محمد انجمشعاع، دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا به برگزاری دوازدهمین جلسه ستاد راهبری طرح ملی حفظ اشاره کرد و گفت: این جلسه با حضور اکثریت اعضا برگزار شد تا طبق برنامه ستاد که برپایی یک جلسه در ماه در نظر گرفته شده بود، پیش رفته باشیم. جلسات کارشناسی این ستاد به صورت متناوب برگزار شده و تاکنون قریب به چهل جلسه رسیده است.
وی افزود: مهمترین موضوعی که در آخرین جلسه مطرح شد، دستاوردهای سال 97 بوده است. اگرچه طبق برنامهای که با دستگاهها توافق شده بود، مرحله چهارم این طرح در فروردینماه به اتمام میرسد، اما با این حال در این جلسه مباحثی در مورد طرح ملی حفظ قرآن در سال 97 و 98 مورد بررسی قرار گرفت و توافق شد تا با حضور دستگاهها و مسئولان اختتامیه طرح ملی حفظ قرآن در سال 97 که به عنوان 1452 توافق شده بود، در روز 20 فروردینماه برگزار شود.
دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن تصریح کرد: همچنین مقرر شد تا در همان روز اختتامیه یا یک روز پس از آن، نشست توجیهی طرح ملی حفظ قرآن کریم در سال 98 با حضور حدود 150 نفر از مدیران قرآنی استانها که شامل نمایندگان 31 استان از پنج دستگاه وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش، سازمان اوقاف، سازمان صدا و سیما و اتحادیههای استانی برگزار شود.
انجمشعاع در ادامه در مورد مهمترین کاری که این ستاد در سال آینده باید پیگیری کند نیز گفت: سرمایهگذاری و برنامهریزی بیشتر بر روی حفظ جزء 30 قرآن کریم، مهمترین کاری است که ستاد در سال آینده ادامه خواهد داد. جزء 30 قرآن نه تنها سال 98 بلکه در سنوات آینده نیز محور فعالیتها خواهد بود. افرادی که آمار آنها تا پایان سال احصاء میشود، در صورت پایان یافتن جزء 30، جزء 29 را دنبال خواهند کرد.
وی همچنین به خلاءهای که این ستاد در سال 97 با آن مواجه بوده است اشاره و اظهار کرد: علاوه بر خلاءهای برنامهریزی در مورد مخاطبان نیز با خلاءهایی مواجه بودهایم. در این حوزه، مهمترین قشرهایی که سال آینده باید به صورت جدی به این طرح بپیوندند، بخش دانشجویی و طلاب است که مقرر شد تا قبل از ورود به سال 98 برنامهریزی جدی در مورد آن صورت گیرد.
دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن بیان کرد: مهمترین مشکل و آسیب سال 97 طرح ملی حفظ قرآن که در جلسه اخیر مورد توجه قرار گرفت، مشکل عدم پشتیبانی اعتباری از منابع مالی منشور توسعه فرهنگ قرآنی و سایر منابع قرآنی کشور بود. در سال 97 تنها 16 درصد اعتبارات محقق شد که البته این رقم هم تاکنون در اختیار ستاد طرح قرار نگرفته است.
انجمشعاع در ادامه گفتوگوی خود با خبرنگار ایکنا، در پاسخ به این سؤال که مهمترین چالش طرح ملی حفظ قرآن غیر از محقق نشدن اعتبارات چه موضوعی بوده است، گفت: با وجود تلاشی که انجام دادیم تا مدیران قرآنی و مجموعههای کشور برای تحقق طرح ملی حفظ قرآن بسیج عمومی شوند، این امر رخ نداد. در واقع در بسیج عمومی و تحقق عزم ملی در مورد این طرح توفیقاتی کسب نشد.
دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن با بیان اینکه از مجموع دستگاههایی که تاکنون به صورت جدی برای طرح ملی حفظ، دعوت به همکاری شدهاند فقط چهار یا پنج دستگاه ورود داشتهاند، گفت: این ورود نیز در حد مقدورات خود آن دستگاهها و نه مقدوراتی که ما به آنها تزریق کرده باشیم بوده است. سایر دستگاهها نیز به عنوان یک کار جاری، عادی و معمولی ورود داشتهاند. در برخی از بخشها همچون کارگری، دانشجویی، حوزوی و ... ورود به اندازه کافی و مورد انتظار نبوده است.
