حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر معرفت، فرزند آیتالله معرفت و عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با اشاره به نوآوریهای آیتالله معرفت گفت: بنده در تتبعات و تحقیقاتی که داشتهام 80 موضوع در مورد نوآوریهای آیتالله معرفت جمعآوری کردهام که هر کدام خدمتی به جامعه علمی و قرآنی محسوب میشود. وی افزود: یکی از مباحثی که ایشان در آن نوآوری به خرج دادهاند بحث فرق میان تفسیر و علوم قرآنی است و ایشان به طور کامل میان این دو مقوله فرق و تفاوت گذاشتهاند.
معرفت بیان کرد: ایشان معتقد است که «علوم قرآنی»، مجموعه دانش های برونقرآنی است؛ یعنی علوم قرآنی درباره مسائلی مرتبط با شناخت قرآن، وحی و نزول قرآن، مدت و ترتیب نزول، اسباب نزول، جمع و تألیف قرآن، کاتبان وحی، مکی و مدنی بودن آیات، پیدایش قرائت، پیدایش متشابهات، اعجاز و ... بحث می کند در حالی که تفسیر مقولهای متفاوت است و به محتوای قرآن میپردازد.
معرفت بیان کرد: ایشان کتابی مستقل به نام تمهید را در مورد علوم قرآنی نوشتهاند و به موضوعاتی مانند؛ وحی، نزول قرآن، اسباب نزول، تاریخ قرآن، مکی و مدنی، ترتیب سوره ها، جمع قرآن، توحید مصاحف، رسم الخط قرآن، قراء و قرائت، محکم و متشابه و ... پرداخته است.
فرزند آیتالله معرفت ادامه داد: یکی دیگر از فعالیتهای علمی قرآنی آن مرحوم، اثبات وحی برخلاف روش مفسران و محققان است زیرا این افراد عمدتا به صورت مستقیم در صدد اثبات مقوله وحی بودهاند در حالی که آیتالله معرفت به صورت غیرمستقیم به این مسئله پرداختند و آن را ثابت کردند و به شبهات در این زمینه پاسخ دادهاند.
محمدباقر معرفت ادامه داد: آیتالله معرفت با دلایل عقلی، فلسفی و قرآنی و بیان شواهدی در این مورد توانسته امکان وحی را ثابت کند در حالی که بیشتر محققان عمدتا بر دلایل قرآنی و نقلی در این زمینه بسنده کردهاند؛ استاد معرفت با دلايل عقلی مانند حضوری بودن علم به وحی و قاعده لطف همچنین با استناد به آيات قرآن و روايات ضمن اثبات امکان وحی، خطاناپذیری آن را نیز ثابت کرده است.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی با بیان اینکه برخی به داستان ورقة بن نوفل برای اثبات وحیانی نبودن قرآن تکیه کردهاند تصریح کرد: آیت الله معرفت این مسئله را خلاف عقل و روایات و قرآن میداند و آن را افسانه ذکر کرده است.
این محقق چرایی نامیدهشدن سوره حمد به فاتحةالکتاب را از دیگر نوآوریهای مرحوم آیتالله معرفت برشمرد و بیان کرد: بسیاری از محققان و مفسران در مورد چرایی نامیدهشدن سوره حمد به فاتحةالکتاب، علت آن را قرارگرفتن این سوره در ابتدای قرآن برشمردهاند ولی مرحوم معرفت بحث اول بودن سوره را مطرح نکرده و علت فاتحةالکتاب بودن این سوره را در این مسئله بیان کردهاند که سوره حمد اولین سوره کاملی است که به پیامبر نازل شده است و چون ایشان باید از روز اول آن را در نماز میخواندند ابتدا هم نام آن آدابالصلوة بوده و به صورت کامل نازل شده است.
وی افزود: یکی دیگر از نوآوریهای علمی و قرآنی آن مرحوم مباحث مکی و مدنی است که عمده محققان و مفسران قرآن از قدیمالایام به آن پرداخته و در مورد آن مطلب نوشتهاند؛ ایشان معقتد است که ملاک در مکی و مدنی بودن سور، همان قدم اولی است که پیامبر(ص) پا در مدینه نهادهاند یعنی قبل از آن مکی است و مابقی نیز مدنی است یعنی زمان ملاک است و براین اساس، هیچ آیه استثنایی وجود ندارد یعنی در سوره مکی، آیهای مدنی و در سوره مدنی، آیهای مکی داشته باشیم؛ ایشان به صورت مفصل به این مسئله پرداخته و به نقد دیدگاه اهل سنت اهتمام کرده است زیرا برخی محققان اهل سنت با استناد به همین مسئله، تهمت کفر به حضرت ابوطالب(ع) میزدند ولی ایشان ثابت کرده که این استنادات غلط است و ربطی به آن وجود گرامی ندارد و پدر امام علی(ع) موحد بوده و موحد از دنیا رفتهاند.
محمدباقر معرفت با بیان اینکه آیتالله معرفت مسئله محکم و متشابه را به صورت کامل حل کردهاند عنوان کرد: علامه معرفت تا مسئله ای را حل نمیکردند سراغ مسئله دیگری نمی رفتند به همین دلیل در مسئله محکم و متشابه و آیه محوری آن در سوره مبارکه آل عمران ایشان معتقد است که «واو» در «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ »(7 آل عمران) واو عطف نیست بلکه «واو» استیناف است و این در حالی است که فخررازی آن را واو عطف دانسته است؛ این اندیشمند اهل سنت همچنین قید کرده که اگر «یقولون آمنا به » حالیه است پس نیازمند به واو است ولی آیتالله معرفت با توجه به شعری از ابن مالک در الفیه ثابت کرده است که در اینجا نیازی به واو نیست و اگر واو بیاید خلاف ادبیات عرب است و قرآن را باید بر بهترین و دقیقترین ادبیات عرب حمل کنیم.
