار است



پناهیان به تبیین موضوع فروتنی در تربیت اسلامی پرداخت و گفت: زینب کبری (س) علمدار است. در تربیت اسلامی علمدار چنان با کمال بار می‌آید که فقط قرار نیست عَلَم بر دوش بگیرد، اگر مشک آب هم به دستش بدهند تحقیر نخواهد شد.



وی در ادامه گفت: اگر جوانی که علمدار است، علمدار رشد کند با تواضع و خم شدن پیش کودکی شکسته نمی‌شود. اگر خم شود و دست پیری را بگیرد، اگر در هیأت به او کفش جفت کردن بدهند نمی‌شکند. فقط به دنبال تریبون نیست، فقط دنبال اوج نیست که بگوید اگر میز باشد من شاغل می‌شوم. اگر غیر از این باشد نشانه این است که این جوان تن به تلاش و رزق حلال با برکت الهی نمی‌دهد؛ این یعنی عدم فهم حقیقت عاشورا. زینب کبری (س) باید خار از پای کودکان در بیاورد به همان اندازه که باید هوای امام سجاد (ع) را داشته باشد.



بعد از وصایت رسالت است



بانوی مبلغ دین یادآور شد که بعد از وصایت رسالت است و در ادامه گفت: زینب (س) همان‌طور که رسول عاشوراست باید از مادران و کودکان داغدیده دلجویی کند. در این‌جا جامعیت را می‌بینیم: این رشد اسلامی است هر چه بزرگ شود کار کوچک از او بر می‌آید و زیبا از او بر می‌آید.



وی در پایان افزود: انسان در حالت کمال‌گرایی فکر می‌کند باید فقط کارهای درشت را به او بدهند، می‌گوید من دیگر کسی شده‌ام و باید کار بزرگی به من بدهند. «من» نشانه فخر فروشی: «من»ی که بزرگ می‌شود ولی حباب می‌شود، می‌توان حباب بزرگ درست کرد اما حباب با هوای داخل خودش نابود می‌شود چون استقامت ندارد. زیبایی و درخشش خیلی سطحی و ظاهری است، کمالش ظاهری است، بلورین و رنگارنگ است اما ریشه ندارد و به همین دلیل با کوچکترین تلنگر نیست و نابود می‌شود.



مرضیه محسنی

captcha