وی در تکمیل این بخش از صحبتهای خود به تصمیمگیری برای ورود بخشهای توانمند در حوزه منابع انسانی به طرح ملی حفظ قرآن در سال 97 اشاره کرد و افزود: یکی از تصمیماتی که در سال 97 برای ورود بخشهای توانمند در حوزه منابع انسانی در نظر گرفته شد، تربیت و آموزش قرآن در سنین کودکی بود که بحث مهد قرآنها و مهدها مطرح شد که در این زمینه سازمان بهزیستی کشور، همکاری خوبی داشت. در بحث حوزههای علمیه خواهران نیز سال 98 ورود خواهیم داشت
دبیر ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن در پاسخ به این سؤال که تا چه میزان تحقق برنامهریزیها برای موفقیت طرح در سال 98 تضمین شده است، گفت: ستاد راهبری طرح ملی حفظ بر مبنای برآوردهایی که انجام داده است برای تحقق چشمانداز اصلی، مکاتباتی را با دولت و مجموعههای فرهنگی و فراکسیون قرآن مجلس شورای اسلامی انجام داده است، اما متأسفانه به صورت جدی، هیچ کدام از این مجموعهها پاسخ جدی ندادند. بنابراین چشمانداز روشنی از اینکه حمایت جدیای از طرح ملی حفظ قرآن انجام گیرد وجود ندارد.
انتهای پیام
ديروز دانشجوي بنده از كارورزي مدرسه اي مي گفت كه معلم كلاس دانش آموزان را به دليل حفظ نبودن قرآن از كلاس درس اخراج كرده بود.
دانشجوي من مي گفت از مدير مدرسه خواستم كه سخت گيري نكنند. زيرا طرح ملي حفظ داوطلبي است.
مدير گفت به ما گفته اند سخت گيري لازم است. اشكالي ندارد كه مجبورشان كنيم. بعدها به دردشان مي خورد.
اين در حالي است كه طبق دستور العمل منتشر شده قرار بوده 10 درصد دانش آموزان را شامل شود. اما براي 100 درصد دانش آموزان اجرا مي شود.
اين گونه عملكرد به صلاح دانش آموزان است يا متوليان طرح ؟!!!
مغاير با قانون و مصوبات و عقل سليم است.
اما چون وزير و مديران حكم فرموده اند، لازم الاجرا مي شود.
پس بايد منتظر عواقبش هم باشند. چرا كه خود كرده را تدبير نيست.
با توجه به بند ۷ از راهبرد ۳: «طراحی و تصویب برنامههای درسی متناسب با پایههای مختلف تحصیلی با محوریت حفظ توأم با درك مفاهیم و معارف قرآن در راستای تربیت حافظ قرآن كریم(سال ۱۳۹۸)»
۱- اجرای این بند از منظر زمانبندی مصوب، مربوط به سال آینده یعنی ۱۳۹۸ است. لذا اختصاص ساعت درسی قرآن به طرح ملی حفظ در سال ۱۳۹۷(طبق بند مذكور) خلاف سند راهبردی و عجولانه بوده است.
۲- با توجه به این راهبرد، تاكنون در زمینه طرح ملی حفظ قرآن، در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی(به عنوان متولی برنامهریزی درسی و آموزشی) نه طرحی ارائه و نه تصویب شده است. لذا تا زمانی كه برنامه جدیدی طرح و تصویب نشده است، برنامه درسی قرآن مصوب موجود، معتبر و لازمالاجراست.
۳- طبق بند مذكور، محتوای طرح ملی حفظ جزء ۳۰، تناسبی با برنامه درسی قرآن و پایههای تحصیلی دانشآموزان ندارد.
۱- طبق این بند از سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن كشور و با توجه به نزدیكی پایان سال ۱۳۹۷ این شورا باید توضیح دهد، تاكنون چرا كمیسیون آموزش عمومی قرآن به انجام وظیفه خطیر ارتقای صلاحیتهای حرفهای آموزش قرآن آموزگاران ابتدایی و دبیران قرآن، دینی و عربی متوسطه تعلل ورزیده است.
تذكر: لازم به ذكر است، آموزشهایی كه با موضوع آموزش روخوانی، روانخوانی و یا مفاهیم و حفظ به صورت غیرحضوری از طریق سامانههای اینترنتی انجام میگیرد، شامل تعریف صلاحیتهای عمومی است و به هیچ وجه نباید آنها را شامل دورههای ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلمان دانست. صلاحیتهای حرفهای شامل آن دسته از فعالیتهایی است كه در راستای وظیفه و مأموریت شغلی معلمان انجام میگیرد.