وی ادامه داد: ناسخ و منسوخ یکی از دشوارترین مباحث در زمینه معارف قرآنی است که مرحوم معرفت به نحوی دقیق وارد این موضوع نیز شدهاند؛ در این زمینه مشکل این است که از یکطرف براساس روایتی از حضرت علی(ع) نقل شده است که ایشان به فرد قاضی فرمودند که آیا تو ناسخ و منسوخ میدانی و آن فرد اظهار بی اطلاعی کرد و حضرت خطاب به ایشان تاکید فرمود که اگر ناسخ و منسوخ نمیدانی خود و دیگران را هلاک کردهای.
معرفت بیان کرد: آیتالله خویی معتقد هستند که یک آیه نسخ شده در قرآن بیشتر نداریم و آن آیه نجوی است ولی علامه معرفت قائل به این نظریه نیست و معتقد است که اگر تنها همین یک آیه بود دلیلی نداشت امام به فرد قاضی بگوید تو خود و دیگران را هلاک کردهای بلکه همان یک آیه را به قاضی آموزش میداد و مسئله تمام میشد بنابراین آیتالله معرفت معتقد هستند که این معضل به وسیله مشروط کردن ناسخ و منسوخ به شرایطی قابل حل است.
وی اظهار کرد: ایشان معتقد است که ناسخ و منسوخ مطلق وجود ندارد و مانند کشتی روی آب شناور است؛ اگر شرایط برای آیه ناسخ فراهم شد ناسخ و اگر نشد منسوخ است و ناسخ و منسوخ بودن بسته به این شرایط دارد. ایشان البته وسعتی که برخی مثلا 250 تا 260 آیه ناسخ و منسوخ را ذکر کردهاند نپذیرفته است ولی نسخ یک آیه را نیز نمیپذیرد.
وی ادامه داد: حروف مقطعه از دیگر موضوعات مورد بحث و نوآوریهای آیتالله معرفت است؛ ایشان چیستی و مفهوم و چرایی بیان این حروف در 29 سوره را مورد توجه قرار داده است؟ کسانی مانند علامه طباطبایی تا 16 نظر و برخی بیشتر در مورد این حرف ذکر کردهاند اما آیتالله معرفت با استناد به روایتی از امام صادق(ع) بیان کردهاند که حروف مقطعه رمز و رازی میان عاشق و معشوق است و حتی ائمه اطهار(ع) نیز از پی بردن به این راز و رمز اظهار بیاطلاعی کردهاند بنابراین بسیاری از این استدلالات و گونهگونی نظرات نمیتواند درست باشد.
معرفت با بیان اینکه از دیگر نوآوریهای مرحوم والد ما در تعریف مفسر بود بیان کرد: ایشان مفسرین را منحصر در 14 معصوم و یا کسانی که مشافهتا از معصوم چیزی نقل کنند میدانست همچنین درباره سن تکلیف در دختران و پسران نیز نظرشان این بود که دختر در سن 13 سالگی به بلوغ میرسد و پسر در سن 15 سالگی بالغ میشود که اخیرا دکتر رفیعی در یکی از جلسات شرح نهجالبلاغه خود این قول را از طرف آیتالله معرفت بیان کرد.
محمدباقر معرفت به نوآوری دیگر فقهی ایشان اشاره و تصریح کرد: آیتالله معرفت معتقد بود که فضله موش نجس است اما نجسکننده نیست؛ این حکم خیلی دامنگیر مردم و به خصوص رستورانها و مراکز نگهداری غذا و موضوع مبتلابه است که ایشان با این حکم، مشکل را حل کرده است؛ براین اساس اگر فضله موش در کیسه برنج و یا ماده غذایی وجود داشته باشد خوردنش جایز نیست ولی باعث نجس کردن آن مواد نمیشود و میتوان با برداشتن آن مابقی مواد را مصرف کرد.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی تصریح کرد: از دیگر مسایل و نوآوریهای فقهی آن مرحوم این است که وسایلی که از مردار ساخته میشود نجس نیست بلکه مانعالصلوة است لذا کفش و کمربندی که مثلا از ویتنام خریداری میشود که ذبح شرعی را رعایت نمیکنند موجب نجس شدن فرد و لباس او نیست بلکه نمیتواند با آن نماز بخواند همچنین با دست تر میتوان به فرد کافر دست زد و نجس نیست ولی مانعالصلوة است.
وی تاکید کرد: مرحوم معرفت کافر را اعم از حربی و ذمی و حتی یهودی و مسیحی و ... را به صورت مطلق نجس نمیدانست ولی نظرش این بود که باید رعایت نجاست را داشته باشند و اگر این افراد رعایت نجاست را نکنند مشکل نجاست به قوت خود باقی است.
فرزند آیتالله معرفت تاکید کرد: نوآوریهای آن مرحوم در مباحث قرآنی و فقهی متعدد و به دهها نوآوری میرسد که هر کدام جای تحقیق و بررسی مفصل دارد که بسیاری از نظرات ایشان هم به خصوص در علوم قرآنی مورد بحث قرار گرفته و در مراکز حوزوی و دانشگاهی مطرح است.
وی از برپایی همایشی برای بررسی آرای تفسیری آن مرحوم در سال آینده خبر داد و گفت: این همایش نیز با هدف برسی بیشتر و عالمانهتر دیدگاههای ایشان صورت خواهد گرفت.