۲- با توجه به اینكه محور هر تحولی تربیت نیروی انسانی ماهر است، آیا تقدم اجرای طرح ملی حفظ جزء ۳۰ قرآن در تمامی مدارس ابتدایی سراسر كشور (۶۵ هزار مدرسه ابتدایی، ۳۹۰ هزار كلاس درس و برای بیش از هشت میلیون دانشآموز) توسط آموزگاران و دبیرانی كه اغلب حافظ جزء ۳۰ نیستند.(یعنی فاقد بند صلاحیتهای حرفهای هستند) توجیه منطقی و علمی دارد؟!
۳- ورود شورای توسعه فرهنگ قرآنی در برنامه درسی قرآن یعنی تبعیت از مراتب و مراحل پژوهشی، علمی و آموزشی مانند: ارائه طرح و تصویب اولیه، تولید راهنمای برنامه درسی، تولید و تدوین و اجرای آزمایشی برنامه و ارزشیابی برنامه درسی توسط متخصصان و نهایتاً تصویب و اجرای آن.
از این رو از منظر قانونی، علمی و مراحل برنامهریزی آموزشی و درسی، اجازه اجرای سراسری به چنین طرحی، هرگز به صلاح مدارس و دانشآموزان نبوده و نیست.
۱- این سؤال مطرح میشود: آیا شورای توسعه به بهانه اجرای طرح ملی حفظ قرآن، میتواند با تعطیل كردن زنگ رسمی و ساعت درسی «آموزش روخوانی و روانخوانی» دورههای ابتدایی، آن را در اختیار طرح ملی حفظ جزء ۳۰ قرار دهد؟
قطعاً و قانوناً خیر؛ متأسفانه اتخاذ چنین تصمیم شتابزدهای نه تنها به تحقق این چشمانداز مهم و اساسی كمك نمیكند، بلكه كاملاً آن را مخدوش كرده است.
۲- كسب مهارت خواندن، فهم اولیه و تدبر و نیز انس مستمر با قرآن كریم در واقع همان راهكارهای مندرج در سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی است. كتابهای درسی قرآن براساس همین اسناد تألیف و تدریس میشود.
آیا الصاق ناجور طرح ملی حفظ جزء ۳۰ به كتابهای درسی و ساعات آموزشی، بدون كاهش و یا جانمایی علمی و آموزشی در محتوای درسی و یا بدون افزایش زمان آموزش، تصمیمی معقول، منطقی و به صلاح است؟
۱- شورای توسعه به دلیل عدم توفیق لازم در راهاندازی مركز هماهنگی و توسعه آموزش عمومی قرآن كشور در وزارت آموزش و پرورش، همواره به جای تعامل با بخشهای علمی و پژوهشی و برنامهریزی و آموزش، با نهادها و بخشهای تبلیغی و ترویجی وارد مذاكره شده و در نتیجه بر عدم توفیقات خود میافزاید. در حالی كه خود ایشان خوب میدانند كه طبق شرح وظایف و مأموریتهای هر ارگان، رسالت آموزش و تعلیم با بخشهای آموزشی است تا تبلیغی و ترویجی.
۲- سازمان پژوهش و برنامهریزی طبق مصوبه ۸۲۸ شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، وظیفه تأیید و ابلاغ هر نوع طرح و برنامهای را(اعم از آموزشی و پرورشی و رسمی و فوق برنامه را برعهده دارد و باید پاسخگوی فعالیتهای این بخش نیز باشد. لذا از این سازمان انتظار میرود با بهرهگیری از راهكارهای قانونی خود، بدون كوچكترین ملاحظهای جلوی ادامه هرگونه فعالیت و طرح غیر مصوبی را بگیرد و چنانچه وظایف قانونی خود را اعمال نكند، باید پاسخگوی خسارات احتمالی باشد.
۱- با توجه به ۲ ماه باقیمانده تا پایان سال ۱۳۹۷، نه تنها برای این اصل، جلسه و برنامهای برگزار نشده، بلكه طرح فعلی بدون هیچ ضابطهای بیشترین خسارت آموزشی و تربیتی را به درس قرآن وارد كرده است.
۲- مهمترین سازوكاری كه میتواند به ارتقای جایگاه درس قرآن در وزارت كمك كند، دور كردن چشم طمع سایر بخشها به این ساعات پرارزش و نیز برخورد با تخریبكنندگان این درس در سالهای اخیر است كه به جای كمك به تقویت برنامه درسی قرآن، همواره آن را مورد لطف بی حد خود قرار دادهاند.
طبق بند الف ماده ۶۳: «دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد:
۱- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی که تمامی اقدامات وزارت آموزش و پرورش براساس این سند انجام شود و اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد.»
انتظار این است اگر هم مقرر شد مراكز تصمیمساز(چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی كشور) وارد میدان عمل شدند، حداقل خودشان بر اساس مصوباتشان عمل كنند؛ نه آن كه اولین افرادی باشند كه قوانین مصوب شورای عالی را نقض كرده یا دور بزنند.(مانند موارد تخلف شورای توسعه فرهنگ قرآنی درباره سند راهبردی آموزش عمومی قرآن)
چنین تعاملی محكوم به سطحینگری و اتلاف منابع مادی و معنوی بوده است. (گذشته فعالیتهای متعدد همگی تأییدكننده همین مطلب است.) زیرا اغلب تصمیمات به دلیل آنكه جنبه علمی، پژوهشی و آموزشی ندارد و این بخشها هم نه تخصص و نه قدرت لازم در این بخش را ندارند، لاجرم به بهرهگیری از سلاح و اهرم قدرت و فشار این شورا(به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی و...) به سایر بخشهای برنامهریزی و آموزشی و اجرایی میشود. نتیجه چنین تحمیلی از قبل مشخص است.
چنین تعامل یك جانبهای نه تنها به اتلاف سرمایه و شكست پی در پی اسناد ارزشمند تحولی نظام منجر میشود، بلكه جنبههای خطرناك چنین رویكرد ضعیف و شكنندهای به دینگریزی مخاطبان به ویژه ۱۴ میلیون كودك و نوجوان كشور میانجامد. از این رو اجرای چنین اسنادی ابتدا به تحول در حوزههای مدیریت در این بخشها (البته با نگاهی كاملاً علمی و تخصصی) نیازمند است.
ایشان حفظ را مقدمه تدبر نام بردند. ( در متن هم آمده ) اشتباه اصلی در اینجا رخ داده است که از منظر رهبری حفظ قرآن « طریقیت » دارد و نه موضوعیت.
اما قلیل طراحان موثر در این طرح به حفظ قرآن « موضوعیت » قایل شده اند.
ایشان در ديدار با جامعه قرآني کشور فرمودند :
« يكي از چيزهايي که مي تواند « تدبر در قرآن » را به ما ارزاني بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داريم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل بايد يک ميليون نفر حافظ قرآن باشند - حالا يک ميليون که عدد کمي است نسبت به اين جمعيتي که ما داريم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه يک مقدماتي فراهم کردهاند، کارهائي را مشغول شدهاند و دارند برنامههائي را فراهم ميکنند براي اينکه انشاءاللَّه حفظ راه بيفتد، ما هم اميدمان بيشتر شده و به جاي يک ميليون، مي گوئيم انشاءاللَّه ما بايد ده ميليون نفر حافظ قرآن داشته باشيم. »
۵/۵/۱۳۹۰
« ما جالس هذا القرآن احد الاقام عنه بزیادهُ او نقصان؛
زیاده فی هدی، او نقصان في عمی. »
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد،
مگر این که زیادت یا نقصانی نصیب او ساخت؛ افزایش در هدایت،کاهش ناداني .
خطبه ۱۷۶ نهج البلاغه
آيا حفظ ترتيبي و اجباري ( جزء ۳۰ ) همان است كه مولاي متقيان فرموده است؟
شير را بچه همي ماند به او ، تو به مولايت چه مي ماني بگو ؟!!!
اولاً - اين طرح ماهيت تبليغي و ترويجي دارد.
لذا جزء مأموريت هاي سازمان هايي چون اوقاف، ارشاد و سازمان تبليغات است. ( نه آموزش و پرورش كه ماهيت فعاليت هايش آموزشي است. )
ثانياً - اين طرح ماهيت « نخبه گزيني » دارد.
لذا ريزش هايش، چند ده برابر رويش هاي آن خواهد بود.
به همين دليل وظيفه آموزش رسمي كه جنبه عمومي دارد، نيست.
حالا طرح ملي جزء ۳۰ جايگزين كتاب هاي درسي قرآن شده كه در آن مفاهيمي چون « جهاد، شهادت، مهدویت، ایثار، نماز، وحدت، ظلم ستیزی، بصیرت، ولایت، اخلاق اسلامی و ... » تدريس مي شد. و الان به بركت طرح ملي حفظ تعطيل شده است.
و جالب آن كه كسي چيزي نمي گويد؟!!
سؤال اين جاست :
آيا بهتر نبود به جاي حفظ ترتیبی ( که نه نیاز کودک است و نه در توان او )، آيات مرتبط با سبك زندگي اسلامي و ايراني مندرج در كتاب هاي قرآن، ديني و عربي حفظ مي شد؟
۱- بند الف ماده ۶۳ قانون برنامه ششم توسعه
۲- مصوبه ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
۳- راهکار ۳-۱ سند تحول بنیادین
۴- بند ۴-۴ سیاست های ابلاغی رهبری به وزارت آ.پ
۵- سند راهبردی توسعه فرهنگ قرآنی کشور ( بند ۷ راهبرد سوم و بند ۲ راهبرد دوم و ... )
۶- سند برنامه درسی ملی ( حوزه دوم )
۷- اهداف مصوب آموزش عمومی قرآن ( اهداف نه گانه )
۸- مصوبه ۸۲۸ شورای عالی آموزش و پرورش
۹- برنامه درسی مصوب آموزش قرآن
سپاس از توجه ویژه خبرگزاری محترم ایکنا
مگر بر اساس مصوبه منشور توسعه فرهنگ قرآنی کشور نباید مرکز توسعه آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش وپرورش تشکیل شود؟!!
فلسفه تشکیل کمیسیون آموزش عمومی قرآن در اساس برای را اندازی چنین مرکزی نبوده است؟
ظاهرا شورای عالی انقلاب فرهنگی بر فعالیت های زیر مجموعه های خود نظارت ندارد.
و الا تا کنون مصوبات منشور محقق می شد.
لذا پرداختن به اجراي طرح ملي حفظ قرآن خارج از مأموريت اين شوراست.
شورا نبايد با تحميل چنين طرحي به وزارت آموزش و پرورپ ( و ديگر ارگانها ) ضوابط و قوانين موجود را دچار تهديد و تخريب كند. پس شورا بايد همچنان جايگاه معين بودن خود را حفظ كند.
با نيم نگاهي به صورت جلسات ۵۱ گانه كميسيون آموزش عمومي قرآن در مي يابيم كه اين شورا بدون داشتن خروجي مؤثري تبديل به يك وزارتخانه قرآن شده است. تو گويي انگار ارگان ها و نهادها در اين زمينه هيچ تشكيلات و سيستمي ندارند.
از شبکه های سیما برنامه ای به نام بشارت پخش می شود که در آن گزارش هایی از طرح حفظ جزء ۳۰ در مدارس پخش می شود.
در این برنامه ها روی دو جمله توسط معلمان و دانش آموزان کلاس مرتبا تاکید می شود :
- الان زنگ قرآن مدرسه هست
- بچه ها حفظ را بیش از روخوانی دوست دارند.
و این همان سناریوی حذف زنگ قرآن به بهانه طرح ملی حفظ جزء ۳۰ است.
و صدا و سیما مجری این سناریوی خطرناک و غیر قانونی است.
این سناریو از قبل با صدور غیرقانونی دستور العمل حفظ و اختصاص یک ساعت درس قرآن به این طرح شروع و با شیوه های نامناسب ادامه یافته است.
اگر این اعتبارات آموزش عمومی است, چرا مشروط و برای طرح ملی حفظ داده می شود؟!!
اگر برای آموزش عمومی قرآن است، چرا به معاونت پرورشی که کارش نخبه گزینی و فعالیت های تبلیغی و ترویجی است تعلق می گیرد؟ پس سهم آموزش عمومی قرآن در وزارت آموزش و پرورش چه می شود؟!!
اگر این طرح وظیفه سازمان اوقاف و ارشاد است، ساعت درسی و آموزشی سما به اجرای ای طرح فوق برنامه ارگان دیگری تعلق می گیرد؟!!
امید است در چهل سالگی انقلاب شکوهمند اسلامی، شاهد تجدید نظر جدی در اجرای عدالت در ارکان و قوای حکومتی و دولتی باشیم.
سلام عليكم
با احترام
همه جاي دنيا همه بخش هاي دولتي و خصوصي و موسسات جمع مي شوند تا برنامه هاي رسمي درسي را كه بنياد و بنيان فرداي جامعه را تشكيل مي دهد مستحكم كنند.
در اين راه، از برنامه ريزي و انجام هيچ فعاليت بومي، ملي و بين المللي دريغ نمي كنند تا در پرتو برنامه هاي نظام تعليم و تربيت به همه آنچه كه هدفگذاري شده برسند.
اما در كشور من نه تنها چنين چيزي وجود ندارد. بلكه از ساعات رسمي و درسي آن براي اجراي طرح و برنامه هاي ناپخته و تصويب نشده و اجباري و ضد تربيتي استفاده مي كنند.
مانند طرح ملي حفظ جزء 30 قرآن كه با مديريت شما به صورت الزامي و اجباري و بدون اخذ هرگونه موافقتي از مراجع ذي ربط در مدارس بي دفاع انجام مي گيرد.
اگر به راستي « افق روشنی از اجرای طرح ملی حفظ در سال ۹۸ وجود ندارد. » پس چرا امسال به نام طرح ملي حفظ قرآن دانش آموزان و خانواده ها را در تنگنا قرار داديد؟
چرا طرح هايتان را اجراي آزمايشي نمي كنيد؟
چرا به تدريج جامعه هدف را گسترش نمي دهيد؟
آيا نبايد به توان و جيب خود نگاه كنيد؟
آيا اينگونه عملكرد باعث بد بيني مردم نمي شود؟
چرا ده مدل نباشد كه همه سلايق را جلب كند. مثلا :
حفظ موضوعي
حفظ جزء اول / 29 / 28
حفظ سوره هاي معروف و ...
اين كه همه مردم از بچه كوچك تا دانشجوي ارشد علوم و معارف قرآني همه جزء 30 حفظ كنند، واقعا طرح ملي مي شود ؟!!!
ظاهرا عزيزان مفهوم ملي و همگاني را با هم مترادف گرفته اند.
در حالي كه در يك طرح، « ايده » است كه ملي مي شود و نه محتوا
مثلا جشنواره ملي فيلم 100 ثانيه اي ... كه در محتوا افراد « آزادي انتخاب » دارند.
متاسفانه ناديده گرفتن خيلي از چيزها در اين طرح نشان داد :
« طراحان، مفهوم درستي از انسان و قرآن تعريف نكرده اند. »
با سلام
استادي مي گفت : اگر بچه ها حافظ قرآن نشوند، هيچ اتفاقي نمي افتد.
تنها فضيلتي را كسب نكرده اند.
اما اگر خداي نكرده حتي يك دانش آموز از قرآن منزجر و متنفر شود،
گناهي بزرگ و چه بسا غير قابل جبران باشد.
و من به عينه در طرح شما به كررات چنين اتفاقات ناگواري را ديده
و اخبارش را مي شنوم.
ضمن تشكر از خبرگزاري ايكنا
پيشنهاد مي كنم :
حالا كه قرار است سال 1398 هم طرح ادامه يابد،
با توجه به اجراي يكساله آن برنامه هاي نقد و بررسي براي طرح برگزار شود.
البته با حضور مسئولان و مديران و كارشناسان
لطفا اين كار را بكنيد.
ممنونم
يك طرح ملي و يا سراسري، حداقل یک تا دو سال بايد « اجرای آزمایشی » شود و پس از انجام پژوهش های مختلف مانند اعتبار بخشی، ارزش یابی از برونداد طرح، مجدداً تأییدیه متخصصان را برای « اجرای آزمایشی سراسری » دریافت نماید. و نهایتا پس از سال سوم و طی مراحل لازم « اجرای سراسری » شود.
این که گروهی با نام مبارک قرآن و رهبری، طرحی ( که صرف اجرای سراسری دارد ) را « ملی » اعلام کرده و بدون داشتن مجوزهای لازم اقدام به چنین دست اندازی به برنامه های درسی کنند، وجهی جز تأسف و تأثر ندارد و این مطلب را به ذهن متبادر می کند که « احتمالاً سایر اسناد تحولی نیز به همین شیوه تولید و تصویب و ابلاغ می شود؟!! ».
از این رو شایسته است طرحی که به نام طرح ملی اجرا می شود، از چنان بلوغ و عقلانیت و استانداری برخوردار باشد که در شأن و تراز نام هایی چون « قرآن »، « رهبر معظم انقلاب » و « انقلاب اسلامی » باشد. نه آن که به فرجام تلخ « طرح ملی حفظ نور » که در سه سال پیش برگزار شد، دچار گردد.
ايده بايد ملي باشد:
ايده تربيت ده ميليون حافظ قرآن
اما طرح بايد با توجه به اصول روان شناسي يادگيري، روان شناسي رشد، تفاوت هاي فردي و ... باشد.
يك طرح ( حفظ جزء 30 ) از كودك تا دانشجو ؟!!! و همه را يك چشم ديدن نه علمي است و نه عقلي
شكست چنين طرح هاي يك جانبه گرايانه و البته پرهزينه حتمي است.
لطفا آبرو و جايگاه والاي قرآن و رهبري را حفظ كنيد.
لطفا بدون برنامه ريزي، كاري نكنيد.
در حالی که در این کتاب ها به مفاهیم، درک معنا، داستان ها، احادیث، فعالیت های یادگیری توجه شده و کاملاً با اسناد تحولی و به ویژه سند « سیاست های ابلاغی و ولایی مقام معظم رهبری » مطابقت و سازگاری دارد و ضمناً به تایید مراجع ذی ربط نیز رسیده است.
طرح بايد مقوم برنامه هاي درسي و ملي باشد و نه مخرب آن ها
سابقه فعالیت های شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور نشان می دهد که این شورا کوچک ترین قدمی در راستای توسعه و تعمیق آموزش عمومی قرآن در کلاس های درسی قران و آموزش معلمان و تجهیز مدارس به ابتدایی ترین لوازم و .. در وزارت آموزش و پرورش بر نداشته است.
ارتباط این شورا با وزارت آموزش و پرورش تنها به ارتباط این نهاد با حوزه فعالیت های فوق برنامه معاونت پرورشی محدود می شود که آن هم به آموزش عمومی قرآن مدارس ارتباطی ندارد.
وضعیت موجود طرح ملی حفظ قران دقیقاً حاصل عملکرد گذشته این نهاد در سال های قبل است که به جای جبران عقب ماندگی ها دقیقا در مقابل مأموریت محوله همین شورا به آموزش و پرورش ایستاده است.
مقام معظم رهبری در دیدار جامعه قرآنی کشور با معظمله در ۱۳۹۰ فرمودند : « یکی از چیزهایی که می تواند تدبر در قرآن را به ما ارزانی بدارد، حفظ قرآن است. ما حافظ قرآن کم داریم. من قبلاً گفتم که در کشور ما حداقل باید یک میلیون نفر حافظ قرآن باشند - حالا یک میلیون که عدد کمی است نسبت به این جمعیتی که ما داریم - اما حالا چون دوستان الحمدللَّه یک مقدماتی فراهم کردهاند، کارهائی را مشغول شدهاند و دارند برنامههائی را فراهم میکنند برای اینکه انشاءاللَّه حفظ راه بیفتد، ما هم امیدمان بیشتر شده و به جای یک میلیون، می گوئیم انشاءاللَّه ما باید ده میلیون نفر حافظ قرآن داشته باشیم. » ۵/۵/۱۳۹۰
همان طور که ملاحظه می شود ایشان موضوع حفظ قرآن را « مقدمه تدبر » معرفی می کنند. در حالی که نفس طرح ملی حفظ جزء ۳۰ قرآن، آن هم در کلیه سطوح و دوره های تحصیلی و با هدف « حفظ الفاظ »، خلاف این نوع نگاه تربیتی و حکیمانه است. با توجه به فرمایش معظم له که حفظ قرآن را « مقدمه تدبر » می دانند، بازهم پرداختن به حفظ جزء ۳۰ قرآن توجیه دارد و یا خیر، جای تردید است.
نگاه نه چندان تربیتی و عمومی که صرفاً مصرف تبلیغی و نیز سیاسی دارد، تا به وحدت جهان اسلام کمک نماید. ( که البته در جای خودش ضروری است. )
اما نگاهی که چهل سال است حوزه فعالیت های قرآنی را مصروف خود کرده تا آن جا که رویش های این تفکر و عملکرد در حوزه « قهرمانی » به کسب مدال های رنگارنگ قرآنی در عرصه های بین المللی شده است. اما به همان مراتب ریزش های آن در حوزه « آموزش عمومی و همگانی » تأسف بار و غیر قابل انکار است.
اما این که پس از گذشت هفت سال از فرمایش مقام معظم رهبری، به نام « طرح ملی حفظ قرآن » ناگهان ساعات رسمی آموزش قرآن مصادره شود، واقعاً توجیهی ندارد.
این نوع تحرکات، به بهانه تحقق منویات رهبری و تربیت ده میلیون حافظ قرآن، مصداق بارز نادیده گرفتن عملی سند تحول بنیادین و سیاست های ابلاغی رهبری است که در نهایت به حذف ساعت آموزش عمومی قرآن انجامیده است.
همين امر با رسالت آموزش عمومي قرآن در تناقض اشكار است.
لطفا رسيدگي شود.
1- علمي نبودن طرح
2- عدم اجراي آزمايشي
3- در نظر نگرفتن تفاوت هاي فردي مخاطبان
( سن ، جنس ، سطح تحصيلات ، علائق ، نيازها ، توان و ... )
4- بي توجهي به چيستي و چرايي، و تمركز صرف بر چگونگي
5- يكنواختي طرح ( خسته كننده و كليشه اي بودن )
6- بي توجهي به نظرات كارشناسان و متخصصان رشته هاي مختلف ( روان شناسي ، جامعه شناسي ، تعليم و تربيت و .. )
7- ناكارامدي نتيجه طرح ( آيا تربيت اينگونه حافظان، مشكلي از جامعه را بر طرف مي كند؟ )
اين طرح قرار است چه مشكلي از جامعه را برطرف كند ؟
الان كشورهايي كه بيش ترين حافظ قران را دارند، چه وضعيتي دارند؟
وضعيت اقتصادي ؟
وضعيت سياسي؟
وضعيت فرهنگي؟
وضعيت اجتماعي؟
همين كشورهاي عربي در قبال اسرائل چه موضعي دارند؟
در قبال ايران و حزب الله چه موضعي دارند؟
وقتي دبیر محترم ستاد راهبری طرح ملی حفظ قرآن جناب آقاي انجم شعاع در همين مصاحبه صراحتاً مي فرمايند :
1- « افق روشنی از اجرای طرح ملی حفظ در سال ۹۸ وجود ندارد. »
2- « این طرح در زمینه بسیج عمومی دستگاهها نیز موفق نبوده است. »
پس اين كه در سال آينده هم شاهد اجراي طرح ملي حفظ جزء 30 هستيم؛ يعني چه ؟!!!
رهبر انقلاب توصيه و توجه به « سبك زندگي اسلامي - ايراني » را بارها مطرح فرموده اند.
در پارادايم طرح ملي حفظ جزء 30 زمينه تحقق چنين هدفي، با چنين محتوايي امكان پذير نمي باشد.
۱- پيوست پژوهشي داشته باشد.
۲- بر اساس كاربست پژوهش هاي انجام شده مدون شود.
۳- اجراي آزمايش شده باشد.
۴- تاييديه مراكز علمي را گرفته باشد.
۵- و ...
آيا صرف « اجراي سراسري » مي توان نام يك طرح را « ملي » گذاشت؟
« بيش از ۹۵ درصد از دانش آموزان ايران اسلامي، در طول عمر خود، تنها در زنگ قرآن مدرسه با يادگيري مهارت خواندن قرآن روبه رو مي شوند. »
لذا آيا درست است كه همين ساعات ارزشمند، اينگونه مورد تعرض طرح هاي ناپخته و اجباري و غير كارشناسانه قرار گيرد؟
سالي كه نكوست،
از بهارش پيداست.
و طرح ملي حفظ قرآن
تحول يا تخمير و تحميق جامعه؟!!!
مطالعه اجمالي همه انلاب ها نشان مي دهد :
همه انقلاب ها با شعار آزادي و رشد و توسعه قدم به مسدان مبارزه مي گذارند.
اما پس از پيروزي، سعي در تحميق و تخمير ملتشان دارند.
و اين سر آغاز بروز و ظهور فساد در جامعه است.
قرآن كتاب تحول است.
به شرطي كه از مقدمات و محسانت و مأخّرات عبور كند.
« قرآن به ما هو قرآن » محور عمل قرار گيرد.
اين طرح در كدام مسير از اين دو سبك زندگي گام بر مي دارد؟!!
شبكه هاي مافيايي و دور زدن هاي قانون
از سوي هركس و هر جرياني كه مي خواهد باشد،
برچيده شود.